شمس‌الدین حنفی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
</div>
</div>


اِبْن طولون، ابوعبدالله، یا ابوالفضل شمس الدین محمد بن علی ابن احمد (محمد) بن علی بن خمارویه بن طولون دمشقی حنفی (ح ۸۸۰- ۱۲ جمادی الاول ۹۵۳ق/۱۴۷۵-۱۱ ژوئیه ۱۵۴۶م)، محدث، فقیه ، ادیب و مورخ می‌باشد.
اِبْن طولون، ابوعبدالله، یا ابوالفضل شمس الدین محمد بن علی ابن احمد (محمد) بن علی بن خمارویه بن طولون دمشقی حنفی (ح ۸۸۰- ۱۲ جمادی الاول ۹۵۳ق/۱۴۷۵-۱۱ ژوئیه ۱۵۴۶م)، [[محدث]]، [[فقیه]] ، ادیب و مورخ می‌باشد.




=نسب=
=نسب=


در صالحیه واقع در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی دمشق زاده شد. [۱] وی از سوی پدر ترک نژاد و ظاهراً از نسل «امرای طولونی مصر» بود و از سوی مادرش اَزْدان که در خردسالی ابن طولون قربانی طاعون شد، با رومیان خویشاوندی داشت. [۲]
در صالحیه واقع در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی [[دمشق]] زاده شد. [۱] وی از سوی پدر ترک نژاد و ظاهراً از نسل «امرای طولونی مصر» بود و از سوی مادرش اَزْدان که در خردسالی ابن طولون قربانی طاعون شد، با رومیان خویشاوندی داشت. [۲]
پدرش «شیخ ابوالحسن علاءالدین علی» مردی زاهد و صوفی منش [۳] و عمویش «قاضی جمال الدین یوسف» مفتی دارالعدل دمشق بود و محمد ابن طولون تحت تربیت و مراقبت آن دو و برادر ناتنیش «خواجه برهان الدین ابن قندیل» پرورش یافت. [۴]
پدرش «شیخ ابوالحسن علاءالدین علی» مردی زاهد و صوفی منش [۳] و عمویش «قاضی جمال الدین یوسف» مفتی دارالعدل دمشق بود و محمد ابن طولون تحت تربیت و مراقبت آن دو و برادر ناتنیش «خواجه برهان الدین ابن قندیل» پرورش یافت. [۴]


=حفظ قرآن=
=حفظ قرآن=


ابن طولون نوشتن را در مکتب مجاور منزل پدری آموخت و به حفظ قرآن پرداخت. هفت ساله بود که حافظ قرآن شد. آنگاه می‌بایست، طبق معمول اهل سنت ، از عهده امتحانی برآید که عبارت بود از امامت نمازهای تراویح و قرائت تمام قرآن در رکعات آن. این مراسم از شب اول تا ۲۱ ماه رمضان ۸۸۷ق در یکی از مساجد صالحیه برگذار شد و چند تن از علمای بزرگ مذاهب اهل سنت و رجال و اعیان شهر با او اقتدا کردند. [۵]
ابن طولون نوشتن را در مکتب مجاور منزل پدری آموخت و به حفظ [[قرآن]] پرداخت. هفت ساله بود که حافظ قرآن شد. آنگاه می‌بایست، طبق معمول [[اهل سنت]] ، از عهده امتحانی برآید که عبارت بود از امامت نمازهای تراویح و قرائت تمام قرآن در رکعات آن. این مراسم از شب اول تا ۲۱ ماه [[رمضان]] ۸۸۷ق در یکی از مساجد صالحیه برگذار شد و چند تن از علمای بزرگ مذاهب اهل سنت و رجال و اعیان شهر با او اقتدا کردند. [۵]
ابن طولون [۶] توضیح می‌دهد که چند ماه پیش از این مراسم، پدربزرگش سکته کرده و از دنیا رفته و برادرش در مکه درگذشته بود، اما چنان‌که می‌بینیم، هیچ یک از این حوادث وی را از آموزش سنگینی که بر وی مقرر بود باز نداشت.
ابن طولون [۶] توضیح می‌دهد که چند ماه پیش از این مراسم، پدربزرگش سکته کرده و از دنیا رفته و برادرش در [[مکه]] درگذشته بود، اما چنان‌که می‌بینیم، هیچ یک از این حوادث وی را از آموزش سنگینی که بر وی مقرر بود باز نداشت.


=تحصیل=
=تحصیل=
خط ۳۱: خط ۳۱:
==تحصیلات مقدماتی==
==تحصیلات مقدماتی==


ابن طولون، تحصیلات مقدماتی را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ کتاب های درسی چون المُختار در فقه حنفی ، المنار در اصول فقه ، الفیّة ابن مالک و مقدمة آجرومیّه در نحو ، الحُدود در علم لغت ، مقدمة جَزَریّه در تجوید طی سال های ۸۸۷ تا ۸۹۴ق، یعنی از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی، گذرانید و محفوظاتش را بر استادان هر یک از آن علوم عرضه داشت و از آنان صورت اجازه ای گرفت که عبارت بود از گواهی کتبی استاد بر نسخه ای از کتاب مورد نظر.
ابن طولون، تحصیلات مقدماتی را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ کتاب های درسی چون المُختار در فقه [[حنفی]] ، المنار در [[اصول فقه]] ، الفیّة ابن مالک و مقدمة آجرومیّه در نحو ، الحُدود در علم لغت ، مقدمة جَزَریّه در تجوید طی سال های ۸۸۷ تا ۸۹۴ق، یعنی از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی، گذرانید و محفوظاتش را بر استادان هر یک از آن علوم عرضه داشت و از آنان صورت اجازه ای گرفت که عبارت بود از گواهی کتبی استاد بر نسخه ای از کتاب مورد نظر.
در یکی از همین اجازات ، پیشوای شافعیان ، «شیخ تقی الدین قاضی عجلون» که از خویشاوندان دور محمد ابن طولون بود، به وی کُنیت «ابوالفضل» داد و گویا این کنیت جدید، وی را بسیار مطبوع افتاده بوده زیرا در آغاز شرح حال خود، آن را به جای کنیت اصلیش ابوعبدالله ذکر کرده و درباره آن توضیح داده است. [۱۰][۱۱]
در یکی از همین اجازات ، پیشوای شافعیان ، «شیخ تقی الدین قاضی عجلون» که از خویشاوندان دور محمد ابن طولون بود، به وی کُنیت «ابوالفضل» داد و گویا این کنیت جدید، وی را بسیار مطبوع افتاده بوده زیرا در آغاز شرح حال خود، آن را به جای کنیت اصلیش ابوعبدالله ذکر کرده و درباره آن توضیح داده است. [۱۰][۱۱]


خط ۵۸: خط ۵۸:
=سفر حج=
=سفر حج=


ابن طولون در ۹۲۰ق در سفر حج به دیدار محدث بزرگ مکه بدرالدین حسن بن فهد هاشمی مکی نائل آمد و از ابن فهد برای روایت آنچه وی از عمویش تقی الدین، ابن حجر ، ابوالفتح مراغی و محدثان هم طبقه آنان روایت می‌کرد، اجازه گرفت. همچنین در آن‌جا از عزالدین ابن فهد حدیث شنید. [۲۸]
ابن طولون در ۹۲۰ق در سفر حج به دیدار محدث بزرگ مکه [[بدرالدین حسن بن فهد هاشمی مکی]] نائل آمد و از ابن فهد برای روایت آنچه وی از عمویش تقی الدین، ابن حجر ، ابوالفتح مراغی و محدثان هم طبقه آنان روایت می‌کرد، اجازه گرفت. همچنین در آن‌جا از عزالدین ابن فهد حدیث شنید. [۲۸]
وی مشاهدات خویش را در سفرنامه ای به نام «البرق السامی فی تعداد منازل الحج الشامی» [۲۹] و در کتاب «التیجان المزخرفة فی معالم مکة المشرفة» [۳۰] آورده است.
وی مشاهدات خویش را در سفرنامه ای به نام «البرق السامی فی تعداد منازل الحج الشامی» [۲۹] و در کتاب «التیجان المزخرفة فی معالم مکة المشرفة» [۳۰] آورده است.
این سفر تنها سفر ابن طولون به خارج از نواحی شام بوده است. [۳۱]
این سفر تنها سفر ابن طولون به خارج از نواحی شام بوده است. [۳۱]
خط ۸۴: خط ۸۴:


بعضی دیگر از مشاهیر استادان او اینانند:
بعضی دیگر از مشاهیر استادان او اینانند:
عزالدین ابن الحمراء (شیخ حنفیان)، تقی الدین ابن قاضی عجلون (شیخ شافعیان)، شهاب الدین العسکری (شیخ حنبلیان)، محب الدین ابن القصیف (قاضی القضاة حنفیان )، شهاب الدین ابن فرفور (قاضی القضاة شافعیان )، نجم الدین ابن مفلح (قاضی القضاة حنبلیان ). [۴۶]
عزالدین ابن الحمراء (شیخ حنفیان)، [[تقی الدین ابن قاضی عجلون]] (شیخ شافعیان)، شهاب الدین العسکری (شیخ حنبلیان)، محب الدین ابن القصیف (قاضی القضاة حنفیان )، شهاب الدین ابن فرفور (قاضی القضاة شافعیان )، نجم الدین ابن مفلح (قاضی القضاة حنبلیان ). [۴۶]


=اساتید غیرشامی=
=اساتید غیرشامی=


وی نزد بعضی از استادان غیر شامی نیز دانش آموخته و با مکاتبه از جمعی از بزرگان علمای مصر و حجاز اجازه دریافت داشته است [۴۷] که از این عده فقط « جلال الدین سیوطی » را در زندگی نامه اش بارها نام برده و از او به عنوان «شیخنا» یاد کرده است. [۴۸][۴۹][۵۰][۵۱][۵۲]
وی نزد بعضی از استادان غیر شامی نیز دانش آموخته و با مکاتبه از جمعی از بزرگان علمای [[مصر]] و [[حجاز]] اجازه دریافت داشته است [۴۷] که از این عده فقط « [[جلال الدین سیوطی]] » را در زندگی نامه اش بارها نام برده و از او به عنوان «شیخنا» یاد کرده است. [۴۸][۴۹][۵۰][۵۱][۵۲]


=جلال الدین سیوطی=
=جلال الدین سیوطی=
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
شیخ زین الدین ابن سلطان (مفتی حنفیان)؛
شیخ زین الدین ابن سلطان (مفتی حنفیان)؛
شیخ شهاب الدین الوفائی (مفتی حنبلیان). [۶۱]
شیخ شهاب الدین الوفائی (مفتی حنبلیان). [۶۱]
و از علمای شیعه ، «شیخ زین الدین بن علی بن احمد تحاریری طاووسی» که قسمتی از صحیحین را نزد ابن طولون خوانده و اجازه روایت آن‌ها و احادیثی را که ابن طولون اجازه روایت آن‌ها را در مدرسه صالحیه یافته بوده، از وی دریافت کرده است. [۶۲]
و از علمای [[شیعه]] ، «شیخ زین الدین بن علی بن احمد تحاریری طاووسی» که قسمتی از صحیحین را نزد ابن طولون خوانده و اجازه روایت آن‌ها و احادیثی را که ابن طولون اجازه روایت آن‌ها را در مدرسه صالحیه یافته بوده، از وی دریافت کرده است. [۶۲]


=جلب توجه شیعیان=
=جلب توجه شیعیان=


در سال های اخیر، ابن طولون بر اثر چاپ و انتشار کتاب «الائمة الاثنی عشر» در ایران شهرت پیدا کرده و این کتاب مورد توجه محافل علمی و فرهنگی ایران قرار گرفته است.
در سال های اخیر، ابن طولون بر اثر چاپ و انتشار کتاب «الائمة الاثنی عشر» در ایران شهرت پیدا کرده و این کتاب مورد توجه محافل علمی و فرهنگی ایران قرار گرفته است.
ابن طولون در این کتاب، به دو اثر دیگرش به نام های «هطل العَین فی مَصرع الحسین» و «المُهْدی الی ماورد فی المَهدی» که در آن‌ها نیز به امامان شیعه پرداخته است، اشاره دارد. [۶۳][۶۴][۶۵][۶۶]
ابن طولون در این کتاب، به دو اثر دیگرش به نام های «هطل العَین فی مَصرع الحسین» و «المُهْدی الی ماورد فی المَهدی» که در آن‌ها نیز به [[امامان شیعه]] پرداخته است، اشاره دارد. [۶۳][۶۴][۶۵][۶۶]
همچنین «الدُر المنظم فی ماوَرد فی عاشورا المحرم» و «طَراز الکُم فی ما رُوی فی غَدیر خُم» از تألیفات اوست. [۶۷][۶۸]
همچنین «الدُر المنظم فی ماوَرد فی عاشورا المحرم» و «طَراز الکُم فی ما رُوی فی غَدیر خُم» از تألیفات اوست. [۶۷][۶۸]


خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
==اسناد متصل==
==اسناد متصل==


ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ‌ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ۱۰ تا ۱۲ واسطه بیش‌تر نداشته است.
ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ‌ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[پیغمبر اکرم]] (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ۱۰ تا ۱۲ واسطه بیش‌تر نداشته است.
وی به داشتن چنین اِسنادی به خود می‌بالد و می‌گوید:
وی به داشتن چنین اِسنادی به خود می‌بالد و می‌گوید:
« این عالی ‌ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است ». [۸۴]
« این عالی ‌ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است ». [۸۴]
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:


۷. تصوّف :
۷. تصوّف :
ابن طولون در تصوف به عنوان علم می‌نگریسته [۱۱۴] و نزد ابوالفتح اسکندری و ابن عبدالهادی کتاب‌هایی را که در آن باب تألیف کرده بودند و نزد ابوعراقیة صوفی که از او با عنوان «زاهد» یاد می‌کند، عوارف المعارف سهروردی را درس گرفت و هر ۳ استاد بر وی خرقه پوشانیدند. [۱۱۵][۱۱۶]
ابن طولون در [[تصوف]] به عنوان علم می‌نگریسته [۱۱۴] و نزد ابوالفتح اسکندری و ابن عبدالهادی کتاب‌هایی را که در آن باب تألیف کرده بودند و نزد ابوعراقیة [[صوفی]] که از او با عنوان «زاهد» یاد می‌کند، عوارف المعارف سهروردی را درس گرفت و هر ۳ استاد بر وی خرقه پوشانیدند. [۱۱۵][۱۱۶]
خود او نیز تألیفاتی در زمینه تصوف دارد:
خود او نیز تألیفاتی در زمینه تصوف دارد:
• دَفع الباس فی ترک مصاحبة الناس؛ [۱۱۷]
• دَفع الباس فی ترک مصاحبة الناس؛ [۱۱۷]
• الجَواهِر المُضیّة فی طب السادة الصوفیّة؛ [۱۱۸]
• الجَواهِر المُضیّة فی طب السادة الصوفیّة؛ [۱۱۸]
• ظاهراً، تألیف بزرگ و جامع او در تصوف، کتاب «مسالک التلطف الی علم التصوف»، مشتمل بر ۳۶۰ مقاله بوده است که در هجوم لشکریان عثمانی به صالحیه از میان رفته است. [۱۱۹]
• ظاهراً، تألیف بزرگ و جامع او در تصوف، کتاب «مسالک التلطف الی علم التصوف»، مشتمل بر ۳۶۰ مقاله بوده است که در هجوم لشکریان [[عثمانی]] به صالحیه از میان رفته است. [۱۱۹]
• در عین حال، وی تألیف جداگانه ای در شرح حال محیی الدین ابن عربی (۵۶۰- ۶۳۸ق/ ۱۱۶۵-۱۲۴۰م) که آرامگاهش از مزارات صالحیه بوده است، [۱۲۰] دارد که آن را «النطق المُنَبّی عن ترجمة الشیخی المحیوی ابن العربی» نامیده است، [۱۲۱] و در کتاب القلائد [۱۲۲] راجع به ابن عربی به تفصیل می‌گراید و عقاید مخالف و موافق را ذکر می‌کند.
• در عین حال، وی تألیف جداگانه ای در شرح حال محیی الدین ابن عربی (۵۶۰- ۶۳۸ق/ ۱۱۶۵-۱۲۴۰م) که آرامگاهش از مزارات صالحیه بوده است، [۱۲۰] دارد که آن را «النطق المُنَبّی عن ترجمة الشیخی المحیوی ابن العربی» نامیده است، [۱۲۱] و در کتاب القلائد [۱۲۲] راجع به ابن عربی به تفصیل می‌گراید و عقاید مخالف و موافق را ذکر می‌کند.


==ارادت به ابن‌عربی==
==ارادت به ابن‌عربی==


با توجه به نحوه دسته بندی نظرات مخالفان و موافقان و تکیه کردن بر نظریه استادش سیوطی ، به نقل از رسالة «تنبیه الغَبّی بتبرئة ابن عربی» که متضمن تصریح وی بر اعتقاد به ولایت ابن عربی است، [۱۲۳] بعید نیست که ابن طولون از مریدان ابن عربی بوده باشد.
با توجه به نحوه دسته بندی نظرات مخالفان و موافقان و تکیه کردن بر نظریه استادش سیوطی ، به نقل از رسالة «تنبیه الغَبّی بتبرئة ابن عربی» که متضمن تصریح وی بر اعتقاد به ولایت [[ابن عربی]] است، [۱۲۳] بعید نیست که ابن طولون از مریدان ابن عربی بوده باشد.
هر چند که پیش از بررسی دقیق شرح حالی که از ابن عربی نوشته و مطالعه رساله های «الرماح الخطیة فی اِضلاع الحلولیة» [۱۲۴] و «تحذیر العباد من الحلول و الاتّحاد» [۱۲۵] راجع به تصوف وی نمی‌توان اظهار نظر کرد، امّا این را می‌دانیم که وی از کودکی تحت تأثیر اخلاق و افکار پدرش با تصوف آشنایی داشته و در مجالس ذکر شرکت می‌کرده است. [۱۲۶]
هر چند که پیش از بررسی دقیق شرح حالی که از ابن عربی نوشته و مطالعه رساله های «الرماح الخطیة فی اِضلاع الحلولیة» [۱۲۴] و «تحذیر العباد من الحلول و الاتّحاد» [۱۲۵] راجع به تصوف وی نمی‌توان اظهار نظر کرد، امّا این را می‌دانیم که وی از کودکی تحت تأثیر اخلاق و افکار پدرش با تصوف آشنایی داشته و در مجالس ذکر شرکت می‌کرده است. [۱۲۶]


خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:
۱۰. شعر:
۱۰. شعر:
ابن طولون شعر نیز می‌سروده است. غزی [۱۴۶] پنج بیت از اشعار او را آورده، به ضعف آن‌ها اشاره می‌کند. گویی خود ابن طولون به این امر اقرار دارد [۱۴۷] و توضیح می‌دهد که نمی‌خواسته به شاعری معروف شود و عمر را گرانبهاتر از آن می‌دانسته است که صرف گردآوری و نگهداری این معانی یاوه گردد.
ابن طولون شعر نیز می‌سروده است. غزی [۱۴۶] پنج بیت از اشعار او را آورده، به ضعف آن‌ها اشاره می‌کند. گویی خود ابن طولون به این امر اقرار دارد [۱۴۷] و توضیح می‌دهد که نمی‌خواسته به شاعری معروف شود و عمر را گرانبهاتر از آن می‌دانسته است که صرف گردآوری و نگهداری این معانی یاوه گردد.
وی با استناد به شعری از امام شافعی تصریح می‌کند که شعر از نظر او « کم ارزش ‌ترین مزیت برای فضلاء و بهترین زیور برای جاهلان » است.
وی با استناد به شعری از امام [[شافعی]] تصریح می‌کند که شعر از نظر او « کم ارزش ‌ترین مزیت برای فضلاء و بهترین زیور برای جاهلان » است.
ابن طولون دو دیوان شعر داشته :
ابن طولون دو دیوان شعر داشته :
دیوان کبیرش را در بیماریی که می‌پنداشت بدان درخواهد گذشت، شُست و از بین برد [۱۴۸] و از دیوان صغیرش نیز اطلاعی در دست نیست.
دیوان کبیرش را در بیماریی که می‌پنداشت بدان درخواهد گذشت، شُست و از بین برد [۱۴۸] و از دیوان صغیرش نیز اطلاعی در دست نیست.
خط ۳۰۴: خط ۳۰۴:
این کتاب تحت عنوان قضاة دمشق همراه با ۱۶ صفحه مقدمه، به کوشش صلاح الدین منجد در دمشق (۱۹۵۶م) به چاپ رسیده است.
این کتاب تحت عنوان قضاة دمشق همراه با ۱۶ صفحه مقدمه، به کوشش صلاح الدین منجد در دمشق (۱۹۵۶م) به چاپ رسیده است.
۶. الشذرات الذَهَبیة فی تراجم الائمة الاثنی عشر عند الامامیة یا الشُذور الذهبیة.... [۱۷۶]
۶. الشذرات الذَهَبیة فی تراجم الائمة الاثنی عشر عند الامامیة یا الشُذور الذهبیة.... [۱۷۶]
در این کتاب، ابن طولون، به اختصار، به شرح حال امامان دوازدهگانه مذهب شیعه پرداخته، و ضمن تلویح به این نکته در نام گذاری کتاب، قسمتی از قصیده عالم بزرگ شافعی ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی (د ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) را آورده است که ضمن تجلیل و تکریم فراوان از ائمه (علیهم‌السلام) در یکی از ابیات آن، بر این تأکید دارد که اظهار ارادت به خاندان پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هرگز به معنای پذیرش یا موافقت با معتقدات مذهب شیعه نیست. [۱۷۷]
در این کتاب، ابن طولون، به اختصار، به شرح حال امامان دوازدهگانه مذهب شیعه پرداخته، و ضمن تلویح به این نکته در نام گذاری کتاب، قسمتی از قصیده عالم بزرگ شافعی ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی (د ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) را آورده است که ضمن تجلیل و تکریم فراوان از ائمه (علیهم‌السلام) در یکی از ابیات آن، بر این تأکید دارد که اظهار ارادت به خاندان [[پیغمبر |پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)]] هرگز به معنای پذیرش یا موافقت با معتقدات [[مذهب شیعه]] نیست. [۱۷۷]
این کتاب، تحت عنوان «الائمة الاثنی عشر» به کوشش صلاح الدین منجّد، همراه با ۳۵ صفحه مقدمه، در بیروت (۱۹۵۸م) به چاپ رسیده و در سال های اخیر در قم افست گردیده است.
این کتاب، تحت عنوان «الائمة الاثنی عشر» به کوشش صلاح الدین منجّد، همراه با ۳۵ صفحه مقدمه، در بیروت (۱۹۵۸م) به چاپ رسیده و در سال های اخیر در [[قم]] افست گردیده است.
۷. الشَّمْعة المُضِیّة فی القَلعة الدمشقیة. این کتاب ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است.
۷. الشَّمْعة المُضِیّة فی القَلعة الدمشقیة. این کتاب ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است.
۸. ضَرب الحوطة علی جمیع الغوطة، رساله ای است درباره غوطه دمشق که تاکنون چند مرتبه به کوشش اسعد طلس و حبیب الزیات و دیگران در مجلات علمی و ادبی به چاپ رسیده است [۱۷۸][۱۷۹]
۸. ضَرب الحوطة علی جمیع الغوطة، رساله ای است درباره غوطه دمشق که تاکنون چند مرتبه به کوشش اسعد طلس و حبیب الزیات و دیگران در مجلات علمی و ادبی به چاپ رسیده است [۱۷۸][۱۷۹]
۹. العُقود الدُریة فی الامراء المصریة؛
۹. العُقود الدُریة فی الامراء المصریة؛
این کتاب تحت عنوان امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص [۱۸۰] به کوشش صلاح الدین منجد، همراه با مقدمه مختصری درباره این رساله در بیروت (۱۹۶۲م) به چاپ رسیده است.
این کتاب تحت عنوان امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص [۱۸۰] به کوشش صلاح الدین منجد، همراه با مقدمه مختصری درباره این رساله در [[بیروت]] (۱۹۶۲م) به چاپ رسیده است.
۱۰. فُص الخَوَاتِم فی ما قیل فی الوَلائِم، این کتاب به کوشش نزار اباظه در دمشق (۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است.
۱۰. فُص الخَوَاتِم فی ما قیل فی الوَلائِم، این کتاب به کوشش نزار اباظه در دمشق (۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است.
۱۱. الفلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون،
۱۱. الفلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون،
خط ۳۱۷: خط ۳۱۷:
مشتمل بر ۴۰ باب، در تاریخ و جغرافیای شهر صالحیه ، از بنیاد نهادن نسختین شهر صالحیه در دامنه کوه قاسیون تا اواخر عمر مؤلف.
مشتمل بر ۴۰ باب، در تاریخ و جغرافیای شهر صالحیه ، از بنیاد نهادن نسختین شهر صالحیه در دامنه کوه قاسیون تا اواخر عمر مؤلف.
این کتاب به کوشش محمد احمد دهمان، همراه با ۶۲ صفحه مقدمه، در ۲ جلد، برای دومین بار در دمشق (۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م) به چاپ رسیده است.
این کتاب به کوشش محمد احمد دهمان، همراه با ۶۲ صفحه مقدمه، در ۲ جلد، برای دومین بار در دمشق (۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م) به چاپ رسیده است.
۱۴. اللَمَعَات البَرقیة فی النُکَت التاریخیة، مشتمل بر ۴۴ داستان تاریخی. این کتاب در دمشق و قاهره (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است.
۱۴. اللَمَعَات البَرقیة فی النُکَت التاریخیة، مشتمل بر ۴۴ داستان تاریخی. این کتاب در دمشق و [[قاهره]] (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است.
۱۵. المُعِزَّة فیما قیل فی المِزَّة.
۱۵. المُعِزَّة فیما قیل فی المِزَّة.
این کتاب که درباره تاریخ و جغرافیای مزه در حومه دمشق و تاریخچه مساجد و مزارات و شرح حال علما و رجال آن است.
این کتاب که درباره تاریخ و جغرافیای مزه در حومه دمشق و تاریخچه مساجد و مزارات و شرح حال علما و رجال آن است.
confirmed
۳٬۹۰۲

ویرایش