۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=معنای لغوی ماتریالیسم= | =معنای لغوی ماتریالیسم= | ||
ماتریالیسم از نظر لغوی به معنای مادّهگرایی و این است که کسی به عوامل مادّی بیشتر از عوامل معنوی، اهمّیّت دهد و مادیات را بیشتر باور کند. | ماتریالیسم از نظر لغوی به معنای مادّهگرایی و این است که کسی به عوامل مادّی بیشتر از عوامل معنوی، اهمّیّت دهد و مادیات را بیشتر باور کند. <ref>آکسفورد، ص۷۸۹.</ref> در این معنا، ماتریالیسم(Materialism )حالتی روانی است که آدمی را به امور معنوی بی توجّه میسازد. | ||
=معنای اصطلاحی ماتریالیسم= | =معنای اصطلاحی ماتریالیسم= | ||
ماتریالیسم در اصطلاح اعتقاد به این است که همه موجودات جهان، تنها وجود مادّی دارند. این معنا از ماتریالیسم در برابر ایدهآلیسم جای دارد. | ماتریالیسم در اصطلاح اعتقاد به این است که همه موجودات جهان، تنها وجود مادّی دارند. این معنا از ماتریالیسم در برابر ایدهآلیسم جای دارد. <ref>آکسفورد، ص۷۸۹.</ref> | ||
=استعمال واژه ماتریالیسم= | =استعمال واژه ماتریالیسم= | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
مثلا گاهی ماتریالیسم میگویند و مراد مکتب اصالت ماده است ، اما به این معنی که ماده یک امر اصیل و یک امر واقعی در جهان هستی است ، نه یک امر فرضی و ذهنی و نمایشی و ساخته ذهن ، در مقابل ایدهآلیسم که منکر واقعیت ماده است و آن را مخلوق ذهن بشر میداند . اگر ماتریالیسم را به این معنی بگیریم باید همه الهیون را - چه مسلمان و چه غیر مسلمان - ماتریالیست بخوانیم ، زیرا اینها همه ماده را که واقعیتی است در بستر زمان و مکان ، و حقیقتی است متغیر و متحول و متکامل و محسوس و ملموس ، امری عینی و ماورای ذهنی و ذی اثر میدانند . | مثلا گاهی ماتریالیسم میگویند و مراد مکتب اصالت ماده است ، اما به این معنی که ماده یک امر اصیل و یک امر واقعی در جهان هستی است ، نه یک امر فرضی و ذهنی و نمایشی و ساخته ذهن ، در مقابل ایدهآلیسم که منکر واقعیت ماده است و آن را مخلوق ذهن بشر میداند . اگر ماتریالیسم را به این معنی بگیریم باید همه الهیون را - چه مسلمان و چه غیر مسلمان - ماتریالیست بخوانیم ، زیرا اینها همه ماده را که واقعیتی است در بستر زمان و مکان ، و حقیقتی است متغیر و متحول و متکامل و محسوس و ملموس ، امری عینی و ماورای ذهنی و ذی اثر میدانند . | ||
مادی بودن و ماتریالیست بودن به این معنی با مسأله خدا و توحید منافاتی ندارد، بلکه عالم ماده و طبیعت به عنوان یک واحد " کار " و یک واحد " مصنوع " ، بهترین وسیله برای شناسایی خداوند است . اراده حکیمانه خداوند در جریان همین تحولات مادی کشف میشود . قرآن کریم پدیدههای مادی را به عنوان آیات الهی یاد می کند . | مادی بودن و ماتریالیست بودن به این معنی با مسأله خدا و توحید منافاتی ندارد، بلکه عالم ماده و طبیعت به عنوان یک واحد "" کار "" و یک واحد "" مصنوع "" ، بهترین وسیله برای شناسایی خداوند است . اراده حکیمانه خداوند در جریان همین تحولات مادی کشف میشود . قرآن کریم پدیدههای مادی را به عنوان آیات الهی یاد می کند . | ||
و گاهی این کلمه استعمال میشود و مراد از آن انکار موجود ماورای ماده است ، یعنی مکتب انحصار، مکتبی که هستی و نظام وجود را در انحصار ماده می داند و هستی را در چهارچوب آنچه در تغیر و تبدل است و در بستر زمان و مکان واقع است محدود و محصور می کند و آنچه را که از چهار دیواری تغیر و تبدل و احساس و لمس بشر بیرون است ، منکر است و معدوم و نیست می پندارد .<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%85%d8%a7%d8%aa%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85&SSOReturnPage=Check&Rand=0 سایت رشد، شبکه ملی مدارس]</ref> | و گاهی این کلمه استعمال میشود و مراد از آن انکار موجود ماورای ماده است ، یعنی مکتب انحصار، مکتبی که هستی و نظام وجود را در انحصار ماده می داند و هستی را در چهارچوب آنچه در تغیر و تبدل است و در بستر زمان و مکان واقع است محدود و محصور می کند و آنچه را که از چهار دیواری تغیر و تبدل و احساس و لمس بشر بیرون است ، منکر است و معدوم و نیست می پندارد .<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%85%d8%a7%d8%aa%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c%d8%b3%d9%85&SSOReturnPage=Check&Rand=0 سایت رشد، شبکه ملی مدارس]</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
=مکاتب ماتریالیسم و عقاید آنها= | =مکاتب ماتریالیسم و عقاید آنها= | ||
به مکاتبی که اصالت را به مادّه میدهند و آن را بر امور غیرمادّی مقدّم میدارند، ماتریالیسم گویند. | به مکاتبی که اصالت را به مادّه میدهند و آن را بر امور غیرمادّی مقدّم میدارند، ماتریالیسم گویند. | ||
ماتریالیستها، امور غیر مادّی مانند روح و معنا را خصلتی از مادّه میپندارند. آنان معتقدند که این گونه امور تابع و طفیلی مادّهاند. | ماتریالیستها، امور غیر مادّی مانند روح و معنا را خصلتی از مادّه میپندارند. آنان معتقدند که این گونه امور تابع و طفیلی مادّهاند. <ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۸۲.</ref> ماتریالیستها وجود ماورای مادّه را انکار میکنند و همه هستی را در انحصار مادّه میانگارند. | ||
در نظر ماتریالیستها تنها آنچه در تغییر و تبدّل است و در بستر زمان و مکان روی میدهد، واقعی است و آنچه از چارچوب احساس و لمس بشر بیرون است، وجود ندارد. | در نظر ماتریالیستها تنها آنچه در تغییر و تبدّل است و در بستر زمان و مکان روی میدهد، واقعی است و آنچه از چارچوب احساس و لمس بشر بیرون است، وجود ندارد. <ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> | ||
=ماتریالیسم در حوزه جامعهشناختی= | =ماتریالیسم در حوزه جامعهشناختی= | ||
ماتریالیسم در حوزه جامعهشناسی نیز تعریف ویژهای دارد و آن، طرح نظریههایی است که روابط اقتصادی را علّت بنیادی پدیدههای اجتماعی میشمارند. | ماتریالیسم در حوزه جامعهشناسی نیز تعریف ویژهای دارد و آن، طرح نظریههایی است که روابط اقتصادی را علّت بنیادی پدیدههای اجتماعی میشمارند. <ref>فرهنگ جامعهشناسی، ص۲۳۵.</ref> | ||
=مادّهگرایی در تاریخ انسانی= | =مادّهگرایی در تاریخ انسانی= | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==مادهگرایی در هند قدیم== | ==مادهگرایی در هند قدیم== | ||
اهل هند قدیم نیز دنیا را مرکّب از آب، خاک، آتش و باد میپنداشتند. | اهل هند قدیم نیز دنیا را مرکّب از آب، خاک، آتش و باد میپنداشتند. <ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص۶۹۸.</ref> | ||
==مادهگرایی در یونان باستان== | ==مادهگرایی در یونان باستان== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==دیدگاه دموکریتوس== | ==دیدگاه دموکریتوس== | ||
دموکریتوس بر آن بود که تنها اتم و خلأ واقعی است. اتم بنیادیترین بخش مادّه است و تقسیم نمیپذیرد. | دموکریتوس بر آن بود که تنها اتم و خلأ واقعی است. اتم بنیادیترین بخش مادّه است و تقسیم نمیپذیرد. <ref>تاریخ فلسفه کاپلستون، ج۱، ص۱۴۹.</ref> <ref>تاریخ فلسفه یونان، ج۹، ص۴۰.</ref> | ||
==دیدگاه اپیکور== | ==دیدگاه اپیکور== | ||
اپیکور معرفت حسی را بنیاد هر گونه معرفت میپنداشت. او معتقد بود که هر چه به ادراک حسی درنمیآید، پذیرفتنی نیست و از این رو، در نظر او اعتقاد به خدایان مادی وجهی نداشت. | اپیکور معرفت حسی را بنیاد هر گونه معرفت میپنداشت. او معتقد بود که هر چه به ادراک حسی درنمیآید، پذیرفتنی نیست و از این رو، در نظر او اعتقاد به خدایان مادی وجهی نداشت. <ref>فلسفه اپیکور، ص۴۲-۹۵.</ref> | ||
=احیای تفکر ماتریالیستی= | =احیای تفکر ماتریالیستی= | ||
احیای تفکر ماتریالیستی را میتوان از قرن ۱۷م. دانست. توماس هابس معتقد بود که هر چه ما تصور میکنیم متناهی است؛ پس امر نامتناهی وجود ندارد. آدمی نمیتواند اندیشهای به ذهن آوَرَد مگر از آنچه به حس در میآید و در زمان و مکان خاص میگنجد. | احیای تفکر ماتریالیستی را میتوان از قرن ۱۷م. دانست. توماس هابس معتقد بود که هر چه ما تصور میکنیم متناهی است؛ پس امر نامتناهی وجود ندارد. آدمی نمیتواند اندیشهای به ذهن آوَرَد مگر از آنچه به حس در میآید و در زمان و مکان خاص میگنجد. <ref>لویاتان، ص۸۸-۱۴۷.</ref> | ||
=اوج رشد و توسعه مادّهگرایی= | =اوج رشد و توسعه مادّهگرایی= | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
=شکست مبانی ماتریالیسم= | =شکست مبانی ماتریالیسم= | ||
مادّهگرایی در قرن ۱۹ م.ت حوّلات بسیاری را در جهان رقم زد؛ امّا دیری نپایید که روی به افول نهاد؛ چونان که امروزه بسیاری از صاحبنظران، به پوچی مبانی ماتریالیسم اعتراف کرده، آن را شکست خورده میدانند. | مادّهگرایی در قرن ۱۹ م.ت حوّلات بسیاری را در جهان رقم زد؛ امّا دیری نپایید که روی به افول نهاد؛ چونان که امروزه بسیاری از صاحبنظران، به پوچی مبانی ماتریالیسم اعتراف کرده، آن را شکست خورده میدانند. <ref>مجموعه آثار، ج۱، ص۴۷۷.</ref> | ||
=شاخههای ماتریالیسم= | =شاخههای ماتریالیسم= | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
اینان معتقدند که تنها، مادّه جوهر اصیل جهان است. فکر جز صفتی از مادّه و یکی از خواصّ آن نیست. روح را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی جهان، تنها با شکل، بُعد و حرکت تبیین کرد. | اینان معتقدند که تنها، مادّه جوهر اصیل جهان است. فکر جز صفتی از مادّه و یکی از خواصّ آن نیست. روح را میتوان همچون جسم دانست و همچون دیگر اجزای ساختمان ماشینی جهان، تنها با شکل، بُعد و حرکت تبیین کرد. | ||
جهان همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمّی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز جهان را میتوان با قوانین مکانیک یا فیزیک تبیین کرد. | جهان همانند یک ماشین است و مبتنی بر مبادی کمّی کار میکند. کار این ماشین پیرو غرض نیست و الگوی عملکرد آن تغییر نمیکند. همه چیز جهان را میتوان با قوانین مکانیک یا فیزیک تبیین کرد. <ref>فرهنگ واژهها، ص۴۸۳.</ref> <ref>سیر فلسفه در اروپا، ص۲۷۳-۲۹۰.</ref> | ||
==هواخواهان ماتریالیسم دیالکتیکی== | ==هواخواهان ماتریالیسم دیالکتیکی== | ||
این شاخه از ماتریالیسم را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر باور اینان، مادّه، آن سان که فیزیک کلاسیک و اندیشه عمومی زمان میپندارد، واقعیّتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، مادّه از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. | این شاخه از ماتریالیسم را مارکس و انگلس گسترانیدند. بنابر باور اینان، مادّه، آن سان که فیزیک کلاسیک و اندیشه عمومی زمان میپندارد، واقعیّتی انفعالی و ساکن نیست که تنها تحت تأثیر نیروها تغییر یابد. به عکس، مادّه از نظر ماهیت، پویا و متحرک است. | ||
دیالکتیک یعنی دانش قوانین عمومی حرکت؛ چه در جهان بیرون و چه در اندیشه آدمی. بدین سان، مادّه که به ظاهر بی حرکت است، دارای حرکت دیالکتیکی درونی است. این حرکت، عبارت است از برنهاد (تز) برابر نهاد (آنتی تز) که از دیالکتیک میان آنها «به هم نهاد» (سنتز) موقت پدید میآید. | دیالکتیک یعنی دانش قوانین عمومی حرکت؛ چه در جهان بیرون و چه در اندیشه آدمی. بدین سان، مادّه که به ظاهر بی حرکت است، دارای حرکت دیالکتیکی درونی است. این حرکت، عبارت است از برنهاد (تز) برابر نهاد (آنتی تز) که از دیالکتیک میان آنها «به هم نهاد» (سنتز) موقت پدید میآید. <ref>دیالکتیک، ص۷۳-۷۵.</ref> | ||
برآیند این تئوری آن است که تکامل مادّه از درون خود او است و هر گونه علّتی خارجی از او نفی میشود. | برآیند این تئوری آن است که تکامل مادّه از درون خود او است و هر گونه علّتی خارجی از او نفی میشود. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
سوم. اصل تأثیر متقابل پدیدهها؛ بدین معنا که همه چیزها برهم تأثیر متقابل دارند و چه بسا علت و معلول هر دو برهم اثر بگذارند. | سوم. اصل تأثیر متقابل پدیدهها؛ بدین معنا که همه چیزها برهم تأثیر متقابل دارند و چه بسا علت و معلول هر دو برهم اثر بگذارند. | ||
چهارم.اصل جهش، انقلاب و تکامل؛ یعنی همه تغییرات جهان، تکاملی است نه دوری و تکراری. | چهارم.اصل جهش، انقلاب و تکامل؛ یعنی همه تغییرات جهان، تکاملی است نه دوری و تکراری. <ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۵۸.</ref> <ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۱۹۰.</ref><ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۲۸۹.</ref><ref>فلسفه اسلامی و اصول دیالکتیک، ص۳۱۲.</ref> | ||
نظریّهپردازان ماتریالیسم دیالکتیک برای اینکه بتوانند از عهده تبیین تغییرات اجتماعی قرن خود برآیند، درباره حرکت تاریخ نیز تئوری ساختهاند. تئوری ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی از این گذر پا به وجود نهاد. | نظریّهپردازان ماتریالیسم دیالکتیک برای اینکه بتوانند از عهده تبیین تغییرات اجتماعی قرن خود برآیند، درباره حرکت تاریخ نیز تئوری ساختهاند. تئوری ماتریالیسم دیالکتیک تاریخی از این گذر پا به وجود نهاد. | ||
===تعریف ماتریالیسم تاریخی=== | ===تعریف ماتریالیسم تاریخی=== | ||
ماتریالیسم تاریخی بدین معنا است که تاریخ ماهیّتی مادّی و وجودی دیالکتیکی دارد. از این نظرگاه، حرکتها و جنبشها و نمودها و تجلّیّات تاریخی هر جامعه، علّت مادّی و اقتصادی دارند. | ماتریالیسم تاریخی بدین معنا است که تاریخ ماهیّتی مادّی و وجودی دیالکتیکی دارد. از این نظرگاه، حرکتها و جنبشها و نمودها و تجلّیّات تاریخی هر جامعه، علّت مادّی و اقتصادی دارند.<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۲۹.</ref> <ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۱۳۰.</ref> | ||
===معنای وجود دیالکتیکی تاریخ=== | ===معنای وجود دیالکتیکی تاریخ=== | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
===تضاد دیالکتیکی=== | ===تضاد دیالکتیکی=== | ||
تضادّ دیالکتیکی عبارت از این است که هر پدیدهای جبراً نفی و انکار خود را در خویش میپروراند و پس از یک سلسله تغییرات در نتیجه این تضادّ درونی، تغییر شدید کیفی پدید میآید و آن پدیده به مرحلهای عالیتر میرسد که آمیزهای است از دو مرحله پیشین. | تضادّ دیالکتیکی عبارت از این است که هر پدیدهای جبراً نفی و انکار خود را در خویش میپروراند و پس از یک سلسله تغییرات در نتیجه این تضادّ درونی، تغییر شدید کیفی پدید میآید و آن پدیده به مرحلهای عالیتر میرسد که آمیزهای است از دو مرحله پیشین. <ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۸۳.</ref> | ||
=دیدگاه اسلام درباره ماتریالیسم= | =دیدگاه اسلام درباره ماتریالیسم= | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
==نقض اصالت ماده== | ==نقض اصالت ماده== | ||
الف. قرآن کریم دیدگاههای مبتنی بر مادّه را رد میکند و میفرماید: «و گفتند جز زندگی دنیوی ما هیچ نیست. میمیریم و زنده میشویم و ما را جز دهر هلاک نکند. آنان را بدان دانشی نیست و جز در پنداری نیستند.» | الف. قرآن کریم دیدگاههای مبتنی بر مادّه را رد میکند و میفرماید: «و گفتند جز زندگی دنیوی ما هیچ نیست. میمیریم و زنده میشویم و ما را جز دهر هلاک نکند. آنان را بدان دانشی نیست و جز در پنداری نیستند.» <ref>جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۴. </ref> | ||
ب. برهان نظم، صدّیقین، وجوب و امکان و برخی براهین دیگر، اثبات میکنند که در پیدایی جهان، عقل و شعوری ورای مادّه در کار است. | ب. برهان نظم، صدّیقین، وجوب و امکان و برخی براهین دیگر، اثبات میکنند که در پیدایی جهان، عقل و شعوری ورای مادّه در کار است. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
ج. ماتریالیستها تنها آنچه را دارای طول، عرض و عمق است و با قوای حسی به ادراک درمیآید، واقعی میدانند؛ امّا اگر چنین باشد، باید بسیاری از پدیدههای مادّی را نیز انکار کرد؛ همانند امواج صوتی و الکتریکی و.... برخی موجودات به حس در نمیآیند و وجود آنها در جای خود به اثبات رسیده است. | ج. ماتریالیستها تنها آنچه را دارای طول، عرض و عمق است و با قوای حسی به ادراک درمیآید، واقعی میدانند؛ امّا اگر چنین باشد، باید بسیاری از پدیدههای مادّی را نیز انکار کرد؛ همانند امواج صوتی و الکتریکی و.... برخی موجودات به حس در نمیآیند و وجود آنها در جای خود به اثبات رسیده است. | ||
وانگهی، ماتریالیستها برای ادّعای خویش دلیل استواری ارائه نکردهاند. | وانگهی، ماتریالیستها برای ادّعای خویش دلیل استواری ارائه نکردهاند. <ref>جهانبینی اسلامی، ص۱۷۰-۱۸۰.</ref> <ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۲۳-۵۳.</ref><ref>شناختشناسی در قرآن، ص۱۷۵-۱۷۸.</ref> | ||
د. از راههای اثبات یک موضوع، گواهی خردمندان است و انسانهای خردمند بیشماری همانند پیامبران، اولیای الهی و نیز دانشمندانی که جزو گروه الهیون نیستند، بر وجود خداوند و نیرویی برتر از نیروهای مادّی گواهی دادهاند. | د. از راههای اثبات یک موضوع، گواهی خردمندان است و انسانهای خردمند بیشماری همانند پیامبران، اولیای الهی و نیز دانشمندانی که جزو گروه الهیون نیستند، بر وجود خداوند و نیرویی برتر از نیروهای مادّی گواهی دادهاند. <ref>اعتراف دانشمندان بزرگ جهان، ص۸-۴۰.</ref> | ||
=منبع= | =منبع= | ||
[http://lib.eshia.ir/26356/1/397/%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 فرهنگ شیعه] | [http://lib.eshia.ir/26356/1/397/%D9%85%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D9%85%E2%80%8C%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8 فرهنگ شیعه] | ||
=پانویس= | =پانویس= |