سید نعمت الله جزایری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۴: خط ۹۴:
سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری می کردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند.
سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری می کردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند.


بیست روز پس از ازدواج در حالی که سید اندیشه شیراز را - دست کم برای مدتی - از خود دور ساخته بود، [[زیارت]] یکی از دانشوران جزایر و گفتار ارزنده وی اشتیاق مدرسه را در دل او بیدار ساخت. به گونه ای که در همان محفل تصمیم به ادامه درس گرفت و چون از خانه آن دانشمند بیرون آمد بی آنکه کسی را آگاه سازد رهسپار شیراز شد.  
بیست روز پس از ازدواج در حالی که سید اندیشه شیراز را - دست کم برای مدتی - از خود دور ساخته بود، [[زیارت]] یکی از دانشوران جزایر و گفتار ارزنده وی اشتیاق مدرسه را در دل او بیدار ساخت. به گونه ای که در همان محفل تصمیم به ادامه درس گرفت و چون از خانه آن دانشمند بیرون آمد بی آنکه کسی را آگاه سازد رهسپار شیراز شد. <ref>الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 308 - 310</ref>


ولی این بار اقامت در مدرسه منصوریه دیری نپایید. پس از مدتی خبر درگذشت پدر وی را در اندوه فرو برد و اندکی بعد دست حوادث مدرسه را به آتش کشید. نابغه فقه و حدیث، ص 125 سید نعمت الله با خاطره استادان بزرگ شیراز: شیخ جعفر بحرانی (متوفای 1091 ق.) [[ابراهیم بن ملاصدرا]]، [[شاه ابوالولی بن شاه تقی الدین شیرازی]]، [[سید هشام بن حسین احسابی]]، <ref>نابغه فقه و حدیث، ص 129</ref> شیخ صالح بن عبد الکریم کزکزانی(متوفای 1098 ق.)  راه [[اصفهان]] را پیش گرفت.
ولی این بار اقامت در مدرسه منصوریه دیری نپایید. پس از مدتی خبر درگذشت پدر وی را در اندوه فرو برد و اندکی بعد دست حوادث مدرسه را به آتش کشید. نابغه فقه و حدیث، ص 125 سید نعمت الله با خاطره استادان بزرگ شیراز: شیخ جعفر بحرانی (متوفای 1091 ق.) [[ابراهیم بن ملاصدرا]]، [[شاه ابوالولی بن شاه تقی الدین شیرازی]]، [[سید هشام بن حسین احسابی]]، <ref>نابغه فقه و حدیث، ص 129</ref> شیخ صالح بن عبد الکریم کزکزانی(متوفای 1098 ق.)  راه [[اصفهان]] را پیش گرفت.

نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۰


سید نعمت الله جزایری
نام سید نعمت الله جزایری
نام کامل سید نعمت‌الله موسوی جزایری
القاب محدث جزایری • سید جزائری
نسب سادات جزایری • امام کاظم(ع)
زادگاه عراق • بصره • صباغیه
نام پدر سید عبدالله
تاریخ تولد ۱۰۵۰ق
اساتید

علامه مجلسی • شیخ حر عاملی • محقق سبزواری • محقق خوانساری و...

شاگردان

ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری • ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری • عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری

تألیفات الانوار النعمانیة • انیس الوحید • جواهر الغوالی • کشف الاسرار • النور المبین •ریاض الابرار
محل تحصیل هویزه، شیراز، اصفهان، عتبات عالیات
محل زندگی اصفهان • شوشتر
درگذشت ۱۱۱۲ ه‍.ق
آرامگاه ایران • خرم آباد • پلدختر

سیّد نعمت الله جزایری که از فقیهان‌، محدثین‌ و ادبای‌ ‌بزرگ شیعه در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجرى است،‏ در یکی از جزایر پیرامون بصره (بین دجله و فرات) به نام صباغیه، حدود سال ١٠۵٠ قمری دیده به جهان گشود.

وی‌ سر سلسله ی خاندان‌ مشهور علمی‌ و دینی‌ سادات‌ جزایری‌ بود که‌ سه‌ قرن‌ در منطقه خوزستان‌ به ‌ویژه‌ شوشتر، خدمات‌ ارزنده ‌ای‌ کردند. پدر او سیّد عبد الله با دوازده واسطه به امام موسی کاظم (ع) می رسد.

سید نعمت الله جزایری از شاگردان علامه مجلسی و محقق خوانسارى است. در منطقه خوزستان‌ به‌ ویژه‌ شوشتر، مساجد و مدارس دینی متعددی احداث نمود و به تربیت مشتاقان علوم اهل بیت(ع) پرداخت. علامه جزایری صاحب آثار متعددی از جمله ریاض الابرار فی مناقب الائمة الاطهار می باشد.

تولد علامه جزایری

صباغیه یکی از جزایر پیرامون بصره، در حدود 1050 ق. [۱] شاهد تولد نوزادی بود که خانه سید عبدالله را در شادمانی فرو برد. سید عبدالله که از نوادگان امام کاظم (ع) به شمار می آمد [۲] فرزند دلبند خویش را نعمت الله نامید و در نخستین فرصت به مکتب سپرد.

تحصیلات علامه جزایری

نعمت الله روزهای کودکی را شتابان پشت سر نهاد و با بهره گیری از دانشوران صباغیه، شط بنی اسد، حویزه و بصره به یازده سالگی رسید. در این هنگام همراه برادرش سید نجم الدین رهسپار شیراز شد و به یاری شیخ جعفر بحرانی در مدرسه منصور به اقامت گزید. [۳]

تهیدستی بسیار نعمت الله، سرانجام وی را از انزوای ویژه روزگار آغازین درس بیرون آورده، به نسخه برداری از کتابها، تصحیح نسخه ها و حاشیه نویسی کشاند. [۴] فرزند سید عبدالله گاه تا بامداد کار می کرد، درس می خواند و پس از نماز صبح و مطالعه ویژه بامدادی سر بر کتاب نهاده، لحظه ای می آرامید. آنگاه تا نیمروز تدریس می کرد و پس از نماز ظهر به درس یکی از استادان می شتافت. [۵]


بنابراین نوجوان بین النهرین گاه چنان در تهیدستی فرو می رفت که حتی توان خرید لقمه نانی را نداشت. در چنین موقعیت دشواری چراغ حجره اش به سبب بی روغنی خاموش می ماند و سید نعمت الله را در اندوهی جانکاه فرو می برد. او برای تحمل گرسنگی توان بسیار داشت ولی هرگز نمی توانست به دلیل ناداری درس شامگاهی را ترک کند. بنابراین به مهتاب، خانه دوستان یا مسجد جامع پناه می برد. [۶]

سرانجام پیامهای پیوسته پدر، نعمت الله را به سمت صباغیه رهسپار ساخت. پدر و مادر، که برای دیدار فرزند روز شماری می کردند برای آنکه او را در روستا ماندگار سازند مراسم ازدواج بر پا داشتند و پیوند سید نعمت الله با دختر عمویش را جشن گرفتند.

بیست روز پس از ازدواج در حالی که سید اندیشه شیراز را - دست کم برای مدتی - از خود دور ساخته بود، زیارت یکی از دانشوران جزایر و گفتار ارزنده وی اشتیاق مدرسه را در دل او بیدار ساخت. به گونه ای که در همان محفل تصمیم به ادامه درس گرفت و چون از خانه آن دانشمند بیرون آمد بی آنکه کسی را آگاه سازد رهسپار شیراز شد. [۷]

ولی این بار اقامت در مدرسه منصوریه دیری نپایید. پس از مدتی خبر درگذشت پدر وی را در اندوه فرو برد و اندکی بعد دست حوادث مدرسه را به آتش کشید. نابغه فقه و حدیث، ص 125 سید نعمت الله با خاطره استادان بزرگ شیراز: شیخ جعفر بحرانی (متوفای 1091 ق.) ابراهیم بن ملاصدرا، شاه ابوالولی بن شاه تقی الدین شیرازی، سید هشام بن حسین احسابی، [۸] شیخ صالح بن عبد الکریم کزکزانی(متوفای 1098 ق.) راه اصفهان را پیش گرفت.

در گذشت علامه جزایری

مرجع 62 ساله جنوب آنگاه که به سمت خوزستان ادامه مسیر می داد به شدت بیمار شد کاروانیان چون به جایدر (منزلگاهی نزدیک پلدختر) رسیدند سید را فرو آوردند تا لختی بیاساید، [۹] لیکن در این وادی بیماری شدت یافت و سرانجام در شب جمعه 22 شوال 1112 ق. [۱۰] دیدگانی که به برکت خاک مقبره امامان معصوم (ع) فروغی آسمانی یافته بود، برای همیشه بسته شد.

مسافران پاکدل شوشتری پیکر پاک مرجعشان را غریبانه در جایدر به خاک سپردند. نیکان آن سامان، که قدر گوهر رخشان جزایر را می دانستند، بر آرامگاهش ساختمانی سراسر عشق و اخلاص بنیاد نهادند و برای تامین مخارج قاریان و خدمتگزاران حرمش موقوفاتی در نظر گرفتند. [۱۱]

پانویس

  1. نابغه فقه و حدیث، سید محمد جزایری، ص 10
  2. تحفه العالم، عبد اللطیف بن ابیطالب شوشتری، ص 53
  3. الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 304 - 307
  4. الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 304 - 307
  5. الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 312
  6. الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 312
  7. الانوار النعمانیة، فی بیان معرفة النشاة الانسانیة، سید نعمت الله جزایری، ج 4، ص 308 - 310
  8. نابغه فقه و حدیث، ص 129
  9. نابغه فقه و حدیث، ص 225
  10. فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص 81
  11. کشف الاسرار، ج 1، ص 442 - 445