اسلام و روابط بین‌الملل (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo"> پرونده:آیه الله تسخیری 2.jpg|جایگزین=شهریاری، حمید|بندانگشتی|آیت...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۱

عنوان مقاله اسلام و توسعه و نقش زن مسلمان
زبان مقاله فارسی
اطلاعات نشر ایران
نویسنده آیت الله محمد علی تسخیری

اسلام و روابط بين الملل عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که توسط آیه الله محمد علی تسخیری در رابطه با نگاه بین المللی و جهان شمول اسلام به رشته تحریر در آمده است. نویسنده در این مقاله به دنبال تبیین دیدگاه های مرتبط با این مساله و پاسخ به شبهه مقید کردن زنان از هر گونه فعالیت امروزین و توسعه گون است. خواننده از رهگذر مطالعه این مقاله به این نکته رهنمون می گردد که با توجه به دیدگاه کمال خواهانه و مترقیانه اسلام نسبت به زن و جایگاه او می توان به این نتیجه رسید که این مکتب آسمانی از قرن ها قبل از اینکه این گونه مباحث همانند آزادی و توسعه زنان، حقوق ایشان و... حمایت می کرده و برای زنان حقوق و جایگاه ویژه ای قائل شده است.



ارائه شده به

چهارمين اجلاس بين المللي قرآن مجيد



نوشته

محمد علي تسخيري دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي


الملل


بسم الله الرحمن الرحيم


مقدمه

اسلام، كه خاتم اديان الهي، و جامع نظامات فردي و اجتماعي است، ديني است جهان شمول كه براي تحقق اهداف زير براي همة انسانها از سوي خداوند متعال نازل شده است. 1 – گسترش توحيد و عبوديت حق متعال: (وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ) (النحل:36)

2 – گسترش عدالت فردي و اجتماعي بين انسانها: (لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ) (الحديد:25) 3 – گسترش فضائل اخلاقي و ايجاد رأفت و رحمت و صلح و همزيستي در روابط بين انسانها. «يزكيهم ويعلمهم الكتاب والحكمة» و قال «انما بعثت لأتمم مكارم الاخلاق» 4 – رشد فكري، فرهنگي و شكوفايي استعدادهاي دروني انسانها در تمامي زمينه هايي كه در فطرت بشر نهاده شده است. (هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ)(الجمعه:2) به تعبير حضرت امير(ع) (ليثيروا دفائن النفوس) 5 – آزاد ساختن انسانها از اسارت طاغوتهاي دروني و بيروني. «ويضع عنهم اصرهم والاغلال التي كانت عليهم» 6 – ايجاد اتحاد و برادري بين انسانها و از ميان بردن اختلافات. (كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ)(البقرة:213) براي رسيدن به اهداف فوق خداوند متعال نظامات مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي، عبادي، تربيتي و اخلاقي هماهنگ با فطرت انسانها را تشريع و پيريزي نموده و در كتاب و سنت به وديعت نهاده و نيروي عقل و اجتهاد را نيز به انسانها عطا كرده تا با بهره گيري از آن عرصه هاي مختلف زندگي خويش را تحت يك رهبري و حكومت مديريت نمايند. و از آنجا كه اين دين خاتم اديان است و مبتني بر اشباع نيازهاي فطري است بنابراين تا آخر الزمان همه انسانها در همه كره خاكي بايد بدان متدين و براساس تعاليمش رفتار نمايند. اين جهانشمولي ويژگي مهمي است كه در آيات مختلف قرآن و سخنان معصومين هم بارها به آن اشاره شده است. (وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وما هو الا ذكر للعالمين) (القلم:51) (قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ) (الأعراف:158) اما واقعيت امروز جهان چيز ديگري است. هزار و چهارصد سال پس از نزول قرآن از جمعيت نزديك به هفت ميليارد نفر روي كره زمين حدود يك چهارم مسلمان هستند. ساير انسانها يا به اديان ابراهيمي يهود و مسيحيت گرايش دارند يا پيرو اديان غير الهي موجود مثل بوديسم و هندوئيسم هستند. انسانهاي بسياري هم به هيچ دين الهي يا غير الهي وابستگي نشان نمي دهند. امت واحدة اسلامي هم تكه تكه شده در محدوده هاي جغرافيايي و سياسي مستقل از يكديگر با نظامهاي حكومتي مختلف بسر مي برند. از اين روي الزامات مختلفي ايجاب مي كند كه اين آئين مقدس براي تنظيم روابط سياسي اقتصادي و بين المللي با واحدهاي مختلف سياسي دروني و بيروني مجموعه عظيم امت اسلامي قوانين و دستورات حقوقي و فقهي پيش بيني نمايد. تا امت اسلامي در رفتارهاي سياسي و حركت بين واقعيت هاي موجود و اهداف متعالي پيش روي، و براساس اصول و مباني اسلامي راه توازن را پيش گيرد و راه رسيدن به آرمانهاي مقدس الهي را هموار سازد. هر چند اين قواعد و مباني حقوقي به طور دسته بندي شده و از پيش تنظيم گشته در منابع اصلي دين عرضه نشده است اما با تأمل، تفكر در آيات شريفه قرآن و روايات وارده از پيامبر اكرم(ص) و ائمه معصومين همچنين از رفتارهاي سياسي، عهدنامه ها، پيمان ها، جنگ ها و برخوردهايي كه با ديگران داشته اند مي توان آنها را استنباط نمود.

تقسیم جغرافیای سیاسی جهان

به طور كلي مجموعه هاي جغرافيايي – سياسي موجود در جهان امروز را مي توان به صورت زير همچنان كه فقهاء تقسيم كردند دسته بندي نمود.

اول: دار الاسلام

همه سرزمينهايي كه تحت سيطره مسلمانها به سر مي برند بدون در نظر گرفتن مرزهاي جغرافيايي، دارالاسلام هستند و اصل آن است كه همه تحت يك پرچم، يك رهبري، يك قانون با هويت واحد، عواطف مشترك و روابط برادرانه به سر برند. زيرا همه متعلق به امت بزرگ اسلامي هستند ولي اين منظور جامة عمل نپوشيده و تنها در سايه رهبري حضرت ولي عصر و صاحب العصر والزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف تحقق خواهد يافت و ما از خداوند متعال مسئلت مي نمائيم كه از ممهدان حكومت حضرتش باشيم و انقلاب مقدس اسلامي و رهبري شايسته عبد صالح خدا حضرت آيت الله خامنه اي به آن دولت بيدار متصل گردد. ولي در حال حاضر كه نزديك به شصت واحد جغرافيايي – سياسي جدا از هم مسلمانان را در برگرفته رسالت دولتها بايد براساس اصول زير باشد: 1 – تقدم مصالح امت بزرگ اسلامي بر منافع ملي و قومي كشورها. كه اين امر را ميتوان از متون گوناگون استفاده كرد. 2 - همكاري هاي سياسي، اقتصادي ، فرهنگي و علمي بر اساس مصالح و منافع مشترك. (وتعاونوا على البر والتقوى ولاتعاونوا على الاثم والعدوان). 3 – مسئوليت مشترك همه كشورها در برابر مشكلات و بحرانهاي بوجود آمده در هر يك از اجزاء امت اسلامي. (كلكم راع وكلكم مسؤول عن رعيته). 4 – نزديك سازي نظامهاي سياسي و اقتصادي حاكم بر كشورها. به علت وحدت احكام اسلامي. 5 – نزديك سازي قوانين و مقررات سياسي، اقتصادي و … براي رسيدن به يك قانون اساسي واحد. كه امت اسلامي را از ديگر امم مشخص ميسازد «ان هذه امتكم امة واحدة وانا ربكم فاعبدون». 6 – اتخاذ مواضع مشترك و پشتيباني مسئولانه از يكديگر در مجامع بين المللي. از باب (تكافل و تعاضد). 7 – همبستگي و تكامل در زمينه هاي حقوقي، اقتصادي و سياسي. 8 – ايجاد اتحاديه هاي سياسي، اقتصادي و… در زمينه هاي مختلف بازرگاني، بانكداري، نظامي و امنيتي. 9 – تلاش جهت تأمين نيازهاي صنعتي، كشاورزي و اقتصادي يكديگر جهت قطع وابستگي به كفار. 10 – ايجاد نهادها و سازمانهاي منطقه اي و فرامليتي در امور فرهنگي، آموزشي و خيريه. 11 – تاكيد بر آرمانهاي مشترك و عواطف برادرانه اسلامي و تقريب بين مذاهب در نظام تربيتي و كتب درسي مدارس و دانشگاهها و در تبليغات رسانه اي. 12 – وبالاخره تلاش و حركت آگاهانه براي رسيدن به وحدت كامل. اصل يازدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز كه برگرفته از فقه مترقي اسلام است مي گويد: به حكم آيه كريمه « ان هذه امتكم امةً واحدةً و انا ربكم فاعبدون» همة مسلمانان يك امت اند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد. پر واضح است كه كشورها و ملتهاي اسلامي و رهبران فكري و سياسي آنان در راه دستيابي به اهداف فوق بايد هوشيارانه عمل كرده متوجه كيد دشمنان و تفرقه افكني آنان بوده هرگونه حركت انحرافي و بدخواهانه را خنثي ساخته و در دام افراط و تفريط كه موجب مشوه شدن چهره اسلام ناب محمدي مي شود، گرفتار نشوند.

دوم: دار العهد والامان

دار العهد به كشورهاي غير مسلمان گفته مي شود كه با مسلمانان ترك مخاصمه يا روابط دوستانه و قراردادها و همكاريهاي مشترك دارند. كه همه كشورهاي جهان – به جز كشورهاي در حال جنگ با مسلمانها – را در بر ميگيرد قرآن كريم رابطه دوستانه، حسن همجواري و همكاري با غير مسلمانان را در راه رسيدن به اهداف انساني و تأمين نيازهاي مادي و معنوي بلامانع اعلام فرموده: (لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ)(الممتحنه:8) (إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً) (النساء:90) (إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)(التوبة:4) (قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) (آل عمران:64) و براي حفظ عزت وسربلندي مسلمانان و دور ساختن آنان از خطرات احتمالي اصول و قواعدي را تشريع فرموده كه تنظيم كننده روابط متقابل مسلمانان با غير مسلمانان است. اهم اين اصول حاكم عبارت اند از: 1 – نفي سبيل يا عدم سلطه سياسي، اقتصادي و فرهنگي كفار بر مسلمانان. (ولن يجعل الله للكافرين على المؤمنين سبيلا). 2 – تلاش در جهت الگو شدن مسلمانان و جهان اسلام براي همة مردم دنيا (وكذلك جعلناكم امة وسطا لتكونوا شهداء على الناس ويكون الرسول عليكم شهيدا). 3 – تعامل و همكاري بر اساس اصول اعتقادي وعملي مشترك. (قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ) (آل عمران:64) 4 – عدالت و حمايت از مستضعفين. (وَمَا لَكُمْ لا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيراً)(النساء:75) (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ) (المائدة:8) 5 – احترام به قراردادهاي بين المللي و وفاي به پيمانها (إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ)(التوبه:4) (لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ)(البقره:177) 6 – آگاهي و شفافيت «قل هذه سبيلي ادعو الي الله انا ومن اتبعني» (يوسف 108) 7 – مقابله به مثل با ترجيح جنبه گذشت (الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ)(البقره:194) (وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ) (لأنفال:58) 8 – صلح طلبي (وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) (لأنفال:61) در فصل دهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است: اين اصول و ارزشها مبناي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته و به تفصيل مورد استناد واقع شده است. در اينجا مناسب است به دو عنوان فرعي كه امروز مورد ابتلاي بسيار در جوامع اسلامي است اشاره اي مختصر بنمائيم.

اول: امان یا ذمه

«امان» يا «ذمام» براي غير مسلماناني كه در جامعه اسلامي زندگي مي كنند مثل مسيحيان و يهوديان و زرتشتيان كه به آنها اهل كتاب گفته مي شود. همزيستي اين گروهها با مسلمانان و در جوامع اسلامي تابع قانوني است كه به آن «قرارداد ذمه» گفته مي شود و به مشمولين آن «اهل ذمه» مي گويند فقهاي اسلامي از شيعه و سني در كتابهاي فقهي خويش احكام خاصي را براي «اهل الذمه» بيان كرده اند كه در كتب فقهي آمده است و در اين مختصر نمي گنجد. در اصل چهاردهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است: به حكم آيه شريفه (لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ) (الممتحنه:8) دولت جمهوري اسلامي ايران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامي عمل نمايند و حقوق انساني آنان را رعايت كنند. اين اصل در حق كساني اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوري اسلامي ايران توطئه و اقدام نكنند. ==دوم: اقليتهاي مسلمان در جوامع غير اسلامي == اقليتهاي مسلمان در جوامع غير اسلامي هم امروزه از موضوعات بسيار مهم است. حدود چهارصد ميليون مسلمان يعني يك چهارم جمعيت مسلمان جهان در كشورهاي غير اسلامي زندگي مي كنند. اينها هم داراي حقوق اسلامي و انساني هستند كه براساس كنوانسيونهاي بين المللي به آنان تعلق مي گيرد و بايد براي استيفاي آن تلاش كنند و امت اسلامي و سازمانهاي بين المللي اسلامي مثل سازمان كنفرانس اسلامي هم بايد به حمايت و پشتيباني اين اقليتها بشتابند. و نيز داراي وظايفي هستند كه بر اساس فقه مترقي اسلامي بر عهدة آنان است كه بايد به آن پايبند باشند. حفظ هويت اسلامي، آموزش و پرورش خود و فرزندان براساس تعاليم اسلام، بناي مسجد و بناهاي مذهبي، انجام فرائض ديني، مشاركت فعال در سرنوشت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جامعه، حفظ شعائر اسلامي، رعايت حرمت زنان مسلمان و تلاش براي ارتقاى وضعيت و موقعيت اجتماعي و فرهنگي و… از جمله حقوق آنها و رعايت قوانين و مقررات كشوري كه در آن زندگي مي كنند، وفاي به عهد و پيمان، حسن رابطه با غير مسلمانان، اخلال نكردن در وضعيت اجتماعي و… جزو وظائف آنها است كه بايد مورد عمل قرار گيرد.

سوم: دار الحرب

به يك تعبير همه سرزمينهايي كه جمعيت آنها از كفار هستند و حكومت هايي كه بر آنان سلطه دارند با جهان اسلام در جنگ هستند «دار الحرب» ناميده مي شوند. امروز به طور عملي جهاد به كفاري منحصر مي شود كه با مسلمانان از سر خصومت و جنگ برآيند و به سرزمينهاي مسلمانان تجاوز نمايند كه در اين صورت دفاع يا جهاد دفاعي بر مسلمانان واجب مي شود. در جنگ با دار الحرب قواعد زير حاكم است. 1 – رعايت ضوابط و مقررات انساني و پيمانهاي بين المللي در جنگ. 2 – تأكيد بر عنصر دعوت و روشنگري قبل از شروع به جنگ. 3 – عدم تعرض به زنان، كودكان، سالخوردگان، بيماران و كساني كه توانايي جنگيدن ندارند. 4 – عدم استفاده از وسايل كشتار جمعي. 5 – آتش نزدن خانه ها، كشتزارها و باغها و درختان دشمن. 6 – شبيخون نزدن به دشمن مگر در حال اضطرار. 7 – عدم استفاده از سلاحهاي شيميايي وميكروبي 8 – باز نكردن سدها به روي دشمن 9 – حرمت كشتن اسيران جنگي 10 – معالجه زخمي هايي كه اسير مي شوند. 11 – رعايت كرامت انساني اسيراني كه داراي منزلت ويژه اي هستند. 12 – تهيه لباس، آب و غذا براي اسيران جنگي 13 – اسيران را در آفتاب نگاه نداشتن. 14 – پذيرش پيشنهاد دشمن مبني بر صلح يا آتش بس در صورتي كه از روي مكر و فريب نباشد.

نتیجه

پيامبر اكرم صلوات الله وسلامه عليه هر گاه سپاهي را براي جنگ با دشمن اعزام مي كرد به آنها مي فرمود: سيروا باسم الله وبالله وفي سبيل الله وعلي مله رسول الله… لاتغلوا ولاتمثلوا ولا تغدروا ولاتقتلوا شيخا فانيا و لاصبيا ولا امرأة ولاتقطعوا شجرا الا ان تضطروا اليها وايما رجل من ادني المسلمين او افضلهم نظر الي رجل من المشركين فهو جار حتي يسمع كلام الله فان تبعكم فاخوكم في الدين وان ابا فبلغوه مأمنه واستعينوا بالله عليه. امير مؤمنان علي ابن ابي طالب (ع) نیز به لشكريان خود دستور مي داد: … ولا تمثلوا بقتيل واذا وصلتم الي رجال القوم فلا تهتكوا سترا ولاتكشفوا عوره ولاتدخلوا دارا ولاتأخذوا شيئا من اموالهم الا ما وجدتم في عسكرهم فلا تهيجوا امرأه بأذي وان شتمن اعراضكم وسببن امراءكم وصلحاءكم.

پانویس