confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
در هفدهم یا نوزدهم ماه مبارک [[رمضان]] سال دوّم [[هجرت]]، غزوه بدر اتّفاق افتاد. <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، ج ۱ ، ص ۶۲۶ ؛ مفید، مسارالشیعه، ص ۲۹ ؛ بهائی، توضیحالمقاصد، ص ۱۶</ref> | در هفدهم یا نوزدهم ماه مبارک [[رمضان]] سال دوّم [[هجرت]]، غزوه بدر اتّفاق افتاد. <ref>ابنهشام، السیرة النبویه، ج ۱ ، ص ۶۲۶ ؛ مفید، مسارالشیعه، ص ۲۹ ؛ بهائی، توضیحالمقاصد، ص ۱۶</ref> | ||
=بدر و پیروزی [[مسلمانان]]= | |||
پیروزی اسلام و مسلمانان در زیر پرچم [[توحید]] و فرماندهی وجود شریف [[پیغمبر خدا (ص)]] در [[جنگ بدر]]، از پیروزی های بسیار چشمگیر و با عظمت و اهمیت [[تاریخ اسلام]] است. این غزوه، نخستین مقابله سپاه اسلام با کفر و نبرد اهل توحید با [[اهل شرک]] بود. | |||
[[مشرکان]] در این جنگ، از جنبه ساز و برگ و اسلحه و مهمّات بر مسلمانان برتری داشتند و نفرات و افراد آنها تقریباً، سه برابر سپاه اسلام بود. | |||
پیروزی سپاه اسلام در این جنگ، برای آینده اسلام، از ارزش و اهمیت ویژه ای برخوردار بود و در تعیین مسیر تاریخ اسلام، به حسب ظاهر تأثیر فراوان داشت. | |||
این جنگ، برای [[دین]] توحید و آیین جهانی اسلام، ارزش حیاتی داشت و فتحی که در آن نصیب مسلمانان شد، پایه و مادر تمام فتوحاتِ آینده گردید و اهمیت آن تا حدّی بود که [[رسول خدا (ص)]] دست به [[دعا]] برداشت و به درگاه خداوند متعال عرض کرد: | |||
«اللّهُمَّ هذِهِ قُرَیشُ قَدْ أَقْبَلَتْ بِخُیلائِها وَ فَخْرِها تُحادُکَ وَ تُکَذِّبُ رَسُولَکَ اللّهُمَّ فَنَصْرَکَ الَّذی وَعَدْتَنی اللّهُمَّ أَحْسِنْهُمُ الْغَداةَ؛ خدایا این [[قبیله قریش]] اند که با همه تکبر و تفاخرشان، با تو به مبارزه برخاسته، پیامبرت را تکذیب می نمایند. خدایا نصرت و پیروزی را که به من وعده فرموده ای برسان، خدایا صبحگاهان، به آنها نیکی خویش را ارزانی دار». <ref>ابنهشام، السیرةالنبویه، ج ۱، ص ۶۲۱؛ واقدی، المغازی، ج ۱، ص ۵۹؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص ۴۴۱</ref> | |||
و در حدیث دیگر است که وقتی آن حضرت، کثرتِ مشرکان و قلّت مسلمانان را دید، روی به قبله نموده، عرض کرد: «أَللّهُمَّ أَنْجِزْلی ما وَعَدْتَنی أَللّهُمَّ إِنْ تُهْلَکُ هذِهِ الْعِصابَةُ لاتُعْبَدُ فِی الْاَرْضِ؛ خدایا آنچه را که به من وعده فرمودی به انجام رسان، که اگر این گروه هلاک شوند، دیگر در روی زمین پرستش نخواهی شد». <ref>ابن ابیشیبه کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۹۵؛ ج ۸، ص ۴۷۴؛ طبرسی، مجمعالبیان، ج ۴، ص ۴۳۷ ; مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۹، ص ۲۲۱</ref> | |||
و آن قدر دست هایش را به دعا بلند نگاه داشت که ردایش از دوش مبارک افتاد. | |||
=پانویس= | =پانویس= |