ریاض الصلح: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
</div>
</div>


'''ریاض الصلح''' نخست وزير و سياستمدار لبنانى است.  
'''ریاض الصلح''' نخست وزیر و سیاستمدار لبنانى است.  


=تولد=
=تولد=


او در ۱۵ صفر ۱۳۱۲/ ۱۸ اوت ۱۸۹۴ در بيروت به دنيا آمد. رياض به خاندان بزرگ سنّى الصلح نسب مى برد که از صاحب منصبان سياسى بودند. پدرش رضاالصلح فرماندار چند شهر از جمله نبطیه در لبنان بود.
او در ۱۵ صفر ۱۳۱۲/ ۱۸ اوت ۱۸۹۴ در بیروت به دنیا آمد. ریاض به خاندان بزرگ سنّى الصلح نسب مى برد که از صاحب منصبان سیاسى بودند. پدرش رضاالصلح فرماندار چند شهر از جمله نبطیه در لبنان بود.
   
   
=تحصیلات=
=تحصیلات=


رياض الصلح تحصيلات خود را در بيروت گذراند و در ۱۳۲۶/ ۱۹۰۸ که پدرش نماينده بيروت در مجلس نمايندگان عثمانى (مجلس مبعوثان) شد، همراه خانوادهاش به استانبول رفت و در ۱۳۲۸/ ۱۹۱۰ در دانشکده حقوق استانبول به تحصيل مشغول شد<ref>رغيد الصلح، ص ۳۶؛ سيل، ص ۵۵، ۶۰، ۷۷.
ریاض الصلح تحصیلات خود را در بیروت گذراند و در ۱۳۲۶/ ۱۹۰۸ که پدرش نماینده بیروت در مجلس نمایندگان عثمانى (مجلس مبعوثان) شد، همراه خانوادهاش به استانبول رفت و در ۱۳۲۸/ ۱۹۱۰ در دانشکده حقوق استانبول به تحصیل مشغول شد<ref>رغيد الصلح، ص ۳۶؛ سيل، ص ۵۵، ۶۰، ۷۷.
</ref>
</ref>
=فعالیت های سیاسی=
=فعالیت های سیاسی=


او همزمان به جمعيت العربية الفتاة (جمعيت جوانان عرب) پيوست. اين جمعيت خواستار خودمختارى عربها در چهارچوب حکومت عثمانى بود. رياض پس از فارغالتحصيلى و پايان دوره نمايندگى پدرش، در ۱۳۳۱/ ۱۹۱۳ همراه خانواده به بيروت بازگشت و فعاليتهاى سياسى خود را با گروهى از اعضاى جمعيت العربية الفتاة، که در بيروت مستقر بودند، ادامه داد. [[حکومت عثمانى]] او را در ۱۳۳۳/ ۱۹۱۵ به دليل ارتباط با [[اميرفيصل اول]]، فرزند شريف حسينبن علی، که بر ضد حکومت عثمانى قيام کرده بود، دستگير و زندانى کردند. در همين زمان پدرش نيز به دليل فعاليتهاى سياسى و مخالفت با حکومت عثمانى به زندان افتاد.   
او همزمان به جمعیت العربیة الفتاة (جمعیت جوانان عرب) پیوست. این جمعیت خواستار خودمختارى عربها در چهارچوب حکومت عثمانى بود. ریاض پس از فارغالتحصیلى و پایان دوره نمایندگى پدرش، در ۱۳۳۱/ ۱۹۱۳ همراه خانواده به بیروت بازگشت و فعالیتهاى سیاسى خود را با گروهى از اعضاى جمعیت العربیة الفتاة، که در بیروت مستقر بودند، ادامه داد. [[حکومت عثمانى]] او را در ۱۳۳۳/ ۱۹۱۵ به دلیل ارتباط با [[اميرفيصل اول|امیرفیصل اول]]، فرزند شریف حسینبن علی، که بر ضد حکومت عثمانى قیام کرده بود، دستگیر و زندانى کردند. در همین زمان پدرش نیز به دلیل فعالیتهاى سیاسى و مخالفت با حکومت عثمانى به زندان افتاد.   


دادگاه نظامى عثمانى در ۱۳۳۴/ ۱۹۱۶ رياض الصلح و پدرش را به تبعيد در آناطولى محکوم کرد که تا ۱۳۳۶/ ۱۹۱۸ ادامه داشت <ref>سيل، ص ۹۱، ۹۴، ۱۰۷ـ۱۰۸، ۱۱۱ـ۱۱۲</ref>. رياض الصلح پس از بازگشت از تبعيد با پدرش به دمشق رفت زيرا اميرفيصل در اين زمان با شکست دادن عثمانيها آنجا را تصرف کرده و پادشاهى عربى سوريه شامل [[سوريه]]، [[لبنان]]، [[فلسطين]] و [[اردن]] را تشکيل داده بود. پدر رياضال صلح به سمت وزير کشور در حکومت اميرفيصل انتخاب و رياض نيز فرماندار شهر [[صيدا]] شد، اما رياض الصلح پس از مدتى براثر فشار فرانسويها از مقام خود استعفا داد و به دمشق بازگشت.  
دادگاه نظامى عثمانى در ۱۳۳۴/ ۱۹۱۶ ریاض الصلح و پدرش را به تبعید در آناطولى محکوم کرد که تا ۱۳۳۶/ ۱۹۱۸ ادامه داشت <ref>سيل، ص ۹۱، ۹۴، ۱۰۷ـ۱۰۸، ۱۱۱ـ۱۱۲</ref>. ریاض الصلح پس از بازگشت از تبعید با پدرش به دمشق رفت زیرا امیرفیصل در این زمان با شکست دادن عثمانیها آنجا را تصرف کرده و پادشاهى عربى سوریه شامل [[سوريه|سوریه]]، [[لبنان]]، [[فلسطين|فلسطین]] و [[اردن]] را تشکیل داده بود. پدر ریاضال صلح به سمت وزیر کشور در حکومت امیرفیصل انتخاب و ریاض نیز فرماندار شهر [[صيدا|صیدا]] شد، اما ریاض الصلح پس از مدتى براثر فشار فرانسویها از مقام خود استعفا داد و به دمشق بازگشت.  


او سپس به حزب الاستقلال العربى پيوست، که متشکل از ملىگرايان عرب بود و بر ضد استعمار فرانسه فعاليت مى کرد<ref>على شعيب، ص ۳۱۱ـ۳۱۳؛ طرابلسى، ص۱۳۰ـ۱۳۱؛ سيل، ص ۱۲۱، ۱۲۵، ۱۲۹، ۱۳۱، ۱۴۵ـ۱۴۶</ref>. در ۱۳۳۸/ ۱۹۲۰ که ارتش فرانسه در [[جنگ مَيَسلون]]، ملىگرايان عرب را شکست داد و دمشق را تصرف کرد، رياض الصلح ناگزير به قاهره و سپس به بيروت رفت. دادگاه نظامى فرانسه به طور غيابى وى را به سبب حمايت از اميرفيصل و فعاليتهاى ضد فرانسوى به اعدام محکوم کرد. رياض الصلح ناگزير از بيروت به فلسطين رفت که زير سلطه فرانسويها نبود. او در ۱۳۰۰ش/ ۱۹۲۱ در مجمع سورى ـ فلسطينى در ژنو شرکت کرد. رياض الصلح که تا ۱۳۰۳ش/ ۱۹۲۴ در فلسطين، [[مصر]] و [[اروپا]] زندگى مى کرد پس از اينکه دولت فرانسه او را بخشيد، به بيروت بازگشت <ref>على شعيب، ص ۳۱۴ـ۳۱۵؛ رغيد الصلح، همانجا؛ سيل، ص ۱۶۲ـ۱۶۶، ۱۶۸، ۱۷۰</ref>. رياض الصلح در بيروت به اتفاق دوستش خيرالدين الاحْدَب، روزنامه العهد الجديد را تأسيس کرد. خط مشى روزنامه مخالفت با استعمار فرانسه و کوشش براى استقلال لبنان و سوريه بود. بنابراين، فرانسويها چندين بار آن را توقيف کردند. رياض همزمان به کشورهاى مختلفى سفر کرد و مبارزه با استعمار فرانسه را ادامه داد<ref>على شعيب، ص ۳۱۹؛ سيل، ص ۱۹۴ـ۱۹۷</ref>.   
او سپس به حزب الاستقلال العربى پیوست، که متشکل از ملىگرایان عرب بود و بر ضد استعمار فرانسه فعالیت مى کرد<ref>على شعيب، ص ۳۱۱ـ۳۱۳؛ طرابلسى، ص۱۳۰ـ۱۳۱؛ سيل، ص ۱۲۱، ۱۲۵، ۱۲۹، ۱۳۱، ۱۴۵ـ۱۴۶</ref>. در ۱۳۳۸/ ۱۹۲۰ که ارتش فرانسه در [[جنگ مَيَسلون|جنگ مَیَسلون]]، ملىگرایان عرب را شکست داد و دمشق را تصرف کرد، ریاض الصلح ناگزیر به قاهره و سپس به بیروت رفت. دادگاه نظامى فرانسه به طور غیابى وى را به سبب حمایت از امیرفیصل و فعالیتهاى ضد فرانسوى به اعدام محکوم کرد. ریاض الصلح ناگزیر از بیروت به فلسطین رفت که زیر سلطه فرانسویها نبود. او در ۱۳۰۰ش/ ۱۹۲۱ در مجمع سورى ـ فلسطینى در ژنو شرکت کرد. ریاض الصلح که تا ۱۳۰۳ش/ ۱۹۲۴ در فلسطین، [[مصر]] و [[اروپا]] زندگى مى کرد پس از اینکه دولت فرانسه او را بخشید، به بیروت بازگشت <ref>على شعيب، ص ۳۱۴ـ۳۱۵؛ رغيد الصلح، همانجا؛ سيل، ص ۱۶۲ـ۱۶۶، ۱۶۸، ۱۷۰</ref>. ریاض الصلح در بیروت به اتفاق دوستش خیرالدین الاحْدَب، روزنامه العهد الجدید را تأسیس کرد. خط مشى روزنامه مخالفت با استعمار فرانسه و کوشش براى استقلال لبنان و سوریه بود. بنابراین، فرانسویها چندین بار آن را توقیف کردند. ریاض همزمان به کشورهاى مختلفى سفر کرد و مبارزه با استعمار فرانسه را ادامه داد<ref>على شعيب، ص ۳۱۹؛ سيل، ص ۱۹۴ـ۱۹۷</ref>.   


با آغاز قيام مردم سوريه بر ضد استعمار فرانسه در ۱۳۰۴ش/ ۱۹۲۵، رياض الصلح براى حمايت از قيام به ژنو، مقرّ [[جامعه ملل]]، و چند کشور اروپايى سفر کرد. در پى اين فعاليتها، فرانسويها او را در ۱۳۰۵ش/ ۱۹۲۶ در بيروت دستگير و زندانى کردند، اما او پس از مدتى از زندان فرار کرد و به اروپا رفت. در ۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸ که ملىگرايان سوريه حزب تجمع ملى (الکُتْلَة الوطنية) را تأسيس کردند، رياض نيز به اين حزب پيوست <ref>سيل، ص ۱۹۹، ۲۱۴ـ۲۱۵، ۲۴۰ـ۲۴۱</ref>. رياض الصلح در ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ در بيروت افزون بر کار وکالت، فعاليتهاى ضداستعمارى خود را نيز ادامه داد. در ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵، دولت فرانسه وى را به سبب نقش مهمى که در اعتصابات کارگرى داشت، دو ماه به [[قامِشْلى]] در سوريه تبعيد کرد. پس از پايان تبعيد، رياض در فلسطين با [[ديويد بنگوريون]] و ديگر شخصيتهاى برجسته جنبش صهيونيسم ديدار کرد تا از حقوق فلسطينيها دفاع کند، اما کوششهاى او براى کاستن مهاجرت يهوديان به خاورميانه و نفوذ آنها در آنجا، نتيجه اى نداشت <ref>رغيدالصلح، ص ۳۷؛ سيل، ص ۲۶۲، ۲۶۷ـ۲۶۸، ۳۰۵ـ۳۱۰</ref>. رياض الصلح در ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷ نامزد انتخابات مجلس در بيروت شد، اما پس از قطعىشدن شائبه تقلب در انتخابات از آن کناره گرفت. در ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱ به دليل وقوع جنگ جهانى دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵)، اوضاع اقتصادى لبنان وخيم شد. در چنين اوضاعى رياض الصلح اعتصابات مردمى را رهبرى مىکرد که به استعفاى دولت انجاميد. او بار ديگر در ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳ در انتخابات مجلس شرکت کرد و به نمايندگى انتخاب شد<ref>على شعيب، ص ۳۲۹؛ سيل، ص۳۷۰ـ۳۷۱، ۴۳۴ـ۴۳۵، ۵۰۰ـ۵۰۱</ref>.   
با آغاز قیام مردم سوریه بر ضد استعمار فرانسه در ۱۳۰۴ش/ ۱۹۲۵، ریاض الصلح براى حمایت از قیام به ژنو، مقرّ [[جامعه ملل]]، و چند کشور اروپایى سفر کرد. در پى این فعالیتها، فرانسویها او را در ۱۳۰۵ش/ ۱۹۲۶ در بیروت دستگیر و زندانى کردند، اما او پس از مدتى از زندان فرار کرد و به اروپا رفت. در ۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸ که ملىگرایان سوریه حزب تجمع ملى (الکُتْلَة الوطنیة) را تأسیس کردند، ریاض نیز به این حزب پیوست <ref>سيل، ص ۱۹۹، ۲۱۴ـ۲۱۵، ۲۴۰ـ۲۴۱</ref>. ریاض الصلح در ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ در بیروت افزون بر کار وکالت، فعالیتهاى ضداستعمارى خود را نیز ادامه داد. در ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵، دولت فرانسه وى را به سبب نقش مهمى که در اعتصابات کارگرى داشت، دو ماه به [[قامِشْلى]] در سوریه تبعید کرد. پس از پایان تبعید، ریاض در فلسطین با [[ديويد بنگوريون|دیوید بنگوریون]] و دیگر شخصیتهاى برجسته جنبش صهیونیسم دیدار کرد تا از حقوق فلسطینیها دفاع کند، اما کوششهاى او براى کاستن مهاجرت یهودیان به خاورمیانه و نفوذ آنها در آنجا، نتیجه اى نداشت <ref>رغيدالصلح، ص ۳۷؛ سيل، ص ۲۶۲، ۲۶۷ـ۲۶۸، ۳۰۵ـ۳۱۰</ref>. ریاض الصلح در ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷ نامزد انتخابات مجلس در بیروت شد، اما پس از قطعىشدن شائبه تقلب در انتخابات از آن کناره گرفت. در ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱ به دلیل وقوع جنگ جهانى دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵)، اوضاع اقتصادى لبنان وخیم شد. در چنین اوضاعى ریاض الصلح اعتصابات مردمى را رهبرى مىکرد که به استعفاى دولت انجامید. او بار دیگر در ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳ در انتخابات مجلس شرکت کرد و به نمایندگى انتخاب شد<ref>على شعيب، ص ۳۲۹؛ سيل، ص۳۷۰ـ۳۷۱، ۴۳۴ـ۴۳۵، ۵۰۰ـ۵۰۱</ref>.   


در ۲۹ شهريور ۱۳۲۲/ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۳، مجلس لبنان [[بِشاره خورى]] را به رياست جمهورى انتخاب کرد، او نيز رياض الصلح را به نخست وزيرى و نيز وزارت دارايى برگزيد<ref>ماجد خليل ماجد، ص ۵۳؛ طرابلسى، ص ۱۷۷</ref>.رياض الصلح و بشاره خورى قانون اساسى لبنان را اصلاح کردند. براساس اين تغييرات، همه قوانين راجع به تحت الحمايگى فرانسه لغو شد و لبنان کشورى عربى، مستقل و تجزيه ناپذير به شمار آمد که در آن مسلمانان و مسيحيان حقوق برابر داشتند. اين اصول که بعدها به [[ميثاق ملى لبنان]] معروف شد، در ۱۶ آبان ۱۳۲۲/ ۸ نوامبر ۱۹۴۳ به تصويب مجلس لبنان رسيد<ref>لبيب عبدالساتر، ص ۲۲۳؛ خوند، ج ۱۶، ص ۱۷۸ـ۱۷۹؛ طرابلسى، ص ۱۷۸</ref>. فرانسويها در واکنش به اين ميثاق، در ۱۹ آبان/ ۱۱ نوامبر، بشاره خورى، رياض الصلح و شمارى از وزيران و اعضاى مجلس را دستگير و زندانى کردند. فرانسويها مجلس را نيز منحل و [[اميل اده]] را به سممَت رئيس جمهور و نخست وزير منصوب کردند<ref>على سليمان مقداد، ص ۱۴۷؛ فريد خازن، ص ۶۳۳؛ لبيب عبدالساتر، ص ۲۲۴</ref>. مردم لبنان در واکنش به اين اقدامات، تظاهرات گستردهاى برپا کردند و سياستمداران نيز از عضويت در هيئت دولت اميل اده خوددارى کردند. سرانجام در ۳۰ آبان/ ۲۲ نوامبر و براثر فشار و اعتراضهاى گسترده مردم، دولت فرانسه زندانيان را آزاد و پايان تحت الحمايگى و استقلال لبنان را اعلام کرد. رياض الصلح نيز بار ديگر نخست وزير لبنان شد. او از ۱۳ تير ۱۳۲۳/ ۱۳ ژوئيه ۱۹۴۴ تا ۲۹ دى ۱۳۲۳/ ۱۹ ژانويه ۱۹۴۵ يکبار و از ۲۳ آذر ۱۳۲۵/ ۱۴ دسامبر ۱۹۴۶ تا ۲۵ بهمن ۱۳۲۹/ ۱۴ فوريه ۱۹۵۱، چهار بار متوالى از سوى بشاره خورى نخست وزير شد.   
در ۲۹ شهریور ۱۳۲۲/ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۳، مجلس لبنان [[بِشاره خورى]] را به ریاست جمهورى انتخاب کرد، او نیز ریاض الصلح را به نخست وزیرى و نیز وزارت دارایى برگزید<ref>ماجد خليل ماجد، ص ۵۳؛ طرابلسى، ص ۱۷۷</ref>.ریاض الصلح و بشاره خورى قانون اساسى لبنان را اصلاح کردند. براساس این تغییرات، همه قوانین راجع به تحت الحمایگى فرانسه لغو شد و لبنان کشورى عربى، مستقل و تجزیه ناپذیر به شمار آمد که در آن مسلمانان و مسیحیان حقوق برابر داشتند. این اصول که بعدها به [[ميثاق ملى لبنان|میثاق ملى لبنان]] معروف شد، در ۱۶ آبان ۱۳۲۲/ ۸ نوامبر ۱۹۴۳ به تصویب مجلس لبنان رسید<ref>لبيب عبدالساتر، ص ۲۲۳؛ خوند، ج ۱۶، ص ۱۷۸ـ۱۷۹؛ طرابلسى، ص ۱۷۸</ref>. فرانسویها در واکنش به این میثاق، در ۱۹ آبان/ ۱۱ نوامبر، بشاره خورى، ریاض الصلح و شمارى از وزیران و اعضاى مجلس را دستگیر و زندانى کردند. فرانسویها مجلس را نیز منحل و [[اميل اده|امیل اده]] را به سممَت رئیس جمهور و نخست وزیر منصوب کردند<ref>على سليمان مقداد، ص ۱۴۷؛ فريد خازن، ص ۶۳۳؛ لبيب عبدالساتر، ص ۲۲۴</ref>. مردم لبنان در واکنش به این اقدامات، تظاهرات گستردهاى برپا کردند و سیاستمداران نیز از عضویت در هیئت دولت امیل اده خوددارى کردند. سرانجام در ۳۰ آبان/ ۲۲ نوامبر و براثر فشار و اعتراضهاى گسترده مردم، دولت فرانسه زندانیان را آزاد و پایان تحت الحمایگى و استقلال لبنان را اعلام کرد. ریاض الصلح نیز بار دیگر نخست وزیر لبنان شد. او از ۱۳ تیر ۱۳۲۳/ ۱۳ ژوئیه ۱۹۴۴ تا ۲۹ دى ۱۳۲۳/ ۱۹ ژانویه ۱۹۴۵ یکبار و از ۲۳ آذر ۱۳۲۵/ ۱۴ دسامبر ۱۹۴۶ تا ۲۵ بهمن ۱۳۲۹/ ۱۴ فوریه ۱۹۵۱، چهار بار متوالى از سوى بشاره خورى نخست وزیر شد.   


رياض الصلح در اين دوره بيشتر به سياست خارجى توجه داشت، ازاين رو، در اداره امور کشور با مشکلات زيادى مواجه شد. لبنان در آن زمان ساختار ادارى مناسبى نداشت و طايفه گرايى و منازعاتِ برآمده از آن، اداره امور کشور را دشوار کرده بود<ref>ماجد خليل ماجد، ص ۵۳ـ۵۷، ۶۷ـ۷۵؛ سيل، ص ۵۶۵</ref>. فرانسويها در ۱۳۲۵ش/ ۱۹۴۶ درموافقتنامهایى با رياض الصلح نيروهاى خود را از لبنان خارج کردند<ref>سيل، ص ۶۰۱ـ۶۰۲؛ خوند، ج ۱۶، ص ۱۸۸ـ۱۸۹</ref>. پس از آنکه سازمان ملل در ۱۳۲۶ش/ ۱۹۴۷ تصميم به تقسيم فلسطين گرفت. رياض با سران بعضى از کشورهاى عربى که در ۱۳۲۷ش/ ۱۹۴۸ در تدارک حمله به اسرائيل برآمده بودند، مذاکره و آنها را به شرکت در اين جنگ ترغيب کرد. براثر اين کوششها، ارتش عربى مشترکى تشکيل شد که ارتش لبنان نيز جزو آن بود، اما آنها در اين جنگ شکست خوردند<ref>سيل، ص ۶۳۵، ۶۴۹، ۶۵۳ـ۶۵۴</ref>. در ۱۵ خرداد ۱۳۲۹/ ۵ ژوئن ۱۹۴۹، اعضاى حزب ملىگراى اجتماعى سوريه (الحزب السورى القومى الاجتماعى) که خواهان تأسيس سوريه بزرگ بودند، به رهبرى [[آنطوان سعاده]] شورش مسلحانه کردند، اما نيروهاى امنيتى لبنان شورش آنها را سرکوب کردند و آنطوان سعاده به دستور رياض الصلح به اتهام شورش مسلحانه دستگير و به اعدام محکوم شد<ref>خوند، ج ۱۶، ص ۱۹۶ـ۱۹۷؛ صليبى، ص ۲۴۱؛ سيل، ص ۶۸۸ـ۶۹۴</ref>.  
ریاض الصلح در این دوره بیشتر به سیاست خارجى توجه داشت، ازاین رو، در اداره امور کشور با مشکلات زیادى مواجه شد. لبنان در آن زمان ساختار ادارى مناسبى نداشت و طایفه گرایى و منازعاتِ برآمده از آن، اداره امور کشور را دشوار کرده بود<ref>ماجد خليل ماجد، ص ۵۳ـ۵۷، ۶۷ـ۷۵؛ سيل، ص ۵۶۵</ref>. فرانسویها در ۱۳۲۵ش/ ۱۹۴۶ درموافقتنامهایى با ریاض الصلح نیروهاى خود را از لبنان خارج کردند<ref>سيل، ص ۶۰۱ـ۶۰۲؛ خوند، ج ۱۶، ص ۱۸۸ـ۱۸۹</ref>. پس از آنکه سازمان ملل در ۱۳۲۶ش/ ۱۹۴۷ تصمیم به تقسیم فلسطین گرفت. ریاض با سران بعضى از کشورهاى عربى که در ۱۳۲۷ش/ ۱۹۴۸ در تدارک حمله به اسرائیل برآمده بودند، مذاکره و آنها را به شرکت در این جنگ ترغیب کرد. براثر این کوششها، ارتش عربى مشترکى تشکیل شد که ارتش لبنان نیز جزو آن بود، اما آنها در این جنگ شکست خوردند<ref>سيل، ص ۶۳۵، ۶۴۹، ۶۵۳ـ۶۵۴</ref>. در ۱۵ خرداد ۱۳۲۹/ ۵ ژوئن ۱۹۴۹، اعضاى حزب ملىگراى اجتماعى سوریه (الحزب السورى القومى الاجتماعى) که خواهان تأسیس سوریه بزرگ بودند، به رهبرى [[آنطوان سعاده]] شورش مسلحانه کردند، اما نیروهاى امنیتى لبنان شورش آنها را سرکوب کردند و آنطوان سعاده به دستور ریاض الصلح به اتهام شورش مسلحانه دستگیر و به اعدام محکوم شد<ref>خوند، ج ۱۶، ص ۱۹۶ـ۱۹۷؛ صليبى، ص ۲۴۱؛ سيل، ص ۶۸۸ـ۶۹۴</ref>.  


مشکلات اقتصادى و سياسى در ۱۳۲۹ش/ ۱۹۵۰ و ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱ سبب شد تا مخالفانى که خواستار اصلاحات بودند، بيش از پيش به دولت انتقاد کنند. اقدام شتابزده رياض الصلح در اعدام آنطوان سعاده نيز انتقادهاى زيادى برانگيخت. از سوى ديگر، دخالتهاى سليم خورى، برادر بشاره خورى، در امور کشور، موجب اختلاف ميان رياض الصلح و بشاره خورى شد، که در پى آن رياض الصلح در ۲۴ بهمن ۱۳۲۹/ ۱۳ فوريه ۱۹۵۱ استعفا داد<ref>ماجد خليل ماجد، ص ۷۵؛ سيل، ص ۷۱۱ـ۷۱۲، ۷۲۱ـ۷۲۲</ref>.  
مشکلات اقتصادى و سیاسى در ۱۳۲۹ش/ ۱۹۵۰ و ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱ سبب شد تا مخالفانى که خواستار اصلاحات بودند، بیش از پیش به دولت انتقاد کنند. اقدام شتابزده ریاض الصلح در اعدام آنطوان سعاده نیز انتقادهاى زیادى برانگیخت. از سوى دیگر، دخالتهاى سلیم خورى، برادر بشاره خورى، در امور کشور، موجب اختلاف میان ریاض الصلح و بشاره خورى شد، که در پى آن ریاض الصلح در ۲۴ بهمن ۱۳۲۹/ ۱۳ فوریه ۱۹۵۱ استعفا داد<ref>ماجد خليل ماجد، ص ۷۵؛ سيل، ص ۷۱۱ـ۷۱۲، ۷۲۱ـ۷۲۲</ref>.  


=ترور=
=ترور=


در ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱، رياض الصلح با دعوت رسمى [[ملک عبداللّه بن حسين]]، پادشاه اردن، به آن کشور رفت و در ۲۴ تير ۱۳۳۰/ ۱۶ ژوئيه ۱۹۵۱ در راه بازگشت، در فرودگاه عمان چند تن از اعضاى حزب ملى‌گراى اجتماعى سوريه او را ترور کردند. جنازه وى به بيروت منتقل و در همانجا به خاک سپرده شد<ref>سيل، ص ۷۲۴ـ۷۲۶، ۷۳۷</ref>.
در ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱، ریاض الصلح با دعوت رسمى [[ملک عبداللّه بن حسين|ملک عبداللّه بن حسین]]، پادشاه اردن، به آن کشور رفت و در ۲۴ تیر ۱۳۳۰/ ۱۶ ژوئیه ۱۹۵۱ در راه بازگشت، در فرودگاه عمان چند تن از اعضاى حزب ملى‌گراى اجتماعى سوریه او را ترور کردند. جنازه وى به بیروت منتقل و در همانجا به خاک سپرده شد<ref>سيل، ص ۷۲۴ـ۷۲۶، ۷۳۷</ref>.


=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|1}}
{{پانویس|1}}
[[رده:لبنان]]
[[رده:لبنان]]

نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۰۰

پرونده:Riadh elsolh.jpg
ریاض الصلح نخست وزیر لبنان
نام ریاض صلح
نام پدر رضا الصلح
متولد ۱۵ صفر ۱۳۱۲/ ۱۸ اوت ۱۸۹۴
محل تولد بیروت
برخی مشاغل ‏نخست وزیر لبنان

ریاض الصلح نخست وزیر و سیاستمدار لبنانى است.

تولد

او در ۱۵ صفر ۱۳۱۲/ ۱۸ اوت ۱۸۹۴ در بیروت به دنیا آمد. ریاض به خاندان بزرگ سنّى الصلح نسب مى برد که از صاحب منصبان سیاسى بودند. پدرش رضاالصلح فرماندار چند شهر از جمله نبطیه در لبنان بود.

تحصیلات

ریاض الصلح تحصیلات خود را در بیروت گذراند و در ۱۳۲۶/ ۱۹۰۸ که پدرش نماینده بیروت در مجلس نمایندگان عثمانى (مجلس مبعوثان) شد، همراه خانوادهاش به استانبول رفت و در ۱۳۲۸/ ۱۹۱۰ در دانشکده حقوق استانبول به تحصیل مشغول شد[۱]

فعالیت های سیاسی

او همزمان به جمعیت العربیة الفتاة (جمعیت جوانان عرب) پیوست. این جمعیت خواستار خودمختارى عربها در چهارچوب حکومت عثمانى بود. ریاض پس از فارغالتحصیلى و پایان دوره نمایندگى پدرش، در ۱۳۳۱/ ۱۹۱۳ همراه خانواده به بیروت بازگشت و فعالیتهاى سیاسى خود را با گروهى از اعضاى جمعیت العربیة الفتاة، که در بیروت مستقر بودند، ادامه داد. حکومت عثمانى او را در ۱۳۳۳/ ۱۹۱۵ به دلیل ارتباط با امیرفیصل اول، فرزند شریف حسینبن علی، که بر ضد حکومت عثمانى قیام کرده بود، دستگیر و زندانى کردند. در همین زمان پدرش نیز به دلیل فعالیتهاى سیاسى و مخالفت با حکومت عثمانى به زندان افتاد.

دادگاه نظامى عثمانى در ۱۳۳۴/ ۱۹۱۶ ریاض الصلح و پدرش را به تبعید در آناطولى محکوم کرد که تا ۱۳۳۶/ ۱۹۱۸ ادامه داشت [۲]. ریاض الصلح پس از بازگشت از تبعید با پدرش به دمشق رفت زیرا امیرفیصل در این زمان با شکست دادن عثمانیها آنجا را تصرف کرده و پادشاهى عربى سوریه شامل سوریه، لبنان، فلسطین و اردن را تشکیل داده بود. پدر ریاضال صلح به سمت وزیر کشور در حکومت امیرفیصل انتخاب و ریاض نیز فرماندار شهر صیدا شد، اما ریاض الصلح پس از مدتى براثر فشار فرانسویها از مقام خود استعفا داد و به دمشق بازگشت.

او سپس به حزب الاستقلال العربى پیوست، که متشکل از ملىگرایان عرب بود و بر ضد استعمار فرانسه فعالیت مى کرد[۳]. در ۱۳۳۸/ ۱۹۲۰ که ارتش فرانسه در جنگ مَیَسلون، ملىگرایان عرب را شکست داد و دمشق را تصرف کرد، ریاض الصلح ناگزیر به قاهره و سپس به بیروت رفت. دادگاه نظامى فرانسه به طور غیابى وى را به سبب حمایت از امیرفیصل و فعالیتهاى ضد فرانسوى به اعدام محکوم کرد. ریاض الصلح ناگزیر از بیروت به فلسطین رفت که زیر سلطه فرانسویها نبود. او در ۱۳۰۰ش/ ۱۹۲۱ در مجمع سورى ـ فلسطینى در ژنو شرکت کرد. ریاض الصلح که تا ۱۳۰۳ش/ ۱۹۲۴ در فلسطین، مصر و اروپا زندگى مى کرد پس از اینکه دولت فرانسه او را بخشید، به بیروت بازگشت [۴]. ریاض الصلح در بیروت به اتفاق دوستش خیرالدین الاحْدَب، روزنامه العهد الجدید را تأسیس کرد. خط مشى روزنامه مخالفت با استعمار فرانسه و کوشش براى استقلال لبنان و سوریه بود. بنابراین، فرانسویها چندین بار آن را توقیف کردند. ریاض همزمان به کشورهاى مختلفى سفر کرد و مبارزه با استعمار فرانسه را ادامه داد[۵].

با آغاز قیام مردم سوریه بر ضد استعمار فرانسه در ۱۳۰۴ش/ ۱۹۲۵، ریاض الصلح براى حمایت از قیام به ژنو، مقرّ جامعه ملل، و چند کشور اروپایى سفر کرد. در پى این فعالیتها، فرانسویها او را در ۱۳۰۵ش/ ۱۹۲۶ در بیروت دستگیر و زندانى کردند، اما او پس از مدتى از زندان فرار کرد و به اروپا رفت. در ۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸ که ملىگرایان سوریه حزب تجمع ملى (الکُتْلَة الوطنیة) را تأسیس کردند، ریاض نیز به این حزب پیوست [۶]. ریاض الصلح در ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ در بیروت افزون بر کار وکالت، فعالیتهاى ضداستعمارى خود را نیز ادامه داد. در ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵، دولت فرانسه وى را به سبب نقش مهمى که در اعتصابات کارگرى داشت، دو ماه به قامِشْلى در سوریه تبعید کرد. پس از پایان تبعید، ریاض در فلسطین با دیوید بنگوریون و دیگر شخصیتهاى برجسته جنبش صهیونیسم دیدار کرد تا از حقوق فلسطینیها دفاع کند، اما کوششهاى او براى کاستن مهاجرت یهودیان به خاورمیانه و نفوذ آنها در آنجا، نتیجه اى نداشت [۷]. ریاض الصلح در ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷ نامزد انتخابات مجلس در بیروت شد، اما پس از قطعىشدن شائبه تقلب در انتخابات از آن کناره گرفت. در ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱ به دلیل وقوع جنگ جهانى دوم (۱۹۳۹ـ۱۹۴۵)، اوضاع اقتصادى لبنان وخیم شد. در چنین اوضاعى ریاض الصلح اعتصابات مردمى را رهبرى مىکرد که به استعفاى دولت انجامید. او بار دیگر در ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳ در انتخابات مجلس شرکت کرد و به نمایندگى انتخاب شد[۸].

در ۲۹ شهریور ۱۳۲۲/ ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۳، مجلس لبنان بِشاره خورى را به ریاست جمهورى انتخاب کرد، او نیز ریاض الصلح را به نخست وزیرى و نیز وزارت دارایى برگزید[۹].ریاض الصلح و بشاره خورى قانون اساسى لبنان را اصلاح کردند. براساس این تغییرات، همه قوانین راجع به تحت الحمایگى فرانسه لغو شد و لبنان کشورى عربى، مستقل و تجزیه ناپذیر به شمار آمد که در آن مسلمانان و مسیحیان حقوق برابر داشتند. این اصول که بعدها به میثاق ملى لبنان معروف شد، در ۱۶ آبان ۱۳۲۲/ ۸ نوامبر ۱۹۴۳ به تصویب مجلس لبنان رسید[۱۰]. فرانسویها در واکنش به این میثاق، در ۱۹ آبان/ ۱۱ نوامبر، بشاره خورى، ریاض الصلح و شمارى از وزیران و اعضاى مجلس را دستگیر و زندانى کردند. فرانسویها مجلس را نیز منحل و امیل اده را به سممَت رئیس جمهور و نخست وزیر منصوب کردند[۱۱]. مردم لبنان در واکنش به این اقدامات، تظاهرات گستردهاى برپا کردند و سیاستمداران نیز از عضویت در هیئت دولت امیل اده خوددارى کردند. سرانجام در ۳۰ آبان/ ۲۲ نوامبر و براثر فشار و اعتراضهاى گسترده مردم، دولت فرانسه زندانیان را آزاد و پایان تحت الحمایگى و استقلال لبنان را اعلام کرد. ریاض الصلح نیز بار دیگر نخست وزیر لبنان شد. او از ۱۳ تیر ۱۳۲۳/ ۱۳ ژوئیه ۱۹۴۴ تا ۲۹ دى ۱۳۲۳/ ۱۹ ژانویه ۱۹۴۵ یکبار و از ۲۳ آذر ۱۳۲۵/ ۱۴ دسامبر ۱۹۴۶ تا ۲۵ بهمن ۱۳۲۹/ ۱۴ فوریه ۱۹۵۱، چهار بار متوالى از سوى بشاره خورى نخست وزیر شد.

ریاض الصلح در این دوره بیشتر به سیاست خارجى توجه داشت، ازاین رو، در اداره امور کشور با مشکلات زیادى مواجه شد. لبنان در آن زمان ساختار ادارى مناسبى نداشت و طایفه گرایى و منازعاتِ برآمده از آن، اداره امور کشور را دشوار کرده بود[۱۲]. فرانسویها در ۱۳۲۵ش/ ۱۹۴۶ درموافقتنامهایى با ریاض الصلح نیروهاى خود را از لبنان خارج کردند[۱۳]. پس از آنکه سازمان ملل در ۱۳۲۶ش/ ۱۹۴۷ تصمیم به تقسیم فلسطین گرفت. ریاض با سران بعضى از کشورهاى عربى که در ۱۳۲۷ش/ ۱۹۴۸ در تدارک حمله به اسرائیل برآمده بودند، مذاکره و آنها را به شرکت در این جنگ ترغیب کرد. براثر این کوششها، ارتش عربى مشترکى تشکیل شد که ارتش لبنان نیز جزو آن بود، اما آنها در این جنگ شکست خوردند[۱۴]. در ۱۵ خرداد ۱۳۲۹/ ۵ ژوئن ۱۹۴۹، اعضاى حزب ملىگراى اجتماعى سوریه (الحزب السورى القومى الاجتماعى) که خواهان تأسیس سوریه بزرگ بودند، به رهبرى آنطوان سعاده شورش مسلحانه کردند، اما نیروهاى امنیتى لبنان شورش آنها را سرکوب کردند و آنطوان سعاده به دستور ریاض الصلح به اتهام شورش مسلحانه دستگیر و به اعدام محکوم شد[۱۵].

مشکلات اقتصادى و سیاسى در ۱۳۲۹ش/ ۱۹۵۰ و ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱ سبب شد تا مخالفانى که خواستار اصلاحات بودند، بیش از پیش به دولت انتقاد کنند. اقدام شتابزده ریاض الصلح در اعدام آنطوان سعاده نیز انتقادهاى زیادى برانگیخت. از سوى دیگر، دخالتهاى سلیم خورى، برادر بشاره خورى، در امور کشور، موجب اختلاف میان ریاض الصلح و بشاره خورى شد، که در پى آن ریاض الصلح در ۲۴ بهمن ۱۳۲۹/ ۱۳ فوریه ۱۹۵۱ استعفا داد[۱۶].

ترور

در ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱، ریاض الصلح با دعوت رسمى ملک عبداللّه بن حسین، پادشاه اردن، به آن کشور رفت و در ۲۴ تیر ۱۳۳۰/ ۱۶ ژوئیه ۱۹۵۱ در راه بازگشت، در فرودگاه عمان چند تن از اعضاى حزب ملى‌گراى اجتماعى سوریه او را ترور کردند. جنازه وى به بیروت منتقل و در همانجا به خاک سپرده شد[۱۷].

پانویس

  1. رغيد الصلح، ص ۳۶؛ سيل، ص ۵۵، ۶۰، ۷۷.
  2. سيل، ص ۹۱، ۹۴، ۱۰۷ـ۱۰۸، ۱۱۱ـ۱۱۲
  3. على شعيب، ص ۳۱۱ـ۳۱۳؛ طرابلسى، ص۱۳۰ـ۱۳۱؛ سيل، ص ۱۲۱، ۱۲۵، ۱۲۹، ۱۳۱، ۱۴۵ـ۱۴۶
  4. على شعيب، ص ۳۱۴ـ۳۱۵؛ رغيد الصلح، همانجا؛ سيل، ص ۱۶۲ـ۱۶۶، ۱۶۸، ۱۷۰
  5. على شعيب، ص ۳۱۹؛ سيل، ص ۱۹۴ـ۱۹۷
  6. سيل، ص ۱۹۹، ۲۱۴ـ۲۱۵، ۲۴۰ـ۲۴۱
  7. رغيدالصلح، ص ۳۷؛ سيل، ص ۲۶۲، ۲۶۷ـ۲۶۸، ۳۰۵ـ۳۱۰
  8. على شعيب، ص ۳۲۹؛ سيل، ص۳۷۰ـ۳۷۱، ۴۳۴ـ۴۳۵، ۵۰۰ـ۵۰۱
  9. ماجد خليل ماجد، ص ۵۳؛ طرابلسى، ص ۱۷۷
  10. لبيب عبدالساتر، ص ۲۲۳؛ خوند، ج ۱۶، ص ۱۷۸ـ۱۷۹؛ طرابلسى، ص ۱۷۸
  11. على سليمان مقداد، ص ۱۴۷؛ فريد خازن، ص ۶۳۳؛ لبيب عبدالساتر، ص ۲۲۴
  12. ماجد خليل ماجد، ص ۵۳ـ۵۷، ۶۷ـ۷۵؛ سيل، ص ۵۶۵
  13. سيل، ص ۶۰۱ـ۶۰۲؛ خوند، ج ۱۶، ص ۱۸۸ـ۱۸۹
  14. سيل، ص ۶۳۵، ۶۴۹، ۶۵۳ـ۶۵۴
  15. خوند، ج ۱۶، ص ۱۹۶ـ۱۹۷؛ صليبى، ص ۲۴۱؛ سيل، ص ۶۸۸ـ۶۹۴
  16. ماجد خليل ماجد، ص ۷۵؛ سيل، ص ۷۱۱ـ۷۱۲، ۷۲۱ـ۷۲۲
  17. سيل، ص ۷۲۴ـ۷۲۶، ۷۳۷