حبشه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
</div> | </div> | ||
حبشه نام تاریخی کشور اتیوپی در نزد [[مسلمانان]] است. مهاجرت مسلمانان به حبشه و نامه [[پیامبر]] به پادشاه حبشه از جمله وقایع تاریخ [[اسلام]] مربوط با حبشه است. | '''حبشه''' نام تاریخی کشور اتیوپی در نزد [[مسلمانان]] است. مهاجرت مسلمانان به حبشه و نامه [[پیامبر]] به پادشاه حبشه از جمله وقایع تاریخ [[اسلام]] مربوط با حبشه است. | ||
=موقعیت و حدود جغرافیائی= | =موقعیت و حدود جغرافیائی= | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=سلطه حبشی ها بر یمن= | =سلطه حبشی ها بر یمن= | ||
به دستور " | به دستور "كنستانتین دوم"، "نجاشی عیزان" در سال 378م. به [[يمن|یمن]] حمله برد و توانست به سرعت آن را تصرف كرده، خود را شاه «اكسوم»، «حمیر»، «ریدان»، «سبأ» و «سلحن» بنامد؛ اما این پیروزی چندان طول نكشید و یمنیها توانستند، در سال 387م. به رهبری "تبع كرب" و "یهأمن" حبشیها را شكست داده و از یمن بیرون كنند. | ||
در سال 523م. | در سال 523م. نیز، یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنیها بود. در این سال "نجاشی كالب"(كلب) در پی واقعه «اخدود» به دستور "یوستینیوس اول"، امپراطور روم كه به شدت از عمل "ذونواس" حاكم یهودی یمن در كشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود، بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سلطه حبشیها بر یمن، هفتاد و دو سال به درازا كشید.<ref>سيد علي اكبر حسيني، حبشه، دانشنامه پژوهه</ref> | ||
=روابط اسلام با حبشه= | =روابط اسلام با حبشه= | ||
نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه [[مسیحی]] حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بت پرست جزیرةالعرب به نظر احترام می نگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بت پرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت.<ref>لغت نامه دخدا، ذیل واژه حبشه.</ref> | نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه [[مسیحی]] حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بت پرست جزیرةالعرب به نظر احترام می نگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بت پرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت.<ref>لغت نامه دخدا، ذیل واژه حبشه.</ref> | ||
در سال پنجم بعثت، زمانى كه آزار و اذیت به اصحاب [[پیامبر]] شدت گرفت، آن حضرت گروهى از آنان را به همراه پسرعموى خود، جعفر بن ابیطالب، به حبشه فرستاد. این واقعه به «مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است. مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به [[مدینه]] به وقوع پیوست؛ تعداد مسلمانان در هجرت نخست | در سال پنجم بعثت، زمانى كه آزار و اذیت به اصحاب [[پیامبر]] شدت گرفت، آن حضرت گروهى از آنان را به همراه پسرعموى خود، جعفر بن ابیطالب، به حبشه فرستاد. این واقعه به «مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است. مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به [[مدینه]] به وقوع پیوست؛ تعداد مسلمانان در هجرت نخست یازده مرد و چهار زن و در نوبت دیگر 82 و به قولى 83 مرد بود كه عمار نیز با آنان به حبشه رفت.<ref><nowiki><ref>تاريخ توصيفى - تحليلى صدر اسلام، ابراهيم سيد علوى، ص 122.</nowiki></ref><nowiki></ref></nowiki> | ||
در سال ششم هجری پیامبر نامه ای براى اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتواى نامه | در سال ششم هجری پیامبر نامه ای براى اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتواى نامه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به پادشاه حبشه چنین بود: | ||
به نام خداوند | به نام خداوند بخشایشگر مهربان از محمد رسول خدا به نجاشى بزرگ حبشه، درود بر هر كسى كه از هدایت پیروى كند من براى تو نخست خداوندى را ستایش مىكنم كه خدایى جز او نیست، پادشاه پاك و منزه و اماندهنده و نگهبان و گواهى مىدهم كه عیسى بن مریم روح و كلمه خداست كه آن را به مریم باكره پاكدامن القاء فرموده است، مریم از روح و نفخه الهى به او باردار شد همچنان كه خداوند آدم را به قدرت خویش آفرید. | ||
و سپس تو را به سوى خداوند | و سپس تو را به سوى خداوند یكتا كه شریكى ندارد و به فرمانبرى او فرامىخوانم و از تو دعوت مىكنم كه از من پیروى كنى و به آنچه به من وحى شده است، یقین پیدا كنى كه من رسول خدایم و تو و سپاهیانت را به خداى عزوجل فرامىخوانم، همانا تبلیغ و خیرخواهى كردم. اندرزم را بپذیر. درود بر هر كس كه هدایت را پیروى كند. محمد رسول الله | ||
نجاشی نامه پیامبر را | نجاشی نامه پیامبر را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و به نشانه تواضع از تخت پایین آمد و به یگانگى خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد.<ref> باستان شناسى و جغرافياى تاريخى قصص قرآن، عبدالكريم بى آزار شيرازى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380، ص 474.</ref> | ||
مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر صلی الله علیه و آله در مدینه برو نماز غایب کرد و حق تعالی حجاب از پیش برداشت تا صحابه در مدینه او را در حبشه خفته دیدند.<ref> لغت نامه دهخدا ذیل واژه حبشه به نقل از تاریخ گزیده.</ref> | مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر صلی الله علیه و آله در مدینه برو نماز غایب کرد و حق تعالی حجاب از پیش برداشت تا صحابه در مدینه او را در حبشه خفته دیدند.<ref> لغت نامه دهخدا ذیل واژه حبشه به نقل از تاریخ گزیده.</ref> |
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۶
حبشه نام تاریخی کشور اتیوپی در نزد مسلمانان است. مهاجرت مسلمانان به حبشه و نامه پیامبر به پادشاه حبشه از جمله وقایع تاریخ اسلام مربوط با حبشه است.
موقعیت و حدود جغرافیائی
این کشور سرزمینى کهن در مشرق قاره افریقا است از طرف باختر محدود است به سودان و از جنوب به کنیا و از خاور به اریتره ایتالیائی و جیبوتی و سومالی که در کنار دریای سرخ و خلیج عدن امتداد یافته اند.[۱]
این کشور سابقه هزاران ساله دارد. یونانیان از همان زمانها آن را اتیوپی می نامیدند و در نزد مسلمانان حبشه نام داشت[۲]
تاریخچه
ظاهراً نام حبش بر قومى در جنوب سرزمین اعراب اطلاق میشد كه به قسمت غربى یمن (تهامه) و از آنجا به افریقا رفتند و با كوشیهاى جنوب افریقا ــ كه در هزاره دوم قبل از میلاد از طریق حبشه به قسمت هایى كه امروزه كنیا و تانزانیا خوانده میشود وارد شده بودند ــ درآمیختند.[۳] آداب و اساطیر آنها نشان می دهد که تأسیس امپراطوری حبشه در زمان منلیک اول پسر سالومون (سلیمان) و ملکه سبا است.[۴]
در 341 میلادى عزانا یا عیزنا، از پادشاهان معروف اكسوم، پس از آن كه مسیحى شد، دین مسیحیت را در مملكت خود رسمى كرد. میتوان گفت: حبشه اولین كشور افریقایى بود كه در آن مسیحیت دین رسمى شد؛ سكههاى یافته شده در حبشه نیز حاكى از رواج مسیحیت در نیمه اول قرن چهارم است..[۵]
سلطه حبشی ها بر یمن
به دستور "كنستانتین دوم"، "نجاشی عیزان" در سال 378م. به یمن حمله برد و توانست به سرعت آن را تصرف كرده، خود را شاه «اكسوم»، «حمیر»، «ریدان»، «سبأ» و «سلحن» بنامد؛ اما این پیروزی چندان طول نكشید و یمنیها توانستند، در سال 387م. به رهبری "تبع كرب" و "یهأمن" حبشیها را شكست داده و از یمن بیرون كنند.
در سال 523م. نیز، یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنیها بود. در این سال "نجاشی كالب"(كلب) در پی واقعه «اخدود» به دستور "یوستینیوس اول"، امپراطور روم كه به شدت از عمل "ذونواس" حاكم یهودی یمن در كشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود، بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد. سلطه حبشیها بر یمن، هفتاد و دو سال به درازا كشید.[۶]
روابط اسلام با حبشه
نفوذ مسیحیت در حبشه نظر دولت حبشه را به جنبش اسلام مساعد کرده بود. پادشاه مسیحی حبشه به نهضت خداپرستی در میان عربان وحشی و بت پرست جزیرةالعرب به نظر احترام می نگریست مخصوصاً در آغاز امر که اسلام فقط در مقابل بت پرستی قیام کرده و جنبه مخالفتی با ادیان دیگر نداشت.[۷]
در سال پنجم بعثت، زمانى كه آزار و اذیت به اصحاب پیامبر شدت گرفت، آن حضرت گروهى از آنان را به همراه پسرعموى خود، جعفر بن ابیطالب، به حبشه فرستاد. این واقعه به «مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است. مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به مدینه به وقوع پیوست؛ تعداد مسلمانان در هجرت نخست یازده مرد و چهار زن و در نوبت دیگر 82 و به قولى 83 مرد بود كه عمار نیز با آنان به حبشه رفت.[۸]</ref>
در سال ششم هجری پیامبر نامه ای براى اصحم نجاشی ملک حبشه نوشت و او را به آئیین پاک خود دعوت نمود. محتواى نامه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به پادشاه حبشه چنین بود:
به نام خداوند بخشایشگر مهربان از محمد رسول خدا به نجاشى بزرگ حبشه، درود بر هر كسى كه از هدایت پیروى كند من براى تو نخست خداوندى را ستایش مىكنم كه خدایى جز او نیست، پادشاه پاك و منزه و اماندهنده و نگهبان و گواهى مىدهم كه عیسى بن مریم روح و كلمه خداست كه آن را به مریم باكره پاكدامن القاء فرموده است، مریم از روح و نفخه الهى به او باردار شد همچنان كه خداوند آدم را به قدرت خویش آفرید.
و سپس تو را به سوى خداوند یكتا كه شریكى ندارد و به فرمانبرى او فرامىخوانم و از تو دعوت مىكنم كه از من پیروى كنى و به آنچه به من وحى شده است، یقین پیدا كنى كه من رسول خدایم و تو و سپاهیانت را به خداى عزوجل فرامىخوانم، همانا تبلیغ و خیرخواهى كردم. اندرزم را بپذیر. درود بر هر كس كه هدایت را پیروى كند. محمد رسول الله
نجاشی نامه پیامبر را بوسید و بر سر و چشم گذاشت و به نشانه تواضع از تخت پایین آمد و به یگانگى خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد.[۹]
مستوفی گوید: به سال هشتم نجاشی پادشاه حبشه درگذشت. پیغمبر صلی الله علیه و آله در مدینه برو نماز غایب کرد و حق تعالی حجاب از پیش برداشت تا صحابه در مدینه او را در حبشه خفته دیدند.[۱۰]
پانویس
- ↑ لغت نامه دهخدا، ذیل واژه حبشه قابل دسترس در سایت واژه یاب
- ↑ آشنایی با کشور اتیوپی (حبشه)، سایت دانش آن لاین
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل حبشه از بهزاد لاهوتی.
- ↑ لغت نامه دهخدا، ذیل واژه حبشه قابل دسترس در سایت واژه یاب
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، مدخل حبشه از بهزاد لاهوتی.
- ↑ سيد علي اكبر حسيني، حبشه، دانشنامه پژوهه
- ↑ لغت نامه دخدا، ذیل واژه حبشه.
- ↑ <ref>تاريخ توصيفى - تحليلى صدر اسلام، ابراهيم سيد علوى، ص 122.
- ↑ باستان شناسى و جغرافياى تاريخى قصص قرآن، عبدالكريم بى آزار شيرازى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1380، ص 474.
- ↑ لغت نامه دهخدا ذیل واژه حبشه به نقل از تاریخ گزیده.