احرام: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۶۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''احرام''' نخستین عمل از مناسک [[عمره]] و [[حج]] است. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می‌یابد. به کسی که لباس احرام را بپوشد مُحرِم گفته می شود.
"''احرام''' نخستین عمل از مناسک [[عمره]] و [[حج]] است. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می‌یابد. به کسی که لباس احرام را بپوشد مُحرِم گفته می شود.




خط ۵: خط ۵:
تعریف‌های مختلفی از احرام در فقه شده است:
تعریف‌های مختلفی از احرام در فقه شده است:


۱. ماهیّت ترکیب یافته از پوشیدن دو جامۀ احرام، نیّت و تلبیه.[۱]
۱. ماهیّت ترکیب یافته از پوشیدن دو جامۀ احرام، نیّت و تلبیه.<ref>حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۳.    </ref>


۲. عمل مرکّب از نیّت و تلبیه.[۲]
۲. عمل مرکّب از نیّت و تلبیه.<ref>حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۱، ص۵۲۷.    </ref>


۳. آمادگی نفسانی بر ترک محرّمات تا پایان مناسک. [۳]
۳. آمادگی نفسانی بر ترک محرّمات تا پایان مناسک. <ref>عاملی، محمد بن مکی، غایة المراد فی شرح نکت الإرشاد، ج۱، ص۳۸۹.    </ref>


۴. واقع ساختن تلبیه همزمان با نیّت حج یا عمره، پوشیدن دو جامۀ احرام و واقع ساختن تلبیه مقارن با نیّت،[۴]
۴. واقع ساختن تلبیه همزمان با نیّت حج یا عمره، پوشیدن دو جامۀ احرام و واقع ساختن تلبیه مقارن با نیّت،<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۷-۱۹۹.    </ref>


۵. صفت اعتباری برآمده از یکی از دو سبب:
۵. صفت اعتباری برآمده از یکی از دو سبب:


الف. التزام به ترک محرّمات یا قصد ترک آن‌ها،[۵]
الف. التزام به ترک محرّمات یا قصد ترک آن‌ها،<ref>طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۵۹.    </ref>


ب. تلبیه، آنچه بر تلبیه مترتّب می‌گردد.[۶]
ب. تلبیه، آنچه بر تلبیه مترتّب می‌گردد.<ref>خوئی، ابوالقاسم، المعتمد فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۲۵۴.    </ref>


=احرام در لغت و اصطلاح=
=احرام در لغت و اصطلاح=
اِحرام در لغت به معنای منع کردن[۷]و در اصطلاح فقهی با معنای ورود در نماز یا حج یا عمره گویند.[۸]
اِحرام در لغت به معنای منع کردن<ref>قیومی مقری، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ص۷۲.    </ref>و در اصطلاح فقهی با معنای ورود در نماز یا حج یا عمره گویند.<ref>انصاری، محمدعلی، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۰۵.    </ref>


در این نوشته مراد «اِحرام حج» می‌باشد.
در این نوشته مراد «اِحرام حج» می‌باشد.
خط ۲۷: خط ۲۷:


=مقدّمات احرام=
=مقدّمات احرام=
کوتاه نکردن موی سر و ریش از اول ذیقعده برای حاجی و یک ماه قبل از عمره برای عمره‌گزار به قول مشهور، گرفتن ناخن و شارب، نظافت کردن خود، غسل احرام، محرم شدن پس از فریضه    و خواندن نماز احرام، از مقدّمات و مستحبات قبل از احرام به شمار می‌روند.[۹]
کوتاه نکردن موی سر و ریش از اول ذیقعده برای حاجی و یک ماه قبل از عمره برای عمره‌گزار به قول مشهور، گرفتن ناخن و شارب، نظافت کردن خود، غسل احرام، محرم شدن پس از فریضه    و خواندن نماز احرام، از مقدّمات و مستحبات قبل از احرام به شمار می‌روند.<ref>طباطبایی، علی، مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۶۳-۲۸۰.    </ref>
[۱۰] [۱۱]
<ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۲.    </ref> <ref>بحرانی، یوسف، الحدائق الناظرة، ج۱۵، ص۹.    </ref>


=احکام احرام=
=احکام احرام=
خط ۳۷: خط ۳۷:


==لباس احرام برای مرد==
==لباس احرام برای مرد==
پوشیدن دو جامۀ احرام برای مرد که یکی ازار (لنگ) نام دارد و از ناف تا زانو را می‌پوشاند و دیگری رداء که بر دوش انداخته شود.[۱۲]
پوشیدن دو جامۀ احرام برای مرد که یکی ازار (لنگ) نام دارد و از ناف تا زانو را می‌پوشاند و دیگری رداء که بر دوش انداخته شود.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۲-۲۳۶.    </ref>
لباس احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد.[۱۳]
لباس احرام باید شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۹-۲۴۲.    </ref>


==لباس احرام برای زن==
==لباس احرام برای زن==
در لباس احرام زن کیفیّت خاصی شرط نیست و در این که می‌تواند حریر خالص بپوشد یا نه، اختلاف است.[۱۴]
در لباس احرام زن کیفیّت خاصی شرط نیست و در این که می‌تواند حریر خالص بپوشد یا نه، اختلاف است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۴۲-۲۴۵.    </ref>


==نیت==
==نیت==
نیّت کردن در تحقق احرام شرط است.[۱۵]
نیّت کردن در تحقق احرام شرط است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۹.    </ref>


==تلبیه==
==تلبیه==
تلبیه (گفتن لبّیک‌های چهارگانه).[۱۶][۱۷]
تلبیه (گفتن لبّیک‌های چهارگانه).<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۱۵.    </ref><ref>انصاری، محمدعلی، الموسوعة‌ الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۰۸.    </ref>


=مستحبات احرام=
=مستحبات احرام=
خط ۵۸: خط ۵۸:
۴. شرط کردن با خدا هنگام احرام مبنی بر خروج از احرام در صورت پیدایش حادثه‌ای که مانع ادامۀ مناسک گردد.
۴. شرط کردن با خدا هنگام احرام مبنی بر خروج از احرام در صورت پیدایش حادثه‌ای که مانع ادامۀ مناسک گردد.


۵. احرام در لباس سفید و از جنس پنبه.[۱۸][۱۹] [۲۰]
۵. احرام در لباس سفید و از جنس پنبه.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۷۲-۲۸۲.    </ref><ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸،‌ ص۲۸۲-۲۷۸.    </ref> <ref>انصاری، محمدعلی، الموسوعة‌ الفقهیة المیسرة، ج۱، ص۳۱۰.    </ref>


=محرّمات احرام=
=محرّمات احرام=
۱. شکار حیوان وحشی صحرایی و نیز ذبح آن، نشان دادن آن به شکارچی، نگهداری آن تا وقتی که بمیرد یا دیگری آن را شکار کند و خوردن گوشت آن، هر چند غیر محرم آن را شکار کرده باشد.[۲۱]
۱. شکار حیوان وحشی صحرایی و نیز ذبح آن، نشان دادن آن به شکارچی، نگهداری آن تا وقتی که بمیرد یا دیگری آن را شکار کند و خوردن گوشت آن، هر چند غیر محرم آن را شکار کرده باشد.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۶.    </ref>


۲. آمیزش با همسر و نیز بوسیدن، لمس و نگاه کردن از روی لذّت به او.
۲. آمیزش با همسر و نیز بوسیدن، لمس و نگاه کردن از روی لذّت به او.
خط ۶۷: خط ۶۷:
۳. عقد ازدواج برای خود یا دیگری و نیز شاهد بر عقد بودن به قول مشهور.
۳. عقد ازدواج برای خود یا دیگری و نیز شاهد بر عقد بودن به قول مشهور.


۴. استمناء.[۲۲]
۴. استمناء.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۹۷-۳۰۸.    </ref>


۵. استعمال عطر؛ البته در این که استعمال همۀ انواع عطر حرام است یا برخی از انواع آن مانند مشک، عود و عنبر، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است. به قول مشهور، استعمال خلوق کعبه (چیزی که کعبه را با آن خوش‌بو می‌کنند)، حرام نیست.[۲۳]
۵. استعمال عطر؛ البته در این که استعمال همۀ انواع عطر حرام است یا برخی از انواع آن مانند مشک، عود و عنبر، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است. به قول مشهور، استعمال خلوق کعبه (چیزی که کعبه را با آن خوش‌بو می‌کنند)، حرام نیست.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۱۷-۳۲۹.    </ref>


۶. گرفتن بینی از بوی بد به قول مشهور.[۲۴]
۶. گرفتن بینی از بوی بد به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۳۱.    </ref>


۷. پوشیدن لباس دوخته برای مرد[۲۵] و قفّازین (دستکشی که زنان عرب در درون آن پنبه می‌گذاردند و می‌پوشیدند تا انگشتان و دستشان پوشیده بماند) برای زن.[۲۶]
۷. پوشیدن لباس دوخته برای مرد<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۳۵.    </ref> و قفّازین (دستکشی که زنان عرب در درون آن پنبه می‌گذاردند و می‌پوشیدند تا انگشتان و دستشان پوشیده بماند) برای زن.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۱.    </ref>


۸. سرمه کشیدن به چیز خوش‌بو به قول مشهور. در حرمت و کراهت سرمۀ سیاه کشیدن، اختلاف است.[۲۷]
۸. سرمه کشیدن به چیز خوش‌بو به قول مشهور. در حرمت و کراهت سرمۀ سیاه کشیدن، اختلاف است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۶.    </ref>


۹. پوشاندن تمام روی پا برای مرد به قول مشهور.[۲۸]
۹. پوشاندن تمام روی پا برای مرد به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۹.    </ref>


۱۰. فسوق.
۱۰. فسوق.
خط ۸۳: خط ۸۳:
۱۱. جدال.
۱۱. جدال.


۱۲. کشتن و انداختن شپش از بدن در صورت آزار نداشتن آن به قول مشهور. در بقیّۀ حشرات مانند پشه، کک و کنه، اختلاف است.[۲۹]
۱۲. کشتن و انداختن شپش از بدن در صورت آزار نداشتن آن به قول مشهور. در بقیّۀ حشرات مانند پشه، کک و کنه، اختلاف است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۵۵-۳۶۸.    </ref>


۱۳. انگشتر به دست کردن به قصد زینت و نیز استعمال زیور آلات برای زن به قصد زینت به قول مشهور.[۳۰]
۱۳. انگشتر به دست کردن به قصد زینت و نیز استعمال زیور آلات برای زن به قصد زینت به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۰-۳۷۲.    </ref>


۱۴. استعمال روغن خوش‌بو و مالیدن هر نوع روغن به بدن به قول مشهور.[۳۱]
۱۴. استعمال روغن خوش‌بو و مالیدن هر نوع روغن به بدن به قول مشهور.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۴-۳۷۶.    </ref>


۱۵. ازالۀ مو از بدن به تراشیدن یا کندن و مانند آن مگر به جهت ضرورت.[۳۲]
۱۵. ازالۀ مو از بدن به تراشیدن یا کندن و مانند آن مگر به جهت ضرورت.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷.    </ref>


۱۶. پوشاندن سر برای مرد.[۳۳]
۱۶. پوشاندن سر برای مرد.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۲.    </ref>


۱۷. ارتماس (سر در آب فرو بردن).
۱۷. ارتماس (سر در آب فرو بردن).


در این که ارتماس به طور مستقل از محرّمات احرام است یا از مصادیق عنوان قبلی یعنی پوشاندن سر به شمار می‌رود، اختلاف است. بنابر قول اول، حرمت آن مشترک بین زن و مرد است، ولی بنابر قول دوم، اختصاص به مرد دارد.[۳۴]
در این که ارتماس به طور مستقل از محرّمات احرام است یا از مصادیق عنوان قبلی یعنی پوشاندن سر به شمار می‌رود، اختلاف است. بنابر قول اول، حرمت آن مشترک بین زن و مرد است، ولی بنابر قول دوم، اختصاص به مرد دارد.<ref>خوئی، ابوالقاسم، معتمد العروة، ج۳، ص۴۸۰.    </ref>


۱۸. پوشاندن صورت با روبند برای زن، لیکن به قول مشهور اسدال جایز است.[۳۵]
۱۸. پوشاندن صورت با روبند برای زن، لیکن به قول مشهور اسدال جایز است.<ref>نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۸۹-۳۹۱.    </ref>


۱۹. سایه قرار دادن بالای سر در حال حرکت و سیر بین منازل مکّه و مدینه برای مرد مگر به جهت ضرورت و عذر. در این که حکم یاد شده اختصاص به سواره دارد یا پیاده را نیز شامل می‌شود، اختلاف است.[۳۶][۳۷]
۱۹. سایه قرار دادن بالای سر در حال حرکت و سیر بین منازل مکّه و مدینه برای مرد مگر به جهت ضرورت و عذر. در این که حکم یاد شده اختصاص به سواره دارد یا پیاده را نیز شامل می‌شود، اختلاف است.[۳۶][۳۷]
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:


=پانویس=
=پانویس=
"