حرم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=وجه تسمیه= | =وجه تسمیه= | ||
در متون اسلامی، این واژه بیشتر در مورد مکانی گرداگرد اماکن مقدّس به کار میرود که ورود و حضور در آنها آداب ویژهای دارد. | در متون اسلامی، این واژه بیشتر در مورد مکانی گرداگرد اماکن مقدّس به کار میرود که ورود و حضور در آنها آداب ویژهای دارد. | ||
مثلا واژگان حرم یا حرماللّه یا حرم مکّی معمولا به منطقهای در حریم خانه کعبه تا محدودهای معین اطلاق میشود. [۴][۵] | مثلا واژگان حرم یا حرماللّه یا حرم مکّی معمولا به منطقهای در حریم خانه کعبه تا محدودهای معین اطلاق میشود. [۴][۵] | ||
برخی حرم نامیدن محدوده این اماکن را به دلیل محترم بودن آنها یا حرمت انجام دادن برخی کارها در آنها دانستهاند. [۶][۷] | برخی حرم نامیدن محدوده این اماکن را به دلیل محترم بودن آنها یا حرمت انجام دادن برخی کارها در آنها دانستهاند. [۶][۷] | ||
=کاربرد= | =کاربرد= | ||
تعابیر حرمالرسول یا حرم نبوی درباره حرم پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در مدینه بهکار میرود. | تعابیر حرمالرسول یا حرم نبوی درباره حرم پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در مدینه بهکار میرود. | ||
همچنین، ترکیب حرمین شریفین برای اشاره به دو حرم مکه و مدینه یا دو حرم نجف و کربلا یا دو حرم بیتالمقدّس و الخلیل بسیار کاربرد دارد. | همچنین، ترکیب حرمین شریفین برای اشاره به دو حرم مکه و مدینه یا دو حرم نجف و کربلا یا دو حرم بیتالمقدّس و الخلیل بسیار کاربرد دارد. | ||
گفتنی است در متون دینی، گاهی واژه حرم در معنایی مضیقتر یعنی درخصوص مسجدالحرام یا مسجدالنبی ، یا در مفهومی وسیعتر یعنی سرزمینی که مکه یا مدینه را دربرگرفته است، بهکار میرود. | گفتنی است در متون دینی، گاهی واژه حرم در معنایی مضیقتر یعنی درخصوص مسجدالحرام یا مسجدالنبی ، یا در مفهومی وسیعتر یعنی سرزمینی که مکه یا مدینه را دربرگرفته است، بهکار میرود. | ||
همچنین اطلاق واژه حرم بر مدفن امامان شیعه (مشاهد مشرّفه) بسیار شایع است، مانند حرم حسینی [۸] درباره مرقد امام حسین علیهالسلام و حرم رضوی درباره مرقد امام رضا علیهالسلام. [۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | همچنین اطلاق واژه حرم بر مدفن امامان شیعه (مشاهد مشرّفه) بسیار شایع است، مانند حرم حسینی [۸] درباره مرقد امام حسین علیهالسلام و حرم رضوی درباره مرقد امام رضا علیهالسلام. [۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] | ||
=مهمترین مصداق= | =مهمترین مصداق= | ||
حرم مکّی مهمترین و شاخصترین مصداق حرم است. | حرم مکّی مهمترین و شاخصترین مصداق حرم است. | ||
به شخص منسوب به این حرم، حِرْمی (اهل حرم) و به کسی که وارد منطقه حرم میشود و احرام میبندد، مُحرِم گفته میشود. | به شخص منسوب به این حرم، حِرْمی (اهل حرم) و به کسی که وارد منطقه حرم میشود و احرام میبندد، مُحرِم گفته میشود. | ||
محدوده بیرونِ حرم را حِلّ نامیدهاند. [۱۷][۱۸][۱۹] | محدوده بیرونِ حرم را حِلّ نامیدهاند. [۱۷][۱۸][۱۹] | ||
حرمت و قداستِ حرم مکه قدمتی طولانی دارد. | حرمت و قداستِ حرم مکه قدمتی طولانی دارد. | ||
بنابر حدیثی منقول از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، این منطقه از زمان خلقت آسمانها و زمین حرم شده و بر پایه حدیثی دیگر، دَحْوُالارض (گسترش زمین) از حرم مکّی صورت گرفته است. [۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] | بنابر حدیثی منقول از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، این منطقه از زمان خلقت آسمانها و زمین حرم شده و بر پایه حدیثی دیگر، دَحْوُالارض (گسترش زمین) از حرم مکّی صورت گرفته است. [۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] | ||
برخی مفسران ــبه استناد حدیثی از پیامبر اکرم که در آن حرم شدن مکه را به حضرت ابراهیم نسبت دادهاست ــ بر آناند که پیش از حضرت ابراهیم، مکه مانند سایر سرزمینها بود و پس از رسالت آن حضرت و دعا ی او برای آنکه مکه سرزمینی امن باشد، [۲۸][۲۹] حرمت و قداست یافت. | برخی مفسران ــبه استناد حدیثی از پیامبر اکرم که در آن حرم شدن مکه را به حضرت ابراهیم نسبت دادهاست ــ بر آناند که پیش از حضرت ابراهیم، مکه مانند سایر سرزمینها بود و پس از رسالت آن حضرت و دعا ی او برای آنکه مکه سرزمینی امن باشد، [۲۸][۲۹] حرمت و قداست یافت. | ||
برخی دیگر گفتهاند که دعای ابراهیم تنها برای در امان بودن این سرزمین از حوادثی مانند خشکسالی و قحطی و زلزله بود و پیش از آن نیز آنجا محترم و مقدّس بود. [۳۰][۳۱][۳۲] | برخی دیگر گفتهاند که دعای ابراهیم تنها برای در امان بودن این سرزمین از حوادثی مانند خشکسالی و قحطی و زلزله بود و پیش از آن نیز آنجا محترم و مقدّس بود. [۳۰][۳۱][۳۲] | ||
شماری نیز احتمال دادهاند که با دعای حضرت ابراهیم، حرمت حرم پس از مدتی مهجور بودن، احیا شده یا پس از رسالت وی، رعایت کردن حرمت حرم واجب شده است. [۳۳][۳۴][۳۵] | شماری نیز احتمال دادهاند که با دعای حضرت ابراهیم، حرمت حرم پس از مدتی مهجور بودن، احیا شده یا پس از رسالت وی، رعایت کردن حرمت حرم واجب شده است. [۳۳][۳۴][۳۵] | ||
=پیشینه= | =پیشینه= | ||
پیش از اسلام ، مردم عرب با محدوده حرم آشنا بودند و با خودداری از جنگ و خونریزی و قصاص قاتلان در محدوده حرم، به پیروی از سنّت حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام، حرمت آن را نگاه میداشتند و ازاینرو مکه را بَکّة (جایی که گردن ستمگران را میشکند)، بَسّاسة (جایی که فاسقان و کافران را از خود میراند) و صِلاح (محل امن) نیز مینامیدند. [۳۶][۳۷][۳۸][۳۹] | پیش از اسلام ، مردم عرب با محدوده حرم آشنا بودند و با خودداری از جنگ و خونریزی و قصاص قاتلان در محدوده حرم، به پیروی از سنّت حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام، حرمت آن را نگاه میداشتند و ازاینرو مکه را بَکّة (جایی که گردن ستمگران را میشکند)، بَسّاسة (جایی که فاسقان و کافران را از خود میراند) و صِلاح (محل امن) نیز مینامیدند. [۳۶][۳۷][۳۸][۳۹] | ||
برخی اعراب هنگام ورود به حرم مکّی با این استدلال که در لباس خود مرتکب گناه شدهاند، آن را درمیآوردند و برخی از یهودیان کفشهای خود را به احترام حرم برمیکندند. | برخی اعراب هنگام ورود به حرم مکّی با این استدلال که در لباس خود مرتکب گناه شدهاند، آن را درمیآوردند و برخی از یهودیان کفشهای خود را به احترام حرم برمیکندند. | ||
حواریان مسیح علیهالسلام نیز هنگام رسیدن به حرم، برای تکریم و بزرگداشت آن، پیاده راه پیمودند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] | حواریان مسیح علیهالسلام نیز هنگام رسیدن به حرم، برای تکریم و بزرگداشت آن، پیاده راه پیمودند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] | ||
قداست منطقه حرم پس از اسلام نیز تداوم یافت. | قداست منطقه حرم پس از اسلام نیز تداوم یافت. | ||
مثلاً صحابیان پیامبر از ارتکاب گناه در حرم پرهیز و یکدیگر را از آزار دادن و مزاحمت دیگران منع میکردند و حتی به علت هراس از شکسته شدن حرمت حرم، از اقامت در آن خودداری میکردند. [۴۴][۴۵] | مثلاً صحابیان پیامبر از ارتکاب گناه در حرم پرهیز و یکدیگر را از آزار دادن و مزاحمت دیگران منع میکردند و حتی به علت هراس از شکسته شدن حرمت حرم، از اقامت در آن خودداری میکردند. [۴۴][۴۵] | ||
=حرم مکه= | =حرم مکه= | ||
==محدوده== | |||
واژه حرم در چند آیه قرآن ذکر شده است که مفسران مراد از آن را در بیشتر موارد، حرم مکّی شمردهاند [۴۶][۴۷] [۴۸] | |||
شماری از مفسران مراد از مسجدالحرام و مقام ابراهیم و کعبه و مکه را در برخی آیات ، محدوده حرم دانستهاند [۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵] [۵۶] | شماری از مفسران مراد از مسجدالحرام و مقام ابراهیم و کعبه و مکه را در برخی آیات ، محدوده حرم دانستهاند [۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵] [۵۶] | ||
طبق احادیث، محدوده حرم تا فراز آسمانهای هفت گانه و تا فرود زمینهای هفت گانه است و تا روز قیامت حرم باقی میماند. [۵۷][۵۸][۵۹] | طبق احادیث، محدوده حرم تا فراز آسمانهای هفت گانه و تا فرود زمینهای هفت گانه است و تا روز قیامت حرم باقی میماند. [۵۷][۵۸][۵۹] | ||
شکستن حرمت حرم، موجب نفرین خدا و تمام پیامبران است. [۶۰] | شکستن حرمت حرم، موجب نفرین خدا و تمام پیامبران است. [۶۰] | ||
بنابر حدیثی، پیامبراکرم شفاعت خود را برای حجگزارندهای که در حرم بمیرد، تضمین کرده است. [۶۱][۶۲][۶۳] | بنابر حدیثی، پیامبراکرم شفاعت خود را برای حجگزارندهای که در حرم بمیرد، تضمین کرده است. [۶۱][۶۲][۶۳] | ||
حدود منطقه حرم از دیرباز معهود بوده است؛ از این رو، درباره تعیین محدوده آن احادیث اندکی وجود دارد. | حدود منطقه حرم از دیرباز معهود بوده است؛ از این رو، درباره تعیین محدوده آن احادیث اندکی وجود دارد. | ||
طبق یکی از این احادیث، طول و عرض حرم یک برید (چهار فرسخ) است و مسجدالحرام در مرکز آن قرار دارد. [۶۴] | طبق یکی از این احادیث، طول و عرض حرم یک برید (چهار فرسخ) است و مسجدالحرام در مرکز آن قرار دارد. [۶۴] | ||
بر پایه گزارشهای تاریخی، نخست حضرت ابراهیم علیهالسلام طبق وحی و با راهنمایی جبرئیل، محدوده حرم را علامتگذاشت. [۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹] | بر پایه گزارشهای تاریخی، نخست حضرت ابراهیم علیهالسلام طبق وحی و با راهنمایی جبرئیل، محدوده حرم را علامتگذاشت. [۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹] | ||
محل نصب ستونها و فاصله هریک از حدود تا مسجد الحرام به شرح زیر است: | محل نصب ستونها و فاصله هریک از حدود تا مسجد الحرام به شرح زیر است: | ||
۱. مسیر جده به مکه، در حدیبیه (شمیس) بیست کیلومتر. | ۱. مسیر جده به مکه، در حدیبیه (شمیس) بیست کیلومتر. | ||
۲. مسیر مدینه به مکه، در تنعیم، شش کیلومتر. | ۲. مسیر مدینه به مکه، در تنعیم، شش کیلومتر. | ||
۳. مسیر جعرانه به مکه، در بطن نَمِره، پانزده کیلومتر. | ۳. مسیر جعرانه به مکه، در بطن نَمِره، پانزده کیلومتر. | ||
۴. راه عراق از ذات عرق به مکه، در وادى نخله، نوزده کیلومتر. | ۴. راه عراق از ذات عرق به مکه، در وادى نخله، نوزده کیلومتر. | ||
۵. راه طائف از عرفات به مکه، در مزدلفه ۲۱ کیلومتر. | ۵. راه طائف از عرفات به مکه، در مزدلفه ۲۱ کیلومتر. | ||
۶. مسیر یمن به مکه، در اضاءَة لبن، دوازده کیلومتر. [۷۰] | ۶. مسیر یمن به مکه، در اضاءَة لبن، دوازده کیلومتر. [۷۰] | ||
==مراد از امن بودن== | |||
در آیات متعدد، [۷۱][۷۲] سرزمین یا حرم مکه امن خوانده شده است (حَرَمآ آمِناً). | |||
در شماری از آیات، دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام برای اینکه خداوند سرزمین مکه را امن قرار دهد، ذکر شده است. [۷۳][۷۴] | در شماری از آیات، دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام برای اینکه خداوند سرزمین مکه را امن قرار دهد، ذکر شده است. [۷۳][۷۴] | ||
در آیه ۱۲۵ سوره بقره ، وصف امن برای «البَیت» آمده که برخی مفسران مراد از آن را حرم مکه دانستهاند. | در آیه ۱۲۵ سوره بقره ، وصف امن برای «البَیت» آمده که برخی مفسران مراد از آن را حرم مکه دانستهاند. | ||
درباره آنکه مراد از امنیت حرم در قرآن چیست، در احادیث و تفاسیر آرای گوناگونی مطرح شده است. | درباره آنکه مراد از امنیت حرم در قرآن چیست، در احادیث و تفاسیر آرای گوناگونی مطرح شده است. | ||
برخی مفسران این تعبیر را از باب اخبار و حاکی از واقعیتی دانستهاند که در منطقه حرم وجود دارد. | برخی مفسران این تعبیر را از باب اخبار و حاکی از واقعیتی دانستهاند که در منطقه حرم وجود دارد. | ||
به بیان دیگر، مراد از آن را امنیت تکوینی ذکر کردهاند، یعنی در امان بودن منطقه حرم از حوادث ناگوار و عذاب دنیوی و اخروی. [۷۵][۷۶][۷۷] [۷۸] | به بیان دیگر، مراد از آن را امنیت تکوینی ذکر کردهاند، یعنی در امان بودن منطقه حرم از حوادث ناگوار و عذاب دنیوی و اخروی. [۷۵][۷۶][۷۷] [۷۸] | ||
در برخی احادیث نیز مراد از امنیت حرم، در امان بودن حیوانات آن از صدمه دیدن و شکار شدن به وسیله حیوانات دیگر و نیز کسانی که وارد آنجا میشوند، امنیت اهل حرم از قتل و غارت و مصونیت آنان از عذاب الهی در دنیا و آخرت و مانند اینها ذکر شده است. [۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳] | در برخی احادیث نیز مراد از امنیت حرم، در امان بودن حیوانات آن از صدمه دیدن و شکار شدن به وسیله حیوانات دیگر و نیز کسانی که وارد آنجا میشوند، امنیت اهل حرم از قتل و غارت و مصونیت آنان از عذاب الهی در دنیا و آخرت و مانند اینها ذکر شده است. [۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳] | ||
برخی مفسران مراد از امنیت حرم را امنیت تشریعی و آن را حاکی از فرمان الهی به رعایت کردن قداست حرم و احکام مربوط به آن دانستهاند، زیرا وقوع حوادثِ مخلّ امنیت، از قبیل جنگ و سیل و زلزله ، در این منطقه انکارناپذیر است. | برخی مفسران مراد از امنیت حرم را امنیت تشریعی و آن را حاکی از فرمان الهی به رعایت کردن قداست حرم و احکام مربوط به آن دانستهاند، زیرا وقوع حوادثِ مخلّ امنیت، از قبیل جنگ و سیل و زلزله ، در این منطقه انکارناپذیر است. | ||
البته به نظر آنان، شماری از آیات مزبور ناظر به تشریعِ احکامِ مربوط به محدودیتهای حرم در شرایع پیشین، از جمله شریعت حضرت ابراهیم علیهالسلام، است [۸۴][۸۵][۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] | البته به نظر آنان، شماری از آیات مزبور ناظر به تشریعِ احکامِ مربوط به محدودیتهای حرم در شرایع پیشین، از جمله شریعت حضرت ابراهیم علیهالسلام، است [۸۴][۸۵][۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] | ||
در برخی احادیث، مراد از امنیت حرم، مصادیقی از امنیت تشریعی و احکام مربوط به آن دانسته شده، مانند حرمت شکار حیوانات و سلب امنیت از آنان و حرمت اجرای حدود و قصاص بر جنایتکاری که در خارج از منطقه حرم مرتکب جنایتی شده است. [۹۱][۹۲][۹۳][۹۴][۹۵] | در برخی احادیث، مراد از امنیت حرم، مصادیقی از امنیت تشریعی و احکام مربوط به آن دانسته شده، مانند حرمت شکار حیوانات و سلب امنیت از آنان و حرمت اجرای حدود و قصاص بر جنایتکاری که در خارج از منطقه حرم مرتکب جنایتی شده است. [۹۱][۹۲][۹۳][۹۴][۹۵] | ||
برخی مفسران مُفاد آیه ۹۷ سوره آلعمران را مربوط به ایمن بودن پناهندگان به حرم در زمان پیش از اسلام دانستهاند که در اسلام منسوخ شده است. [۹۶][۹۷][۹۸][۹۹] | برخی مفسران مُفاد آیه ۹۷ سوره آلعمران را مربوط به ایمن بودن پناهندگان به حرم در زمان پیش از اسلام دانستهاند که در اسلام منسوخ شده است. [۹۶][۹۷][۹۸][۹۹] | ||
بنابر آیه ۵۷ سوره قصص ، نیز خداوند ثمرات تمام سرزمینها را در مکه فراهم آورده است. [۱۰۰][۱۰۱] | بنابر آیه ۵۷ سوره قصص ، نیز خداوند ثمرات تمام سرزمینها را در مکه فراهم آورده است. [۱۰۰][۱۰۱] | ||
خط ۷۱: | خط ۱۱۰: | ||
پس از حضرت ابراهیم، اسماعیل علیهالسلام نشانههای حرم را بازسازی کرد. | پس از حضرت ابراهیم، اسماعیل علیهالسلام نشانههای حرم را بازسازی کرد. | ||
==عصر جاهلیت== | |||
در عصر جاهلیت ، عدنان بن اُدَد و قُصَیّبن کِلاب به این کار مبادرت کردند. | در عصر جاهلیت ، عدنان بن اُدَد و قُصَیّبن کِلاب به این کار مبادرت کردند. | ||
قریش نیز در آغاز بعثت پیامبر نشانههای حرم را بازسازی کردند. | قریش نیز در آغاز بعثت پیامبر نشانههای حرم را بازسازی کردند. |
نسخهٔ ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۷
حَرَم، محدودهای پیرامون اماکن مقدّس اسلامی، به ویژه کعبه میباشد.از احکام حرم در بابهاى طهارت ،حج، جهاد، لقطه، حدود، قصاص و دیات سخن گفتهاند که به مهمترین موارد آن اشاره مىشود.
معنا
واژه حرم، از ریشه حرم (به معنای ممنوع بودن)، گاهی به معنای اهل و عیال یک شخص یا محل اقامتشان است، که آنها را از تعرض دیگران حفظ میکند. [۱][۲][۳]محدودهاى گرداگرد کعبه معظم و همچنین به حد فاصل بین دو کوه «عائر» و «وُعَیر» در مدینه ، وهمچنین به مدفن پیامبران و امامان علیهم السّلام گفته میشود .
وجه تسمیه
در متون اسلامی، این واژه بیشتر در مورد مکانی گرداگرد اماکن مقدّس به کار میرود که ورود و حضور در آنها آداب ویژهای دارد.
مثلا واژگان حرم یا حرماللّه یا حرم مکّی معمولا به منطقهای در حریم خانه کعبه تا محدودهای معین اطلاق میشود. [۴][۵]
برخی حرم نامیدن محدوده این اماکن را به دلیل محترم بودن آنها یا حرمت انجام دادن برخی کارها در آنها دانستهاند. [۶][۷]
کاربرد
تعابیر حرمالرسول یا حرم نبوی درباره حرم پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در مدینه بهکار میرود.
همچنین، ترکیب حرمین شریفین برای اشاره به دو حرم مکه و مدینه یا دو حرم نجف و کربلا یا دو حرم بیتالمقدّس و الخلیل بسیار کاربرد دارد.
گفتنی است در متون دینی، گاهی واژه حرم در معنایی مضیقتر یعنی درخصوص مسجدالحرام یا مسجدالنبی ، یا در مفهومی وسیعتر یعنی سرزمینی که مکه یا مدینه را دربرگرفته است، بهکار میرود.
همچنین اطلاق واژه حرم بر مدفن امامان شیعه (مشاهد مشرّفه) بسیار شایع است، مانند حرم حسینی [۸] درباره مرقد امام حسین علیهالسلام و حرم رضوی درباره مرقد امام رضا علیهالسلام. [۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶]
مهمترین مصداق
حرم مکّی مهمترین و شاخصترین مصداق حرم است.
به شخص منسوب به این حرم، حِرْمی (اهل حرم) و به کسی که وارد منطقه حرم میشود و احرام میبندد، مُحرِم گفته میشود.
محدوده بیرونِ حرم را حِلّ نامیدهاند. [۱۷][۱۸][۱۹]
حرمت و قداستِ حرم مکه قدمتی طولانی دارد.
بنابر حدیثی منقول از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، این منطقه از زمان خلقت آسمانها و زمین حرم شده و بر پایه حدیثی دیگر، دَحْوُالارض (گسترش زمین) از حرم مکّی صورت گرفته است. [۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷]
برخی مفسران ــبه استناد حدیثی از پیامبر اکرم که در آن حرم شدن مکه را به حضرت ابراهیم نسبت دادهاست ــ بر آناند که پیش از حضرت ابراهیم، مکه مانند سایر سرزمینها بود و پس از رسالت آن حضرت و دعا ی او برای آنکه مکه سرزمینی امن باشد، [۲۸][۲۹] حرمت و قداست یافت.
برخی دیگر گفتهاند که دعای ابراهیم تنها برای در امان بودن این سرزمین از حوادثی مانند خشکسالی و قحطی و زلزله بود و پیش از آن نیز آنجا محترم و مقدّس بود. [۳۰][۳۱][۳۲]
شماری نیز احتمال دادهاند که با دعای حضرت ابراهیم، حرمت حرم پس از مدتی مهجور بودن، احیا شده یا پس از رسالت وی، رعایت کردن حرمت حرم واجب شده است. [۳۳][۳۴][۳۵]
پیشینه
پیش از اسلام ، مردم عرب با محدوده حرم آشنا بودند و با خودداری از جنگ و خونریزی و قصاص قاتلان در محدوده حرم، به پیروی از سنّت حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهماالسلام، حرمت آن را نگاه میداشتند و ازاینرو مکه را بَکّة (جایی که گردن ستمگران را میشکند)، بَسّاسة (جایی که فاسقان و کافران را از خود میراند) و صِلاح (محل امن) نیز مینامیدند. [۳۶][۳۷][۳۸][۳۹]
برخی اعراب هنگام ورود به حرم مکّی با این استدلال که در لباس خود مرتکب گناه شدهاند، آن را درمیآوردند و برخی از یهودیان کفشهای خود را به احترام حرم برمیکندند.
حواریان مسیح علیهالسلام نیز هنگام رسیدن به حرم، برای تکریم و بزرگداشت آن، پیاده راه پیمودند. [۴۰][۴۱][۴۲][۴۳]
قداست منطقه حرم پس از اسلام نیز تداوم یافت.
مثلاً صحابیان پیامبر از ارتکاب گناه در حرم پرهیز و یکدیگر را از آزار دادن و مزاحمت دیگران منع میکردند و حتی به علت هراس از شکسته شدن حرمت حرم، از اقامت در آن خودداری میکردند. [۴۴][۴۵]
حرم مکه
محدوده
واژه حرم در چند آیه قرآن ذکر شده است که مفسران مراد از آن را در بیشتر موارد، حرم مکّی شمردهاند [۴۶][۴۷] [۴۸]
شماری از مفسران مراد از مسجدالحرام و مقام ابراهیم و کعبه و مکه را در برخی آیات ، محدوده حرم دانستهاند [۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵] [۵۶]
طبق احادیث، محدوده حرم تا فراز آسمانهای هفت گانه و تا فرود زمینهای هفت گانه است و تا روز قیامت حرم باقی میماند. [۵۷][۵۸][۵۹]
شکستن حرمت حرم، موجب نفرین خدا و تمام پیامبران است. [۶۰]
بنابر حدیثی، پیامبراکرم شفاعت خود را برای حجگزارندهای که در حرم بمیرد، تضمین کرده است. [۶۱][۶۲][۶۳]
حدود منطقه حرم از دیرباز معهود بوده است؛ از این رو، درباره تعیین محدوده آن احادیث اندکی وجود دارد.
طبق یکی از این احادیث، طول و عرض حرم یک برید (چهار فرسخ) است و مسجدالحرام در مرکز آن قرار دارد. [۶۴]
بر پایه گزارشهای تاریخی، نخست حضرت ابراهیم علیهالسلام طبق وحی و با راهنمایی جبرئیل، محدوده حرم را علامتگذاشت. [۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹]
محل نصب ستونها و فاصله هریک از حدود تا مسجد الحرام به شرح زیر است:
۱. مسیر جده به مکه، در حدیبیه (شمیس) بیست کیلومتر.
۲. مسیر مدینه به مکه، در تنعیم، شش کیلومتر.
۳. مسیر جعرانه به مکه، در بطن نَمِره، پانزده کیلومتر.
۴. راه عراق از ذات عرق به مکه، در وادى نخله، نوزده کیلومتر.
۵. راه طائف از عرفات به مکه، در مزدلفه ۲۱ کیلومتر.
۶. مسیر یمن به مکه، در اضاءَة لبن، دوازده کیلومتر. [۷۰]
مراد از امن بودن
در آیات متعدد، [۷۱][۷۲] سرزمین یا حرم مکه امن خوانده شده است (حَرَمآ آمِناً).
در شماری از آیات، دعای حضرت ابراهیم علیهالسلام برای اینکه خداوند سرزمین مکه را امن قرار دهد، ذکر شده است. [۷۳][۷۴]
در آیه ۱۲۵ سوره بقره ، وصف امن برای «البَیت» آمده که برخی مفسران مراد از آن را حرم مکه دانستهاند.
درباره آنکه مراد از امنیت حرم در قرآن چیست، در احادیث و تفاسیر آرای گوناگونی مطرح شده است.
برخی مفسران این تعبیر را از باب اخبار و حاکی از واقعیتی دانستهاند که در منطقه حرم وجود دارد.
به بیان دیگر، مراد از آن را امنیت تکوینی ذکر کردهاند، یعنی در امان بودن منطقه حرم از حوادث ناگوار و عذاب دنیوی و اخروی. [۷۵][۷۶][۷۷] [۷۸]
در برخی احادیث نیز مراد از امنیت حرم، در امان بودن حیوانات آن از صدمه دیدن و شکار شدن به وسیله حیوانات دیگر و نیز کسانی که وارد آنجا میشوند، امنیت اهل حرم از قتل و غارت و مصونیت آنان از عذاب الهی در دنیا و آخرت و مانند اینها ذکر شده است. [۷۹][۸۰][۸۱][۸۲][۸۳]
برخی مفسران مراد از امنیت حرم را امنیت تشریعی و آن را حاکی از فرمان الهی به رعایت کردن قداست حرم و احکام مربوط به آن دانستهاند، زیرا وقوع حوادثِ مخلّ امنیت، از قبیل جنگ و سیل و زلزله ، در این منطقه انکارناپذیر است.
البته به نظر آنان، شماری از آیات مزبور ناظر به تشریعِ احکامِ مربوط به محدودیتهای حرم در شرایع پیشین، از جمله شریعت حضرت ابراهیم علیهالسلام، است [۸۴][۸۵][۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰]
در برخی احادیث، مراد از امنیت حرم، مصادیقی از امنیت تشریعی و احکام مربوط به آن دانسته شده، مانند حرمت شکار حیوانات و سلب امنیت از آنان و حرمت اجرای حدود و قصاص بر جنایتکاری که در خارج از منطقه حرم مرتکب جنایتی شده است. [۹۱][۹۲][۹۳][۹۴][۹۵]
برخی مفسران مُفاد آیه ۹۷ سوره آلعمران را مربوط به ایمن بودن پناهندگان به حرم در زمان پیش از اسلام دانستهاند که در اسلام منسوخ شده است. [۹۶][۹۷][۹۸][۹۹]
بنابر آیه ۵۷ سوره قصص ، نیز خداوند ثمرات تمام سرزمینها را در مکه فراهم آورده است. [۱۰۰][۱۰۱]
روند بازسازی
پس از حضرت ابراهیم، اسماعیل علیهالسلام نشانههای حرم را بازسازی کرد.
عصر جاهلیت
در عصر جاهلیت ، عدنان بن اُدَد و قُصَیّبن کِلاب به این کار مبادرت کردند. قریش نیز در آغاز بعثت پیامبر نشانههای حرم را بازسازی کردند.
۷.۲ - پس از فتح مکه
پس از فتح مکه در سال هشتم، تمیم بن اسد خزاعی و اسود بن خلف قرشی زُهری ، به دستور پیامبراکرم، نشانههای حرم را تعمیر و بازسازی نمودند.
۷.۳ - زمان خلفا
در ادوار بعد نیز کسانی به دستور برخی خلفا ــاز جمله عمر بن خطّاب (سال ۱۷)، عثمان بن عفان (سال ۲۶)، معاویة بن ابیسفیان (حک: ۴۱ـ۶۰)، عبدالملک بن مروان (حک: ۶۵ـ ۸۶) و مهدی عباسی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) ــ نشانههای حرم را بازسازی و تکمیل کردند. [۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶] پس از دوره مهدی عباسی، نشانههایی که بر روی کوهها بودند بازسازی نشدند و تنها آنها که در راههای ورودیِ مکه (یعنی مسیرهای مدینه ، یمن ، عراق ، طائف ، جعرانه و جده ) قرار داشتند، مرمت شدند. [۱۰۷]
۷.۴ - ادوار دیگر
در ادوار بعد نیز کسانی به بازسازی یا ساختن نشانههای حرم اقدام کردند، از جمله راضی عباسی در ۳۲۵؛ مظفر بن ابوبکر ، پادشاه ایوبی، در ۶۱۶؛ ملک مظفر یوسف بن عمر ، حاکم یمن، در ۶۸۳؛ قایتبای محمودی ، از پادشاهان چرکسهای مصر ، در ۸۷۴؛ [۱۰۸] شریفزید بن محسن ، امیر مکه، در ۱۰۷۳؛ و سلطان عبدالمجید اول عثمانی در ۱۲۶۲. [۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱]
۷.۵ - دوران آل سعود
بازسازی نشانهها در دوران آلسعود نیز ادامه یافت. عبدالعزیز ، مؤسس سلطنت سعودی، در ۱۳۴۳ دو نشانه موجود در مسیر جده و پس از او، پسرش سعود در ۱۳۷۶/ ۱۳۳۶ش دو نشانه در منطقه شمیسی، در ۱۳۷۷/ ۱۳۳۷ش دو نشانه در مسیر طائف و در ۱۳۸۳/ ۱۳۴۲ش نشانههایی را در سمت عرفه بازسازی یا بنا کردند. همچنین خالدبن عبدالعزیز دو نشانه در مسیر طائف و دو نشانه در مسیر قدیمی جده ساخت و فهدبن عبدالعزیز در ۱۴۰۴/ ۱۳۶۲ش دو نشانه جدید در وادی تنعیم بنا کرد. [۱۱۲][۱۱۳] در سالهای ۱۳۸۰/۱۳۳۹ش، ۱۳۸۴/۱۳۴۳ش و ۱۴۰۰/ ۱۳۵۹ش گروههایی از صاحبنظران برخی نشانههای حرم را بررسی کردند. [۱۱۴]
علائم
در احادیث، علاوه بر احکام مربوط به حرم، به ویژگیهایش و آداب حضور در آن اشاره شده است. در متون حدیثی و تاریخی، به نشانههایی که محدوده حرم مکه را مشخص میکنند، اَعلام، اَنصاب، مَنار، مَعالم، اَزلام و اَمْیالِ حرم گفته شده است. [۱۱۵][۱۱۶][۱۱۷][۱۱۸] در منابع مربوط به نشانههای حرم، تنها به فواصل نشانهها در راههای اصلی مکه پرداخته شده و میزان آنها، به میل یا ذراع ، ذکر شده است. [۱۱۹][۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲] فاسی [۱۲۳] اقوال مختلف را در این باره ذکر کرده و علت اختلاف اقوال را امور گوناگونی دانسته است، از جمله اختلافنظر درباره مبدأ اندازهگیریِ فواصل (که به نظر برخی درهای مسجدالحرام بوده است و به نظر شماری دیگر دروازه مکه، مانند بابُ الشَبیکه)، اختلاف نظر درباره طول دقیق هر میل و زراع، و دقتکردن یا نکردن در اندازهگیری با طناب و در نظر گرفتن پستی و بلندی زمین. عبدالملک بن عبداللّه بن دهیش [۱۲۴] نشانههای حرم را ۹۳۴ عدد تخمین زده است. بیشتر این نشانهها بر ۴۵کوهی که مکه را احاطه کرده است قرار دارد، زیرا علاوه بر اینکه مشاهده اَعلام موجود در بلندیها آسانتر است، ساختن آنها در زمینهای هموار، به دلایلی از جمله شنی بودن زمین، آنان را در معرض تخریب قرار میدهد. فاصله نشانهها از یکدیگر پنجاه تا دویست متر است. عبدالملک بن عبداللّهبن دهیش [۱۲۵] فاصله آنها را تا مسجدالحرام با واحد متر محاسبه کرده است. مصالح بهکار رفته در نشانههای نوساز، سنگ مرمر و سیمان و در نشانههای قدیمی، سنگ و گچ است. طبق محاسبات او، [۱۲۶] مساحتِ حرم مکه ۳۰۰، ۵۵۰ مترمربع است. [۱۲۷]
تألیفات
برخی مورخان متقدم درباره محدوده حرم مکه به بحث و بررسی پرداختهاند، از جمله محمد بن عبداللّه اَزرقی (متوفی ح۲۵۰) در أخبار مکّة و ما جاء فیها مِنَ الآثار، محمد بن اسحاق فاکهی (متوفی ۲۷۲) در أَخبارُ مکّة فی قَدیم الدَّهر وَ حَدیثِه و نیز مورخان دورههای بعد، مانند احمد بن عبداللّه طبری (متوفی ۶۹۴) در القِری لِقاصِدِ اُمِّ القُری، محمد بن احمد فاسی مکّی (متوفی ۸۳۲) در شِفاءُ الغَرام بِاَخْبارِ الْبَلَدِ الحَرام، و ابراهیم رفعتباشا (متوفی ۱۳۵۳) در مِرْآةُ الْحَرَمَین. اما کاملترین اثر مکتوب درباره نشانههای حرم مکّی، کتابِ مصورِ الحرمُ المکّیُ الشَریف و الاَعْلامُ المُحیطَةُ بِه، تألیف عبدالملک بن عبداللّهبن دهیش در ۱۴۱۵ است.
احکام
در فقه برای حرم مکّی احکام خاصی مقرر شده که گاه خَصائصالحرم نامیده شده و برخی منابع احکامی را که از نوع ممنوعیت است، مَحْظُورتالحرم نامیدهاند [۱۲۸][۱۲۹][۱۳۰][۱۳۱] البته بیشتر فقها این احکام را به طور پراکنده در بخشهایی مانند نماز ، حج ، حدود و کفارات مطرح کردهاند. برخی از مهمترین احکام خاص حرم مکّی عبارتاند از:
۱۰.۱ - عدم جواز سکونت غیرمسلمانان
جایز نبودن سکونت غیر مسلمانان در حرم طبق نظر تمامی فقها، و نیز حرمت ورود آنان به منطقه حرم به نظر همه فقها به جز ابوحنیفه . [۱۳۲][۱۳۳]
۱۰.۲ - وجوب احرام بستن
وجوب احرام بستن برای مسلمانانی که در هر موقع از سال قصد ورود به مکه را دارند در یکی از میقاتها ، مگر برای کسانی که بهطور مکرر به این منطقه تردد دارند، مانند رانندگان. شافعیان احرام را مستحب دانستهاند. [۱۳۴][۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷]
۱۰.۳ - حرمت کشتن حیوانات
حرمت کشتن حیوانات، به جز حیوانات اهلی (مانند شتر و گاو و گوسفند ) و جانوران آزار رساننده (مانند عقرب و مار و افعی) در منطقه حرم. [۱۳۸][۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] ممنوع بودن شکار جانوران زمینی یا راهنمایی شکارچیان و آسیب رساندن به گیاهان در محدوده حرم، به استناد آیات [۱۴۲] و احادیث [۱۴۳]شکار حیوانات وحشىِ غیر دریایىِ حرم حرام و موجب ضمان است. [۱۴۴] [۱۴۵] شکارچى محل ضامن قیمت آن است و شکارچى محرم علاوه بر ضمان قیمت، کفاره آن (قربانی کردن) را باید بدهد و در صورت نداشتن کفاره، ضامن دو برابر قیمت آن است. [۱۴۶] آیا صید حیوانى که مىخواهد وارد حرم شود در بیرون حرم بر محل جایز است یا حرام؟ مسئله اختلافى است. متأخران و برخى قدما آن را مکروه دانستهاند. [۱۴۷] بنابر مشهور، خوردن حیوان وحشىِ ذبح شده توسط محرم- خواه در حرم یا بیرون حرم- بر محرم و محل حرام است. [۱۴۸] همچنین است حکم حیوانى که محل آن را در حرم ذبح کرده است. [۱۴۹]
۱۰.۴ - حکم قطع گیاه حرم
قطع گیاهان و درختان حرم، جز درختان میوه، خرما، اذخر و آنچه در ملک شخصى روییده حرام است. البته اگر گیاه و درخت قبل از ساختن خانه وجود داشته، کندن و قطع آن جایز نیست. برخى در ثبوت حکم یاد شده براى سایر املاک جز خانه اشکال کردهاند. در جواز قطع گیاهان و درختان خشکیده اختلاف است. [۱۵۰] در قطع درختان کفاره نیز ثابت است. کفاره قطع درختان حرم بنابر قول مشهور- بلکه بر آن ادعاى اجماع شده- در درخت بزرگ یک گاو و در درخت کوچک یک گوسفند و در قطع بعض آن، قیمت درخت است. دیگر اقوال در مسئله عبارت است از: عدم لزوم کفاره مطلقا، ثبوت یک گاو به جهت کفاره مطلقا و ثبوت قیمت درخت مطلقا. [۱۵۱] چرانیدن شتر و مانند آن در حرم براى محرم و محل جایز است. [۱۵۲]
۱۰.۵ - حرمت خوردن گوشت حیوانی که نا مشروع شکار شده و جنگ
حرمتِ خوردن گوشت حیوانی که بهگونهای نامشروع در محدوده حرم شکار شده است. [۱۵۳][۱۵۴] ) حرمتِ جنگ و خونریزی در منطقه حرم [۱۵۵][۱۵۶] و نیز ممنوع بودن حمل اسلحه به نظر برخی فقها. [۱۵۷][۱۵۸] هنگام فتح مکه (سال هشتم هجرت)، خداوند به پیامبراکرم تنها برای ساعتی اجازه نبرد داد. طبق احادیث و نیز گزارشهای تاریخی، تصمیم قطعی امام حسین علیهالسلام برای خروج از مکه و حرکت به سوی کوفه ، در روز هشتم ذیحجه ــکه آغاز موسم حج است ــ پیشگیری از ریخته شدن خون ایشان در منطقه حرم و شکستن حریم آن به دست مأموران خلیفه اموی بود، که دستور داشتند در یک غائله و با استفاده از ازدحام حاجیان امام را به قتل برسانند. [۱۵۹] [۱۶۰][۱۶۱] [۱۶۲] [۱۶۳][۱۶۴]
۱۰.۶ - ممنوع بودن خارج کردن سنگ و ریگ و برداشتن اشیای گمشده
ممنوع بودن خارج کردن ریگ و سنگ از محدوده حرم به نظر برخی فقهای شیعه و اهل سنّت [۱۶۵] [۱۶۶] بیشتر شافعیان وارد کردن سنگ و خاک را از منطقه حِلّ به حرم نیز مکروه شمردهاند. [۱۶۷]حرمت یا کراهت برداشتن اشیای گمشده در محدوده حرم. [۱۶۸][۱۶۹][۱۷۰]
۱۰.۷ - ممنوع بودن اجرای حد و قصاص
ممنوعیت اجرای حد و قصاص در مورد کسی که در خارج از حرم مرتکب جنایت شده و به حرم پناه آورده است [۱۷۱] و اِعمال برخی محدودیتها درباره او به نظر فقهای برخی مذاهب اسلامی ، از جمله غذا ندادن به وی و خودداری از معامله با او، به منظور وادار کردنش به خروج از حرم و اجرای حد الهی در خارج از حرم. به نظر حنفیان و فقهای شیعه ، جنایتکار در حرم، به سبب شکستن حرمت آن، از این مصونیت برخوردار نیست. [۱۷۲][۱۷۳][۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶]
۱۰.۸ - طلب دین
در اینکه براى طلبکار جایز است از بدهکارى که در بیرون حرم مالى را از او قرض کرده، آن را در حرم مطالبه کند یا نه، اختلاف است. [۱۷۷] برخى گفتهاند: اگر مدیون براى فراراز پرداخت بدهى به حرم پناه آورده، طلبکار حق مطالبه در حرم ندارد. [۱۷۸]
۱۰.۹ - افزایش دیه و حرمت دفن مشرکان
افزایش دیه در قتل عمد یا غیرعمد که در حرم صورت گرفته باشد، به میزان یک سومِ دیه کامل [۱۷۹][۱۸۰] [۱۸۱] [۱۸۲]حرمت دفن مشرکان در منطقه حرم. شافعیان خارج کردن جسد مشرک را از حرم نیز لازم دانستهاند. [۱۸۳][۱۸۴][۱۸۵]
۱۰.۱۰ - حرمت خرید و فروش یا اجاره خانهها
حرمت خرید و فروش یا اجاره خانههای حرم مکّی بهطور کلی یا در موسم حج ، به نظر برخی فقها، به استناد آیه ۲۵ سوره حج و احادیث . [۱۸۶][۱۸۷][۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰] بیشتر فقها، با استناد به احادیث، ارتکاب برخی محرّماتِ حرم را موجب پرداختن کفاره دانستهاند، هرچند درباره میزان آن اختلافنظر وجود دارد. [۱۹۱] [۱۹۲] [۱۹۳] [۱۹۴] [۱۹۵] [۱۹۶] [۱۹۷] شماری از فقهای اهل سنّت تنها به حرمتِ تکلیفی قائل شده و ثبوت کفاره را نپذیرفتهاند. [۱۹۸] [۱۹۹] [۲۰۰] علاوه بر ممنوعیتهای شرعی که بر حضور در حرم مترتب است، ممنوعیتها و الزاماتی نیز برای کسانی که برای حج یا عمره احرام میبندند، مقرر شده است. بر پایه احادیث، به سبب قداست ویژه حرم مکّی، کیفر گناهان و پاداش کارهای نیک در آن مضاعف است. حتی نیت انجام دادن گناه در حرم موجب مؤاخذه الهی است. در مقابل، بر انجام دادن برخی کارهای خیر و عبادات (مانند تلاوت قرآن، نماز خواندن و روزه گرفتن) در منطقه حرم تأکید شده و بنابر حدیثی، ثواب آن صد هزار برابر اماکن دیگر است. [۲۰۱][۲۰۲][۲۰۳] فقها، به استناد احادیث، ورود به حرم با پای پیاده و بدون کفش، غسل کردن و وضو گرفتن پیش از ورود به حرم و پس از خروج از حرم، خوشبو ساختن دهان و خواندن دعاهای خاص را مستحب دانستهاند [۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] [۲۰۷] دفن مردگان در حرم نیز مستحب به شمار رفته است. [۲۰۸] به نظر بیشتر فقهای امامی و مالکی و حنفی ، سکونت و مجاورت در مکه، به سبب ضعف ایمان مردم و قصور آنها در بهجا آوردن احکام حرم، کراهت دارد. شافعیان و حنبلیان مجاورت را برای کسی که احتمال ارتکاب کارهای ممنوع در مورد او نمیرود، مستحب دانستهاند. [۲۰۹] [۲۱۰] [۲۱۱][۲۱۲] این اَعمال از جمله کارهای مکروه در حرم مکّی است: طلب کردن بدهی از مدیون، مگر آنکه مدیون بودن در داخل حرم واقع شده باشد؛ درخواست کردن چیزی از مردم در حرم؛ خواندن شعر ؛ و ضرب و شتم خدمتکار. [۲۱۳][۲۱۴][۲۱۵] [۲۱۶] [۲۱۷]
حرم نبوی
این مکان، حرم مهم دیگری است که بر پایه احادیث و فتاوای فقهی، آداب و احکام خاصی دارد. بنابر حدیثی، پیامبراکرم شفاعت اهل مدینه را در روز قیامت برعهده گرفته است. [۲۱۸][۲۱۹] حنفیان به وجود حرم برای مدینه ، به گونهای که احکام خاصی داشته باشد، قائل نیستند. [۲۲۰][۲۲۱]
۱۱.۱ - دیدگاه فقهای شیعه
برخی فقهای معاصر شیعه نیز در حرم بودن مدینه، به گونهای که در مورد مکه تعریف شده است، تردید دارند و این حدیث مشهور پیامبر اکرم را که حرم مدینه به شخص ایشان و حرم مکه به حضرت ابراهیم منتسب است، [۲۲۲][۲۲۳] به معنای لزوم حفظ حرمت نسبی این شهر یا حرمت مرقد مطهر آن حضرت تفسیر کردهاند. این فقها، برای احتیاط، برخی احکامِ حرم را برای مدینه قائل شدهاند [۲۲۴] [۲۲۵]
۱۱.۲ - از نظر فقهای اهل سنت
برخی مالکیان و شافعیان، از جمله مالک بن انس ، با استناد به احادیث مذکور و نیز از آنرو که مدینه موطن مهاجران و محل استقرار صحابیان بوده است، حرم نبوی را از حرم مکّی برتر شمردهاند، [۲۲۶] ولی بیشتر فقها، جز مرقد حضرت رسول که برترین بقعه عالم معرفی شده است، حرم مکّی را برتر شمردهاند.[۲۲۷][۲۲۸][۲۲۹]
۱۱.۳ - حدود
در برخی احادیث، حدود حرم نبوی به اندازه یک بَرید از هر چهار طرف معرفی شده است. [۲۳۰][۲۳۱][۲۳۲] طبق حدیثی دیگر ــکه هم شیعه و هم اهل سنّت نقل کردهاند ــ حرم نبوی میان دو زمینِ پوشیده از سنگ سیاه (ما بَینَ لابَتَیها)، در مشرق و مغرب مدینه، قرار دارد. [۲۳۳][۲۳۴][۲۳۵] فقهای شیعه حدود حرم نبوی را طبق احادیث، از کوه عَیر (یا عایر) تا کوه وَعیر دانستهاند [۲۳۶][۲۳۷][۲۳۸] [۲۳۹] ، اما برخی از فقهای اهل سنّت، به استنادِ احادیثی دیگر، مرز این حرم را از کوه عیر تا کوه ثور، که دوازده میل میشود، معرفی کردهاند. آنان عیر را در میقات و ثور را در پشت کوه اُحد دانستهاند. [۲۴۰][۲۴۱][۲۴۲] برخی دیگر، با توجه به وجود کوه ثور در مکه، به توجیه احادیث مذکور پرداخته و از جمله احتمال دادهاند که راویان به اشتباه به جای اُحد، ثور را ذکر کردهاند یا نام پیشین احد، ثور بوده است. [۲۴۳][۲۴۴]همچنین ممکن است مراد پیامبر اکرم فاصلهای معادل فاصله دو کوه عیر و ثور در مکه بوده یا خود حضرت مجازآ دو کوه موجود در مدینه را عیر و ثور نامیده است. [۲۴۵] =
احکام
مهمترین آداب و احکام حرم نبوی عبارتاند از: استحباب ورود با غسل به حرم نبوی؛ استحباب مجاورت در مدینه ؛ استحباب روزه گرفتن در برخی ایام هفته ؛ حرمت آسیب رساندن به گیاهان و قطع درختان ، بهویژه نهال درختان، مگر برای تغذیه چهارپایان؛ و حرمت شکار کردن حیوانات. [۲۴۶][۲۴۷][۲۴۸][۲۴۹][۲۵۰] [۲۵۱] برخی فقهای متقدم اهل سنّت برای ارتکاب پارهای از محرّمات حرم نبوی مجازات ذکر کردهاند. [۲۵۲][۲۵۳] برخى دیگر بین قطع درختان و شکار تفصیل داده، در اوّل قائل به حرمت و در دوم قائل به کراهت شدهاند. [۲۵۴] [۲۵۵] بنابر تصریح بعضى، در حکم یاد شده، تفاوتى بین گیاهان و درختان نیست. هرچند ظاهر کلمات برخى اختصاص حکم به درختان است.[۲۵۶] [۲۵۷] [۲۵۸] [۲۵۹] البته آنچه در حرم مکه استثنا شده درحرم مدینه نیز مستثنا است. [۲۶۰] بنابر قول به حرمت، در صورت ارتکاب، کفاره ثابت نیست، هرچند گناه کرده است. [۲۶۱] لیکن خوردن شکار حرام است. [۲۶۲] براى دخول حرم مدینه احرام بستن واجب نیست. [۲۶۳] هرچند غسل کردن مستحب است. [۲۶۴]
حرم امام حسین
حرم امام حسین علیهالسلام [۲۶۵] نزد شیعیان بسیار مقدّس است. فقها درباره محدوده این حرم ــ که دارای احکام فقهی خاصی نیز هست ـ آرای گوناگونی دارند، از جمله محدوده مدفن آن حضرت و خاندان و یاران او جز حضرت عباس علیهالسلام [۲۶۶] [۲۶۷] تمام شهر کربلا ، [۲۶۸] و روضه مقدّس امام حسین [۲۶۹][۲۷۰][۲۷۱][۲۷۲][۲۷۳][۲۷۴] را جزو این محدوده دانستهاند. در حدیثی منقول از حضرت علی علیهالسلام، کوفه حرم او خوانده شده است. [۲۷۵][۲۷۶][۲۷۷]
اقوال در جواز اتمام نماز در چهار حرم
از احکام اختصاصی حرم مکّی، حرم نبوی، مسجد کوفه و حائر حسینی به نظر مشهور فقهای شیعه، جواز و حتی استحبابِ خواندن نماز به صورت کامل (اِتمام) برای مسافر است، هرچند که خواندن نماز شکسته (قَصر) نیز برای او جایز است [۲۷۸] [۲۷۹] [۲۸۰][۲۸۱] فقها این اقوال را حاصل جمع احادیثی میدانند که بر تخییر میان قصر و اتمام در مکانهای چهارگانه دلالت دارند و احادیثی که دالّ بر مطلوب بودن اتمام نمازند. [۲۸۲][۲۸۳] در احادیث مذکور، تعبیراتی مانند «حرمین شریفین»، «مکه و مدینه» و «مسجدَین» آمده است [۲۸۴] و از اینرو، برخی فقها تنها در خود مسجدالحرام و مسجدالنبی حکم مذکور را جاری میدانند، نه در تمام قلمرو حرم مکّی و حرم نبوی [۲۸۵] [۲۸۶] [۲۸۷][۲۸۸] ابن بابویه [۲۸۹] به وجوب قصر در این اماکن قائل شده و آنها را واجد هیچ امتیازی ندانسته است. ظاهرآ این نظر مستند به ادله عامِ وجوب قصر نماز برای مسافر و نیز احادیثی است که در اماکن چهارگانه نماز قصر را واجب شمرده است، [۲۹۰] ولی سایر فقها با حمل این احادیث بر تقیه [۲۹۱][۲۹۲][۲۹۳][۲۹۴][۲۹۵] و با استناد بر ادله دیگر این نظر را نپذیرفتهاند. [۲۹۶][۲۹۷][۲۹۸][۲۹۹] شماری از فقها نیز، از باب احتیاط، به شکسته خواندن نماز در این چهار حرم نظر دادهاند. [۳۰۰][۳۰۱][۳۰۲][۳۰۳] برخی فقهای متقدم، از جمله ابن جنید اسکافی [۳۰۴] و علمالهدی، [۳۰۵] به وجوب خواندن نماز تمام برای مسافر در این چهار مکان و حتی حرم همه امامان شیعه علیهمالسلام نظر دادهاند. [۳۰۶][۳۰۷][۳۰۸] ابن ادریس حلّی ، [۳۰۹] علاوه بر حرم مکه و مدینه، تنها در حائر حسینی قائل به شمول این حکم شده است. فقهای شیعه این بحث را نیز مطرح کردهاند که آیا حکم تخییری مذکور تنها مسجد کوفه و حائر حسینی را دربرمیگیرد یا شامل تمام شهر کوفه و کربلا میشود. [۳۱۰][۳۱۱][۳۱۲] حنفیان ــکه مانند فقهای امامی به وجوب شکسته خواندن نماز به هنگام مسافرت قائلاندــ خواندن نماز کامل را در حرم مکّی پیروی از پیامبر اکرم شمرده و بهسبب مضاعف بودن پاداش کارها در حرم، آن را بهتر از خواندن نماز شکسته دانستهاند. [۳۱۳][۳۱۴] احکام و آداب دیگری نیز در منابع فقهی شیعه برای این حرمها و حرم امامان شیعه (مشاهد مشرّفه) ذکر شده است، مانند حرمت ورود جُنُب و حائض به این مکانها، [۳۱۵][۳۱۶] حرمت نجس کردن آنها و وجوب رفع نجاست از آنها، [۳۱۷] استحباب غسل پیش از ورود به این اماکن، مکروه بودن انتقال مردگان برای دفن به سرزمین دیگر، مگر به این مکانها، [۳۱۸][۳۱۹] و ممنوع بودن اجرای حد و قصاص در این حرمها میباشد. [۳۲۰][۳۲۱]
منابع
(۱) قرآن. (۲) آقابزرگ طهرانی،الذریعه. (۳) ابن اثیر، النهایة فی غریبالحدیث والاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش. (۴) ابن ادریس حلّی، کتاب السرائرالحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱. (۵) ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۴۰۴. (۶) ابن بابویه، المقنع، قم ۱۴۱۵. (۷) ابن جنید اسکافی، مجموعة فتاوی ابنالجنید، تألیف علی پناه اشتهاردی، قم ۱۴۱۶. (۸) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۹) ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییزالصحابة، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۱۰) ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، استانبول ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۱۱) ابن رشد، بدایةالمجتهد و نهایة المقتصد، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۱۲) ابن سعید، الجامعللشرائع، قم ۱۴۰۵. (۱۳) ابن ظهیره، الجامعاللطیف فی فضل مکة و اهلها و بناءالبیت الشریف، مکه ۱۳۹۲/۱۹۷۲. (۱۴) ابن عابدین، ردّالمحتار علی الدرّالمختار، چاپ سنگی مصر ۱۲۷۱ـ۱۲۷۲، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۱۵) ابن فهد، اتحاف الوری باخبار امالقری، چاپ فهیم محمد شلتوت، مکه (۱۹۸۳ـ ۱۹۸۴). (۱۶) ابن قدامه، المغنی، بیروت: دارالکتاب العربی، (بیتا). (۱۷) ابن منظور،لسان العرب. (۱۸) ابن هشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، (بیروت) : دارابن کثیر، (بیتا). (۱۹) محمد بن عبداللّه ازرقی، اخبار مکة و ما جاء فیها منالآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم ۱۳۶۹ش. (۲۰) احمد بن محمد اسدی مکی، اخبار الکرام باخبار المسجد الحرام، چاپ حافظ غلام مصطفی، بنارس ۱۳۹۶/۱۹۷۶. (۲۱) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترةالطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ش. (۲۲) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۲۳) مرتضی بروجردی، مستندالعروة الوثقی، تقریرات درس آیتاللّه خویی، ج ۸، (قم) ۱۳۶۷ش. (۲۴) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج ۲، در حاجیخلیفه، ج ۶. (۲۵) محمدتقی بهجت، جامعالمسائل، قم ۱۳۷۸ش. (۲۶) منصور بن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷. (۲۷) عبدالرحمان جبرتی، تاریخ عجائب الآثار فی التراجم و الاخبار، بیروت: دارالجیل، (بیتا). (۲۸) احمد بن علی جصاص، احکامالقرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۴. (۲۹) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بیتا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش. (۳۰) حرّعاملی، وسائل الشیعه. (۳۱) اسماعیل حسینی مرعشی، اِجماعیات فقهالشیعة و اَحْوَطُ الاَقوال من احکام الشریعة، ج ۱، (قم) ۱۴۱۹. (۳۲) محمد بن محمد حَطّاب، مواهبالجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵. (۳۳) محسن حکیم، دلیل الناسک، چاپ محمد قاضی طباطبایی، (بیجا) : مؤسسةالمنار، (بیتا). (۳۴) محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، چاپ افست قم ۱۴۰۴. (۳۵) محمد بن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظالمنهاج، مع تعلیقات جوبلیبن ابراهیم شافعی، بیروت: دارالفکر، (بیتا). (۳۶) رضاخلخالی، معتمد العروة الوثقی، محاضرات آیتاللّه خویی، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰. (۳۷) خلیل بن احمد، کتابالعین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵. (۳۸) ابوالقاسم خویی، مبانی تکملةالمنهاج، قم ۱۳۹۶. (۳۹) محمد بن احمد دسوقی، حاشیة الدسوقی علی الشرحالکبیر، (بیروت) : داراحیاء الکتب العربیة، (بیتا). (۴۰) ابراهیم رفعتباشا، مرآةالحرمین، او، الرحلات الحجازیة و الحج و مشاعره الدینیة، بیروت: دارالمعرفة، (بیتا). (۴۱) محمدصادق روحانی، فقهالصادق، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴. (۴۲) محمد بن محمد زبیدی، تاجالعروس من جواهرالقاموس، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴. (۴۳) وهبه مصطفی زحیلی، الفقهالاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۴۴) محمد بن بهادر زرکشی، اعلامالساجد باحکام المساجد، چاپ ابوالوفا مصطفی مراغی، قاهره ۱۴۱۰/۱۹۸۹. (۴۵) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علومالقرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. (۴۶) سیوطی. (۴۷) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، چاپ محمد زهری نجار، بیروت (بیتا). (۴۸) محمد بن حسین شریف رضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، چاپ محمدرضا آل کاشفالغطاء، بیروت (بیتا)، چاپ افست قم (بیتا). (۴۹) محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقهالامامیة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴. (۵۰) زینالدین بن علی شهیدثانی، الروضةالبهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. (۵۱) طباطبائی، المیزان. (۵۲) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، بیروت ۱۴۰۹. (۵۳) طبرسی،تفسیر مجمع البیان . (۵۴) احمد بن عبداللّه طبری، القری لقاصد امالقری، چاپ مصطفی سقا، بیروت (بیتا). (۵۵) محمد بن جریر طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن. (۵۶) محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت (بیتا). (۵۷) محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ علیاکبر غفاری، تهران ۱۳۷۶ش. (۵۸) محمد بن حسن طوسی، کتاب الخلاف، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۷. (۵۹) محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقهالامامیة، ج ۱ـ۲، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷. (۶۰) محمد بن حسن طوسی، النهایة فی مجردالفقه و الفتاوی، بیروت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰. (۶۱) عبدالملک بن عبداللّهبن دهیش، الحرمالمکی الشریف و الاعلام المحیطة به، مکه ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵. (۶۲) حسن بن یوسف علامه حلّی، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰ـ۱۴۲۲. (۶۳) حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرةالفقهاء، قم ۱۴۱۴ـ. (۶۴) حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلفالشیعة فی احکام الشریعة، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۲۰. (۶۵) علی بن حسین علمالهدی، رسائل الشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، رساله :۳۰ جملالعلم و العمل، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰. (۶۶) محمد بن احمد فاسی، شِفاءالغَرام باخبار البلد الحرام، چاپ ایمن فؤاد سید و مصطفی محمد ذهبی، مکه ۱۹۹۹. (۶۷) محمد بن اسحاق فاکهی، اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه، چاپ عبدالملک بن عبداللّهبن دهیش، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸. (۶۸) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، (بیتا). (۶۹) ابوبکر بن مسعود کاسانی، بدائعالصنائع فی ترتیب الشرائع، چاپ محمد عدنانبن یاسین درویش، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸. (۷۰) جعفر بن خضر کاشفالغطاء، کشفالغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، اصفهان: انتشارات مهدوی، (بیتا). (۷۱) محمدطاهر کردی، التاریخالقویم لمکة و بیتاللّه الکریم، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰. (۷۲) عبدالحسین کلیدار، بغیةالنبلاء فی تاریخ کربلاء، چاپ عادل کلیدار، بغداد ۱۹۶۶. (۷۳) کلینی، اصول الکافی. (۷۴) محمدرضا گلپایگانی، مناسکالحج، قم ۱۴۱۳. (۷۵) علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیة، بغداد ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹. (۷۶) مجلسی، بحار الانوار. (۷۷) مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱. (۷۸) فوزیه حسین مطر، تاریخ عمارةالحرم المکی الشریف الی نهایة العصر العباسی الاول، جده ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۷۹) محمد بن محمدمفید، المُقْنِعَة، قم ۱۴۱۰. (۸۰) احمد بن محمد مقدس اردبیلی، زبدةالبیان فی احکام القرآن، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران (بیتا). (۸۱) احمد بن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشادالاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج ۳، قم ۱۳۶۲ش. (۸۲) محمد بن احمد منهاجی اسیوطی، جواهرالعقود و معین القضاة و المُوَقِعین و الشهود، چاپ مسعد عبدالحمید محمد سعدنی، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶. (۸۳) محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۰. (۸۴) ابوالقاسمبن محمدحسن میرزای قمی، جامعالشتات، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ش. (۸۵) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱. (۸۶) احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، قم، ج ۲، ۱۴۱۵، ج ۸، ۱۴۱۶، ج ۱۳، ۱۴۱۷. (۸۷) یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، بیروت: دارالفکر، (بیتا). (۸۸) علی بن ابوبکر هیثمی، کشفالاستار عن زوائد البزار علیالکتب الستة، ج ۲، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴. (۸۹) علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۹۰) یاقوت حموی، معجم البلدان. (۹۱) یعقوبی، تاریخ.
۱۵ - پانویس