چالشهای فراروی تقریب (مقاله): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''چالشهای فراروی تقریب''' عنوان مقاله ای است از مرحوم آیت الله تسخیری که در شم...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۳
چالشهای فراروی تقریب عنوان مقاله ای است از مرحوم آیت الله تسخیری که در شماره 19 نشریه اندیشه تقریب به چاپ رسیده است و به بیان و بررسی برخی از موانع و مشکلات فراروی تقریب بین مذاهب اسلامی می پردازد.
مقدمه
كوششهاي علما و انديشمندان و مصلحان، گرايشي عمومي به سمت و سوي «تقريب مذاهب اسلامي» و چيرگي زبان گفتوگوي منطقي و ترجيح آن بر هر زبان ديگري را در راستاي همسويي با گرايشهاي اصيل اسلامي و هماهنگ با گرايشهاي جهاني به اين شيوه و گفتوگوي تمدنها و فرهنگ و اديان، ایجاد نموده است. واقعيت اين است كه همة متون اسلامي و مفاهيم و احكام شرعي و اظهارات و سخنان پيشوايان و علما و نيز رفتار آنان در جهت به كارگيري اين شيوه و ايجاد زمينهاي براي تحقق چنين نتايجي است.
ما ضمن به فال نيك گرفتن اين مسئله، به لزوم تعميق و ژرفا بخشيدن آن در اذهان و جانها معتقد هستيم، زيرا آنرا در عين حال گرايشي علمي، رواني و اخلاقي تلقّي ميكنيم كه در پي فراتر رفتن انسان مسلمان از اختلاف نظرهاي خود با ديگران و چشمپوشي از پيامدهاي اين اختلافها و مقتضيات تنوّع در رفتار و دستیابی به مواضعی يگانه در برابر چالشهاي بزرگ فراروي امت و نيز در برابر مسايل داخلي است كه خود از لوازم و ابزارهاي شخصيت يگانه آن است.
اين روند ژرفابخشي، مستلزم كارهايي است كه ميتواند گرايش و تمايل به نزديكي و از آنجا تفاهم و همدلي را به ملكه و اخلاق اجتماعي اصيل و عام تبديل سازد كه با وجود آن هر آن صداي ضد تقريبي و دور ساز را حالتي غير عادي و خروج از جمع و حركتي نامأنوس و مشمئز كننده جلوهگر سازد. اين هدف زماني محقق ميشود كه علما و انديشمندان، اولاً اين ايده را كاملاً درك كنند و با آن خو بگيرند؛ ثانياً تاريخ و پيامدهاي آن را بر روند حركت تاريخي و تمدني امت بررسي و مطالعه نمایند و ثالثاً تودههاي مردم را نسبت به آن و آثاري كه در پي دارد، آگاه سازند و ايده را به اقدام عملي ملموس و روزانهاي تبديل نمايند تا آن ملكه را تحقق بخشد و اخلاق مطلوب را فراگير سازد. و چه بسا اين مسئله نيازمند اجراي طرحهاي اجتماعي مشتركي در عرصههاي مطالعاتي، اجتماعي و غيره باشد. در اين ميان باید دو نكته مهم را در نظر داشت:
الف ـ به كارگيري و بهرهبرداري از انگيزههاي ديني و اجتماعي و حتي سياسي به عنوان مقتضيات حركت به سوي «تقريب» در انديشه و وحدت در عمل و بازيابي حالتهايي كه در آن همكاري و نزديكي ميان علما در مشتركات ـ كه گسترة وسيعي هم دارند ـ صورت گرفته است، چنانكه برخيها را بر آن داشت كه از اختلاف داشتن در مسايل با ديگران، عذرخواهي كنند؛
ب ـ شناخت موانع و دشواريهايي كه فرا روی اين امر قرار ميگيرد. نكته نخست به رغم اهميتي كه دارد چندان مورد توجه ما نيست و البته ميتوان از شيوههاي متنوع قرآني در دستیابی به وحدت با ياري گرفتن از فراخوان مستقيم و تأکید بر برخوردهاي عقلاني و گفتوگوي منطقي با ديگران و يادآوري وحدت دشمنان ـ به رغم تناقضها و تضادهايي كه با هم دارند ـ در جبهة رويارويي با امت اسلامي و نيز نتايج مثبت وحدت و پيامدهاي منفي تفرقه و پراكندگي و امثال آن ياري گرفت. ولي آنچه مورد توجه ماست، نكته دوم، يعني شناخت موانع و مشكلات موجود بر سر راه اين تقريب و همسويي است، هرچند در اینجا نمیتوان به طور مفصل و گسترده به اين موضوع پرداخت.