۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جنگ جمل''' | '''جنگ جمل''' اولین جنگ داخلی بین [[مسلمانان]] در زمان حکومت [[امام علی]] (علیهالسلام) بود. این جنگ سال ۳۶ هجری قمری بین سپاهیان امام علی (علیهالسلام) و گروهی که پیمانشکن ([[ناکثین]]) خوانده میشدند، به رهبری [[عایشه]] همسر [[پیامبر]] [[خدا]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و [[طلحه]] و [[زبیر]] در نزدیکی شهر [[بصره]] رخ داد. در نهایت جنگ با پیروزی سپاه امام علی (علیهالسلام) به پایان رسید. | ||
پیمانشکنی عدهای از صحابه از جمله طلحه زبیر و عایشه و مخالفت با حکومت امام علی (علیهالسلام) به بهانه خونخواهی قتل [[عثمان]] را از عوامل به وجود آمدن این جنگ شمردهاند. | پیمانشکنی عدهای از صحابه از جمله طلحه زبیر و عایشه و مخالفت با حکومت امام علی (علیهالسلام) به بهانه خونخواهی قتل [[عثمان]] را از عوامل به وجود آمدن این جنگ شمردهاند. | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==پیمانشکنی طلحه و زبیر== | ==پیمانشکنی طلحه و زبیر== | ||
امام علی (علیهالسلام) در ذیحجه | امام علی (علیهالسلام) در ذیحجه ۳۵ در پی اصرار و اتفاقنظر مردم مدینه از [[مهاجران]] و [[انصار]] و بهرغم میل باطنی خود زمام خلافت را به دست گرفت. همه جز عده اندکی که گرایش عثمانی داشتند با حضرت بیعت کردند. عدهای از مخالفان به [[شام]] و [[مکه]] گریختند. | ||
طلحة بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن | طلحة بن عُبَیداللّه و زُبَیر بن عوّام دو تن از سرشناسان صحابه که خود از نامزدهای تصدی حکومت بودند به حضرت [[علی بن ابی طالب|علی]] (علیهالسلام) دست بیعت دادند. | ||
گفته شده است که طلحه نخستین بیعتکننده بود و چون دستش شَل بود، کسی آنرا به فال بد گرفت و گفت که این کار به انجام نخواهد رسید. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۷۴۳۵. </ref> | گفته شده است که طلحه نخستین بیعتکننده بود و چون دستش شَل بود، کسی آنرا به فال بد گرفت و گفت که این کار به انجام نخواهد رسید.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۷۴۳۵. </ref> | ||
طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۸، ص۳۱۲. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۳.</ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۵.</ref> وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی (علیهالسلام) رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دستکم به فرمانروایی ولایات برسند. آن دو از علی (علیهالسلام) خواستند که امارت و حکومت [[بصره]] و [[کوفه]] (یا [[عراق]] و [[یمن]]) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۱۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۸. </ref> | طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۸، ص۳۱۲. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۳.</ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۵.</ref> وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی (علیهالسلام) رسید، انتظار داشتند که با حضرت در خلافت شریک شوند یا دستکم به فرمانروایی ولایات برسند. آن دو از علی (علیهالسلام) خواستند که امارت و حکومت [[بصره]] و [[کوفه]] (یا [[عراق]] و [[یمن]]) را به آنان دهد، ولی امام آنان را شایسته این کار ندانست. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۱۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۸. </ref> | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==همپیمانی طلحه و زبیر با عایشه== | ==همپیمانی طلحه و زبیر با عایشه== | ||
طلحه و زبیر برای پیشبرد مقاصد خود از عایشه که پیش از قتل عثمان برای عمره به [[مکه]] رفته | طلحه و زبیر برای پیشبرد مقاصد خود از عایشه که پیش از قتل عثمان برای عمره به [[مکه]] رفته بود درخواست کردند که به خونخواهی عثمان و انتقام از کشندگان وی که اکنون از یاران نزدیک علی (علیهالسلام) و سرداران او شدهاند، با آنان همراه شود. پس از مدتی سرانجام عایشه خواست آنان را پذیرفت. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۲. </ref><ref>دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ج۱، ص۱۴۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۰. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۲. </ref> | ||
اگرچه طلحه و زبیر به ادعای خونخواهی عثمان از اطاعت امام سرباز زدند و از جمع مسلمانان بیرون رفتند، اما به گفته علی (علیهالسلام) <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۴، ص۳۸۲. </ref> آنان خود قاتلان عثمان بودند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۴۰. </ref> | اگرچه طلحه و زبیر به ادعای خونخواهی عثمان از اطاعت امام سرباز زدند و از جمع مسلمانان بیرون رفتند، اما به گفته علی (علیهالسلام) <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۴، ص۳۸۲. </ref> آنان خود قاتلان عثمان بودند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۴۰. </ref> | ||
آنان ادعا میکردند که [[توبه]] کردهاند و برای جبران گناه خویش میخواهند انتقام خون عثمان را که به ستم کشته شده است بگیرند و کار [[خلافت]] مسلمانان را به شورایی مانند شورای عمر، واگذارند و بین آنان صلح ایجاد کنند. آن دو از عایشه نیز خواستند که این مطالب را به مردم اعلام کند. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۴. </ref><ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۸.</ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۳. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref> | آنان ادعا میکردند که [[توبه]] کردهاند و برای جبران گناه خویش میخواهند انتقام خون عثمان را که به ستم کشته شده است بگیرند و کار [[خلافت]] مسلمانان را به شورایی مانند شورای عمر، واگذارند و بین آنان صلح ایجاد کنند. آن دو از عایشه نیز خواستند که این مطالب را به مردم اعلام کند. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۴. </ref><ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۶۸.</ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۳. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref> | ||
طلحه و زبیر، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]] ندارند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹۴۳۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۵. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۶۲. </ref> امام فرمود که زبیر میپندارد با دستش بیعت کرده است، نه با دلش، پس به بیعت اقرار و به خروج از آن ادعا میکند و باید برای ادعای خود دلیلی درست بیاورد. <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۸، ص۴۶. </ref> | طلحه و زبیر، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]] ندارند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۲۹۴۳۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۳۵. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۶۲. </ref> امام فرمود که زبیر میپندارد با دستش بیعت کرده است، نه با دلش، پس به بیعت اقرار و به خروج از آن ادعا میکند و باید برای ادعای خود دلیلی درست بیاورد. <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه، خطبه ۸، ص۴۶. </ref> | ||
طلحه، که از بنیتَیم و هم طایفه ابوبکر بود، <ref>ابنکلبی، هشام بن محمد، جمهرة النسب، ج۱، ص۷۹۸۰، ج۱. </ref> همچون | طلحه، که از بنیتَیم و هم طایفه ابوبکر بود، <ref>ابنکلبی، هشام بن محمد، جمهرة النسب، ج۱، ص۷۹۸۰، ج۱. </ref> همچون زبیر آرزوی خلافت داشت و هر یک دیگری را به حساب نمیآورد. <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهجالبلاغه،خطبه ۱۴۸، ص۳۱۲. </ref> | ||
==خونخواهی عثمان== | ==خونخواهی عثمان== | ||
عایشه که در زمان قتل عثمان در مکه | عایشه که در زمان قتل عثمان در مکه بود گمان میکرد یا چنین خبر یافته بود، که پس از قتل عثمان، طلحه به خلافت رسیده است، روانه [[مدینه]] گردید، اما هنگامی که در میان راه شنید که مردم با علی (علیهالسلام) بیعت کردهاند، به مکه بازگشت و از اینکه مردم را بر ضد عثمان شورانده بود، اظهار پشیمانی کرد و ندا داد که عثمان به ستم کشته شده است و مردم را به خونخواهی او و مخالفت با امیرمؤمنان و مبارزه با آشوبگران مدینه دعوت نمود و در پاسخ این اعتراض که تو مردم را به کشتن عثمان (در تعبیر عایشه: نَعْثَل) تشویق میکردی، گفت که عثمان توبه کرد و سپس او را کشتند. <ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۱. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۴۸۴۵۰. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۸ ۴۵۹. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۸ ۲۲۹. </ref> | ||
==اتحاد ناکثین== | ==اتحاد ناکثین== | ||
زبیر پسر عمه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امام علی (علیهالسلام) و شوهر خواهر عایشه بود و | زبیر پسر عمه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امام علی (علیهالسلام) و شوهر خواهر عایشه بود و پسرش عبداللّه نقش عمدهای در همراه ساختن عایشه با طلحه و زبیر و برافروختن آتش جنگ ایفا کرد. <ref>ابناثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۲۴۱. </ref><ref>ابناثیر، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۳۰۷. </ref> | ||
عایشه خود از علی (علیهالسلام) کینه داشت <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۳۳۲. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۱۵۰. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۶. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۴۰۹ـ۴۱۲.</ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۴۲۵ـ۴۳۴.</ref> و همین امر نیز در پیوستن او به طلحه و زبیر مؤثر افتاد، بدینترتیب، طلحه و زبیر و دیگر جداییطلبان ــ که میدانستند کارشان بدون عایشه، امّ المؤمنین و همسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، که مورد توجه مردم بود به نتیجه نمیرسدــ با کسب موافقت وی به موفقیتی بزرگ دست یافتند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۰۴۵۱. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۶ـ۲۲۷.</ref> | عایشه خود از علی (علیهالسلام) کینه داشت <ref>امام علی (علیهالسلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۳۳۲. </ref> <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۵۴۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۱۵۰. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۶. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۴۰۹ـ۴۱۲.</ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۴۲۵ـ۴۳۴.</ref> و همین امر نیز در پیوستن او به طلحه و زبیر مؤثر افتاد، بدینترتیب، طلحه و زبیر و دیگر جداییطلبان ــ که میدانستند کارشان بدون عایشه، امّ المؤمنین و همسر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، که مورد توجه مردم بود به نتیجه نمیرسدــ با کسب موافقت وی به موفقیتی بزرگ دست یافتند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۰۴۵۱. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۶ـ۲۲۷.</ref> | ||
عبداللّه بن عامر حَضْرَمی، کارگزار عثمان در مکه، نخستین کسی بود که دعوت عایشه را اجابت کرد و سپس امویانی که پس از قتل عثمان به مکه گریخته بودند (همچون سعید بن عاص، مروان بن حَکَم، عبدالرحمان بن عَتّاب، مُغیرة بن شُعبه و ولید بن عُقبه) با وی همراه شدند. | عبداللّه بن عامر حَضْرَمی، کارگزار عثمان در مکه، نخستین کسی بود که دعوت عایشه را اجابت کرد و سپس امویانی که پس از قتل عثمان به مکه گریخته بودند (همچون سعید بن عاص، مروان بن حَکَم، عبدالرحمان بن عَتّاب، مُغیرة بن شُعبه و ولید بن عُقبه) با وی همراه شدند. | ||
مغیره مردم را به خونخواهی عثمان دعوت میکرد، عبداللّه بن عامر بن کُرَیز و یعلی بن امیه نیز با اموال و شترهای بسیار (بنابر بعضی اخبار، با ششصد شتر و ششصد هزار درهم یا دینار) از یمن به آنان پیوستند و همه در خانه عایشه گرد آمدند؛ | مغیره مردم را به خونخواهی عثمان دعوت میکرد، عبداللّه بن عامر بن کُرَیز و یعلی بن امیه نیز با اموال و شترهای بسیار (بنابر بعضی اخبار، با ششصد شتر و ششصد هزار درهم یا دینار) از یمن به آنان پیوستند و همه در خانه عایشه گرد آمدند؛ بدینگونه همه مخالفان امام و به ویژه کسانی که بیم داشتند امام حقوق مسلمانان را از آنان باز گیرد، به عایشه روی آوردند. | ||
=اتفاقات قبل از جنگ= | =اتفاقات قبل از جنگ= | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==حرکت مخالفین به سوی بصره== | ==حرکت مخالفین به سوی بصره== | ||
مخالفان به پیشنهاد عبداللّه بن عامر توافق کردند که به سوی بصره حرکت کنند (بر خلاف نظر عایشه که میگفت به سوی مدینه بروند)، زیرا توان رویارویی با مردم مدینه را نداشتند، به علاوه، مردم بصره طرفدار طلحه و زبیر بودند و عبداللّه نیز در آنجا یارانی داشت. طلحه و زبیر امیدوار بودند که عایشه بصریان را همچون اهل مکه بر امام علی بشوراند. | |||
آنان لشکریانی مجهز ساختند و منادی اعلام کرد که امّ المؤمنین و طلحه و زبیر به بصره میروند و هرکس خواهان عزت اسلام و جنگ با گناهکاران و خونخواهی عثمان | آنان لشکریانی مجهز ساختند و منادی اعلام کرد که امّ المؤمنین و طلحه و زبیر به بصره میروند و هرکس خواهان عزت اسلام و جنگ با گناهکاران و خونخواهی عثمان است به راه بیفتد. سرانجام سپاهی سه هزار نفری آماده حرکت شد که نهصد تن از آنان از مردم مدینه و مکه بودند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۴۹۴۵۲. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۴. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۳. </ref><ref>مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۲.</ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۲۲۸.</ref> | ||
معاویه نیز که حکومت شام را در اختیار داشت و مدعی خونخواهی عثمان | معاویه نیز که حکومت شام را در اختیار داشت و مدعی خونخواهی عثمان بود نامهای به زبیر نوشت و به دروغ از او خواست که به شام برود تا وی و مردم آنجا با او بیعت کنند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۸۳.</ref> | ||
==موضع همسران پیامبر== | ==موضع همسران پیامبر== | ||
از نظر بزرگان | از نظر بزرگان صحابه خروج عایشه مخالفتی آشکار با آیه ۳۳ سوره احزاب بود که به صراحت از زنان پیامبر میخواهد که در خانههایشان قرار گیرند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۷۷.</ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۶۴۵۷. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۰. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۶۷. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۸۳۴۸۴. </ref> | ||
در میان همسران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) | در میان همسران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حَفْصه درصدد بود از رأی عایشه پیروی و با او همراهی کند اما برادرش عبداللّه بن عمر نگذاشت. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۱. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۴. </ref> امّ سَلَمه مردم را به تقوای الهی و پیروی از علی (علیهالسلام) فراخواند <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref> و کوشید تا عایشه را از همراهی با پیمانشکنان باز دارد وی به عایشه یادآوری کرد که تو تندروترین افراد بر ضد عثمان بودی و سخنان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را درباره ولایت و خلافت علی (علیهالسلام) به او یادآوری نمود اما عایشه با این پاسخ که به قصد اصلاح میان مسلمانان برخواسته است و میخواهد گناه خود را در رفتارش با عثمان جبران کند توصیه او را نپذیرفت. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۴. </ref><ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۴۴۵۵. </ref><ref>مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ج۱، ص۱۲۷. </ref> در پی آن، امّ سلمه در نامهای به علی (علیهالسلام)، اقدام مخالفان را گزارش کرد و پسر خود عمر را نیز به یاری امام فرستاد <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۵۴۵۶. </ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۱۴۵۲. </ref><ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۵۸.</ref> (نوشتهاند امّ فضل، همسر عباس عموی پیغمبر، به امام نامه نوشت. <ref>ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۲، ص۴۵۵۴۵۷. </ref> ابناعثم کوفی هم از نامه امّ سلمه و هم از نامه امّ فضل یاد کرده است و ابنقتیبه دینوری نامهای را به قُثَم بن عباس نسبت داده است.<ref>ابنقتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۹. </ref>) | ||
==موضع امام علی با مخالفان== | ==موضع امام علی با مخالفان== |