اثریه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲ اکتبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ك' به 'ک'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
خط ۱: خط ۱:
فرقه اثريه‏ ظاهرا از شيعيانى هستند كه با [[ابو حنيفه]] و مذهب او كه مبتنى بر قياس است، مخالف اند و براى اين كه مورد آزار و ايذاء [[حنفيه]] و [[اهل سنت]] قرار نگيرند، اسم [[شيطان]] را آورده به جاى ابو حنيفه او را مورد دشنام و اعتراض قرار می دهند.
فرقه اثريه‏ ظاهرا از شيعيانى هستند که با [[ابو حنيفه]] و مذهب او که مبتنى بر قياس است، مخالف اند و براى اين که مورد آزار و ايذاء [[حنفيه]] و [[اهل سنت]] قرار نگيرند، اسم [[شيطان]] را آورده به جاى ابو حنيفه او را مورد دشنام و اعتراض قرار می دهند.


==اعتقادات==
==اعتقادات==
اثریه معتقدند که هر امر شرعی و حکم دینی که مربوط به [[امت اسلامی]]است، به طور کامل در [[قرآن]] بیان و نیز در [[اخبار نبوی]] مبین و معین شده است. پس هر آن چه که در  آیات و [[روایات]] بیان نشده است، نیازی نیست که آن را با قیاس نسبت به حکم دیگر، ثابت کنیم و خود را به وسواس بیندازیم. پس هیچ حاجتی به چنین تکلیف و قیاسی نداریم که ریشه در تفکر شیطانی دارد، زیرا اولین شخصی که قیاس را پایه گذاری کرد، [[ابلیس]] بود که طوق لعنت در گردنش ماند. ابلیس چون خودش از جن بود و از آتش آفریده شده بود و جوهر آتش را نورانی و حقیقت مطلق  و جرم خاك را كثيف و ظلمانى می دانست، مغرورانه می گفت که آتش بهتر از خاك است و موجودی که از آتش آفریده شده است، وظیفه  ندارد که بر خاک سجده  کند. وسواس شیطان و قیاسش بر او گران آمد و سبب اخراجش از نزد خداوند متعال شد و پر و بال ملک بودنش فرو ریخت و مسخ گشته و از آسمانی بودن زمینی شد. خداوند در باره ابلیس انواع امتحانات را انجام داد تا سر انجام درونش را رو کرد بدین جهت که در پی فهم رای خویش بود و از قیاس پیروی می کرد که اگر مطیع امر خداوند بود و فرمانش را اطاعت می کرد، از رحمت خداوند دور نمی شد. و این گونه است که می گوییم قرآن و خبر([[حدیث]]) بر ما کفایت می کند، زیرا در مسایل شرعی قیاس راه ندارد و هر حکمی که با قیاس اثبات شود، باطل خواهد بود. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق  اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 24 باویرایش و اصلاحات گسترده در عبارات
اثریه معتقدند که هر امر شرعی و حکم دینی که مربوط به [[امت اسلامی]]است، به طور کامل در [[قرآن]] بیان و نیز در [[اخبار نبوی]] مبین و معین شده است. پس هر آن چه که در  آیات و [[روایات]] بیان نشده است، نیازی نیست که آن را با قیاس نسبت به حکم دیگر، ثابت کنیم و خود را به وسواس بیندازیم. پس هیچ حاجتی به چنین تکلیف و قیاسی نداریم که ریشه در تفکر شیطانی دارد، زیرا اولین شخصی که قیاس را پایه گذاری کرد، [[ابلیس]] بود که طوق لعنت در گردنش ماند. ابلیس چون خودش از جن بود و از آتش آفریده شده بود و جوهر آتش را نورانی و حقیقت مطلق  و جرم خاک را کثيف و ظلمانى می دانست، مغرورانه می گفت که آتش بهتر از خاک است و موجودی که از آتش آفریده شده است، وظیفه  ندارد که بر خاک سجده  کند. وسواس شیطان و قیاسش بر او گران آمد و سبب اخراجش از نزد خداوند متعال شد و پر و بال ملک بودنش فرو ریخت و مسخ گشته و از آسمانی بودن زمینی شد. خداوند در باره ابلیس انواع امتحانات را انجام داد تا سر انجام درونش را رو کرد بدین جهت که در پی فهم رای خویش بود و از قیاس پیروی می کرد که اگر مطیع امر خداوند بود و فرمانش را اطاعت می کرد، از رحمت خداوند دور نمی شد. و این گونه است که می گوییم قرآن و خبر([[حدیث]]) بر ما کفایت می کند، زیرا در مسایل شرعی قیاس راه ندارد و هر حکمی که با قیاس اثبات شود، باطل خواهد بود. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق  اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 24 باویرایش و اصلاحات گسترده در عبارات
</ref>
</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش