۸۷٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بلخ''' | '''بلخ''' شهر مهم دوره باستان تا سده دوازدهم هجری و ولایت و شهری در شمال افغانستان و یکی از ایالتهای دوره هخامنشی است. | ||
در این مقاله | در این مقاله به تاریخچه شهر بلخ در دوره اسلامی (امویان، عباسیان، سلجوقیان، غزنویان و ...) تا حمله مغول و بعد از آن و آثار تاریخی بلخ و شهر جدید بلخ پرداخته میشود. | ||
=بلخ باستان= | =بلخ باستان= | ||
بلخ شهر مهم دوره باستان تا سده دوازدهم هجری و ولایت و شهری در شمال [[افغانستان]] است. | |||
==بلخ در حکومت هخامنشیان== | ==بلخ در حکومت هخامنشیان== | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==نام بلخ در اوستا و زبان یونانی== | ==نام بلخ در اوستا و زبان یونانی== | ||
این نام در سنگ نبشته داریوش (بیستون) به صورت «باختری ـ | این نام در سنگ نبشته داریوش (بیستون) به صورت «باختری ـ ش» در اوستا به صورت «باخذی» و در یونانی «باکْترا» آمده است. شاید صورت اصلی آن، باخدْری، از نام رودخانهای به همین نام باشد. <ref>J Marquart، A catalogue of the provincial capitals of Eranshahr، ج۱، ص۳۴، ed G Messina، Rome ۱۹۳۱.</ref> | ||
==باکتریان یونانی== | ==باکتریان یونانی== | ||
بلخ پس از فتوحات اسکندر مرکز باکتریان یونانی کوشانیان و هفتالیان شد. این شهر قبل از اسلام یکی از مراکز بوداییان بود و معبد مشهور نوبهار در آن قرار داشت. ظاهراً برمک رئیس این معبد بر امور شهر نظارت سیاسی میکرد. | |||
==وجود آتشکده== | ==وجود آتشکده== | ||
بلخ در سنت زردشتیان نیز اهمیت داشت و تا قبل از اسلام دارای پنج آتشکده بود. این | بلخ در سنت زردشتیان نیز اهمیت داشت و تا قبل از اسلام دارای پنج آتشکده بود. این شهر دست کم از زمان اسکندر با بارویی عظیم حراست میشد. (چگونگی ایجاد بلخ در منابع فارسی و عربی و آگاهی عربها از قدمت این شهر). <ref>Ch Schefer، Chrestomathie Persane، I، Paris ۱۸۸۳، ۵۶-۹۴، ۶۵-۱۰۳.</ref> | ||
=جغرافیای بلخ باستان= | =جغرافیای بلخ باستان= | ||
اهمیت بلخ (باکترای پیشین) | اهمیت بلخ (باکترای پیشین) مدیون موقعیت مکانی آن در تقاطع دو جاده مهم بود؛ یعنی تقاطع جادهای که از غرب به شرق در امتداد بخش سفلای خراسان و کوههای هندوکش از ایران به آسیای مرکزی و چین میرود، و جادهای که از ساحل چپ شاخابههای آمودریا (جیحون) از میان کوهستانهای افغانستان مرکزی به شمال غربی هند منتهی میشود. | ||
رود بلخ (بلخاب) از طریق دره شاخابه خود، دریای صوف، و گذرگاه قره کتل بسهولت به حوضه بامیان و از آنجا به کابل راه مییابد. امتیاز این مسیر آن است که در منتهی الیه غرب جادههای بالای هندوکش قرار دارد و آسانترین و کوتاهترین راه برای مسافرانی است که از غرب میآیند. این مسیر اصلی ترین دلیل پدیدآمدن شهری بزرگ در محلی است که بلخاب به جلگه وارد میشود. | رود بلخ (بلخاب) از طریق دره شاخابه خود، دریای صوف، و گذرگاه قره کتل بسهولت به حوضه بامیان و از آنجا به کابل راه مییابد. امتیاز این مسیر آن است که در منتهی الیه غرب جادههای بالای هندوکش قرار دارد و آسانترین و کوتاهترین راه برای مسافرانی است که از غرب میآیند. این مسیر اصلی ترین دلیل پدیدآمدن شهری بزرگ در محلی است که بلخاب به جلگه وارد میشود. | ||
در داخل این منطقه و در جلگه آبرفتی، در فاصلهای حدود دوازده کیلومتری کوهستان، شهر در محلی (بالاحصار امروزی) که احتمالاً تپهای کوچک نیز در آن قرار داشته و در کنارِ شاخهای قدیمی از بلخاب ساخته شده بود. این تنها یک احتمال است زیرا هنوز حفریات کافی باستان شناسی انجام نگرفته است. به هر حال بر ارتفاع این محل، به سبب انباشته شدن آثار مخروبه بازمانده از ساکنان آن، بتدریج افزوده شده است. | در داخل این منطقه و در جلگه آبرفتی، در فاصلهای حدود دوازده کیلومتری کوهستان، شهر در محلی (بالاحصار امروزی) که احتمالاً تپهای کوچک نیز در آن قرار داشته و در کنارِ شاخهای قدیمی از بلخاب ساخته شده بود. این تنها یک احتمال است زیرا هنوز حفریات کافی باستان شناسی انجام نگرفته است. به هر حال بر ارتفاع این محل، به سبب انباشته شدن آثار مخروبه بازمانده از ساکنان آن، بتدریج افزوده شده است. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==چگونگی فتح== | ==چگونگی فتح== | ||
عبدالله بن عامر در سال ۴۲ قیس بن هیثم را به حکومت خراسان منصوب | عبدالله بن عامر در سال ۴۲ قیس بن هیثم را به حکومت خراسان منصوب کرد و او نیز عبدالرحمان بن سمره را به خراسان و سیستان فرستاد. او بلخ و ظاهراً کابل را تصرف کرد اما اهالی بلخ پیمان صلح با مسلمانان را نقض کردند. در نتیجه در سال ۵۱، ربیع بن زیاد دوباره به بلخ لشکر کشید؛ اما در این سالها مسلمانان نتوانستند کاملاً زمام اختیار را در بلخ به دست آورند. | ||
=بلخ در دوره اموی= | =بلخ در دوره اموی= | ||
در زمان عثمان و | در زمان عثمان و معاویه معبد بزرگ بودایی نوبهار که در ربض (حومه) بلخ واقع بود ویران شد، هر چند تا مدتها مکانی مقدس باقی ماند؛ نیزک ترخان، امیر هفتالی شمالی که در سال ۹۰ در جوزجان و طخارستان سفلی بر ضد حکومت مسلمانان به حاکمیت قتیبه بن مسلم باهلی <ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۶، ص۴۵۴. </ref> شورش کرده بود برای عبادت و طلب رحمت به این معبد رفت؛ و قتیبه ناگزیر شد که برای مقابله با وی لشکر دوازده هزار نفری خود را به بلخ روانه کند. | ||
==ویرانی بلخ== | ==ویرانی بلخ== | ||
کشمکشهای این دوره به ویرانی بلخ منجر | کشمکشهای این دوره به ویرانی بلخ منجر شد ازینرو مسلمانان پادگان نظامی جدیدی در دو فرسخی شهر به نام بَروقان بنا کردند. در سال ۱۰۷ پس از شورشی در میان لشکریان عرب در بروقان اسد بن عبدالله قسری حاکم بلخ آنجا را بازسازی کرد و به عنوان نمایندهاش برای این کار برمک احتمالاً پدر خالد برمکی وزیر عباسی <ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۱، ص۱۴۹۰ـ ۱۴۹۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۹ـ۱۹۰۱.</ref> را به خدمت گرفت. اسد چند سال بعد پایتخت خراسان را موقتاً از مرو به بلخ منتقل کرد و این شهر رونق تازهای گرفت. | ||
==بلخ شهر نظامی== | ==بلخ شهر نظامی== | ||
آخرین حاکم اموی | آخرین حاکم اموی خراسان نصر بن سیار کِنانی بلخ را به صورت مرکز نظامی مهمی درآورد و در آنجا لشکری ده هزار نفری متشکل از قبایل عرب خراسان و احتمالاً نیروهای سوری مستقر کرد. <ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل والملوک، ج۱، ص۱۵۶۶ـ۱۵۶۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۷۹ـ۱۹۰۱.</ref> | ||
==حمله ابومسلم خراسانی به بلخ== | ==حمله ابومسلم خراسانی به بلخ== | ||
هنگام دعوت عباسیان در خراسان به رهبری | هنگام دعوت عباسیان در خراسان به رهبری ابومسلم زیاد بن عبدالله قُشَیری برای حفظ منافع نصر و امویان از بلخ بشدت دفاع کرد. ابومسلم برای مقابله با او و سایر نیروهای وفادارِ حکومتی نایب خود ابوداوود خالد بن ابراهیم بکری را گسیل کرد. در این زمان شهر گاه در اختیار مدافعان اموی و گاه از آن ابوداوود و عثمان بن کرمانی فرماندهان ابومُسلم بود. در سومین نبرد در سال ۱۳۰، شهر به دست شورشیان افتاد <ref>، J Marquart، A catalogue of the provincial capitals of Eranshahr، ed G Messina، Rome ۱۹۳۱.</ref> <ref>J Wellhausen، The Arab kingdom and its fall، Eng tr، Calcutta ۱۹۲۷.</ref> <ref>M A Shaban، The Abbasid revolution، Cambridge ۱۹۷۰، فهرست.</ref> <ref>P Schwarz، Bemerkungen zu den arabischen Nachrichten ber Balkh، ج۱، ص۴۳۴ـ ۴۴۳، in Oriental studies in honour of C E Pavry، London ۱۹۳۳، ۴۳۴-۴۴۳.</ref> | ||
=بلخ در دوره عباسی= | =بلخ در دوره عباسی= | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==بلخ پایگاه مبارزه با شورشیان== | ==بلخ پایگاه مبارزه با شورشیان== | ||
در این دوره بلخ پایگاه علی بن عیسی بن | در این دوره بلخ پایگاه علی بن عیسی بن ماهان فرمانده هارون الرشید در نبرد با رافع بن لیث بن نصر بن سیار بود. | ||
==آسیب بلخ با زلزله== | ==آسیب بلخ با زلزله== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==الحاق بلخ به حکومت شرقی== | ==الحاق بلخ به حکومت شرقی== | ||
دیری نپایید که بلخ به قلمرو وسیع حکومت شرقی که از سوی خلفای عباسی به طاهریان سپرده شده | دیری نپایید که بلخ به قلمرو وسیع حکومت شرقی که از سوی خلفای عباسی به طاهریان سپرده شده بود ضمیمه شد. اما از آنجا که مقر طاهریان شهر نیشابور بود، ظاهراً بلخ به امیران محلی واگذار شده بود. این امیران از خاندان ابوداوود یا بانیجور و به احتمال بسیار ایرانی تبار بودند. | ||
داوود بن عباس بن هاشم بن بانیجور به جانشینی | داوود بن عباس بن هاشم بن بانیجور به جانشینی پدر از ۲۳۳ به بعد حاکم بلخ بود و دهکده و قلعه نوشاد یا نوشار را در نزدیکی بلخ بنا کرد. وی هنگامی که یعقوب لیث، نوشاد را ویران و بلخ را پیش از رفتن به کابل موقتاً تسخیر کرد در آنجا بود. (به نوشته گردیزی، در سال ۲۵۶ <ref>عبدالحی بن ضحاک گردیزی، ج۱، ص۱۱، زین الاخبار، چاپ محمدناظم، برلین ۱۹۲۸.</ref>و به نوشته ابن اثیر در سال ۲۵۷ <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۴۷، بیروت ۱۹۶۵۱۹۶۷. </ref>) داوود به سمرقند قلمرو سامانیان گریخت سپس به بلخ بازگشت و پس از چندی آنجا را دوباره تصرف کرد و در ۲۵۹ در همانجا درگذشت. | ||
==حکومت ابوداوود بر بلخ== | ==حکومت ابوداوود بر بلخ== | ||
ابوداوود محمد بن | ابوداوود محمد بن احمد خویشاوند او از ۲۶۰ حاکم بلخ شد. او در این زمان درگیر کشمکش قدرت میان فرماندهان رقیب برای سلطه بر خراسان شد، چرا که در ۲۵۹ طاهریان مغلوب صفاریان شدند و صفاریان نیشابور را تصرف کردند. لشکری پنج هزار نفری به فرماندهی ابوحفص یعمربن شَرکَب ابوداوود را در بلخ محاصره کرد و دیری نپایید که برادر ابوحفص ابوطلحه منصور به ابوداوود حمله کرد <ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۹۶، بیروت ۱۹۶۵۱۹۶۷. </ref><ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۰۰، بیروت ۱۹۶۵۱۹۶۷. </ref>ابوداوود اندراب و پنجشیر در بدخشان را نیز در اختیار داشت و در آنجا با استفاده از نقره محلی سکه ضرب کرد و تا ۲۸۵ یا ۲۸۶ هنوز حاکم بلخ بود تا اینکه عمرو بن لیث صفاری او و سایر فرمانروایان مستقل محلی خراسان شمالی و ماوراءالنهر را به اطاعت و فرمانبرداری فراخواند. اما نقشههای عمرو برای تسلط بر این مناطق به دلیل شکست در نزدیکی بلخ تباه شد، زیرا اسماعیل سامانی (۲۸۷) بلخ را با خندق و بارو تجهیز کرده بود <ref>عبدالحی بن ضحاک گردیزی، زین الاخبار، ج۱، ص۱۱ـ ۱۹، چاپ محمدناظم، برلین ۱۹۲۸.</ref><ref>Muhammed b Jafar Narshakhl، Tarik-e Bokara The history of Bukhara، ص ۸۷ به بعد، tr R N Frye، Cambridge، Mass ۱۹۵۴.</ref> <ref>J Marquart، A catalogue of the provincial capitals of Eranshahr، ج۱، ص۳۰۱ـ۳۰۲، ed G Messina، Rome ۱۹۳۱.</ref> <ref>W W Barthold، Sochineniya، ج۱، ص۷۷ـ ۷۸، VII: Istoriko-geograf i cheskii § obzor Irana، Moscow ۱۹۷۱، tr S Soucek، Historical- geographical survey of Iran، Princeton ۱۹۸۳.</ref> <ref>۲۲۴ـ۲۲۵، W W Barthold، Sochineniya، VII: Istoriko-geograf i cheskii § obzor Irana، Moscow ۱۹۷۱، tr S Soucek، Historical- geographical survey of Iran، Princeton ۱۹۸۳.</ref> | ||
==رونق بلخ== | ==رونق بلخ== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=جغرافیای بلخ دوره اسلامی= | =جغرافیای بلخ دوره اسلامی= | ||
بلخ از نظر وسعت با مرو و هرات برابر و به نوشته | بلخ از نظر وسعت با مرو و هرات برابر و به نوشته مقدسی با بخارا نیز قابل قیاس بود. | ||
==رودخانه بلخاب== | ==رودخانه بلخاب== | ||
خط ۳۶۳: | خط ۳۶۳: | ||
[[رده: شهرهای اسلامی]] | [[رده: شهرهای اسلامی]] | ||
<references /> |