confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
ابوهریره در روایتی درباره خود چنین میگوید: از اهل صفه بودم و [[روزه]] دار. شب که فرا رسید از درد شکم به قصد قضای حاجت بیرون رفتم و هنگامی که برگشتم غذا تمام شده بود. گفتم حال که غذا تمام شده پیش چه کسی بروم؟ کسی گفت: برو پیش [[عمربن خطاب]] وقتی پیش عمر رفتم که او تسبیح پس از [[نماز]] میگفت وقتی فارغ گشت به او گفتم برایم [[قران]] بخوان در حالیکه چیزی جز غذا نمیخواستم آنگاه چند آیه از [[سوره آل عمران]] را خواند وقتی به خانه رسید مرا کنار در رها کرد و خود به درون رفت ولی دیر کرد با خود گفتم شاید لباسش را سبک میکند بعد فرمان میدهد که برایم غذا بیاورند ولی چیزی ندیدم بعد از معطلی زیاد برخاستم و راه افتادم و به [[رسول خدا(ص)]] برخوردم با او به راه افتادم تا به خانه رسید کنیزکی سیاه را که داشت فرا خواند و فرمود: آن ظرف را بیاور، او نیز ظرفی را که اندک غذایی در آن بود آورد گویا غذای جو بود که پس از خورده شدن اندکی در کنارههای ظرف مانده بود آنقدر از آن خوردم که سیر شوم. <ref>حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیه بیروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفای ۴۳۰</ref> | ابوهریره در روایتی درباره خود چنین میگوید: از اهل صفه بودم و [[روزه]] دار. شب که فرا رسید از درد شکم به قصد قضای حاجت بیرون رفتم و هنگامی که برگشتم غذا تمام شده بود. گفتم حال که غذا تمام شده پیش چه کسی بروم؟ کسی گفت: برو پیش [[عمربن خطاب]] وقتی پیش عمر رفتم که او تسبیح پس از [[نماز]] میگفت وقتی فارغ گشت به او گفتم برایم [[قران]] بخوان در حالیکه چیزی جز غذا نمیخواستم آنگاه چند آیه از [[سوره آل عمران]] را خواند وقتی به خانه رسید مرا کنار در رها کرد و خود به درون رفت ولی دیر کرد با خود گفتم شاید لباسش را سبک میکند بعد فرمان میدهد که برایم غذا بیاورند ولی چیزی ندیدم بعد از معطلی زیاد برخاستم و راه افتادم و به [[رسول خدا(ص)]] برخوردم با او به راه افتادم تا به خانه رسید کنیزکی سیاه را که داشت فرا خواند و فرمود: آن ظرف را بیاور، او نیز ظرفی را که اندک غذایی در آن بود آورد گویا غذای جو بود که پس از خورده شدن اندکی در کنارههای ظرف مانده بود آنقدر از آن خوردم که سیر شوم. <ref>حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیه بیروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفای ۴۳۰</ref> | ||
=کثرت نقل حدیث= | |||
با وجود اینکه ابوهریره دلیل مصاحبت با پیامبر(ص) را گرسنگی بیان کرده است، <ref>حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیه بیروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفای ۴۳۰</ref> اما کثرت روایات او در سه سال از تمامی صحابه بیشتر است. چنانکه خودش میگوید: «هیچیک از اصحاب پیامبر بیشتر از من نقل حدیث نکرده است مگر [[عبدالله بن عمرو بن العاص]] به دلیل اینکه او [[احادیث]] را مینوشت ولی من نمینوشتم.» <ref>اضواء علی السنه المحمدیه ص۲۰۱، محمود ابوریه، داراکتب اسلامی</ref> این در حالیست که تمامی احادیثی که از عبدالله بن عمرو نقل شده است، ۷۲۴ [[حدیث]] آن هم در باب [[دعا]] میباشد. [[بخاری]] هفت حدیث و [[مسلم]] ۲۱ حدیث از [[عبدالله بن عمرو]] نقل کرده است در حالیکه روایات منقوله از ابوهریره در مسانید و صحاح ۵۳۷۴ حدیث میباشد. در زیر به تعداد روایات نقل شده از برخی از صحابه بزرگ پیامبر اشاره میشود که با بررسی مشخص میشود، تعداد روایات ابوهریه از جمع روایات این اشخاص بیشتر است: | |||
# ابوبکر، ۱۴۲ حدیث <ref>تاریخ الخلفاء ص۸۱، جلال الدین سیوطی، دارالفکر بیروت، ط ۱۴۲۱ ه</ref> | |||
# عمر ۵۳۷ حدیث. <ref>تاریخ الخلفاء، ص۱۰۲</ref> | |||
# عثمان ۱۴۶ روایت <ref>تاریخ الخلفاء، ص۱۳۹</ref> | |||
# علی بن ابی طالب(ع) ۵۸۶ حدیث <ref>تاریخ الخلفاء، ص۱۵۷</ref> | |||
# عایشه و انس غلام آن حضرت بیش از ۲۳۰۰ حدیث <ref> نظره عابره الی صحاح السته، عبدالصمد شاکر</ref> | |||
# | |||
=پانویس= | =پانویس= |