۸۷٬۹۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
|- | |- | ||
|اصحاب کهف در [[قرآن]] | |اصحاب کهف در [[قرآن]] | ||
| سوره کهف • آیات ۸ تا ۲۶ | |سوره کهف • آیات ۸ تا ۲۶ | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''اَصْحابِ کَهْف''' | '''اَصْحابِ کَهْف''' در [[قصص قرآنى]] عنوان گروهى از مؤمنان است که از ستم پادشاهى [[مشرک]] به غاری پناه بردند و سالیانى دراز به خوابى عمیق فرورفتند. بر پایه ی [[روایات]] نام این پادشاه مشرک[[دقیانوس]] و محل واقعه اِفِسوس دانسته شده است. داستان این گروه در اوایل [[سورة مکى کهف|سوره مکى کهف]] مسطور است که در آن سخن از یکتاپرستانى است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران [[بتپرست]] برهند. | ||
خوابى که آنان را در غار در | خوابى که آنان را در غار در رُبود به فرمان پروردگار سالیانى به طول انجامید و در این مدت چنان هیبتى داشتند که کس را یارای نزدیک شدن به آنان نبود و نگرنده آنان را بیدار مىپنداشت. این خفتگان سالیانى چند (بر پایة آیات قرآنى: 309 سال) را در همان حال گذراندند و چون به خواست الهى از خواب برخاستند چنان گمان بردند که تنها روزی یا کمى بیشتر از روز در خواب بودهاند. | ||
=معنای لغوی اصحاب کهف= | =معنای لغوی اصحاب کهف= | ||
<big>اصحاب</big> جمع <big>صاحب</big> (اسم فاعل) از ماده «صـحـب» و معناى مصدرى آن همراهى کردن است و صاحب کسى | <big>اصحاب</big> جمع <big>صاحب</big> (اسم فاعل) از ماده «صـحـب» و معناى مصدرى آن همراهى کردن است و صاحب کسى یا چیزى است که ملازم و همراه کس یا چیز دیگر باشد.<ref>المصباح، ج 2، ص 333؛ مفردات، ص 475، «صحب»</ref> این ملازمت و همراهى باید عرفاً فراوان باشد. <ref>مفردات، ص 475، «صحب»</ref> | ||
<big>کهف</big> به معناى شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخى لغت دانان <ref>لسان العرب، ج 12، ص 176</ref> <big>کهف</big> را بزرگتر از <big>غار</big> دانستهاند. اصحاب کهف به معناى <big> | <big>کهف</big> به معناى شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخى لغت دانان <ref>لسان العرب، ج 12، ص 176</ref> <big>کهف</big> را بزرگتر از <big>غار</big> دانستهاند. اصحاب کهف به معناى <big>یاران و ملازمان غار</big> است. | ||
=موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف= | =موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف= | ||
[[خداوند]] ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب | [[خداوند]] ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب کهف می فرماید: | ||
«وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ | «وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ»؛ و (اگر در آنجا بودى) خورشید را مى دیدى که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل مى گردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در محل وسیعى از آن (غار) قرار داشتند؛ این از آیات خداست. <ref>سوره کهف:آیات 18/ 17</ref> | ||
=محل غار اصحاب کهف = | =محل غار اصحاب کهف= | ||
1. [[غار افسوس]] در فاصله ى 73 | 1. [[غار افسوس]] در فاصله ى 73 کیلومترى شهر [[ازمير|ازمیر]] [[ترکيه|ترکیه]] در 1 کیلومترى روستاى ایاصولوک در کوه ینامیرداغ قرار دارد; ولى این غار با وجود شهرتى که دارد با مشخصات [[قرآنى]] منطبق نیست; چون [[قرآن]] مى فرماید: وقتى خورشید طلوع مى کرد در جهت راست غار و هنگام غروب در جهت چپ غار بود; بنابراین باید در غار رو به جنوب باشد در حالى که در این غار رو به شمال شرقى است. | ||
2. [[غار رجيب]] در 8 | 2. [[غار رجيب|غار رجیب]] در 8 کیلومترى شهر [[عمان]] (پایتخت [[اردن]]) در روستاى رجیب واقع در [[کوه محفورا]]; غارى به وسعت 3 × 5/2 متر; در غار رو به جنوب است. | ||
داخل غار تعدادى قبر به سبک | داخل غار تعدادى قبر به سبک یونانى است. (گویا هفت یا هشت قبر است.) بر دیواره هاى غار نقش ها و خط هاى یونانى قدیم به چشم مى خورد که قابل خواندن نیست; تصویر یک سگ هم دیده مى شود. بالاى غار آثار یک [[صومعه]] مشاهده مى شود که به ضمیمه ى آثار دیگر در زمان جوستینوس اول (418 ـ 427 م) بنا شده که پس از استیلاى [[مسلمانان]] به مسجد تبدیل شده است. این [[مسجد]] داراى [[محراب]]، مأذنه و [[وضوخانه]] است. | ||
تمام مشخصات که در قرآن براى غار ذکر شده است با غار | تمام مشخصات که در قرآن براى غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. | ||
افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخى [[روايات|روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمّان]] قرار دارد که بعضى از آن ها را [[ياقوت|یاقوت]] در [[معجم البلدان]] آورده است. او مى نویسد: «رقیم اسم روستایى در نزدیکى عمّان است و قصر [[يزيد بين عبدالملک|یزید بین عبدالملک]] در آن قرار دارد.» | |||
عمان در شهر [[فيلادلفيا|فیلادلفیا]] بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادى تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلاى روم قرار داشته است. | |||
3. غارى در [[کوه قاسيون|کوه قاسیون]] ـ نزدیکى صالحیه [[دمشق]] ـ است که به اصحاب کهف نسبت داده مى شود. | |||
4. غارى در شهر تبرى [[فلسطين|فلسطین]] به اصحاب کهف نسبت داده مى شود. | |||
5. در شبه جزیره اسکاندیناوى ـ در اروپاى شمالى ـ آثار هفت جثه که شبیه رومیان است، وجود دارد. | |||
6. در [[نخجوان]] [[جمهورى آذربايجان|جمهورى آذربایجان]] هم غارى است که به اصحاب کهف، نسبت داده مى شود. | |||
اما هیچ شاهدى که این چهار غار با مشخصات قرآن مطابقت کند، وجود ندارد; چون قضیه در زمان رومیان واقع شده است و رومیان بر اروپاى شمالى و [[قفقاز]] سلطه نداشته اند. <ref> تفسير قمى، ج2، ص 32</ref> | |||
اصحاب کهف | =معرفی اصحاب کهف در قرآن= | ||
[[خداوند]] متعال | اصحاب کهف گروهى جوانمرد با [[ايمان|ایمان]] بودند که در جامعه اى [[مشرک]] و [[بت پرست]] زندگى مى کردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آن ها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهره مند ساخت. آن ها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بت پرستان آن ها را تحت فشار مى گذارند و نمى توانند حرف حق را بگویند و به [[شريعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوى دیگر، مى خواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند; بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده ى آسمان ها و زمین است. جز او کسى را [[عبادت]] نمى کنیم. چرا این مردم ستمکار که به جاى خداوند، معبود دیگرى برگزیده اند; استدلال روشنى ندارند؟ سرانجام، از آن زندگى خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند. | ||
[[خداوند]] متعال خواب را بر آن ها مسلط کرد و 309 سال در غار ماندند. موقعیت جغرافیائى غار به گونه اى بود که، خورشید وقتى طلوع مى کرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانى که غروب مى کرد در جهت چپ قرار داشت. آن ها در خواب بودند; اما گویا بیدارند. خداوند آن ها را از پهلوى راست به پهلوى چپ حرکت مى داد; هر کس از آن جا مى گذشت و بر حال آن ها آگاهى مى یافت، وحشت زده فرار مى کرد. | |||
در | در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آن ها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافته اند. وقتى همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکى از آن ها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضى گفتند: یک روز یا قسمتى از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آن ها تردید داشتند که آیا شب هم در غار مانده اند یا نه، یکى گفت: خداوند مى داند شما چقدر این جا مانده اید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسى به شهر برود و غذا تهیه کند، ولى هر کس به شهر مى رود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند; چون اگر بفهمند، یا شما را مى کشند، یا به بت پرستى مجبور مى کنند و شما رستگار نمى شوید. <ref>سوره کهف،آیات 9 ـ 25</ref> | ||
شخصى که براى | در طول مدتى که آن ها در غار بودند خداوند قوم [[مشرک]] و حاکمان آن ها را منقرض کرده بود و [[خداپرستان]] غلبه یافته بودند و حکومت مى کردند. در آن زمان مردم درباره ى [[معاد]] اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانه هایى از معاد را به آن ها نشان دهد. | ||
شخصى که براى خرید به شهر رفت، گمان مى کرد همان شهرى است که از آن جا خارج شده اند; اما وقتى وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتى خواست غذا بخرد، سکه اى داد (سکه ى مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره ى آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادى جمع شدند و همراه او به سوى غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر [[معاد]] برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتى کوتاهى به اراده ى خداوند از دنیا رفتند. <ref>تفسير على بن ابراهيم، ج 2، ص 3; طبرسى، مجمع البيان، ج 6، ص 311 ـ330</ref> | |||
=نام اصحاب کهف= | =نام اصحاب کهف= | ||
نام هاى اصحاب کهف رومى است; از | نام هاى اصحاب کهف رومى است; از این رو در ترجمه، تغییراتى پیدا کرده و در نام آن ها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسير ابوالفتوح رازى|تفسیر ابوالفتوح رازى]]، <ref>تفسير ابوالفتوح رازى، ج 6، ص 309</ref> نام آن ها چنین گزارش شده است: | ||
1. | 1. مکسلمینا | ||
2. | 2. محسلمینا | ||
3. | 3. تلمیخا | ||
4. مرطوس | 4. مرطوس | ||
خط ۸۷: | خط ۸۹: | ||
5. نسوطوس | 5. نسوطوس | ||
6. | 6. نیورس | ||
7. | 7. بکرویس | ||
8. | 8. بطینوس | ||
9. | 9. قطمیر (نام سگ آن ها). | ||
نام | نام یونانى آن ها: <ref>تفسير الميزان، ج 13، ص 309; به تفسير نمونه سوره ى کهف، آيات 9 ـ 25 و لغت نامه ى دهخدا، واژه ى اصحاف کهف رجوع شود.</ref> | ||
1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS | 1. MAXIMILIANOS. 2. IAMBLICHOS. 3. MARTINOS. 4. DIONYSIOS | ||
5. joannes. 6. exakous to dianos. 7. antonios. | 5. joannes. 6. exakous to dianos. 7. antonios. | ||
در | در روایتى از [[امام صادق(ع)]] که یاران [[امام زمان(ع)]] را بر مى شمرد، چنین آمده است: «همراه امام زمان(ع) 27 نفر از [[کوفه]]، 15 نفر از [[قوم موسى]]، 7 نفر اهل کهف و [[يوشع بن نون|یوشع بن نون]] و [[سلمان]] و [[ابودجانه ى انصارى]] و [[مقداد]] و [[مالک اشتر]] قیام مى کنند و جزء یاران و حکام آن حضرت هستند.» <ref>بحارالانوار، ج 35، ص 90، حديث 95; ميزان الحکمه، حديث 6940</ref> | ||
'''نکات آموزنده''' | '''نکات آموزنده''' | ||
1. کسانى که با | 1. کسانى که با بصیرت کامل ایمان بیاورند در برابر چالشها مقاوم هستند. و براى حفظ ایمان خود در صورت نیاز، [[هجرت]] خواهند کرد. | ||
2. خداوند | 2. خداوند یاور مؤمنین است و در همه حال آنان را حفظ مى کند. | ||
3. | 3. شخصیت هاى بزرگ تاریخ، با استقامت و پایدارى اسوه شده اند. | ||
=دلیل مخالفت اصحاب کهف با دقیانوس= | =دلیل مخالفت اصحاب کهف با دقیانوس= | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۹: | ||
بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند. <ref>طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش</ref> | بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند. <ref>طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش</ref> | ||
=آیا اصحاب کهف در زمان | =آیا اصحاب کهف در زمان ظهور رجعت میکنند= | ||
بر اساس صریح [[قرآن کریم]]، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید میکند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ اهل سنت نقل شده است: | بر اساس صریح [[قرآن کریم]]، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید میکند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ اهل سنت نقل شده است: |