۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=زندگی و شخصیت= | =زندگی و شخصیت= | ||
ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبی بصرى زاهد، واعظ، [[محدّث]]، عارف، [[ | ابوعبدالله حارث بن اسد محاسبی بصرى زاهد، واعظ، [[محدّث]]، عارف، [[فقیه|فقیه]] و متکلم قرن سوم است. وى در [[بصره]] متولد شد و در همان جا پرورش یافت. تاریخ تولد وى را حوالى دهه هفتم از قرن دوم و حدودا در ۱۶۵ ه. ق ذکر کردهاند. برخى او را عَنَزى منسوب به عَنَزه، از قبایل عدنانى، دانستهاند. | ||
پدرش اسد ثروتمند بود و بهجاى پیروى از مذهب عامه [[اهل سنّت]] از معتزله پیروى مىکرد اما اینکه سُبکی مدعى شده پدر حارث رافضى (شیعه) بوده ظاهرا ناشى از تمیز ندادن شیعه و معتزله به دلیل برخى مشابهتها بوده است، بهویژه آنکه در آن روزگار در زادگاه حارث (بصره) [[معتزله|مذهب معتزله]] بسیار بیشتر از مذهب [[ | پدرش اسد ثروتمند بود و بهجاى پیروى از مذهب عامه [[اهل سنّت]] از معتزله پیروى مىکرد اما اینکه سُبکی مدعى شده پدر حارث رافضى (شیعه) بوده ظاهرا ناشى از تمیز ندادن شیعه و معتزله به دلیل برخى مشابهتها بوده است، بهویژه آنکه در آن روزگار در زادگاه حارث (بصره) [[معتزله|مذهب معتزله]] بسیار بیشتر از مذهب [[شیعه|شیعه]] رواج داشته و ثروتمندى پدرش نیز با معتزلى بودن سازگارتر است تا شیعه بودن زیرا در آن روزگار معتزله در نهایت اقتدار و شیعه در معرض سرکوب بودند. | ||
لقب محاسبی ازآنرو به وی داده شده که به قولی سنگریزههایی داشته که شمار ذکرها را با آن نگاه میداشته و بنا بر قول مشهورتر عمل محاسبه نفس برای او بسیار مهم بوده و غالبا به آن میپرداخته است؛ چنانکه علاوه بر تأکید فراوان بر این عمل در آثار خود حتی در نام سه فقره از کتابهای وی نیز واژه «محاسبه» آمدهاست. عطار نیز در تذکره الاولیاء مینویسد: «راز تسمیه او به محاسبی بهجهت شدت توجه او به محاسبه نفس بودهاست<ref>عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء، ص۲۷۲</ref>. | لقب محاسبی ازآنرو به وی داده شده که به قولی سنگریزههایی داشته که شمار ذکرها را با آن نگاه میداشته و بنا بر قول مشهورتر عمل محاسبه نفس برای او بسیار مهم بوده و غالبا به آن میپرداخته است؛ چنانکه علاوه بر تأکید فراوان بر این عمل در آثار خود حتی در نام سه فقره از کتابهای وی نیز واژه «محاسبه» آمدهاست. عطار نیز در تذکره الاولیاء مینویسد: «راز تسمیه او به محاسبی بهجهت شدت توجه او به محاسبه نفس بودهاست<ref>عطار نیشابوری، تذکره الاولیاء، ص۲۷۲</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
و نیز أبوالقاسم نصرآبادى نقل میکند: | و نیز أبوالقاسم نصرآبادى نقل میکند: | ||
«بلغنى أن الحارث تکلم فى شىء من الکلام فهجره أحمد بن حنبل، فاختفى فى دار ببغداد، و مات فیها، و لم یصل علیه إلا أربعة نفر»<ref> | «بلغنى أن الحارث تکلم فى شىء من الکلام فهجره أحمد بن حنبل، فاختفى فى دار ببغداد، و مات فیها، و لم یصل علیه إلا أربعة نفر»<ref>تاریخ بغداد ۲۱۵/۸، ۲۱۶، و میزان الاعتدال ۴۳۰/۱، و مناقب الإمام أحمد ص ۱۸۶، و الأنساب ۲۰۸/۵، و تهذیب التهذیب ۱۱۷/۲. قال الشیخ عبد الفتاح أبو غدة - و أصاب - فى مقدمة رسالة المسترشدین ص ۲۴: «و الذى أراه أن الإمام أحمد رحمه الله تعالى إنما نهاه عن صحبتهم مع أنه رآهم على خیر - لأنه یرى سلوک طریقته التى هو علیها و أصحابه أمثل خیرا، و أوفى هدایة و حقا». و میزان الاعتدال ۴۳۰/۱، و مناقب الإمام أحمد ص ۱۸۶، و الأنساب ۲۰۸/۵، و تهذیب التهذیب ۱۱۷/۲. قال الشیخ عبد الفتاح أبو غدة - و أصاب - فى مقدمة رسالة المسترشدین ص ۲۴: «و الذى أراه أن الإمام أحمد رحمه الله تعالى إنما نهاه عن صحبتهم مع أنه رآهم على خیر - لأنه یرى سلوک طریقته التى هو علیها و أصحابه أمثل خیرا، و أوفى هدایة و حقا»</ref>. | ||
=روش علمی= | =روش علمی= |