توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ي' به 'ی'
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۹: خط ۵۹:


الف – امر وجوبی قران به توسل :‌  
الف – امر وجوبی قران به توسل :‌  
مراد از وسیله در ایه شریفه «وابتغوا الیه الوسیله» که مومنان مکلف به طلب ان از خداوند شده اند تقرب جستن به خداوند از راه تبعیت نمودن  از اوامر و نواهی الهی است که از طریق پیامبر بما رسیده است .  <ref>مجموعه الفتاوي ج 1ص 247-248:‌ وَالْوَسِيلَةُ الَّتِي أَمَرَنَا اللَّهُ أَنْ نَبْتَغِيَهَا إلَيْهِ هِيَ التَّقَرُّبُ إلَى اللَّهِ بِطَاعَتِهِ وَهَذَا يَدْخُلُ فِيهِ کُلُّ مَا أَمَرَنَا اللَّهُ بِهِ وَرَسُولُهُ .وَهَذِهِ الْوَسِيلَةُ لَا طَرِيقَ لَنَا إلَيْهَا إلَّا بِاتِّبَاعِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالْإِيمَانِ بِهِ وَطَاعَتِهِ وَهَذَا التَّوَسُّلُ بِهِ فَرْضٌ عَلَى کُلِّ أَحَدٍ .</ref>
مراد از وسیله در ایه شریفه «وابتغوا الیه الوسیله» که مومنان مکلف به طلب ان از خداوند شده اند تقرب جستن به خداوند از راه تبعیت نمودن  از اوامر و نواهی الهی است که از طریق پیامبر بما رسیده است .  <ref>مجموعه الفتاوی ج 1ص 247-248:‌ وَالْوَسِیلَةُ الَّتِی أَمَرَنَا اللَّهُ أَنْ نَبْتَغِیَهَا إلَیْهِ هِیَ التَّقَرُّبُ إلَى اللَّهِ بِطَاعَتِهِ وَهَذَا یَدْخُلُ فِیهِ کُلُّ مَا أَمَرَنَا اللَّهُ بِهِ وَرَسُولُهُ .وَهَذِهِ الْوَسِیلَةُ لَا طَرِیقَ لَنَا إلَیْهَا إلَّا بِاتِّبَاعِ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِالْإِیمَانِ بِهِ وَطَاعَتِهِ وَهَذَا التَّوَسُّلُ بِهِ فَرْضٌ عَلَى کُلِّ أَحَدٍ .</ref>




ب- توسل (بمعنای رتبه عالی در بهشت) از حقوق پیامبر ص بر امت :‌ همانگونه که بر اساس قران  یکی از حقوق پیامبر بر دیگران فرستادن صلوات و سلام  بر ان حضرت می باشد همانگونه بر اساس  روایات صحیح  از جمله حقوق ان حضرت بر مسلمانان این است که برای او از خداوند بخواهند تا ان حضرت به مقام «وسیله» که مرتبه ای عالی در بهشت است نائل گردد. <ref>مجموع الفتاوي ج 1 ص 247-248 </ref>
ب- توسل (بمعنای رتبه عالی در بهشت) از حقوق پیامبر ص بر امت :‌ همانگونه که بر اساس قران  یکی از حقوق پیامبر بر دیگران فرستادن صلوات و سلام  بر ان حضرت می باشد همانگونه بر اساس  روایات صحیح  از جمله حقوق ان حضرت بر مسلمانان این است که برای او از خداوند بخواهند تا ان حضرت به مقام «وسیله» که مرتبه ای عالی در بهشت است نائل گردد. <ref>مجموع الفتاوی ج 1 ص 247-248 </ref>




خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
   
   
ش- معقول نبودن توسل به اولیای الهی در قضاء‌ حوائج :‌
ش- معقول نبودن توسل به اولیای الهی در قضاء‌ حوائج :‌
ایشان در نفی مشروعیت توسل به صالحان و درخواست قضای حوائج از انان می گوید :‌ نیت و اعتقاد متوسل بهنگام توسل این است که فرد مورد توسل اگاهی از حال و خواسته او داشته و قادر بر انجام انهاست . در اینصورت چنین شخصی قطعا فردی گمراه می باشد. و اما در صورتی که شخص متوسل نیتش این است که فقط خداوند قادر بر قضای حاجت او بوده و اگاهترین فرد بر نیازها و خواسته هایش می باشد در اینصورت باید به چنین فردی گفت چرا برغم اذعان به چنین امری متوسل به غیر خداوند شده ای . <ref>مجموعه الفتاوي ج 27ص 71ببعد</ref>
ایشان در نفی مشروعیت توسل به صالحان و درخواست قضای حوائج از انان می گوید :‌ نیت و اعتقاد متوسل بهنگام توسل این است که فرد مورد توسل اگاهی از حال و خواسته او داشته و قادر بر انجام انهاست . در اینصورت چنین شخصی قطعا فردی گمراه می باشد. و اما در صورتی که شخص متوسل نیتش این است که فقط خداوند قادر بر قضای حاجت او بوده و اگاهترین فرد بر نیازها و خواسته هایش می باشد در اینصورت باید به چنین فردی گفت چرا برغم اذعان به چنین امری متوسل به غیر خداوند شده ای . <ref>مجموعه الفتاوی ج 27ص 71ببعد</ref>


      
      
ص- منع تقرب به خداوند از طریق اموات :‌
ص- منع تقرب به خداوند از طریق اموات :‌
ابن تیمیه تقرب بخداوند را از طریق اولیای الهی که وفات یافته اند جائز نمی داندچون تقرب بخداوند لازم است از طریق تبعیت نمودن از روش و دستورات انبیاء‌و اولیای الهی صورت گیرد بنابر این  دعا خواندن نزد قبور انان و استغاثه به انان و طلب دعا از انان هر چند انها در قبورشان زنده هستند سبب شرک بخداوند می گردد.مضافا به اینکه مردگان تاثیری در امور زندگان و براوردن حوائج انها ندارند .<ref>حيات ابن تييميه ص371-372 محمد ابوزهره</ref>   
ابن تیمیه تقرب بخداوند را از طریق اولیای الهی که وفات یافته اند جائز نمی داندچون تقرب بخداوند لازم است از طریق تبعیت نمودن از روش و دستورات انبیاء‌و اولیای الهی صورت گیرد بنابر این  دعا خواندن نزد قبور انان و استغاثه به انان و طلب دعا از انان هر چند انها در قبورشان زنده هستند سبب شرک بخداوند می گردد.مضافا به اینکه مردگان تاثیری در امور زندگان و براوردن حوائج انها ندارند .<ref>حیات ابن تییمیه ص371-372 محمد ابوزهره</ref>   


   
   
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:




ب- اجماع مذاهب اسلامی  برمرتد و کافر دانستن کسانی است که بهنگام دعا بین خود و خدا افرادی را واسطه قرار می دهند. <ref>همان ص 107:‌‌من جعل بينه و بين الله وسائط يدعوهم انه کافر مرتد حلال المال و الدم</ref>
ب- اجماع مذاهب اسلامی  برمرتد و کافر دانستن کسانی است که بهنگام دعا بین خود و خدا افرادی را واسطه قرار می دهند. <ref>همان ص 107:‌‌من جعل بینه و بین الله وسائط یدعوهم انه کافر مرتد حلال المال و الدم</ref>




ج - کافر ندانستن مشرکین یا شک در کفر انها نیز انسان را دروادی کفر قرار می دهد. <ref>همان ص 68-70‌من لم يکفر المشرکين او شک في کفرهم او صحح مذهبهم کفر ....</ref>
ج - کافر ندانستن مشرکین یا شک در کفر انها نیز انسان را دروادی کفر قرار می دهد. <ref>همان ص 68-70‌من لم یکفر المشرکین او شک فی کفرهم او صحح مذهبهم کفر ....</ref>
د- توحید دو نوع است توحید ربوبی و توحید الوهی و ملاک در مسلمان بودن توحید عبودی است و توحید عبودی ان است که بهنگام دعا نمودن  فقط خداوند مورد سوال و دعا قرار گیرد.  <ref>همان ص 110</ref>
د- توحید دو نوع است توحید ربوبی و توحید الوهی و ملاک در مسلمان بودن توحید عبودی است و توحید عبودی ان است که بهنگام دعا نمودن  فقط خداوند مورد سوال و دعا قرار گیرد.  <ref>همان ص 110</ref>


خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
ایشان می گوید :‌ ...فرقه وهّابیّه- که پیرو محمد بن عبد الوهّاب‏اند و او تابع ابن تیمیّه حنبلى شامى است- مدّعى شده‏اند که پاره‏اى از اعتقادات مسلمین مثل اعتقاد به شفاعت، و پاره‏اى از اعمال مسلمین مانند توسّلات‏ و استمدادات از انبیاء و اولیاء بر ضدّ اصل توحید در عبادت است، ولى سایر مسلمین اینها را منافى با توحید در عبادت نمى‏دانند.
ایشان می گوید :‌ ...فرقه وهّابیّه- که پیرو محمد بن عبد الوهّاب‏اند و او تابع ابن تیمیّه حنبلى شامى است- مدّعى شده‏اند که پاره‏اى از اعتقادات مسلمین مثل اعتقاد به شفاعت، و پاره‏اى از اعمال مسلمین مانند توسّلات‏ و استمدادات از انبیاء و اولیاء بر ضدّ اصل توحید در عبادت است، ولى سایر مسلمین اینها را منافى با توحید در عبادت نمى‏دانند.


پس اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیاء و اولیاء نیز شایسته پرستش‏اند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسّلات‏، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى. علماى اسلام با بیانات مبسوط و مستدل، نظریّه وهّابیان را رد کرده‏اند. <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج‏3 ؛ ص71</ref>
پس اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیاء و اولیاء نیز شایسته پرستش‏اند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسّلات‏، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروى است نه کبروى. علماى اسلام با بیانات مبسوط و مستدل، نظریّه وهّابیان را رد کرده‏اند. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى ؛ ج‏3 ؛ ص71</ref>


====ج-  تبیین شبهه تکفیریها و محل نزاع در مساله توسل:‌====
====ج-  تبیین شبهه تکفیریها و محل نزاع در مساله توسل:‌====
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:


ایشان در نفی این فرضیه  می گوید :‌  
ایشان در نفی این فرضیه  می گوید :‌  
بدیهى است که مخلوق خدا فعل خداست، فعل خدا خود شأنى از شئون اوست و ثانى او و در قبال او نیست. مخلوقات خداوند تجلّیات فیّاضیّت او هستند. اعتقاد به وجود مخلوق ازآن‏جهت که مخلوق است متمّم و مکمّل اعتقاد به توحید است نه ضدّ توحید. پس مرز توحید و شرک، وجود داشتن و وجود نداشتن شى‏ء دیگر- هر چند مخلوق خود او- نیست. <ref>مجموعه اثار شهيد مطهري ج 2ص 127</ref>
بدیهى است که مخلوق خدا فعل خداست، فعل خدا خود شأنى از شئون اوست و ثانى او و در قبال او نیست. مخلوقات خداوند تجلّیات فیّاضیّت او هستند. اعتقاد به وجود مخلوق ازآن‏جهت که مخلوق است متمّم و مکمّل اعتقاد به توحید است نه ضدّ توحید. پس مرز توحید و شرک، وجود داشتن و وجود نداشتن شى‏ء دیگر- هر چند مخلوق خود او- نیست. <ref>مجموعه اثار شهید مطهری ج 2ص 127</ref>


====فرضیه دوم :‌ اعتقاد یا عدم اعتقاد به نقش مخلوقات در تأثیر و تأثّر و سببیّت و مسبّبیّت====
====فرضیه دوم :‌ اعتقاد یا عدم اعتقاد به نقش مخلوقات در تأثیر و تأثّر و سببیّت و مسبّبیّت====
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:




در تایید گفتار شهید مطهری بر شرک امیز بودن دیدگاه وهابیت در مساله توسل باید گفت:‌ در گفتار ابن تیمیه امده است که توسل به مخلوق باید در اموری باشد که او توانائی بر انجام ان امور را دارد اما در اموری که قادر بر انجام ان نیست توسل به او جائز نیست . <ref>مجموعه الفتاوي ج 1ص 330-329 </ref>
در تایید گفتار شهید مطهری بر شرک امیز بودن دیدگاه وهابیت در مساله توسل باید گفت:‌ در گفتار ابن تیمیه امده است که توسل به مخلوق باید در اموری باشد که او توانائی بر انجام ان امور را دارد اما در اموری که قادر بر انجام ان نیست توسل به او جائز نیست . <ref>مجموعه الفتاوی ج 1ص 330-329 </ref>


   
   
خط ۲۶۲: خط ۲۶۲:
فعل خدا، داراى نظام است. اگر کسى بخواهد اعتناء به نظام آفرینش نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خداى متعال گناهکاران را ارشاد فرموده است که در خانه رسول اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) بروند و علاوه بر این که خود طلب مغفرت مى‏کنند، از آن بزرگوار بخواهند که براى ایشان طلب مغفرت کند.
فعل خدا، داراى نظام است. اگر کسى بخواهد اعتناء به نظام آفرینش نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خداى متعال گناهکاران را ارشاد فرموده است که در خانه رسول اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) بروند و علاوه بر این که خود طلب مغفرت مى‏کنند، از آن بزرگوار بخواهند که براى ایشان طلب مغفرت کند.
قرآن کریم مى‏فرماید: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً . نساء/ 64.
قرآن کریم مى‏فرماید: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً . نساء/ 64.
«و اگر ایشان هنگامى که (با ارتکاب گناه) به خود ستم کردند، نزد تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پیامبر هم براى ایشان طلب مغفرت مى‏کرد، خدا را توبه‏پذیر مهربان مى‏یافتند.» <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 263-264</ref>
«و اگر ایشان هنگامى که (با ارتکاب گناه) به خود ستم کردند، نزد تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پیامبر هم براى ایشان طلب مغفرت مى‏کرد، خدا را توبه‏پذیر مهربان مى‏یافتند.» <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (عدل الهى)، ج‏1، ص: 263-264</ref>


===3- توسل به اولیای الهی بعنوان یکی از اسباب معنوی عین توحید است :‌===
===3- توسل به اولیای الهی بعنوان یکی از اسباب معنوی عین توحید است :‌===
خط ۲۹۵: خط ۲۹۵:
در آخر همین زیارت چنین مى‏خوانیم:
در آخر همین زیارت چنین مى‏خوانیم:
«اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.»  وَ انّى اتَیْتُکَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبى وَ انّى اتَوَجَّهُ بِکَ الَى اللَّهِ رَبّى وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنوبى.».
«اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.»  وَ انّى اتَیْتُکَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبى وَ انّى اتَوَجَّهُ بِکَ الَى اللَّهِ رَبّى وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنوبى.».
یعنى خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتى: «اگر آنان آنگاه که به خود ستم مى‏کنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز براى آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.» سپس خطاب به رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى‏گوییم: اى پیامبر عزیز! من آمده‏ام نزد تو در حالى که از خداوند آمرزش مى‏طلبم و در حالى که از گناه گذشته‏ام پشیمانم. من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستى و مى‏توانى براى من دعا و استغفار کنى، به سوى خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآورده‏ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد. <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرىج‏14، ص: 230-231</ref>
یعنى خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتى: «اگر آنان آنگاه که به خود ستم مى‏کنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز براى آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.» سپس خطاب به رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى‏گوییم: اى پیامبر عزیز! من آمده‏ام نزد تو در حالى که از خداوند آمرزش مى‏طلبم و در حالى که از گناه گذشته‏ام پشیمانم. من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستى و مى‏توانى براى من دعا و استغفار کنى، به سوى خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآورده‏ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرىج‏14، ص: 230-231</ref>




خط ۳۰۸: خط ۳۰۸:




شهید مطهری در این زمینه می نویسد :‌ بر خلاف تصوّر رایج، وهّابیگرى تنها یک نظریّه ضدّ امامت نیست، بلکه پیش از آنکه ضدّ امامت باشد ضدّ توحید و ضدّ انسان است. ازآن‏جهت ضدّ توحید است که به تقسیم کار میان خالق و مخلوق قائل است و بعلاوه به یک نوع شرک ذاتى خفىّ قائل‏ است و ازآن‏جهت ضدّ انسان است که استعداد انسانى انسان را- که او را از ملائک برتر ساخته و به نصّ قرآن مجید «خلیفة اللّه» است و ملائک مأمور سجده به او- درک نمى‏کند و او را در حدّ یک حیوان طبیعى تنزّل مى‏دهد. <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهان‏بينى توحيدى)، ج‏2، ص: 131</ref>
شهید مطهری در این زمینه می نویسد :‌ بر خلاف تصوّر رایج، وهّابیگرى تنها یک نظریّه ضدّ امامت نیست، بلکه پیش از آنکه ضدّ امامت باشد ضدّ توحید و ضدّ انسان است. ازآن‏جهت ضدّ توحید است که به تقسیم کار میان خالق و مخلوق قائل است و بعلاوه به یک نوع شرک ذاتى خفىّ قائل‏ است و ازآن‏جهت ضدّ انسان است که استعداد انسانى انسان را- که او را از ملائک برتر ساخته و به نصّ قرآن مجید «خلیفة اللّه» است و ملائک مأمور سجده به او- درک نمى‏کند و او را در حدّ یک حیوان طبیعى تنزّل مى‏دهد. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (جهان‏بینى توحیدى)، ج‏2، ص: 131</ref>


===7- موهبت الهی به برخی از بندگان در نیل به مراتب قرب و قابلیت متوسل شدن به انان===  
===7- موهبت الهی به برخی از بندگان در نیل به مراتب قرب و قابلیت متوسل شدن به انان===  
خط ۳۱۷: خط ۳۱۷:


ایشان  به شیوه ناصحیح  برخی از مسلمانان به هنگام توسل به اولیای الهی اشاره کرده و می گوید :‌  
ایشان  به شیوه ناصحیح  برخی از مسلمانان به هنگام توسل به اولیای الهی اشاره کرده و می گوید :‌  
...آیا مردمى که توسّلات پیدا مى‏کنند و به زیارت مى‏روند و حاجت مى‏خواهند، از نظر توحیدى درک صحیحى دارند یا ندارند؟ آیا واقعا با نظر «به سوى اویى» به زیارت مى‏روند یا با فراموشى «او» و مقصد قرار دادن شخص زیارت شده؟ که بدون شک اکثریّت مردم با چنان توجّه غریزى به زیارت مى‏روند. <ref>رجوع شود به رساله ولاءها و ولايتها از مؤلّف</ref>
...آیا مردمى که توسّلات پیدا مى‏کنند و به زیارت مى‏روند و حاجت مى‏خواهند، از نظر توحیدى درک صحیحى دارند یا ندارند؟ آیا واقعا با نظر «به سوى اویى» به زیارت مى‏روند یا با فراموشى «او» و مقصد قرار دادن شخص زیارت شده؟ که بدون شک اکثریّت مردم با چنان توجّه غریزى به زیارت مى‏روند. <ref>رجوع شود به رساله ولاءها و ولایتها از مؤلّف</ref>
ممکن است اقلیّتى هم باشند که فاقد درک توحیدى- و لو در حدّ غریزى- باشند. به آنها باید توحید آموخت نه آنکه زیارت را شرک دانست. <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جهان‏بينى توحيدى)، ج‏2، ص: 132-133</ref>
ممکن است اقلیّتى هم باشند که فاقد درک توحیدى- و لو در حدّ غریزى- باشند. به آنها باید توحید آموخت نه آنکه زیارت را شرک دانست. <ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (جهان‏بینى توحیدى)، ج‏2، ص: 132-133</ref>


===9- اجتناب از گفتار غلو امیز و الوده به شرک در هنگام توسل :‌‌===
===9- اجتناب از گفتار غلو امیز و الوده به شرک در هنگام توسل :‌‌===
خط ۳۶۸: خط ۳۶۸:


4- اولیای الهی وسائط جریان فیض:‌
4- اولیای الهی وسائط جریان فیض:‌
قرآن وسایط فیض را مى‏پذیرد، درباره جبرائیل مى‏فرماید: قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِکَ‏، درباره ملک الموت (از نظر قبض فیض) مى‏فرماید: قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ‏. در عین حال از باب اینکه وسایط فیض صرفاً مجرى قضا و قدر الهى هستند [از خود استقلال ندارند.]  <ref>يادداشتهاى استاد مطهرى، ج‏8، ص180:- 183</ref>
قرآن وسایط فیض را مى‏پذیرد، درباره جبرائیل مى‏فرماید: قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِکَ‏، درباره ملک الموت (از نظر قبض فیض) مى‏فرماید: قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ‏. در عین حال از باب اینکه وسایط فیض صرفاً مجرى قضا و قدر الهى هستند [از خود استقلال ندارند.]  <ref>یادداشتهاى استاد مطهرى، ج‏8، ص180:- 183</ref>


(این سخن استاد نیز بیانگر مشروعیت توسل به صالحان و نفی دیدگاه منکرین ان است بدین معنا که اراده الهی درنظام هستی براساس اسباب و مسببات تعلق گرفته و  اولیای الهی  اسباب معنوی حضرت حق در جریان فیض الهی بر هستی می باشند همانگونه که جبرئیل ، میکائیل و ....وسائط فیض الهی می باشند. )
(این سخن استاد نیز بیانگر مشروعیت توسل به صالحان و نفی دیدگاه منکرین ان است بدین معنا که اراده الهی درنظام هستی براساس اسباب و مسببات تعلق گرفته و  اولیای الهی  اسباب معنوی حضرت حق در جریان فیض الهی بر هستی می باشند همانگونه که جبرئیل ، میکائیل و ....وسائط فیض الهی می باشند. )
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش