شفاعت از اولیای الهی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ي' به 'ی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۴: خط ۴:




1.درخواست شفاعت از غیر خداوند شرک است <ref>کشف الشبهات عن التوحيد ص 6</ref>
1.درخواست شفاعت از غیر خداوند شرک است <ref>کشف الشبهات عن التوحید ص 6</ref>


2.شرک مشرکین به خاطر طلب شفاعت از بت ها بود. <ref>کشف الشبهات عن التوحيد ص 7وص37-39</ref>
2.شرک مشرکین به خاطر طلب شفاعت از بت ها بود. <ref>کشف الشبهات عن التوحید ص 7وص37-39</ref>


3.درخواست حاجت از غیر خدا در اموری که غیر خداوند قادر بدان نیست حرام است <ref>همان ص 7-8وص37-39</ref>
3.درخواست حاجت از غیر خدا در اموری که غیر خداوند قادر بدان نیست حرام است <ref>همان ص 7-8وص37-39</ref>
خط ۱۷: خط ۱۷:




ایشان ادامه میدهد :‌ اگر کسی گفت که به پیامبر حق شفاعت داده شده و من از او می خواهم که مرا شفاعت کند پاسخ این است که خداوند فرموده :‌ فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه انکه خداوند به ملائکه و دیگران هم حق شفاعت داده است ایا می توان گفت که حال که خداوند به انان حق شفاعت داده پس من از انان طلب شفاعت کنم . <ref>ديوان النهضه محمدبن عبدالوهاب  ص8-9</ref>  
ایشان ادامه میدهد :‌ اگر کسی گفت که به پیامبر حق شفاعت داده شده و من از او می خواهم که مرا شفاعت کند پاسخ این است که خداوند فرموده :‌ فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه انکه خداوند به ملائکه و دیگران هم حق شفاعت داده است ایا می توان گفت که حال که خداوند به انان حق شفاعت داده پس من از انان طلب شفاعت کنم . <ref>دیوان النهضه محمدبن عبدالوهاب  ص8-9</ref>  




خط ۳۳: خط ۳۳:




از شیخ سلیمان ‌بن ‌لحمان در کتاب «الهدیهًْ السنیهًْ» نقل شده است : «کتاب و سنت گواهى بر این مى‏دهند که هرکس فرشتگان و انبیا یا ابن‌عباس و ابوطالب و امثال آنان را واسطۀ میان خود و خدا قرار بدهد که در پیشگاه خدا براى او شفاعت کنند، به‌خاطر اینکه آنها مقرب درگاه خدا هستند، همان‌طور که در نزد سلاطین شفاعت مى‏کنند، چنین کسانى کافر و مشرک‌اند و خون و مال آنها مباح است؛ اگرچه «اشهد ان لا اله الا اللَّه و‌اشهد انّ محمداً رسول اللَّه» بگویند و اگر چه نماز بخوانند و روزه بگیرند<ref>تفسير نمونه ج‏1  ص 240-  242      به نقل از :‌ الهديهًْ السنيهًْ ص66؛ به نقل از البراهين الجليهًْ، ص83 </ref>
از شیخ سلیمان ‌بن ‌لحمان در کتاب «الهدیهًْ السنیهًْ» نقل شده است : «کتاب و سنت گواهى بر این مى‏دهند که هرکس فرشتگان و انبیا یا ابن‌عباس و ابوطالب و امثال آنان را واسطۀ میان خود و خدا قرار بدهد که در پیشگاه خدا براى او شفاعت کنند، به‌خاطر اینکه آنها مقرب درگاه خدا هستند، همان‌طور که در نزد سلاطین شفاعت مى‏کنند، چنین کسانى کافر و مشرک‌اند و خون و مال آنها مباح است؛ اگرچه «اشهد ان لا اله الا اللَّه و‌اشهد انّ محمداً رسول اللَّه» بگویند و اگر چه نماز بخوانند و روزه بگیرند<ref>تفسیر نمونه ج‏1  ص 240-  242      به نقل از :‌ الهدیهًْ السنیهًْ ص66؛ به نقل از البراهین الجلیهًْ، ص83 </ref>


==نقد دیدگاه وهابیت در مساله شفاعت==
==نقد دیدگاه وهابیت در مساله شفاعت==
خط ۹۵: خط ۹۵:




در حالى که تفسیر صحیح شفاعت، علاوه بر اینکه موجب رشد و تکامل اخلاقى جامعه، و عاملى براى اصلاح افراد فاسد است، سبب قطع زبان بدخواهان، و وحدت کلمه در جامعه اسلامى خواهد بود. <ref>تفسير نمونه    ج‏1 ؛244-242</ref>
در حالى که تفسیر صحیح شفاعت، علاوه بر اینکه موجب رشد و تکامل اخلاقى جامعه، و عاملى براى اصلاح افراد فاسد است، سبب قطع زبان بدخواهان، و وحدت کلمه در جامعه اسلامى خواهد بود. <ref>تفسیر نمونه    ج‏1 ؛244-242</ref>


==نقد شهید مطهری به دیدگاه وهابیت و منکرین شفاعت==  
==نقد شهید مطهری به دیدگاه وهابیت و منکرین شفاعت==  


شهید مطهری در بیان ایراد وهابیت نسبت به شفاعت می فرماید :‌  این همان اشکالى است که وهّابیها مطرح مى‏کنند و جمعى وهّابى مسلک در میان شیعه نیز فریفته آن شده‏ اند .<ref>مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: 243</ref>  
شهید مطهری در بیان ایراد وهابیت نسبت به شفاعت می فرماید :‌  این همان اشکالى است که وهّابیها مطرح مى‏کنند و جمعى وهّابى مسلک در میان شیعه نیز فریفته آن شده‏ اند .<ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: 243</ref>  


ایشان نخست به تبیین شفاعت از منظر دین پرداخته و انرا جزئی از قانون الهی و نظام اسباب و مسببات می داند.
ایشان نخست به تبیین شفاعت از منظر دین پرداخته و انرا جزئی از قانون الهی و نظام اسباب و مسببات می داند.
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


«حاملین عرش و آنان که در گرد عرشند به حمد و تسبیح پروردگارشان اشتغال دارند و به وى مؤمنند و براى کسانى که ایمان دارند آمرزش مى‏طلبند که: پروردگارا رحمت و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است پس بیامرز آنان را که بسوى تو باز آمده‏اند و راه تو را پیروى نموده‏اند و آنان را از عذاب دوزخ حفظ فرما.»
«حاملین عرش و آنان که در گرد عرشند به حمد و تسبیح پروردگارشان اشتغال دارند و به وى مؤمنند و براى کسانى که ایمان دارند آمرزش مى‏طلبند که: پروردگارا رحمت و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است پس بیامرز آنان را که بسوى تو باز آمده‏اند و راه تو را پیروى نموده‏اند و آنان را از عذاب دوزخ حفظ فرما.»
از این آیه کریمه مى‏توان هم نامحدود بودن رحمت خدا را فهمید، و هم شرط اساسى لیاقت براى استفاده از مغفرت را. <ref>مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: 261-260</ref>
از این آیه کریمه مى‏توان هم نامحدود بودن رحمت خدا را فهمید، و هم شرط اساسى لیاقت براى استفاده از مغفرت را. <ref>مجموعه‏ آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: 261-260</ref>




خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:




اگر در میان مسلمانان هم کسى چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبى، سلطنتى دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست درکار است، چیزى جز شرک‏ نخواهد بود. <ref>مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص:258- 254</ref>
اگر در میان مسلمانان هم کسى چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبى، سلطنتى دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست درکار است، چیزى جز شرک‏ نخواهد بود. <ref>مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص:258- 254</ref>


نکته مهم دیگری که در بیان شهید مطهری امده است تبیین اصل« اختصاص شفاعت بخداوند و بازگشت همه شفاعتها به حضرت حقتعالی» می باشد .
نکته مهم دیگری که در بیان شهید مطهری امده است تبیین اصل« اختصاص شفاعت بخداوند و بازگشت همه شفاعتها به حضرت حقتعالی» می باشد .
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:


انگاه در ادامه می گوید :‌  
انگاه در ادامه می گوید :‌  
این آیه ممکن است تنها ناظر به شفاعتى باشد که در قیامت صورت مى‏گیرد وبه اصطلاح مربوط به «قوس صعودى» باشد، ممکن هم هست که شامل مطلق واسطه‏ها و وساطتهاى رحمت باشد، یعنى شامل «قوس نزولى» هم باشد؛ به عبارت دیگر ممکن است شامل تمام نظام سببى و مسبّبى جهان باشد؛ به هر حال از آن جهت که به شفاعت اخروى مربوط است، به این معنى است که مجرم بدون خواست خدا قدرت شفیع برانگیختن ندارد و شفیع بدون اذن او قدرت دم زدن ندارد. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: -261-262</ref>
این آیه ممکن است تنها ناظر به شفاعتى باشد که در قیامت صورت مى‏گیرد وبه اصطلاح مربوط به «قوس صعودى» باشد، ممکن هم هست که شامل مطلق واسطه‏ها و وساطتهاى رحمت باشد، یعنى شامل «قوس نزولى» هم باشد؛ به عبارت دیگر ممکن است شامل تمام نظام سببى و مسبّبى جهان باشد؛ به هر حال از آن جهت که به شفاعت اخروى مربوط است، به این معنى است که مجرم بدون خواست خدا قدرت شفیع برانگیختن ندارد و شفیع بدون اذن او قدرت دم زدن ندارد. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: -261-262</ref>




خط ۱۸۵: خط ۱۸۵:


ولى در شفاعتهاى حق که نسبت دادن آن به انبیاء و اولیاء و مقرّبان درگاه الهى صحیح است، وسیله بودن شفیع از
ولى در شفاعتهاى حق که نسبت دادن آن به انبیاء و اولیاء و مقرّبان درگاه الهى صحیح است، وسیله بودن شفیع از
ناحیه خداست، خداست که وسیله را وسیله قرار داده است. به عبارت دیگر: در شفاعت غلط، شفیع تحت تأثیر مشفوع له (گناهکار) قرار مى‏گیرد و مشفوع عنده (صاحب قدرت) تحت تأثیر شفیع قرار مى‏گیرد، ولى در شفاعت صحیح برعکس است؛ مشفوع عنده (صاحب قدرت خدا) علت مؤثر در شفیع اوست، و شفیع تحت تأثیر او، و به خواست او در گناهکار مؤثر واقع مى‏شود. سلسله جنبان رحمت، در نوع غلط شفاعت، گناهکار است و در نوع صحیح آن، مشفوع عنده (خدا) است. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏1، ص: 263-262
ناحیه خداست، خداست که وسیله را وسیله قرار داده است. به عبارت دیگر: در شفاعت غلط، شفیع تحت تأثیر مشفوع له (گناهکار) قرار مى‏گیرد و مشفوع عنده (صاحب قدرت) تحت تأثیر شفیع قرار مى‏گیرد، ولى در شفاعت صحیح برعکس است؛ مشفوع عنده (صاحب قدرت خدا) علت مؤثر در شفیع اوست، و شفیع تحت تأثیر او، و به خواست او در گناهکار مؤثر واقع مى‏شود. سلسله جنبان رحمت، در نوع غلط شفاعت، گناهکار است و در نوع صحیح آن، مشفوع عنده (خدا) است. <ref>مجموعه ‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏1، ص: 263-262
</ref>
</ref>


خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
===علامه طباطبائی :‌===
===علامه طباطبائی :‌===
مراد از مساجد در ایه شریفه مواضع(سبعه) سجود است و صدر ایه بمنزله علت فقره بعدی است . از طرفی کلمه دعاء‌ در فلاتدعوا بمعنای عبادت است بدلیل ایه شریفه :‌ «و قال ربکم ادعونی أستجب لکم إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»: المؤمن 60. که در ان از دعا بعنوان عبادت یاد شده است .  
مراد از مساجد در ایه شریفه مواضع(سبعه) سجود است و صدر ایه بمنزله علت فقره بعدی است . از طرفی کلمه دعاء‌ در فلاتدعوا بمعنای عبادت است بدلیل ایه شریفه :‌ «و قال ربکم ادعونی أستجب لکم إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»: المؤمن 60. که در ان از دعا بعنوان عبادت یاد شده است .  
بنابراین معنای ایه عبارتست از اینکه :‌ احدى غیر الله را عبادت نکنید ،(با خداوند احدی را پرستش نکنید) براى اینکه مواضع سجده تنها مختص به او است. <ref>الميزان ج 20ص 52</ref>
بنابراین معنای ایه عبارتست از اینکه :‌ احدى غیر الله را عبادت نکنید ،(با خداوند احدی را پرستش نکنید) براى اینکه مواضع سجده تنها مختص به او است. <ref>المیزان ج 20ص 52</ref>


===ایه الله مکارم شیرازی===
===ایه الله مکارم شیرازی===
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:


و به این ترتیب پاسخى است به اعمال مشرکان عرب و مانند آنها که خانه کعبه را بتکده ساخته بودند، و به اعمال مسیحیان منحرف که به سراغ" تثلیث" رفته و در کلیساهاى خود خدایان سه‏گانه را مى‏پرستیدند، قرآن مى‏گوید:
و به این ترتیب پاسخى است به اعمال مشرکان عرب و مانند آنها که خانه کعبه را بتکده ساخته بودند، و به اعمال مسیحیان منحرف که به سراغ" تثلیث" رفته و در کلیساهاى خود خدایان سه‏گانه را مى‏پرستیدند، قرآن مى‏گوید:
تمام معابد، مخصوص خدا است و در این معابد، جز براى خدا سجده نمى‏توان کرد و پرستش غیر او ممنوع است.<ref>تفسير نمونه    ج‏25 ص  133     
تمام معابد، مخصوص خدا است و در این معابد، جز براى خدا سجده نمى‏توان کرد و پرستش غیر او ممنوع است.<ref>تفسیر نمونه    ج‏25 ص  133     
</ref>
</ref>
   
   
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
===فخر رازی===  
===فخر رازی===  


ایشان می گوید بر اساس نظریه اکثریت مفسران مراد از مساجد در ایه مذکور مواضع و مکانهائی است که برای عبادت الهی بنا گردیده است . و از انجا که مسیحیان و یهودیان در کنیسه و کلیساهای شان مشرکانه خداوند را عبادت می نمودند از مسلمانان خواسته شده که در مساجدشان موحدانه او را بپرستند. <ref>مفاتيح الغيب ج 30ص 667</ref>
ایشان می گوید بر اساس نظریه اکثریت مفسران مراد از مساجد در ایه مذکور مواضع و مکانهائی است که برای عبادت الهی بنا گردیده است . و از انجا که مسیحیان و یهودیان در کنیسه و کلیساهای شان مشرکانه خداوند را عبادت می نمودند از مسلمانان خواسته شده که در مساجدشان موحدانه او را بپرستند. <ref>مفاتیح الغیب ج 30ص 667</ref>
   
   
===سید قطب===  
===سید قطب===  
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
===وهبه زحیلی===  
===وهبه زحیلی===  
   
   
ایشان نیز در معنای ایه مذکور می نویسد :‌ ایه مذکور عطف به ایه نخست سوره جن (:‌ قل أوحی إلی... )بوده و معنای ایه این است که پیامبر فرمود :‌ بمن وحی شده است که مساجد مختص خداوند است بنابر این غیر خداوند را نباید در ان عبادت نمود و نباید کسی را شریک خداوند قرار داد. <ref>تفسير الوسيط ج 3ص 2757</ref>  
ایشان نیز در معنای ایه مذکور می نویسد :‌ ایه مذکور عطف به ایه نخست سوره جن (:‌ قل أوحی إلی... )بوده و معنای ایه این است که پیامبر فرمود :‌ بمن وحی شده است که مساجد مختص خداوند است بنابر این غیر خداوند را نباید در ان عبادت نمود و نباید کسی را شریک خداوند قرار داد. <ref>تفسیر الوسیط ج 3ص 2757</ref>  




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۹۸

ویرایش