زید بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ي' به 'ی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۳۸: خط ۳۸:
قیام زید از بزرگترین قیام­هایی است که علیه نظام جائر [[اموی]] صورت گرفته است. این قیام که در سال صد و بیست و یک هجری و به منظور [[امر به معروف]] و نهی از منکر و نیز انتقام از قاتلین شهدای [[کربلا]] در کوفه به وقوع پیوست، توانست ضربه ­ای مهلک بر مبانی مشروعیت [[خلفای اموی]] وارد آورد.  
قیام زید از بزرگترین قیام­هایی است که علیه نظام جائر [[اموی]] صورت گرفته است. این قیام که در سال صد و بیست و یک هجری و به منظور [[امر به معروف]] و نهی از منکر و نیز انتقام از قاتلین شهدای [[کربلا]] در کوفه به وقوع پیوست، توانست ضربه ­ای مهلک بر مبانی مشروعیت [[خلفای اموی]] وارد آورد.  


=ولادت زيد شهيد=
=ولادت زید شهید=


اگرچه تاريخ دقيق ولادت زيد مشخص نيست اما از تاريخ شهادت و سن او در هنگام شهادت مى‌توان حدس زد که زيد در چه سالى متولد شده است. چون زيد در سال ١٢٠ يا ١٢١ به شهادت رسيده و از سوى ديگر [[شیخ مفید]] <ref>شيخ مفيد، الارشاد، ص٣٨۶</ref> سن او را در هنگام شهادت چهل‌ودو سال مى‌داند، پس روشن مى‌شود که وى در حدود سال 78 هجرى پا به عرصه وجود نهاده است.
اگرچه تاریخ دقیق ولادت زید مشخص نیست اما از تاریخ شهادت و سن او در هنگام شهادت مى‌توان حدس زد که زید در چه سالى متولد شده است. چون زید در سال ١٢٠ یا ١٢١ به شهادت رسیده و از سوى دیگر [[شیخ مفید]] <ref>شیخ مفید، الارشاد، ص٣٨۶</ref> سن او را در هنگام شهادت چهل‌ودو سال مى‌داند، پس روشن مى‌شود که وى در حدود سال 78 هجرى پا به عرصه وجود نهاده است.


[[ابن‌ادريس]] چنين نقل مى‌کند:
[[ابن‌ادریس]] چنین نقل مى‌کند:


بعضى از اصحاب ما نقل کرده‌اند که گفت: [[على بن الحسين (ع)]] و سيره و روش ايشان اين بود که هرگاه [[نماز صبح]] مى‌خواند، ديگر هيچ سخن نمى‌گفت تا آفتاب طلوع کند. پس روزى خدمتش آمده او را به ولادت زيد بشارت دادند. امام رو به ياران خويش کرده فرمود: به نظر شما نام اين فرزند را چه بگذارم؟ هر يک از ياران نامى را پيشنهاد کردند. امام به غلام خود فرمود: اى غلام! [[کتاب خدا]] را برايم بياور. وقتى [[قرآن]] را آوردند، آن را در دامان خويش گذارده باز کرد. پس اولين آيه‌اى که در نظرش افتاد اين آيه بود:  (وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا) . <ref>سوره نساء، آيه ٩۵</ref> سپس قرآن را بست و بار ديگر آن را باز کرد که اين آيه آمد: (إِنَّ اَللّٰهَ اِشْتَرىٰ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ يُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِيلِ وَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اَللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا) . <ref>سوره توبه، آيه ١١١</ref> اين‌جا بود که امام دومرتبه فرمود: به خدا [[سوگند]] که اين نوزاد همان زيد است. <ref> ابن ادريس، مستطرفات السرائر، ص ۶٣٨</ref>
بعضى از اصحاب ما نقل کرده‌اند که گفت: [[على بن الحسین (ع)]] و سیره و روش ایشان این بود که هرگاه [[نماز صبح]] مى‌خواند، دیگر هیچ سخن نمى‌گفت تا آفتاب طلوع کند. پس روزى خدمتش آمده او را به ولادت زید بشارت دادند. امام رو به یاران خویش کرده فرمود: به نظر شما نام این فرزند را چه بگذارم؟ هر یک از یاران نامى را پیشنهاد کردند. امام به غلام خود فرمود: اى غلام! [[کتاب خدا]] را برایم بیاور. وقتى [[قرآن]] را آوردند، آن را در دامان خویش گذارده باز کرد. پس اولین آیه‌اى که در نظرش افتاد این آیه بود:  (وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا) . <ref>سوره نساء، آیه ٩۵</ref> سپس قرآن را بست و بار دیگر آن را باز کرد که این آیه آمد: (إِنَّ اَللّٰهَ اِشْتَرىٰ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ وَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اَللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا) . <ref>سوره توبه، آیه ١١١</ref> این‌جا بود که امام دومرتبه فرمود: به خدا [[سوگند]] که این نوزاد همان زید است. <ref> ابن ادریس، مستطرفات السرائر، ص ۶٣٨</ref>


=ويژگى‌هاى زيد بن على (ع)=
=ویژگى‌هاى زید بن على (ع)=


در [[تاريخ اسلام]] سخن درباره اين چهره برجسته و مقدس فراوان است و [[زهد]] و [[عبادت]] و خداترسى از اوصاف و ويژگى‌هاى ايشان شمرده شده است. برخى ديگر از اوصافى که زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن بود به قرار ذيل است:
در [[تاریخ اسلام]] سخن درباره این چهره برجسته و مقدس فراوان است و [[زهد]] و [[عبادت]] و خداترسى از اوصاف و ویژگى‌هاى ایشان شمرده شده است. برخى دیگر از اوصافى که زبانزد عام و خاص و دوست و دشمن بود به قرار ذیل است:


=مونس و هم‌پيمان با قرآن=
=مونس و هم‌پیمان با قرآن=


مرحوم [[شیخ مفید]] رحمه الله از [[زياد بن منذر]] نقل مى‌کند: به [[مدينه منوره]] وارد شدم و از هر کس که درباره زيد بن على پرسيدم به من گفت: <big>ذاک حليف القران</big>؛ او هم‌عهد با [[قرآن کريم]] است. <ref>الارشاد، ص ٢٨۶</ref>
مرحوم [[شیخ مفید]] رحمه الله از [[زیاد بن منذر]] نقل مى‌کند: به [[مدینه منوره]] وارد شدم و از هر کس که درباره زید بن على پرسیدم به من گفت: <big>ذاک حلیف القران</big>؛ او هم‌عهد با [[قرآن کریم]] است. <ref>الارشاد، ص ٢٨۶</ref>


==گريه از ترس خدا==
==گریه از ترس خدا==


در [[ارشاد مفيد]] آمده است که هشيم روايت کرده که گفت: از [[خالد بن صفوان]] از زيد بن على پرسيدم و او ما را چنين [[حديث]] کرد. پس از او پرسيدم که او را در کجا ملاقات کردى؟ گفت: در رصافه. <ref> منطقه‌اى است در شهر بغداد</ref> گفتم: او را چگونه يافتى؟ گفت: تا جايى که مى‌دانم ترس از خدا به حدى در او اثر گذاشته بود که اشکش جارى است! <ref>الارشاد، ص ٢٨۶</ref>
در [[ارشاد مفید]] آمده است که هشیم روایت کرده که گفت: از [[خالد بن صفوان]] از زید بن على پرسیدم و او ما را چنین [[حدیث]] کرد. پس از او پرسیدم که او را در کجا ملاقات کردى؟ گفت: در رصافه. <ref> منطقه‌اى است در شهر بغداد</ref> گفتم: او را چگونه یافتى؟ گفت: تا جایى که مى‌دانم ترس از خدا به حدى در او اثر گذاشته بود که اشکش جارى است! <ref>الارشاد، ص ٢٨۶</ref>


==داناترين بنى‌هاشم پس از امام (ع)==
==داناترین بنى‌هاشم پس از امام (ع)==


امّا [[يحيى بن زيد]] که خود از شخصيت‌هاى بزرگ و از شهداى راه اسلام به شمار مى‌رود درباره پدرش فرموده است که وى هرگز امام نبوده؛ بلکه از زاهدان عصر خويش و از مجاهدان راه خدا و از فقهيان بنى‌هاشم بوده است.
امّا [[یحیى بن زید]] که خود از شخصیت‌هاى بزرگ و از شهداى راه اسلام به شمار مى‌رود درباره پدرش فرموده است که وى هرگز امام نبوده؛ بلکه از زاهدان عصر خویش و از مجاهدان راه خدا و از فقهیان بنى‌هاشم بوده است.


و به [[متوکل عباسى]] گفت: اى عبدالله! بدان که پدرم امام نبوده؛ بلکه از [[سادات]] کريم و از زاهدانشان بوده است. پدرم از مجاهدان راه خدا بود.
و به [[متوکل عباسى]] گفت: اى عبدالله! بدان که پدرم امام نبوده؛ بلکه از [[سادات]] کریم و از زاهدانشان بوده است. پدرم از مجاهدان راه خدا بود.


عرض کردم اى فرزند رسول خدا! بدان که پدرت ادعاى امامت کرده و در راه خدا [[جهاد]] کرده؛ در حالى که از [[رسول خدا]] (احاديثى) درباره مدعى [[دروغ]] به امامت آمده است.
عرض کردم اى فرزند رسول خدا! بدان که پدرت ادعاى امامت کرده و در راه خدا [[جهاد]] کرده؛ در حالى که از [[رسول خدا]] (احادیثى) درباره مدعى [[دروغ]] به امامت آمده است.


يحيى گفت: آرام باش اى بنده خدا؛ پدرم بسيار عاقل‌تر از آن بود که چيزى را که حقى در آن نداشت، ادعا کند؛ بلکه مى‌گفت: من شما را به [[الرضا من آل‌محمد]] دعوت مى‌کنم و مقصودش عمويم [[امام جعفر صادق (ع)]] بود که امروز او صاحب و ولى امر است. سپس گفت: آرى پدرم داناترين بنى‌هاشم بود. <ref>بحارالأنوار، ج۴۶، ص١٩٩</ref>
یحیى گفت: آرام باش اى بنده خدا؛ پدرم بسیار عاقل‌تر از آن بود که چیزى را که حقى در آن نداشت، ادعا کند؛ بلکه مى‌گفت: من شما را به [[الرضا من آل‌محمد]] دعوت مى‌کنم و مقصودش عمویم [[امام جعفر صادق (ع)]] بود که امروز او صاحب و ولى امر است. سپس گفت: آرى پدرم داناترین بنى‌هاشم بود. <ref>بحارالأنوار، ج۴۶، ص١٩٩</ref>


==پدرم يکى از عابدان بود==
==پدرم یکى از عابدان بود==


يحيى بن زيد بن على نيز درباره پدرش گفت: خداى رحمت کند پدرم زيد را؛ به خدا سوگند که او يکى از عابدانى بود که شب‌ها روى پاى خود ايستاده نماز مى‌خواند و روزها روزه‌دار بود و در راه خدا نهايت تلاش و جهاد خود را داشت.
یحیى بن زید بن على نیز درباره پدرش گفت: خداى رحمت کند پدرم زید را؛ به خدا سوگند که او یکى از عابدانى بود که شب‌ها روى پاى خود ایستاده نماز مى‌خواند و روزها روزه‌دار بود و در راه خدا نهایت تلاش و جهاد خود را داشت.


==نماز و مناجات با خدا==
==نماز و مناجات با خدا==


پيش از اين گفتيم که زيد بن على جامع علم و اخلاق و فضيلت و جهاد بود. او همانند پدرش [[امام زين‌العابدين(ع)]] هنگام [[مناجات]] با خدا، غرق مناجات مى‌شد. محمد بن خالد اين حالت عرفانى را در راه [[مکه]] و مدينه از او ديده است و براى [[سعيد بن جبير]] نقل کرده است که گفت: به محمد بن خالد عرض کردم که زيد را در قلب مردم [[عراق]] چگونه يافتى؟ گفت: من از مردم عراق براى تو سخن نمى‌گويم؛ بلکه با تو از مردى به نام نازلى که در مدينه بود، سخن مى‌گويم. نازلى گويد: در سفرى با زيد بن على به مکه همراه او بودم. او را ديدم که نخست [[نماز]] واجب را مى‌خواند و سپس بين نماز تا نماز ديگر پيوسته نماز مى‌خواند. همچنين تمام شب را نماز مى‌خواند و بسيار تسبيح مى‌گفت و اين آيه را مرتب بر زبان جارى مى‌ساخت: (وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ) . <ref>سوره ق، آيه ١٩</ref> پس شبى براى ما نماز خواند و پيوسته همين آيه را تا نيمه‌شب تکرار کرد.
پیش از این گفتیم که زید بن على جامع علم و اخلاق و فضیلت و جهاد بود. او همانند پدرش [[امام زین‌العابدین(ع)]] هنگام [[مناجات]] با خدا، غرق مناجات مى‌شد. محمد بن خالد این حالت عرفانى را در راه [[مکه]] و مدینه از او دیده است و براى [[سعید بن جبیر]] نقل کرده است که گفت: به محمد بن خالد عرض کردم که زید را در قلب مردم [[عراق]] چگونه یافتى؟ گفت: من از مردم عراق براى تو سخن نمى‌گویم؛ بلکه با تو از مردى به نام نازلى که در مدینه بود، سخن مى‌گویم. نازلى گوید: در سفرى با زید بن على به مکه همراه او بودم. او را دیدم که نخست [[نماز]] واجب را مى‌خواند و سپس بین نماز تا نماز دیگر پیوسته نماز مى‌خواند. همچنین تمام شب را نماز مى‌خواند و بسیار تسبیح مى‌گفت و این آیه را مرتب بر زبان جارى مى‌ساخت: (وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ) . <ref>سوره ق، آیه ١٩</ref> پس شبى براى ما نماز خواند و پیوسته همین آیه را تا نیمه‌شب تکرار کرد.


وقتى که از خواب بيدار شدم، ديدم هنوز دست‌هاى خود را به سوى آسمان بلند کرده مى‌گويد: الهى! عذاب دنيا آسان‌تر از عذاب آخرت است. سپس ناله‌اى زد. از جاى برخاسته، عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! اين ناله و گريه که از تو در اين شب ديدم، هرگز نديده بودم. فرمود: واى بر تو اى نازلى! امشب در [[سجده]] در خواب مى‌ديدم گروهى از مردم که بر تنشان لباس‌هايى بود که تاکنون هيچ چشمى آن را نديده است. آنها آمدند تا دور مرا گرفتند و من در حال سجده بودم. پس بزرگ آنها که ديگران از او فرمانبرى مى‌کردند گفت: آيا اين همان است؟ گفتند: آرى. او گفت بشارتت باد اى زيد که تو در راه خدا کشته خواهى شد و به دار آويخته و سوزانده خواهى شد. و از آن‌پس هيچ‌گاه آتش به سوى تو نخواهد آمد. اى نازلى! من از خواب بيدار شدم در حالى که به خدا به شدت وحشت‌زده بودم. اى نازلى! دوست دارم که به آتش سوزانده مى‌شدم و بار ديگر به آتش سوزانده مى‌شدم، ولى خداوند امر اين امت را اصلاح فرمايد. <ref>تفسير فرات کوفى، ص١۶۶</ref>
وقتى که از خواب بیدار شدم، دیدم هنوز دست‌هاى خود را به سوى آسمان بلند کرده مى‌گوید: الهى! عذاب دنیا آسان‌تر از عذاب آخرت است. سپس ناله‌اى زد. از جاى برخاسته، عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! این ناله و گریه که از تو در این شب دیدم، هرگز ندیده بودم. فرمود: واى بر تو اى نازلى! امشب در [[سجده]] در خواب مى‌دیدم گروهى از مردم که بر تنشان لباس‌هایى بود که تاکنون هیچ چشمى آن را ندیده است. آنها آمدند تا دور مرا گرفتند و من در حال سجده بودم. پس بزرگ آنها که دیگران از او فرمانبرى مى‌کردند گفت: آیا این همان است؟ گفتند: آرى. او گفت بشارتت باد اى زید که تو در راه خدا کشته خواهى شد و به دار آویخته و سوزانده خواهى شد. و از آن‌پس هیچ‌گاه آتش به سوى تو نخواهد آمد. اى نازلى! من از خواب بیدار شدم در حالى که به خدا به شدت وحشت‌زده بودم. اى نازلى! دوست دارم که به آتش سوزانده مى‌شدم و بار دیگر به آتش سوزانده مى‌شدم، ولى خداوند امر این امت را اصلاح فرماید. <ref>تفسیر فرات کوفى، ص١۶۶</ref>


=شهادت زید=
=شهادت زید=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۷

ویرایش