۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''اسلام گرایان جهادی افغانستان''' مقاله ای است درباره جنبش های اسلامی [[افغانستان]] که راه و روش جهاد مسلحانه را برای احیای حکومت اسلامی در پیش گرفتند.<br> | '''اسلام گرایان جهادی افغانستان''' مقاله ای است درباره جنبش های اسلامی [[افغانستان]] که راه و روش جهاد مسلحانه را برای احیای حکومت اسلامی در پیش گرفتند.<br> | ||
در این مقاله درصدد بررسی این طرز تفکر از '''اسلام گرایان جهادی''' در | در این مقاله درصدد بررسی این طرز تفکر از '''اسلام گرایان جهادی''' در افغانستان پرداخته ایم. | ||
== مقدمه == | ==مقدمه== | ||
افغانستان کشوری است که شاید بیش از تمام کشورهای خاورمیانه، سنتی است و این سنتگرایی در بیشتر اوقات تحت تأثیر اسلام بوده است.<br> | |||
افغانستان در دو سه دهه اخیر از [[ایران]] انزوا یافت و در حالی که سده هجدهم را در نهایت آشفتگی به سر برد، در سده نوزدهم به سبب نزدیکی با [[هند]] در بازی بزرگ میان '''روسها و انگلیسیها''' برای [[بریتانیا]] اهمیت فراوان یافت و پس از چند سری نبرد، به دست این کشور افتاد و از تیررس [[ایران]] و نیز [[روسیه]] مدعی خارج شد.<br> | افغانستان در دو سه دهه اخیر از [[ایران]] انزوا یافت و در حالی که سده هجدهم را در نهایت آشفتگی به سر برد، در سده نوزدهم به سبب نزدیکی با [[هند]] در بازی بزرگ میان '''روسها و انگلیسیها''' برای [[بریتانیا]] اهمیت فراوان یافت و پس از چند سری نبرد، به دست این کشور افتاد و از تیررس [[ایران]] و نیز [[روسیه]] مدعی خارج شد.<br> | ||
این شرایط سبب شد هویت ملی و اجتماعی منسجمی در افغانستان شکل نگیرد و اصلاً به این موضوع اهمیتی داده نشود. در حقیقت، آن طور که دانشمندان علوم سیاسی میگویند، «'''ملتسازی'''» در این کشور تحقق نیافت. شکل قبیلهای جامعه افغانستان مهمترین وجه هویتی آن پس از مسلمان بودن است؛ اگرچه بسیاری همین وجه قبیلهای بودن را هویتی مهمتر از مسلمان بودن دانستهاند.<br> | این شرایط سبب شد هویت ملی و اجتماعی منسجمی در افغانستان شکل نگیرد و اصلاً به این موضوع اهمیتی داده نشود. در حقیقت، آن طور که دانشمندان علوم سیاسی میگویند، «'''ملتسازی'''» در این کشور تحقق نیافت. شکل قبیلهای جامعه افغانستان مهمترین وجه هویتی آن پس از مسلمان بودن است؛ اگرچه بسیاری همین وجه قبیلهای بودن را هویتی مهمتر از مسلمان بودن دانستهاند.<br> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
<ref>Rubin, Barnett (1995b) The Search for Peace in Afghanistan. New Haven: Yale University Press</ref><br> | <ref>Rubin, Barnett (1995b) The Search for Peace in Afghanistan. New Haven: Yale University Press</ref><br> | ||
== تهاجم شوروی به افغانستان == | ==تهاجم شوروی به افغانستان== | ||
[[پرونده:تهاجم شوروی به افغانستان.jpg|بندانگشتی|چپ|حمله شوروی به افغانستان در سال 1979 میلادی]] | [[پرونده:تهاجم شوروی به افغانستان.jpg|بندانگشتی|چپ|حمله شوروی به افغانستان در سال 1979 میلادی]] | ||
اما قبیلهگرایی در روزگار اخیر در چارچوب یک رویداد مهم رو به سوی انسجام ملی نهاده است: تهاجم شوروی و خیزش اسلامی.<br> | اما قبیلهگرایی در روزگار اخیر در چارچوب یک رویداد مهم رو به سوی انسجام ملی نهاده است: تهاجم شوروی و خیزش اسلامی.<br> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
برای بررسی موضوع جهاد و یا تکامل جنبشهای اسلامی در افغانستان،ابتدا زمینههای خیزش اسلامی بررسی میشود که طی آن به نخستین حرکتها و نیز معضلات و پیچیدگیهای جامعه افغانستان که بستر این خیزش بوده پرداخته میشود. سپس، شکلگیری اولیه جنبشهای اسلامی و تشکلیافتگی آنها در قالب احزاب اسلامی بررسی میشود.<br> | برای بررسی موضوع جهاد و یا تکامل جنبشهای اسلامی در افغانستان،ابتدا زمینههای خیزش اسلامی بررسی میشود که طی آن به نخستین حرکتها و نیز معضلات و پیچیدگیهای جامعه افغانستان که بستر این خیزش بوده پرداخته میشود. سپس، شکلگیری اولیه جنبشهای اسلامی و تشکلیافتگی آنها در قالب احزاب اسلامی بررسی میشود.<br> | ||
== زمینه های خیزش اسلامی در افغانستان == | ==زمینه های خیزش اسلامی در افغانستان== | ||
[[پرونده:برهان الدین ربانی 2.jpg|بندانگشتی|چپ|برهان الدین ربانی از فعالان اسلامی افغانستان درنیمه دوم سال 1970 ]] | [[پرونده:برهان الدین ربانی 2.jpg|بندانگشتی|چپ|برهان الدین ربانی از فعالان اسلامی افغانستان درنیمه دوم سال 1970 ]] | ||
تا پیش از اوج گرفتن فعالیتهای مارکسیستی در دهه 1970 و به ویژه آنچه ما به طور روشن از آن به عنوان فعالیت احزاب خلق و پرچم یاد میکنیم، تقریباً هیچ نشانه مهمی برای فعالیتهای اسلامی وجود نداشت.<br> | تا پیش از اوج گرفتن فعالیتهای مارکسیستی در دهه 1970 و به ویژه آنچه ما به طور روشن از آن به عنوان فعالیت احزاب خلق و پرچم یاد میکنیم، تقریباً هیچ نشانه مهمی برای فعالیتهای اسلامی وجود نداشت.<br> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در دهه 1970، رفتهرفته مبارزه با نفوذ و شیوع عقاید مارکسیستی هم به این فعالیتها افزوده شد. اما در یک جمعبندی، باید گفت فعالیتهای اسلامی بسیار ضعیف بود: گروههای اسلامی در نبود نخبههایی که جذب گروههای مارکسیست شده بودند، از فقر سازماندهی و فکری رنج میبردند؛ تشکلیافتگی نیاز به منابع مالی داشت و این گروهها در فضای فقیر جامعه [[افغانستان]] و نبود ارتباطات با جوامع ثروتمند اسلامی، از عهده تأمین آن برنمیآمدند؛ و نهایتاً اینکه سرکوبهای حکومتی و بینظمیهای اخلالگرانه محلی به زبان این نوع تشکلیافتگی رقم میخورد. | در دهه 1970، رفتهرفته مبارزه با نفوذ و شیوع عقاید مارکسیستی هم به این فعالیتها افزوده شد. اما در یک جمعبندی، باید گفت فعالیتهای اسلامی بسیار ضعیف بود: گروههای اسلامی در نبود نخبههایی که جذب گروههای مارکسیست شده بودند، از فقر سازماندهی و فکری رنج میبردند؛ تشکلیافتگی نیاز به منابع مالی داشت و این گروهها در فضای فقیر جامعه [[افغانستان]] و نبود ارتباطات با جوامع ثروتمند اسلامی، از عهده تأمین آن برنمیآمدند؛ و نهایتاً اینکه سرکوبهای حکومتی و بینظمیهای اخلالگرانه محلی به زبان این نوع تشکلیافتگی رقم میخورد. | ||
== بهار جنبشهای مختلف در افغانستان == | ==بهار جنبشهای مختلف در افغانستان== | ||
[[پرونده:محمد ظاهر شاه.jpg|بندانگشتی|چپ|محمد ظاهر شاه آخرین پادشاه افغانستان]] | [[پرونده:محمد ظاهر شاه.jpg|بندانگشتی|چپ|محمد ظاهر شاه آخرین پادشاه افغانستان]] | ||
همه چیز تقریباً از دهه 73 – 1963 آغاز شد که میتوانیم آن را بهار جنبشهای مختلف ملی، اسلامی و مارکسیست افغان بنامیم.<br> | همه چیز تقریباً از دهه 73 – 1963 آغاز شد که میتوانیم آن را بهار جنبشهای مختلف ملی، اسلامی و مارکسیست افغان بنامیم.<br> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
علاوه بر این مقاوت اسلامی، مقاومتهایی هم در میان دیگر اقشار جامعه [[افغانستان]] صورت گرفت که بعدها در همین جنبشهای اسلامی ادغام شدند و وارد احزاب اسلامی تشکیل شده از سوی این جنبشها شدند. بخشی از این مقاومتها از سوی فرماندهان نظامی افغانی صورت گرفت.<br> | علاوه بر این مقاوت اسلامی، مقاومتهایی هم در میان دیگر اقشار جامعه [[افغانستان]] صورت گرفت که بعدها در همین جنبشهای اسلامی ادغام شدند و وارد احزاب اسلامی تشکیل شده از سوی این جنبشها شدند. بخشی از این مقاومتها از سوی فرماندهان نظامی افغانی صورت گرفت.<br> | ||
از آن میان، میتوان به شکلگیری «'''شورای ملی فرماندهان'''» اشاره کرد که پس از تهاجم شوروی شکل گرفت و در حالی که در سالهای 1979 و 1980 فعال بود، با در هم شکسته شدن مقاومتها منحل شد و بازماندگان آنها در احزاب اسلامی ادغام شدند.<br> | از آن میان، میتوان به شکلگیری «'''شورای ملی فرماندهان'''» اشاره کرد که پس از تهاجم شوروی شکل گرفت و در حالی که در سالهای 1979 و 1980 فعال بود، با در هم شکسته شدن مقاومتها منحل شد و بازماندگان آنها در احزاب اسلامی ادغام شدند.<br> | ||
در این میان، میتوان به سه فرمانده مهم نظامی اشاره کرد: | در این میان، میتوان به سه فرمانده مهم نظامی اشاره کرد: [[جلال الدین حقانی|مولوی جلالالدین حقانی]] که عضو مهم شورای ملی فرماندهان بود و بعدها هم به [[طالبان]] پیوست و در موفقیتهای بعدی آنها نقش مهمی داشت.<br> | ||
'''اسماعیلخان'''، افسر ارتش [[افغانستان]] به شمار میآمد و با مقاومتی که در سال 1979 در برابر نیروهای دولت کمونیست و بعد شورویها از خود نشان داد بسیار برجسته شد. جانشین وی هم که در این پیروزیها نقش مهمی داشت، یک چهره برجسته نظامی به شمار میآمد. | '''اسماعیلخان'''، افسر ارتش [[افغانستان]] به شمار میآمد و با مقاومتی که در سال 1979 در برابر نیروهای دولت کمونیست و بعد شورویها از خود نشان داد بسیار برجسته شد. جانشین وی هم که در این پیروزیها نقش مهمی داشت، یک چهره برجسته نظامی به شمار میآمد. | ||
[[پرونده:احمدشاه-مسعود.jpg|بندانگشتی|چپ|احمد شاه مسعود]] | [[پرونده:احمدشاه-مسعود.jpg|بندانگشتی|چپ|احمد شاه مسعود]] | ||
[[احمد شاه مسعود|احمدشاه مسعود]] سومین چهره نظامی برجسته جریان مقاومت و جهاد [[افغانستان]] است که یک نظامی محلی به شمار میآید که بسیار در مورد جنگهای چریکی مطالعه داشته و در عمل هم تبحر به خرج داده است. | |||
<ref>Maley, William (2002) The Afghanistan Wars. New York: Palgrave, 65</ref><br> | <ref>Maley, William (2002) The Afghanistan Wars. New York: Palgrave, 65</ref><br> | ||
او یک انقلابی بارز بود که در منطقه '''پنجشیر'''، هم دولت کمونیستی و هم نیروهای '''شوروی''' را بارها شکست داده و اذیت نموده است.<br> | او یک انقلابی بارز بود که در منطقه '''پنجشیر'''، هم دولت کمونیستی و هم نیروهای '''شوروی''' را بارها شکست داده و اذیت نموده است.<br> | ||
او در آغاز به حزب اسلامی '''حکمتیار''' پیوست و سپس به جریان میانهرو و منطقیتر جمعیت اسلامی ربانی روی آورد.<br> | او در آغاز به حزب اسلامی '''حکمتیار''' پیوست و سپس به جریان میانهرو و منطقیتر جمعیت اسلامی ربانی روی آورد.<br> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۴: | ||
این جریانها سپس با اعتراض نمادین و سخنرانیهای متعدد استادان دانشگاه کابل دنبال شد. اما خیلی زود با کنترلی که صورت گرفت، فرو نشست.<br> | این جریانها سپس با اعتراض نمادین و سخنرانیهای متعدد استادان دانشگاه کابل دنبال شد. اما خیلی زود با کنترلی که صورت گرفت، فرو نشست.<br> | ||
اما دانشجویان سرسختتر، مقاومتشان را با پیوستن به احزاب و گروههای جهادی دنبال کردند. به این ترتیب، تقریباً همه گروهها و افراد پراکنده نهایتاً پس از تهاجم شوروی به این نتیجه رسیدند که به احزاب اسلامی روی آوردند و احزاب به منبع مهم مبارزه و مقاومت بدل شدند. | اما دانشجویان سرسختتر، مقاومتشان را با پیوستن به احزاب و گروههای جهادی دنبال کردند. به این ترتیب، تقریباً همه گروهها و افراد پراکنده نهایتاً پس از تهاجم شوروی به این نتیجه رسیدند که به احزاب اسلامی روی آوردند و احزاب به منبع مهم مبارزه و مقاومت بدل شدند. | ||
==منابع== | |||
<references /> | |||
[[رده: مقالات]] | |||
[[رده: افغانستان]] |