یوسف عادل شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۰۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
یوسف عادل‌شاه یکی از شاهزاده‌های عثمانی است که پس از مرگ خواجه محمود گاوان و به دنبال آن مرگ سلطان محمد شاه سوم حکومت بهمنیان با اعلام مذهب تشیع در دکن و منطقه بیجاور هند به مدت بیست سال فرمانروایی كند. او با پیش گرفتن سیاست‌هایی خاص و احترام به اهل سنت باعث شد شیعه و اهل سنت به خوبی در كنار یک دیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
 
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
 
<noinclude>
</div>
 
یوسف عادل‌شاه یکی از شاهزاده‌های عثمانی است که با اعلام مذهب تشیع در دکن و منطقه بیجاور هند به مدت بیست سال فرمانروایی كند. او با پیش گرفتن سیاست‌هایی خاص و احترام به اهل سنت با عث شد شیعه و اهل سنت به خوبی در كنار یک دیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند.


<div class="wikiInfo">
<div class="wikiInfo">
خط ۲۱: خط ۹:
| data-type="authorfatherName" |فارسی
| data-type="authorfatherName" |فارسی
|-
|-
|تالیف و تلخلص
|تالیف و تلخیص
| data-type="authorfatherName" |محمد علی ملاهاشم
| data-type="authorfatherName" |محمد علی ملاهاشم
|-
|-
|منبع
|منبع
| data-type="authorfatherName" |تلخیص از مقاله تاسیس حكومت عادل‌شاهیان در دكن و سیاست‌های مذهبی یوسف عادل‌شاه نوشته محمود صادقی علوی دانشجوی دكترای تاریخ اسلام - دانشگاه تهران
| data-type="authorfatherName" |تلخیص از مقاله تأسيس حكومت عادل‌شاهيان در دكن و سياست‌های مذهبی يوسف عادل شاه  نوشته محمود صادقی علوی دانشجوی دكترای تاریخ اسلام - دانشگاه تهران
|-
|-
|}
|}
خط ۳۱: خط ۱۹:


=چكیده=
=چكیده=
[[یوسف عادل‌شاه]] از شاهزاده‌های عثمانی بود  كه قرار بود به همراه گروه دیگری از شاهزاده‌ها در زمان حكومت سلطان محمد به قتل برسد ولی با زیركی مادرش توانست فرار كرده و به كمك تاجری به ایران بیاید. او پس از چند سال اقامت در ایران به هند رفت و به كمك خواجه محمود گاوان كه یك ایرانی بود به دستگاه حكومت بهمنیان وارد شد و در آن‌جا مدارج ترقی را پشت سر گذاشت.<br>
[[یوسف عادل شاه]] از شاهزاده‌های عثمانی بود  كه قرار بود به همراه گروه دیگری از شاهزاده‌ها در زمان حكومت سلطان محمد به قتل برسد ولی با زیركی مادرش توانست فرار كرده و به كمك تاجری به ایران بیاید. او پس از چند سال اقامت در ایران به هند رفت و به كمك خواجه محمود گاوان كه یك ایرانی بود به دستگاه حكومت بهمنیان وارد شد و در آن‌جا مدارج ترقی را پشت سر گذاشت.<br>


پس از مرگ محمود گاوان و به دنبال آن، تضعیف حكومت بهمنیان، یوسف عادل شاه در بیجاپور حكومت عادل‌شاهیان را پایه‌گذاری كرد. او اولین کسی بود که مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی حكومت خود اعلام كرد.<br>
پس از مرگ محمود گاوان و به دنبال آن، تضعیف حكومت بهمنیان، یوسف عادل شاه در بیجاپور حكومت عادل‌شاهیان را پایه‌گذاری كرد. او اولین کسی بود که مذهب شیعه را به عنوان مذهب رسمی حكومت خود اعلام كرد.<br>


عادل‌شاه پس از اعلام مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی حكومتش، سیاست‌های مسالمت‌آمیزی در مقابل اهل سنت به كار گرفت. او هرگز بر اهل سنت سخت‌گیری نكرد و اجازه داد افراد به مذهب سابق خود باقی بمانند. وی هم‌چنین اجازه داد در مناطق سنی‌نشین اذان و خطبه به شیوه اهل سنت گفته شود. علاوه بر این، یوسف عادل‌شاه بدگویی به خلفا را نیز ممنوع كرد و كسانی كه این كار را انجام می‌دادند مجازات كرد. در پیش گرفتن چنین سیاست‌هایی بود كه باعث شد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به خوبی در كنار یك‌دیگر زندگی كنند.<br>
عادل شاه پس از اعلام مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی حكومتش، سیاست‌های مسالمت‌آمیزی در مقابل اهل سنت به كار گرفت. او هرگز بر اهل سنت سخت‌گیری نكرد و اجازه داد افراد به مذهب سابق خود باقی بمانند. وی هم‌چنین اجازه داد در مناطق سنی‌نشین اذان و خطبه به شیوه اهل سنت گفته شود. علاوه بر این، یوسف عادل‌شاه بدگویی به خلفا را نیز ممنوع كرد و كسانی كه این كار را انجام می‌دادند مجازات كرد. در پیش گرفتن چنین سیاست‌هایی بود كه باعث شد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به خوبی در كنار یك‌دیگر زندگی كنند.<br>


=کلیدواژه‌ها=
=کلیدواژه‌ها=
یوسف عادل‌شاه، دكن، تاریخ، تشیع، عادل‌شاهیان.
یوسف عادل شاه، دكن، تاریخ، تشیع، عادل‌شاهیان.


=نسب یوسف عادل‌شاه=
=نسب یوسف عادل‌شاه=
خط ۴۸: خط ۳۶:
یوسف در سال 864 ق به همراه عماد‌الدین تاجر به هند رفت و پس از مدتی به احمد آباد بیدر وارد شد. در این ایام خواجه محمد گاوان كه تازه به مقام وزارت رسیده بود به درخواست خواجه عمادالدین یوسف را در سلك غلامان ترك دربار وارد كرد. <ref>هندوشاه، پیشین، ‌ص2؛ هاشم‌خان، پیشین،‌  ص270-271؛ مقیم هروی، بی‌تا ، ج3، ص277؛ نهاوندی، 1925م ،ج2، 406</ref>.<br>
یوسف در سال 864 ق به همراه عماد‌الدین تاجر به هند رفت و پس از مدتی به احمد آباد بیدر وارد شد. در این ایام خواجه محمد گاوان كه تازه به مقام وزارت رسیده بود به درخواست خواجه عمادالدین یوسف را در سلك غلامان ترك دربار وارد كرد. <ref>هندوشاه، پیشین، ‌ص2؛ هاشم‌خان، پیشین،‌  ص270-271؛ مقیم هروی، بی‌تا ، ج3، ص277؛ نهاوندی، 1925م ،ج2، 406</ref>.<br>


خواجه عمادالدین محمود گیلانی مشهور به محمود گاوان، ملك‌التجار و خواجه جهان از بزرگزاده های گیلانی بود كه اجداد او در گیلان ، وزیران سلاطین این منطقه بودند و خانواده وی از خانواده‌های اشرافی گیلان به شمار می‌رفت كه برخی از آنها دارای مشاغل و مناصب مهم حكومتی در گیلان بودند. <ref>هندوشاه، پیشین، ج 1، ص358</ref>. خواجه عمادالدین با شغل تجارت، بسیاری از بلاد عراق و خراسان را دید و با عده زیادی از علما و مشایخ عصر هم‌نشینی داشت. <ref>گاوان، 1381ش، ص 13؛ هندوشاه، پیشین، ص352</ref>.  او در ادامه همین تجارت به دكن آمده مورد توجه سلاطین بهمنی قرار گرفت. در سال 856ق و در زمان حكومت احمد شاه دوم بهمنی(837-861ق) به دربار بهمنیان راه یافت. <ref>هندوشاه، پیشین، ص‌358؛  طباطبا، 1355ق ، ص 89</ref>. در زمان حكومت همایون شاه بهمنی خواجه هم‌چنان در دستگاه حكومت بهمنیان رشد كرد. در این دوره به سبب خدماتی كه داشت از شاه لقب ملك‌التجار گرفت كه از القاب مهم حكومت بهمنیان بود و به حكومت بیجاپور <ref>هندوشاه، پیشین؛  طباطبا، پیشین</ref> منصوب شد. <ref>گاوان، پیشین،‌ ص 14؛ طباطبا، پیشین، ص 92؛ هاشم‌خان، پیشین، ج3، ص 112؛ وثوقی، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380، ص6</ref>.<br>
خواجه عمادالدین محمود گیلانی مشهور به محمود گاوان، ملك‌التجار و خواجه جهان از بزرگ زاده های گیلانی بود كه اجداد او در گیلان ، وزیران سلاطین این منطقه بودند و خانواده وی از خانواده‌های اشرافی گیلان به شمار می‌رفت كه برخی از آنها دارای مشاغل و مناصب مهم حكومتی در گیلان بودند. <ref>هندوشاه، پیشین، ج 1، ص358</ref>. خواجه عمادالدین با شغل تجارت، بسیاری از بلاد عراق و خراسان را دید و با عده زیادی از علما و مشایخ عصر هم‌نشینی داشت. <ref>گاوان، 1381ش، ص 13؛ هندوشاه، پیشین، ص352</ref>.  او در ادامه همین تجارت به دكن آمده مورد توجه سلاطین بهمنی قرار گرفت. در سال 856ق و در زمان حكومت احمد شاه دوم بهمنی(837-861ق) به دربار بهمنیان راه یافت. <ref>هندوشاه، پیشین، ص‌358؛  طباطبا، 1355ق ، ص 89</ref>. در زمان حكومت همایون شاه بهمنی خواجه هم‌چنان در دستگاه حكومت بهمنیان رشد كرد. در این دوره به سبب خدماتی كه داشت از شاه لقب ملك‌التجار گرفت كه از القاب مهم حكومت بهمنیان بود و به حكومت بیجاپور <ref>هندوشاه، پیشین؛  طباطبا، پیشین</ref> منصوب شد. <ref>گاوان، پیشین،‌ ص 14؛ طباطبا، پیشین، ص 92؛ هاشم‌خان، پیشین، ج3، ص 112؛ وثوقی، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380، ص6</ref>.<br>


خواجه عمادالدین مدارج ترقی را در دربار بهمنیان طی می‌كرد تا این‌كه همایون شاه بهمنی در اواخر عمر خود خواجه را به وزارت برگزید <ref>گاوان، پیشین؛ هاشم‌خان، پیشین، طریحی، 1427ق، ص61</ref>. اوج قدرت محمود گاوان در دربار بهمنیان در زمان حكومت محمد شاه سوم بود. او در این دوره با به‌كارگیری وسیع ایرانیان در دستگاه حكومت به اداره قلمرو بهمنیان می‌پرداخت. <br>
خواجه عمادالدین مدارج ترقی را در دربار بهمنیان طی می‌كرد تا این‌كه همایون شاه بهمنی در اواخر عمر خود خواجه را به وزارت برگزید <ref>گاوان، پیشین؛ هاشم‌خان، پیشین، طریحی، 1427ق، ص61</ref>. اوج قدرت محمود گاوان در دربار بهمنیان در زمان حكومت محمد شاه سوم بود. او در این دوره با به‌كارگیری وسیع ایرانیان در دستگاه حكومت به اداره قلمرو بهمنیان می‌پرداخت. <br>
خط ۵۹: خط ۴۷:
در سیستم اداری حكومت بهمنیان هر ایالت، فرمانداری داشت كه مالیات‌ها را جمع‌آوری می‌كرد. این فرماندار می‌بایست در عوض اداره ایالت خود، همیشه تعداد معینی سرباز برای شاه آماده می‌كرد. افزون بر این، او حق داشت كسانی را برای تصدی مقامات نظامی و غیرنظامی منصوب كند. این امر سبب می‌شد فرمانداران، ایالات تحت امر خود را قلمرو شخصی خویش بدانند. جنگ‌های پیوسته حكومت بهمنی نیاز دائم به سربازان تازه داشت؛ امری كه سبب می‌شد سلطان به ارسال نیرو توسط ایالات بسنده كرده و كمتر در امور آنها دخالت كند. <ref>تاپار، 1386ش، ج1، ص 438</ref>.<br>
در سیستم اداری حكومت بهمنیان هر ایالت، فرمانداری داشت كه مالیات‌ها را جمع‌آوری می‌كرد. این فرماندار می‌بایست در عوض اداره ایالت خود، همیشه تعداد معینی سرباز برای شاه آماده می‌كرد. افزون بر این، او حق داشت كسانی را برای تصدی مقامات نظامی و غیرنظامی منصوب كند. این امر سبب می‌شد فرمانداران، ایالات تحت امر خود را قلمرو شخصی خویش بدانند. جنگ‌های پیوسته حكومت بهمنی نیاز دائم به سربازان تازه داشت؛ امری كه سبب می‌شد سلطان به ارسال نیرو توسط ایالات بسنده كرده و كمتر در امور آنها دخالت كند. <ref>تاپار، 1386ش، ج1، ص 438</ref>.<br>


این سیستم اداری باعث شد تا پس از مرگ خواجه محمود گاوان و به دنبال آن مرگ سلطان محمد شاه سوم بهمنی (حك 867-887ق) و ایجاد هرج و مرج و نابسامانی در حكومت بهمنیان و سیر نزول بی‌وقفه قدرت آنها، زمینه استقلال حکام تابع در ایالات را فراهم كند. یوسف نیز كه خود از امرای آفاقی<ref>- از همان سال‌های اولیه شکل‌گیری پادشاهی بهمنیان ارتش آنها از دسته‌های مختلفی تشکیل می‌شد که پیوسته با یک‌دیگر رقابت داشتند . یکی از این دسته‌ها، بیشتر شیعه و از ایرانی‌ها و نیز ترک‌ها ومغولان آسیای مرکزی بودند، دسته دیگر سنی بودند و مسلمانان جنوب هند و مزدوران حبشی را شامل می‌شدند.  در آن دوران گروه اول را غریبه‌ها، آفاقی‌ها یا خارجی‌ها و گروه دوم را دکنی‌ها می‌نامیدند؛ برای تفصیل بیشتر ر.ک: معصومی، 1383ش، ص 68-74.</ref> <br>
این سیستم اداری باعث شد تا پس از مرگ خواجه محمود گاوان و به دنبال آن مرگ سلطان محمد شاه سوم بهمنی (حك 867-887ق) و ایجاد هرج و مرج و نابسامانی در حكومت بهمنیان و سیر نزول بی‌وقفه قدرت آنها، زمینه استقلال حکام تابع در ایالات را فراهم كند. یوسف نیز كه خود از امرای آفاقی<ref>- از همان سال‌های اولیه شکل‌گیری پادشاهی بهمنیان ارتش آنها از دسته‌های مختلفی تشکیل می‌شد که پیوسته با یک‌دیگر رقابت داشتند . یکی از این دسته‌ها، بیشتر شیعه و از ایرانی‌ها و نیز ترک‌ها ومغولان آسیای مرکزی بودند، دسته دیگر سنی بودند و مسلمانان جنوب هند و مزدوران حبشی را شامل می‌شدند.  در آن دوران گروه اول را غریبه‌ها، آفاقی‌ها یا خارجی‌ها و گروه دوم را دکنی‌ها می‌نامیدند؛ برای تفصیل بیشتر ر.ک: معصومی، 1383ش، ص 68-74.</ref> دربار بهمنی بود گروهی از امرای ترك را با وعده مقام و منصب با خود همراه كرد و ـ به اختلاف ـ در بین سال‌های 895ق تا 897ق در بیجاپور، علَم استقلال برافراشت  و به نام خود خطبه خواند. <ref>هندوشاه، پیشین،‌ ج2، ‌ص4؛ هاشم‌خان، پیشین، ص271؛ قاضی نور‌الله، پیشین،‌ ص4؛ سبحان رای بهنداری، 1961م، ص430؛ طریحی، پیشین،‌  ص64</ref>.   
 
دربار بهمنی بود گروهی از امرای ترك را با وعده مقام و منصب با خود همراه كرد و ـ به اختلاف ـ در بین سال‌های 895ق تا 897ق در بیجاپور، علَم استقلال برافراشت  و به نام خود خطبه خواند. <ref>هندوشاه، پیشین،‌ ج2، ‌ص4؛ هاشم‌خان، پیشین، ص271؛ قاضی نور‌الله، پیشین،‌ ص4؛ سبحان رای بهنداری، 1961م، ص430؛ طریحی، پیشین،‌  ص64</ref>.   
حكومت عادل‌شاهیان به عنوان یكی از حكومت‌های محلی و شیعه مذهب جای‌گزین حكومت بهمنیان توانست چندین سال در دكن فرمانروایی كند.<br>
حكومت عادل‌شاهیان به عنوان یكی از حكومت‌های محلی و شیعه مذهب جای‌گزین حكومت بهمنیان توانست چندین سال در دكن فرمانروایی كند.<br>


خط ۸۸: خط ۷۴:
=منابع و مآخذ=
=منابع و مآخذ=
# این مقاله تلخیصی است از مقاله حکومت عادشاهیان نوشته محمود احمدی، مجله اندیشه تقریب، سال ششم، شماره بیست‌ و یکم، زمستان1388
# این مقاله تلخیصی است از مقاله حکومت عادشاهیان نوشته محمود احمدی، مجله اندیشه تقریب، سال ششم، شماره بیست‌ و یکم، زمستان1388
#اسكندربیك تركمان، عالم آرای عباسی، تصحیح ایرج افشار، امیر كبیر، تهران،  1382ش.
#اطهر رضوی، عباس، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، قم، چاپ اول ،1377ش.
#اطهر رضوی، عباس، شیعه در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، قم، چاپ اول ،1377ش.
#پارسا دوست، منوچهر، شاه اسماعیل اول، شركت سهامی انتشار، تهران، 1375ش.
#پارسا دوست، منوچهر، شاه اسماعیل اول، شركت سهامی انتشار، تهران، 1375ش.
#تاپار، رومیلا، تاریخ هند، ترجمه همایون صنعتی‌زاده، ادیان، قم، 1386ش.
#تاپار، رومیلا، تاریخ هند، ترجمه همایون صنعتی‌زاده، ادیان، قم، 1386ش.
#خواندمیر، امیر‌محمود، تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی، ذیل تاریخ حبیب السیر، به كوشش محمد علی جراحی، گستره، تهران، 1370ش.
#خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به كوشش جلال همایی، خیام، تهران، بی‌تا.
#روملو، حسن بیك، احسن التواریخ، به كوشش عبدالحسین نوایی، بابك، تهران، 1357ش.
#سبحان رای بهنداری، خلاصه التواریخ، تصحیح ظفر حسن، دهلی،  ـ بی ـ ای ، 1961م.
#سیوری، راجر، درباب صفویان، ترجمه رمضان علی روح الهی، نشر مركز، تهران، 1380ش.
#صفت‌گل، منصور، ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایران عصر صفوی، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1381ش.
#طباطبا، سید‌علی عزیزالله، برهان مآثر، جامعه دهلی، دهلی، 1355ق.
#طباطبا، سید‌علی عزیزالله، برهان مآثر، جامعه دهلی، دهلی، 1355ق.
#طریحی، محمد سعید، المملكه البهمنیه، هلند،1427ق.
#طریحی، محمد سعید، المملكه البهمنیه، هلند،1427ق.
#عالم آرای شاه اسماعیل، با مقدمه و تصحیح اصغر منتظر صاحب، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1349ش.
#عالم آرای صفوی، به كوشش یدالله شكری، اطلاعات، تهران، 1363ش.
#عمادالدین محمود گاوان، مناظر الانشاء، تصحیح معصومه معدن‌كن، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، 1381ش.
#عمادالدین محمود گاوان، مناظر الانشاء، تصحیح معصومه معدن‌كن، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، 1381ش.
#معصومی، محسن، فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی دکن در دورۀ بهمنیان، پایان‌نامۀ مقطع دکتری رشتۀ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه تهران،1383ش.
#معصومی، محسن، فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی دکن در دورۀ بهمنیان، پایان‌نامۀ مقطع دکتری رشتۀ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه تهران،1383ش.
#مقیم هروی، خواجه نظام الدین احمد بن محمد، طبقات اکبری، تصحیح و تنقیح بی .دس.آئی.اس و محمد هدایت حسین، به اهتمام اشیاتک سوسیتی بنگاله، بی جا، بی تا.
#میرابوالقاسم رضی‌الدین بن نورالدین، حدیقه العالم، به اهتمام سید عبد الطیف شیرازی، حیدرآباد دکن، 1309ق.
#میرابوالقاسم رضی‌الدین بن نورالدین، حدیقه العالم، به اهتمام سید عبد الطیف شیرازی، حیدرآباد دکن، 1309ق.
#ناشناس، تاریخ سلطان محمد قطب شاه، نسخه خطی شمارۀ 3885، کتابخانه ملی ملک.
#ناشناس، تاریخ سلطان محمد قطب شاه، نسخه خطی شمارۀ 3885، کتابخانه ملی ملک.
#نوایی، عبدالحسین،  شاه طهماسب صفوی مجموعه اسناد و مكاتبات تاریخی همراه با یادداشت‌های تفصیلی، ارغوان، تهران، 1368ش.
#نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، تصحیح محمد هدایت حسین، کلکته، 1925م.
#وثوقی، محمد باقر، تاریخ ایران و هند در كتاب ریاض الانشاء، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380ش.
#وثوقی، محمد باقر، تاریخ ایران و هند در كتاب ریاض الانشاء، كتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380ش.
#هاشم‌خان، محمد، منتخب اللباب در احوال سلاطین ممالک دکن، گجرات و خاندیش،تصحیح سر ولزلی هیگ، به اهتمام انجمن آسیایی بنگاله، کلکته ،1925م.
#هاشم‌خان، محمد، منتخب اللباب در احوال سلاطین ممالک دکن، گجرات و خاندیش،تصحیح سر ولزلی هیگ، به اهتمام انجمن آسیایی بنگاله، کلکته ،1925م.
۱٬۷۴۱

ویرایش