صلح حدیبیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۴۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


{{پانویس رنگی}}
{{پانویس رنگی}}
'''صلح حُدَیبیه'''، پیمان صلحی است که در منطقه حدیبیه در سال ششم هجری بین [[حضرت محمد (ص)]] و [[مشرکان]] [[مکه]] امضا شد و در [[سوره فتح]] از آن به عنوان <big>فتح المبین</big> یاد شده است.  این پیمان در سال ۶۲۸ پس از میلاد برابر با ذی القعده ۶ هجری بسته شد. [[مسلمانان]] که برای به جا آوردن [[مناسک حج]] رهسپار مکه شده بودند با ممانعت مشرکین [[قریش]] مواجه شدند، [[پیامبر(ص)]] تصمیم گرفت شخصی را به سوی قریش بفرستد تا مذاکره کند، ابتدا [[عمر بن خطاب]] را برگزید. ولی وی از رفتن ابا کرده و [[عثمان]] را پیشنهاد کرد، پس از عزیمت عثمان و شایعه خبر قتل وی، پیامبر(ص) مسلمانان را به پیمانی معروف به [[بیعت رضوان]] فراخواند. پس از مذاکراتی بین طرفین، سرانجام پیمان صلح حدیبیه بسته شد که بر اساس آن صلحی ده ساله بین طرفین برقرار شد و مسلمانان آن سال به [[مدینه]] بازگشتند تا سال بعد برای انجام [[عمره]] وارد مکه شوند.
'''صلح حُدَیبیه''' پیمان صلحی است که در منطقه حدیبیه در سال ششم هجری بین [[حضرت محمد (ص)]] و [[مشرکان]] [[مکه]] امضا شد و در [[سوره فتح]] از آن به عنوان <big>فتح المبین</big> یاد شده است.  این پیمان در سال ۶۲۸ پس از میلاد برابر با ذی القعده ۶ هجری بسته شد. [[مسلمانان]] که برای به جا آوردن [[مناسک حج]] رهسپار مکه شده بودند با ممانعت مشرکین [[قریش]] مواجه شدند، [[پیامبر(ص)]] تصمیم گرفت شخصی را به سوی قریش بفرستد تا مذاکره کند، ابتدا [[عمر بن خطاب]] را برگزید. ولی وی از رفتن ابا کرده و [[عثمان]] را پیشنهاد کرد، پس از عزیمت عثمان و شایعه خبر قتل وی، پیامبر(ص) مسلمانان را به پیمانی معروف به [[بیعت رضوان]] فراخواند. پس از مذاکراتی بین طرفین، سرانجام پیمان صلح حدیبیه بسته شد که بر اساس آن صلحی ده ساله بین طرفین برقرار شد و مسلمانان آن سال به [[مدینه]] بازگشتند تا سال بعد برای انجام [[عمره]] وارد مکه شوند.


</div>
</div>
=مکان و زمان صلح حدیبیه=
=مکان و زمان صلح حدیبیه=


خط ۳۳: خط ۳۱:
=حرکت به سوی حدیبیه=
=حرکت به سوی حدیبیه=


رسول خدا (ص) در خواب دیدند که وارد [[خانه کعبه]] شد، و سر خود را تراشید، و کلید خانه را گرفت، و همراه کسان دیگرى که به [[عرفات]] مى‌رفتند به عرفات رفت و وقوف فرمود. پیامبر (ص) [[اصحاب]] را براى انجام عمره دعوت فرمود، و ایشان هم شتابان آماده خروج شدند. <ref> المغازى/ترجمه،متن،ص:۴۳۳</ref>
رسول خدا (ص) در خواب دیدند که وارد خانه کعبه شد، و سر خود را تراشید و کلید خانه را گرفت، و همراه کسان دیگرى که به [[عرفات]] مى‌رفتند به عرفات رفت و وقوف فرمود. پیامبر (ص) [[اصحاب]] را براى انجام عمره دعوت فرمود و ایشان هم شتابان آماده خروج شدند. <ref> المغازى/ترجمه،متن،ص:۴۳۳</ref>


آن حضرت دستور داد که تنها با یک شمشیر غلاف شده حرکت کرده و از برداشتن هر نوع سلاح دیگر خوددارى کنند. این بدان دلیل بود که بر همه اعراب و نیز قریش ثابت شود [[رسول خدا (ص)]] تنها قصد انجام عمره داشته و به هیچ روى سر جنگ ندارد. سعد بن عباده و [[عمر بن خطّاب]] از آن حضرت خواستند تا احتیاطاً سلاح بردارند تا اگر دشمن دست به اقدامى زد آماده باشند. عمر به پیامبر (ص) عرض کرد: در حالى که از [[ابوسفیان]] مى ‌ترسیم، آیا صحیح است که آلات و ابزار جنگى با خود برنداریم؟ پیامبر (ص) فرمودند: مهم نیست، و به هر حال من دوست نمى ‌دارم که در حال تشرف براى عمره، با خود اسلحه حمل کنم. <ref>المغازى، ج ۲، ص ۵۷۳؛ إمتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۷۵</ref>
آن حضرت دستور داد که تنها با یک شمشیر غلاف شده حرکت کرده و از برداشتن هر نوع سلاح دیگر خوددارى کنند. این بدان دلیل بود که بر همه اعراب و نیز قریش ثابت شود [[رسول خدا (ص)]] تنها قصد انجام عمره داشته و به هیچ روى سر جنگ ندارد. سعد بن عباده و عمر بن خطّاب از آن حضرت خواستند تا احتیاطاً سلاح بردارند تا اگر دشمن دست به اقدامى زد آماده باشند. عمر به پیامبر (ص) عرض کرد: در حالى که از [[ابوسفیان]] مى ‌ترسیم، آیا صحیح است که آلات و ابزار جنگى با خود برنداریم؟ پیامبر (ص) فرمودند: مهم نیست و به هر حال من دوست نمى ‌دارم که در حال تشرف براى عمره، با خود اسلحه حمل کنم. <ref>المغازى، ج ۲، ص ۵۷۳؛ إمتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۷۵</ref>


پیامبر (ص)، ابن امّ مکتوم (یا نمیلة بن عبد اللّه لیثى‌) را در مدینه جانشین خود فرمود، و روز دوشنبه اول [[ماه ذیقعده]] از مدینه بیرون آمدند. آن حضرت در خانه خود [[غسل]] فرمود، از در خانه بر قصواء، ناقه خود سوار شدند، و مسلمانان هم بیرون آمدند. هنگام ظهر در ذى الحلیفه [[نماز]] گزاردند، و دستور فرمودند تا شترها و گاوهاى قربانى را آوردند و بر آنها جل انداختند، و سپس شخصا شانه برخى از آنها را خراش مختصرى دادند که مشخص باشد.  
پیامبر (ص)، ابن امّ مکتوم (یا نمیلة بن عبد اللّه لیثى‌) را در مدینه جانشین خود فرمود و روز دوشنبه اول [[ماه ذیقعده]] از مدینه بیرون آمدند. آن حضرت در خانه خود [[غسل]] فرمود، از در خانه بر قصواء ناقه خود سوار شدند و مسلمانان هم بیرون آمدند. هنگام ظهر در ذى‌الحلیفه نماز گزاردند، و دستور فرمودند تا شترها و گاوهاى قربانى را آوردند و بر آنها جل انداختند و سپس شخصا شانه برخى از آنها را خراش مختصرى دادند که مشخص باشد.  


=صلح حدیبیه در چه سالی بود=
=صلح حدیبیه در چه سالی بود=


غزوه حدیبیه از حوادث مهم [[تاریخ اسلام]] میباشد که در سال ششم هجرت <ref>محمد بن موسی بن عقبة، المغازی النبویة، تحقیق حسین مرادی نسب، ص320</ref> اتفاق افتاده است که سرانجام به انعقاد صلح‌نامه ای میان مسلمانان و [[مشرکان]] مکه انجامید. رسول خدا(ص) در ذی القعده آن سال، تصمیم به انجام عمره گرفت و همه [[مسلمانان]] و حتی غیر مسلمانان را بر انجام عمره تشویق میکرد. پیامبر(ص) خود به خانه رفت، غسل کرد، دو لباس پوشید و بر ناقه خود، با نام «قصواء» سوار شد و بیرون آمد. آن روز دوشنبه <ref>بلاذری،انساب الاشراف،ج3، ص463</ref> اول ماه ذیقعده بود. <ref>الطبقات الکبری،ج2، ص73</ref>  
غزوه حدیبیه از حوادث مهم [[تاریخ اسلام]] است که در سال ششم هجرت <ref>محمد بن موسی بن عقبة، المغازی النبویة، تحقیق حسین مرادی نسب، ص320</ref> اتفاق افتاده و به انعقاد صلح‌نامه ای میان مسلمانان و [[مشرکان]] مکه انجامید. رسول خدا (ص) در ذی القعده آن سال تصمیم به انجام عمره گرفت و همه [[مسلمانان]] و حتی غیر مسلمانان را بر انجام عمره تشویق می‌کرد. پیامبر(ص) خود به خانه رفت، غسل کرد، دو لباس پوشید و بر ناقه خود، با نام «قصواء» سوار شد و بیرون آمد. آن روز دوشنبه <ref>بلاذری،انساب الاشراف،ج3، ص463</ref> اول ماه ذیقعده بود. <ref>الطبقات الکبری،ج2، ص73</ref>
 
=حرکت به سوی حدیبیه=
 
[[رسول خدا (ص)]] در خواب دیدند که وارد [[خانه کعبه]] شد، و سر خود را تراشید، و کلید خانه را گرفت، و همراه کسان دیگرى که به [[عرفات]] مى‌رفتند به عرفات رفت و وقوف فرمود. پیامبر (ص) [[اصحاب]] را براى انجام [[عمره]] دعوت فرمود، و ایشان هم شتابان آماده خروج شدند. <ref> المغازى/ترجمه،متن،ص:۴۳۳</ref>
 
آن حضرت دستور داد که تنها با یک شمشیر غلاف شده حرکت کرده و از برداشتن هر نوع سلاح دیگر خوددارى کنند. این بدان دلیل بود که بر همه اعراب و نیز قریش ثابت شود رسول خدا(ص) تنها قصد انجام عمره داشته و به هیچ روى سر جنگ ندارد. سعد بن عباده و [[عمر بن خطّاب]] از آن حضرت خواستند تا احتیاطاً سلاح بردارند تا اگر دشمن دست به اقدامى زد آماده باشند. عمر به پیامبر (ص) عرض کرد: در حالى که از [[ابوسفیان]] مى ‌ترسیم، آیا صحیح است که آلات و ابزار جنگى با خود برنداریم؟ پیامبر (ص) فرمودند: مهم نیست، و به هر حال من دوست نمى ‌دارم که در حال تشرف براى عمره، با خود اسلحه حمل کنم. <ref> المغازى، ج ۲، ص ۵۷۳؛ إمتاع الاسماع، ج ۱، ص ۲۷۵</ref>
 
پیامبر (ص)، ابن امّ مکتوم (یا نمیلة بن عبد اللّه لیثى‌) را در مدینه جانشین خود فرمود، و روز دوشنبه اول ماه ذیقعده از مدینه بیرون آمدند. آن حضرت در خانه خود [[غسل]] فرمود، از در خانه بر قصواء، ناقه خود سوار شدند، و مسلمانان هم بیرون آمدند. هنگام ظهر در ذى الحلیفه [[نماز]] گزاردند، و دستور فرمودند تا شترها و گاوهاى قربانى را آوردند و بر آنها جل انداختند، و سپس شخصا شانه برخى از آنها را خراش مختصرى دادند که مشخص باشد.
 
=دلایل قریش برای صلح با مسلمانان=
=دلایل قریش برای صلح با مسلمانان=


خط ۶۱: خط ۵۰:
==متمدن تر بودن قریش نسبت به سایر قبایل==
==متمدن تر بودن قریش نسبت به سایر قبایل==


قریش همانند بدویان بیابانى نبود که تنها در اندیشه [[جنگ]] باشد، بلکه مى ‌توانست به صلح نیز بیندیشد.
قریش همانند بدویان بیابانى نبود که تنها در اندیشه جنگ باشد، بلکه مى ‌توانست به صلح نیز بیندیشد.
      
      
==در خطر بودن اقتصاد قریش==
==در خطر بودن اقتصاد قریش==
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش