۸۸٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
!أَبُو بكر | !أَبُو بكر الْحُسَیْن بن عَلیّ بن یزدانیار | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''أَبُو بكر | '''أَبُو بكر الْحُسَیْن بن عَلیّ بن یزدانیار''' یکی از بزرگان علمای [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن چهارم بود. أبو عبد الرحمن السلمی در مورد او چنین می گوید: «او عالم به علوم ظاهر و باطن بود».<ref>طبقات الصوفية، أبو عبد الرحمن السلمي، ص306-309، دار الكتب العلمية، ط2003</ref> أبو القاسم القشیری نیز در مورد او می گوید: «او عالمی متقی بود». | ||
وی از اهالی شهری به نام أُرْمیَة بود. او روشی در تصوف دارد که مخصوص اوست و برخی از شیوخ [[عراق]] را تکذیب می کرد و احادیث زیادی را به او نسبت می دادند. | |||
=گفتار= | =گفتار= | ||
وقتی مردم را دوست میداری، به محبت خدا طمع مکن، و هنگامی که کنجکاوی را دوست میداری، به عشق خدا طمع مکن، و هنگامی که مردم را دوست میداری، به مقامی نزد خدا طمع نکن | وقتی مردم را دوست میداری، به محبت خدا طمع مکن، و هنگامی که کنجکاوی را دوست میداری، به عشق خدا طمع مکن، و هنگامی که مردم را دوست میداری، به مقامی نزد خدا طمع نکن. | ||
صوفیان [[خراسان]] نه کاری و حرفی دارند; صوفیان [[بغداد]] می گویند عمل نمی کنند. صوفیان [[بصره]] هم گفتار و هم کردار درستی دارند; صوفیان [[مصر]] نیز در گفتار و در عمل نادرست هستند. | صوفیان [[خراسان]] نه کاری و حرفی دارند; صوفیان [[بغداد]] می گویند عمل نمی کنند. صوفیان [[بصره]] هم گفتار و هم کردار درستی دارند; صوفیان [[مصر]] نیز در گفتار و در عمل نادرست هستند. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۴: | ||
روح مزرعه خیر است زیرا منشأ رحمت است و بدن مزرعه شر است. | روح مزرعه خیر است زیرا منشأ رحمت است و بدن مزرعه شر است. | ||
زیرا شهوت و روح فلزی است که به اراده خیر گرایش دارد و به اراده شر و مغز قوه متفکره بدن و ذهن قوه متفکره روح است و معرفت بین عقل و هوای نفس وجود دارد. معرفت در قلب ساکن است و هوا و عقل در تنازع و جنگ با یکدیگرند. هوای نفس صاحب سپاهیان نفسانی است و عقل صاحب جیوش قلب است. و توفیق از جانب خداوند عقل را وسعت می بخشد و خیانت خزلان هوای نفس را گسترش می دهد و نصرت از آن کسی است که خداوند سعادت او را می خواهد و خیانت برای کسی که خدا بدبختی او را می خواهد.<ref>الحسين بن علي بن يزدانيار</ref>. | زیرا شهوت و روح فلزی است که به اراده خیر گرایش دارد و به اراده شر و مغز قوه متفکره بدن و ذهن قوه متفکره روح است و معرفت بین عقل و هوای نفس وجود دارد. معرفت در قلب ساکن است و هوا و عقل در تنازع و جنگ با یکدیگرند. هوای نفس صاحب سپاهیان نفسانی است و عقل صاحب جیوش قلب است. و توفیق از جانب خداوند عقل را وسعت می بخشد و خیانت خزلان هوای نفس را گسترش می دهد و نصرت از آن کسی است که خداوند سعادت او را می خواهد و خیانت برای کسی که خدا بدبختی او را می خواهد.<ref>الحسين بن علي بن يزدانيار</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |