ابن نجید سلمی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن نجُید السّلمُِیّ''' او أَبُو عَمْرو إِسْمَاعُِیل بن نجُید بن أَحْمد بن ُیُوسُف بن سَالم بن خَالِد السّلمُِیّ النُیشابورُی بود.او یکی از علمای [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن چهارم بود. نوه اش [[ابوعبدالرحمان سلمی|ابو عبد الرحمن سلمی]] در مورد او می گوید: او یکی از بزرگترین مشایخ تصوف در زمان خودش بود و در تنهایی روزگار گذرانده و بر حفاظت از اوقات کوشا بود<ref>طبقات | '''ابن نجُید السّلمُِیّ''' او أَبُو عَمْرو إِسْمَاعُِیل بن نجُید بن أَحْمد بن ُیُوسُف بن سَالم بن خَالِد السّلمُِیّ النُیشابورُی بود.او یکی از علمای [[تصوف]] [[اهل سنت]] در قرن چهارم بود. نوه اش [[ابوعبدالرحمان سلمی|ابو عبد الرحمن سلمی]] در مورد او می گوید: او یکی از بزرگترین مشایخ تصوف در زمان خودش بود و در تنهایی روزگار گذرانده و بر حفاظت از اوقات کوشا بود<ref>طبقات الصوفیة، أبو عبد الرحمن السلمی، ص339-341، دار الكتب العلمیة، ط2003</ref>. [[ابوالقاسم قشیری]] از بزرگی جایگاه او با عبارت «كان كبُیر الشأن» یاد می کند و ذهبی او را شیخ امام القدوه، الربانی محدث، شیخ نیشابور، رئیس [[طریقت]] و شخص مورد وثوق در [[خراسان]] معرفی می کند <ref>سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج16، ص146-148</ref>. | ||
او در سال 272 هجری قمری متولد شد و با ابوعثمان الحیری که از بزرگ ترین اصحاب او بود و آخرین اصحابش بود که که به دیار باقی شتافت و با [[جنید بغدادی]] ملاقات کرد. حدیث شنید و نقل کرد و از ثقات بود. وفات او در ربیع الاول سال 366 هجری قمری منطبق با 977 و گفته شده در سال 365 هجری قمری نیز گفته شده است. | او در سال 272 هجری قمری متولد شد و با ابوعثمان الحیری که از بزرگ ترین اصحاب او بود و آخرین اصحابش بود که که به دیار باقی شتافت و با [[جنید بغدادی]] ملاقات کرد. حدیث شنید و نقل کرد و از ثقات بود. وفات او در ربیع الاول سال 366 هجری قمری منطبق با 977 و گفته شده در سال 365 هجری قمری نیز گفته شده است. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
هر کس در یکی از اوقاتی که [[خداوند]] بر او واجب کرده است، فریضه ای را ترک کند، لذت آن واجب را از خود منع می کند، هرچند برای لحظه ای باشد. | هر کس در یکی از اوقاتی که [[خداوند]] بر او واجب کرده است، فریضه ای را ترک کند، لذت آن واجب را از خود منع می کند، هرچند برای لحظه ای باشد. | ||
بنده تا زمانی که اعمالش به ریا و ادعا آلوده باشد در درگاه الهی عبد محسوب نمی شود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D9%86%D8%AC%D9%8A%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%85%D9%8A#cite_note-%D9%82%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D9%8A-2 ابن | بنده تا زمانی که اعمالش به ریا و ادعا آلوده باشد در درگاه الهی عبد محسوب نمی شود<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D9%86%D8%AC%D9%8A%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%85%D9%8A#cite_note-%D9%82%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D9%8A-2 ابن نجید السلمی]</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۷
نام | أَبُو عَمْرو إِسْمَاعُِیل بن نجُید بن أَحْمد بن ُیُوسُف بن سَالم بن خَالِد السّلمُِیّ النُیشابورُی |
---|---|
نامهای دیگر | ابن نجُید السّلمُِیّ |
درگذشت | 366ق |
ابن نجُید السّلمُِیّ او أَبُو عَمْرو إِسْمَاعُِیل بن نجُید بن أَحْمد بن ُیُوسُف بن سَالم بن خَالِد السّلمُِیّ النُیشابورُی بود.او یکی از علمای تصوف اهل سنت در قرن چهارم بود. نوه اش ابو عبد الرحمن سلمی در مورد او می گوید: او یکی از بزرگترین مشایخ تصوف در زمان خودش بود و در تنهایی روزگار گذرانده و بر حفاظت از اوقات کوشا بود[۱]. ابوالقاسم قشیری از بزرگی جایگاه او با عبارت «كان كبُیر الشأن» یاد می کند و ذهبی او را شیخ امام القدوه، الربانی محدث، شیخ نیشابور، رئیس طریقت و شخص مورد وثوق در خراسان معرفی می کند [۲].
او در سال 272 هجری قمری متولد شد و با ابوعثمان الحیری که از بزرگ ترین اصحاب او بود و آخرین اصحابش بود که که به دیار باقی شتافت و با جنید بغدادی ملاقات کرد. حدیث شنید و نقل کرد و از ثقات بود. وفات او در ربیع الاول سال 366 هجری قمری منطبق با 977 و گفته شده در سال 365 هجری قمری نیز گفته شده است.
اساتید
أبا مسلم الكجُی، عبد الله بن أحمد بن حنبل، محمد بن أُیوب البجلُی، محمد بن إبراهُیم البوشنجُی، ابراهُیم بن أبُی طالب، علُی بن الجنُید الرازُی، جعفر بن أحمد بن نصر و علمایی از این دست بوده اند.
شاگردان
نوه اش أبو عبد الرحمن السلمُی، أبو عبد الله الحاكم، أبو نصر أحمد بن عبد الرحمن الصفار، عبد الرحمن بن حمدان النصروُی، عبد القاهر بن طاهر الأصولُی، أبو نصر عمر بن قتادة، أبو العلاء صاعد بن محمد القاضُی، أبو نصر محمد بن عبدش، أبو حفص عمر بن مسرور و دیگرانی از این دست بوده اند.
گفتار
هر کس در یکی از اوقاتی که خداوند بر او واجب کرده است، فریضه ای را ترک کند، لذت آن واجب را از خود منع می کند، هرچند برای لحظه ای باشد.
بنده تا زمانی که اعمالش به ریا و ادعا آلوده باشد در درگاه الهی عبد محسوب نمی شود[۳].
پانویس
- ↑ طبقات الصوفیة، أبو عبد الرحمن السلمی، ص339-341، دار الكتب العلمیة، ط2003
- ↑ سیر أعلام النبلاء، الذهبی، ج16، ص146-148
- ↑ ابن نجید السلمی