طاهر بن حسین بن طاهر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:




طاهر بن حسین بن طاهر (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم خاموش کردن فتنه ها و اختلافات بسیار تلاش می کرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصر الدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم بر قبایل مسلح کوشید.  
طاهر بن حسین بن طاهر (1184 - 1241ق) عالم دینی، ادیب و رهبر سیاسی حضرمی بود. او در اصلاح میان مردم و خاموش کردن فتنه ها و اختلافات بسیار تلاش می کرد. او در سال 1220 هجری قمری به ناصر الدین ملقب شد و با همت برادرانش در ایجاد حکومت واحد اسلامی در حضرموت برای نجات وطن و مردمش از استبداد حاکم از ناحیه قبایل مسلح کوشید.  




خط ۲۱: خط ۲۱:


=تولد و تربیت=
=تولد و تربیت=
در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم بنت طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار می رفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.
در چهارم شعبان سال 1184 هجری قمری در شهر تریم حضرموت متولد شد. او در خانه علم و صلاح بزرگ شد و از جمله کسانی که در تربیت او مشارکت داشت، عمه اش ام کلثوم دختر طاهر بود که به دلیل گستردگی علوم از بهترین زنان زمان خود به شمار می رفت. طاهر بن حسین به همراه برادرش عبدالله بن حسین علوم اسلامی، عربی و عقلی را نزد اساتید بزرگ حضرمی، یمانی و حجازی آموختند و به ممتاز بودن شهره بودند. سپس خانواده وی در سال 1210 هجری قمری به دلیل اختلالات امنیتی در تریم مجبور به مهاجرت به روستای المسیله شدند.


=اساتید=
=اساتید=
خط ۷۸: خط ۷۸:


=فعالیت ها=  
=فعالیت ها=  
قبایل یافا در قرن دوازدهم هجری در حضرموت گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب برخلاف شرایط و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد و تجدید قوا قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمی‌توانستند از میان سلسله‌های مسلح با عصبیت قبیله‌ای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار دولت را خود به دوش کشید و امیدها به او چسبیدند و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف سنت اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.
قبایل یافع در قرن دوازدهم هجری در حضرموت گسترش یافته بودند و نفوذ آنها قوی بود و بر حکومت چیره شدند و در مناطقی نفوذ مشترک داشتند و نارضایتی و هرج و مرج و نزاع در میان خود قبایل و دیگران گسترش یافت. اندیشه انقلاب بر علیه شرایط حاکم و ضرورت اتحاد ملت و احیای شریعت اسلامی مطرح شد. پس طاهر بن حسین برای اتحاد مردم و بازگرداندن قوام ملت قیام کرد، آن هم در زمانی که اهل علم و بزرگان دینی نمی‌توانستند از میان سلسله‌های مسلح با عصبیت قبیله‌ای، کسی را بیابند که بتواند به رأس صدارت برسد. پس مردم در سال 1220 هجری قمری در سن 36 سالگی با او بیعت کردند و بار دولت را خود به دوش کشید و امیدها به او بسته شد و گرد او جمع شدند بسیاری از علویان به رهبری او بر خلاف راه و رسم خویش اسلحه به دست گرفتند. و قبایل زیادی برای حمایت از حق و اجرای احکام شرع و حمایت از ضعیفان به او پیوستند.


و علویان را در ذی الحجه 1225 هجری قمری سند کنوانسیون همه آنها را در مورد خود و اینکه از برادرانش و یارانش و قبیله اش روایت کرده و آن را امضا کرده است، ارائه دهد و سپس جلسه دیگری تشکیل دهد و سندی را تنظیم کند که به امضای تعداد زیادی از علویان رسیده باشد. در محرم 1226 هجری قمری و سپس تشکیل جلسه ای بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم و توافق نامه ای به امضای سران قبایل آل تمیم مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال می شود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق می افتد ناشی از حاکمیت شرع است. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند. سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین به بالین و شیبام رفت و میان او و خاندان کثیر قرارداد بسته شد .برای بیعت و اقامه حق و بازدارنده ظلم و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند. سپس از خاندان جابر بیعت گرفتم و پیمان بستم. او به هر یک از الکسدی و ابن بریک، دو شاهزاده مکلا و الشهر ، نماینده خود و کتابهایش دستور داد تا اوضاع را سامان دهد و از تنش بین آنها جلوگیری کند، بنابراین آنچه را که می خواست انجام داد و بین دو قبیله متخاصم آشتی داد. ، عبدالشیخ و مرصاف را اجرا کرد و حکومت خود را در مناطق پیروانش اجرا کرد و از کشتار در امان ماند و از ظلم رهایی یافت و علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.
علویان در ذی الحجه 1225 هجری قمری توافق نامه ای نوشتند و در دو مرحله تعداد زیادی از علویان آن را امضا کردند. سپس در محرم 1226 هجری قمری   بین طاهر بن حسین و بین قبایل خانواده تمیم جلسه ای تشکیل شد و توافق نامه ای مبنی بر حمایت از او در حق و اعمال شریعت اسلام و اینکه هر اختلاف و قتل یا غیر آن قبل از تاریخ شامل آتش بس برای مدت دو سال می شود و آنچه بعد از این تاریخ اتفاق می افتد ناشی از حاکمیت شرع است به امضای سران قبایل آل تمیم رسید. بدین ترتیب حاضران به شهادت علویان با طاهر بن حسین بیعت کردند.


با وجود این، در زمانی که به جمع آوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر طارم را مدتها محاصره کرد ، زیرا بزرگان یافا که رئیس آنها عبدالله بن عوض بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند ، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بی گناهی مانند آنها تأثیر می گذارد.
سپس عبدالله بن علوی العیدروس از طرف طاهر بن حسین برای بیعت  میان طاهر بن حسین و خاندان آل کثیر و اقامه حق و بازدارندگی از ظلم به (السریر) و (شبام) رفت و در محرم 1226 هجری قمری با او عهد بستند.


طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این رنسانس کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری می‌دانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً برای او سلطان نشینی یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بی عدالتی و فساد از سرزمینش بود و از او خواست تا راهی را که او طی کند. برنامه ریزی کرده بود و دستورات و توصیه هایی برای آنها نوشته بود، اما در نهایت نتوانستند این بار سنگین را تحمل کنند، بنابراین او را از دوش خود بیرون کردند. این رنسانس چندان دوام نیاورد، زیرا کمتر از یک دهه از عمر آن می گذرد و از بین رفت و سپس پایان یافت.
پس از آن از خاندان جابر بیعت گرفت و با ایشان پیمان بست.
 
او نماینده خود را به سوی الکسادی امیر المکلا و ابن بریک امیر الشحر فرستاد ،  و نامه خود را مبنی بر تقاضای اصلاح رابطه و رفع اختلاف آن دو فرستاد و آنچه خواست اتفاق افتاد و از تنش بین آنها جلوگیری کرد. همچنین دو قبیله متخاصم آل عبدالشیخ و آل مرساف را آشتی داد.
 
بدین ترتیب حکومت خود را در تمام مناطق پیرامونش اجرا کرد و مردم را از کشتار حفظ کرد و از ظلم رهایی داد ، علم را گسترش داد و کشاورزی را احیا کرد.
 
با وجود این، در زمانی که به جمع آوری و سازماندهی سربازان خود و نظارت بر تمرینات نظامی مشغول بود، خود را وقف آموزش، تعلیم و تربیت کرد. و شهر تریم را مدتها محاصره کرد ، زیرا بزرگان یافع که رئیس آنها عبدالله بن عوض غرامة بود، بر ادامه و ماندن در آن اصرار کردند ، سپس به لشکر خود دستور داد تا محاصره را بردارند، زیرا برخی پیرزنان با گریه و شکایت به سوی او آمدند که محاصره فقط بر افراد فقیر و بی گناهی مانند آنها تأثیر می گذارد.
 
طاهر بن حسین و برادرانش نتوانستند خود را به طور کامل وقف این انقلاب کنند، زیرا خود را ناگزیر به انجام کارهای دیگری می‌دانستند که از نظر آنها کمتر نیست، مانند گسترش علم و فرهنگ، تنظیم امر مستمری و عبادت. هدف او این نبود که بر سکوی حکومت بنشیند یا شخصاً سلطان باشد یا حکومتی ایجاد کند، بلکه هدفش حمایت از شریعت و زدودن بی عدالتی و فساد از سرزمینش بود.
 
وقتی دید شرایط برای حکومت مهیا نیست و تجربه کافی برای حکومت ندارد عقب نشست و یک گروه از رهبران علویین و قبایل دیگری که در این مسیر او را یاری کردند ایجاد کرد و به آنها خط مشی را نشان داد و نکات لازم را آموزش داد تا راه را ادامه دهند. اما آنها نتوانستند این راه را طی کنند و این مسئولیت سنگین را تحمل کنند، پس شانه خالی کردند و انقلاب بیش از 10 سال دوام نیاورد و پایان یافت.


=تالیفات=
=تالیفات=
او در شریعت و عرفان و ادب و ذکر کتب تألیف و تألیف کرد و شاعر و سخنوری فصیح بود و عهدنامه ها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی که در آن معاهدات نظامی با فصاحت نوشته شده است به ما می دهد. سبک و قدرت بیان برای زمان خود. کتاب های او عبارتند از:  
او در شریعت و عرفان و ادبیات و اذکار کتابهایی تألیف کرد زیرا او شاعر و سخنوری فصیح بود و از عهدنامه ها و گفتارهای او با اقوام تصویر خوبی از زبان ارتباطی او به دست می آید . کتاب های او عبارتند از:  
 
«كفایة الخائض فی علم الفرائض»


«کفایی زن در علم واجبات»
«إتحاف النبیل ببعض معانی حدیث جبریل»
قرابت آن بزرگوار با معانی حدیث جبرئیل
 
«راهی که به هر گوشه نشین توبه کننده نزدیک است».
«المسلك القریب لكل ناسك منیب»
فتواها و احکام و پیام های متعدد
 
مجموعه شعر
فتاوى ووصایا ورسائل عدیدة
 
دیوان شعر


=وفات=
=وفات=
پس از برکناری از مأموریت سیاسی، آنچه از زمانش باقی مانده بود، به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله درگذشت .
پس از کنار رفتن از مسئولیت سیاسی، بقیه عمرش را به تحصیل و عبادت و سایر منفعت ها اختصاص داد تا اینکه در شب جمعه نهم ربیع الاول سال 1241 هجری قمری در المسیله درگذشت .


=منابع=
=منابع=
الشاطری، محمد بن احمد (1415ق). نقش های تاریخ حضرمی . بخش اول. مدینه، عربستان: دارالمهاجر. صفحه 388.
الشاطري, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاريخ الحضرمي. الجزء الأول. المدينة المنورة، السعودية: دار المهاجر. صفحة 388.
معروف، عبدالرحمن بن محمد (1404ق). خورشید ظهر . قسمت دوم. جده، عربستان سعودی: دنیای دانش. صفحه 587.
 
المشهور, عبد الرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهيرة. الجزء الثاني. جدة، المملكة العربية السعودية: عالم المعرفة. صفحة 587.


=پانویس=
=پانویس=