عبدالرحمن بن عوف: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۹۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۰: خط ۹۰:


در فرض پذیرش این‌ حکایت، پرسشی پدید می‌آید که افرادی که صلاحیت ابوبکر برای خلافت را از راه امامت جماعت او در حضور پیامبر(ص) اثبات می‌کنند، چگونه با همین استدلال، صلاحیت عبدالرحمن را برای [[خلافت]] اثبات نمی‌کنند؟! <ref> برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر.ک: 9051؛  امام جماعت قرار دادن ابوبکر</ref>
در فرض پذیرش این‌ حکایت، پرسشی پدید می‌آید که افرادی که صلاحیت ابوبکر برای خلافت را از راه امامت جماعت او در حضور پیامبر(ص) اثبات می‌کنند، چگونه با همین استدلال، صلاحیت عبدالرحمن را برای [[خلافت]] اثبات نمی‌کنند؟! <ref> برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر.ک: 9051؛  امام جماعت قرار دادن ابوبکر</ref>
=عبدالرحمن پس از رحلت پیامبر(ص)=
برخی منابع،‌ عبدالرحمن را از همراهان [[خلیفه دوم]] در ماجرای کوچه [[بنی‌هاشم]] و تهدید [[حضرت زهرا(س)]] به شمار آورده‌اند. <ref>جوهری بصری، احمد بن عبدالعزیز، السقیفة و فدک، محقق، امینی، محمدهادی، ص 70، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، بی‌تا</ref>
اما به یقین مهم‌ترین واقعه زندگی عبدالرحمن که در آن حضور پُررنگی داشت و مسیر [[تاریخ اسلام]]، با تصمیم او تغییر کرد؛ ماجرای ‌شورای شش نفره‌ای بود که خلیفه دوم، آن‌را برای انتخاب [[خلیفه]] بعد از خود تعیین کرد. عبدالرحمن به عنوان مهم‌ترین فرد این گروه برگزیده شد؛ زیرا در صورت تساوی آراء، فردی که او تأیید می‌کرد؛ خلیفه [[مسلمانان]] می‌شد. در نهایت نیز رأی او بود که [[عثمان]] را خلیفه مسلمانان کرد.
از برخی منابع تاریخی به دست می‌آید که بعدها عبدالرحمن از این تصمیم خود، پشیمان شد:‌ »پس از [[شهادت]] [[ابوذر]] در ربذه که عثمان مسبب آن بود؛ [[علی(ع)]] خطاب به عبدالرحمن می‌گوید که تو مسبب این کار هستی [زیرا تو عثمان را خلیفه کردی] عبدالرحمن گفت: اگر می‌خواهی شمشیرت را بگیر و من نیز شمشیرم را بگیرم و [به جنگ عثمان برویم، زیرا] او با شرایطی که خلافت را با آن شرط‌ها به او دادم؛ مخالفت کرده است». <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 5، ص 546، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>
عبدالرحمن از ثروتمندترین افراد زمان خود بود و نقل‌هایی پیرامون ثروت او وجود دارد. <ref> مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 333، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> ثروت او به حدی بود که در زمان مرگش وصیت‌های مالی هنگفتی داشت و در یکی از آنها [[وصیت]] کرد پنجاه هزار دینار را به افراد در راه مانده بدهند. <ref>الطبقات ‏الکبرى، ج‏ 3، ص 100</ref>
او فرزندان بسیاری داشت و در برخی منابع او را پدر بیست پسر و هشت دختر دانسته‌اند. <ref>المنتظم، ج ‏5، ص 34</ref>


{{پانویس|3}}
{{پانویس|3}}
confirmed، مدیران
۳۳٬۴۷۸

ویرایش