confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
سید احمد خمینی در تاریخ 11/7/1348 با دختر [[آیتالله سلطانی طباطبایی]] ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای: [[سید حسن خمینی]]، [[سید یاسر خمینی]] و [[سید علی خمینی]] است که همگی معمّم هستند. | سید احمد خمینی در تاریخ 11/7/1348 با دختر [[آیتالله سلطانی طباطبایی]] ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای: [[سید حسن خمینی]]، [[سید یاسر خمینی]] و [[سید علی خمینی]] است که همگی معمّم هستند. | ||
=در دوران تبعید روحالله خمینی به [[عراق]]= | |||
در پی دستگیری روحالله خمینی در پانزده خرداد 1342 و تبعیدش به [[ترکیه]] احمد در اواخر سال 1344 از راه غیرقانونی و به همراه یکی از دوستانش به نام کاظم، مخفیانه و از طریق [[آبادان]] به شهر نجف در عراق رفت. | |||
[[ساواک]]، از سفر احتمالی او خبردار شدهبود، و منتظر بود تا از اداره گذرنامه خبر مراجعه او را به قصد عزیمت به عراق در پاسخ به بخشنامه مورخ 19/8/1344 سپهبد نصیری رئیس کل سازمان اطلاعات و امنیت کشور بشنود. در این بخشنامه خیلی محرمانه آمده است: | |||
«19/8/44 – خیلی محرمانه به:ریاست شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات) درباره: احمد مصطفوی خمینی فرزند روحالله خواهشمند است دستور فرمائید چنانچه نامبرده بالا تقاضای صدور یا تمدید گذرنامه و پروانه خروج نمود قبل از هر گونه اقدام مراتب را به این سازمان اعلام نمایند. از طرف رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور. سپهبد نصیری» | |||
چندین فقره بخشنامه و دستورالعمل مشابه از رئیس کل ساواک، اداره سوم و اداره نهم و ساواک شهر قم، در رابطه با پرونده سید احمد خمینی وجود دارد. | |||
هنگامی ساواک مرکز از سفر احمد خبردار میشود که تلفنگرام فوری از ساواک [[همدان]] بدین شرح میرسد: «روز گذشته سید احمد خمینی فرزند آیتالله خمینی از عراق وارد و … در منزل شهاب الدین اشراقی سکونت اختیار نموده است.» | |||
در ذیل همین تلفنگرام، ساواک کل در مرکز مینویسد: «آقای صابری به ساواک قم بنویسید. این شخص در هفته گذشته از عراق به قم مراجعت نموده و پس از ورود به قم جهت ملاقات اشراقی به همدان رفته، ضمن اینکه ساواک قم در این زمینه اطلاعی نداده، این فعالیتها را نموده – دستور مراقبت بدهید. اعمال وی دقیقاً تحت نظر باشد هدف از آمدن وی روشن گردد.» | |||
متعاقب این گزارش و دستورالعملهای بعدی، ساواک قم، مراقبت از منزل امام و رفتارهای احمد را افزایش میدهد. اما چند ماه پس از این دوباره احمد مخفیانه از مرز عبور میکند و این بار نیز ساواک در هنگام بازگشت او، در مرز از سفر وی خبردار میشود. | |||
احمد در نخستین اقامتش در نجف در سال 44 و 45) تکمیل آموزش دینی نزد پدر و برادرش را ادامه داد و حدود 5 ماه بعد مخفیانه به ایران آمد. در مسیر بازگشت در مرز خسروی بازداشت و به سازمان امنیت آنجا منتقل شد و اسناد و در پروندههای ساواک نشان میدهند او در بازجوئیهایش مأمورین را فریب میدهد و هویتش در مرز برای ساواک شناخته نمیشود و پس از آزادی، از طریق [[کرمانشاه]] و همدان راهی قم میشود. | |||
احمد پس از بازگشت از عراق، به تحصیل علوم دینی و دیدار از خانوادههای زندانیان و تبعیدیان و انتقال پیامها و سفارشهای امام به منسوبین و مبارزین و نمایندگان شرعی امام در ایران و تنظیم امور بیت امام در قم، میپرداخت. در پایان سال 1345 دوباره عازم عراق میشود و این بار مخفیانه از طریق [[خرمشهر]] به آن سوی مرز میرود و پس از یک هفته، خود را به نجف میرساند. در همین سفر است که او رسماً به سلک روحانیت درمی آید و «عمامه» را، بدست پدرش بر سر مینهد. | |||
سومین سفر در سال 1352 صورت پذیرفت و او سخنهای فراوانی با پدر، از انتقالِ مسائل نهضت گرفته تا طرح سؤالات مربوط به دروس علمی و طرح مسائل حوزهها و غیره داشت که در این سفر بازگو نمود، و در [[لبنان]] با [[امام موسی صدر]] مسائل منطقه و وضعیت [[شیعیان]] و مبارزهای که در پیش روی داشتند را به ارزیابی نشست و در تماس با [[مصطفی چمران]] و عناصر مبارز دیگر پیگیری اهداف نهضت امام در آن سامان را به بحث گذاشت و مدت اندکی نیز در پایگاه نظامی شهید چمران آموزش نظامی دید و در اواخر سال 1352 به ایران بازگشت. | |||
بعد از مرگ سید مصطفی خمینی، بیت و دفتر روحالله خمینی در نجف اشرف با بهرهمندی از احمد که تجربهٔ طولانی مبارزه و سامان دهی ارتباطها، و مدیریت منزل امام در قم در سالهای دشوار پس از تبعید امام را با خود داشت، به سرعت تبدیل به کانونی مطمئن برای پاسخگویی به نیازهای ارتباطی نهضت و رهبری آن گردید. احمد در نجف توانست خلأ وجود مصطفی را پر کند و حامل پیامهای پی در پی پدرش و نقطهٔ اتصال شبکهٔ گسترده ارتباطها بود. وی در سالهای اقامت در عراق دوستانی پیدا کرد که در پیشبرد انقلاب اسلامی ایران نقش برجستهای داشتند از آن جمله میتوان به [[محمد منتظری]] فرزند [[آیتالله حسینعلی منتظری]] و یا [[شیخ محمد حسین شریعتی]] اردستانی مشهور به شیخ الشریعه مشاور مورد اعتماد سید احمد خمینی و بیت آیتالله خمینی در قبل و بعد از انقلاب اشاره کرد. | |||
=منبع= | =منبع= | ||
[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگینامه مرحوم سید احمد خمینی] | [http://www.imam-khomeini.ir/fa/c803_14754/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C برگرفته از سایت زندگینامه مرحوم سید احمد خمینی] | ||