عبدالعظیم حسنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۳۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۱: خط ۷۱:
و نیز مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی -از شیعیان و موالیان شهر ری- با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:
و نیز مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی -از شیعیان و موالیان شهر ری- با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:
«ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.» <ref>من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80</ref>
«ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.» <ref>من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80</ref>
=عبدالعظیم در کلام علمای اسلام=
سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنی، در میان فرزندان [[ائمه ی هدی (ع)]] از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبه ی خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کرده اند؛ که بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت می گردد:
شیخ صدوق می نویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصی [[خدا پرست]]، پارسا و پسندیده خدا و [[رسول خدا (ص)]] و مردم بوده است.» <ref>من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80</ref>
[[صاحب بن عباد]] (که یکی از علمای [[اهل تسنن]] و وزیر فخر الدوله بوده است) می گوید: «عبدالعظیم حسنی (ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانت داری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای [[توحید]]، و [[عدل]] بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و [[تقوا]]، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و [[تقلید]] از حضرات ائمه (ع) می نمود و در اولاد و احفاد حضرت [[امام حسن مجتبی (ع)]] کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.» <ref> امام زادگان ری، جلد 1، ص 74</ref>
   
[[نجاشی]] نیز در کتاب «رجال» خود درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم می گوید: «عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر [[ری]] گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد؛ وی در آن زیر زمین، که مخفی گاه او بود، روزها را [[روزه]] می داشت و شب ها را به [[نماز]] مشغول می شد.» <ref> رجال نجاشی، ص 247</ref>


=پانویس=
=پانویس=
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳

ویرایش