عبدالسلام بن مشیش: تفاوت میان نسخهها
جز (Hadifazl صفحهٔ عبد السلام بن مشیش را به عبدالسلام بن مشیش منتقل کرد: جایگزینی متن - 'عبد السلام' به 'عبدالسلام') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
=نسب= | =نسب= | ||
او عبد السلام بن | او عبد السلام بن سلیمان بن أبی بكر بن علی بن بو حرمة بن عیسى بن سلام العروس بن أحمد مزوار بن علی حیدرة بن محمد بن إدریس الثانی بن إدریس الأول بن عبدالله الكامل بن الحسن المثنى بن [[حسن|الحسن]] السبط بن [[علی بن ابی طالب(ع)|علی بن أبی طالب]] الهاشمی القرشی. | ||
=زندگی= | =زندگی= | ||
او در بنی عروس در نزدیکی العرائش در ۷۱ کیلومتری به دنیا آمد.او در مکتبخانه سواد خواندن و نوشتن آموخت، پس [[قرآن کریم]] را حفظ کرد و در آن زمان سن او از دوازده سال نگذشته بود، سپس به طلب علم پرداخت و مانند بقیه اهالی منطقه به زراعت زمین می پرداخت و در اداره امرار معاش به دیگران وابسته نبود. با دختر عموی خود یونس ازدواج کرد و از او صاحب چهار پسر شد: [[محمد]]، احمد | او در بنی عروس در نزدیکی العرائش در ۷۱ کیلومتری به دنیا آمد.او در مکتبخانه سواد خواندن و نوشتن آموخت، پس [[قرآن کریم]] را حفظ کرد و در آن زمان سن او از دوازده سال نگذشته بود، سپس به طلب علم پرداخت و مانند بقیه اهالی منطقه به زراعت زمین می پرداخت و در اداره امرار معاش به دیگران وابسته نبود. با دختر عموی خود یونس ازدواج کرد و از او صاحب چهار پسر شد: [[محمد]]، احمد ركیبات ، [[علی]]، عبدالصمد و یک دختر به نام [[فاطمه]]. | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
او بسیار رازدار بود و یکی از دعاهایش این بود: «خدایا از تو می خواهم که کاستی های خلق را به من بفهمانی تا پناهم فقط به تو باشد.» از جمله کارهای علمی او که به واسطه شاگردش ابوالحسن شاذلی به ما رسیده دسته ای از روایات است از جمله: | او بسیار رازدار بود و یکی از دعاهایش این بود: «خدایا از تو می خواهم که کاستی های خلق را به من بفهمانی تا پناهم فقط به تو باشد.» از جمله کارهای علمی او که به واسطه شاگردش ابوالحسن شاذلی به ما رسیده دسته ای از روایات است از جمله: | ||
شیخ ابوالحسن گفت: استادم مرا سفارش كرد و گفت: نرو جز در جایی كه امید ثواب الهی داری، جز در جایی ننشین كه از نافرمانی خدا در امان هستی فقط با کسانی که در راه اطاعت خدا هستند همراهی کن. | |||
وی خطاب به شاگردش ابوالحسن گفت: به تطهیر از شبهات متعهد باشید که هر چه بیشتر این تعهد رخ دهد پاکتر می شوید. | وی خطاب به شاگردش ابوالحسن گفت: به تطهیر از شبهات متعهد باشید که هر چه بیشتر این تعهد رخ دهد پاکتر می شوید. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
او به ارشاد ابن ابی التواجن الکتامی که ادعای [[نبوت]] داشت و بر برخی از مردم زمان خود نیز تأثیر گذاشته بود، پرداخت. | او به ارشاد ابن ابی التواجن الکتامی که ادعای [[نبوت]] داشت و بر برخی از مردم زمان خود نیز تأثیر گذاشته بود، پرداخت. | ||
او و پیروانش را با دلیل ، منطق و شواهد دینی در گفتار و عمل به انحراف آگاه ساخت.علی رغم این تبیین علمی و عملی کتامی و پیروانش علیه او شروع به توطئه کردند و برای او کمین کرده تا اینکه برای [[وضو]] گرفتن و آماده شدن برای [[نماز]] صبح از خلوت بیرون آمد، پس او را در سال 622 هجری قمری به قتل رساندند<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%B4%D9%8A%D8%B4 عبد السلام بن | او و پیروانش را با دلیل ، منطق و شواهد دینی در گفتار و عمل به انحراف آگاه ساخت.علی رغم این تبیین علمی و عملی کتامی و پیروانش علیه او شروع به توطئه کردند و برای او کمین کرده تا اینکه برای [[وضو]] گرفتن و آماده شدن برای [[نماز]] صبح از خلوت بیرون آمد، پس او را در سال 622 هجری قمری به قتل رساندند<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%B4%D9%8A%D8%B4 عبد السلام بن مشیش]</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۳۴
عبدالسلام بن مشیش العالمی (۵۵۹ق - ۶۲۶ ق / ۱۱۶۳ - ۱۲۲۸ م) عالم صوفی بود که در زمان خلافت موحدین می زیست. او در بنی عروس در نزدیکی طنجه به دنیا آمد. سپس به جبل العلم نزدیک العرائش نقل مکان کرد و در آنجا وفات یافت و آرامگاهش در آنجاست. ابوالحسن شاذلی، مؤسس فرقه شاذلی عبد السلام از اساتید بزرگ او در تصوف به شمار می رود.
نسب
او عبد السلام بن سلیمان بن أبی بكر بن علی بن بو حرمة بن عیسى بن سلام العروس بن أحمد مزوار بن علی حیدرة بن محمد بن إدریس الثانی بن إدریس الأول بن عبدالله الكامل بن الحسن المثنى بن الحسن السبط بن علی بن أبی طالب الهاشمی القرشی.
زندگی
او در بنی عروس در نزدیکی العرائش در ۷۱ کیلومتری به دنیا آمد.او در مکتبخانه سواد خواندن و نوشتن آموخت، پس قرآن کریم را حفظ کرد و در آن زمان سن او از دوازده سال نگذشته بود، سپس به طلب علم پرداخت و مانند بقیه اهالی منطقه به زراعت زمین می پرداخت و در اداره امرار معاش به دیگران وابسته نبود. با دختر عموی خود یونس ازدواج کرد و از او صاحب چهار پسر شد: محمد، احمد ركیبات ، علی، عبدالصمد و یک دختر به نام فاطمه.
اساتید
از شیوخ او در تحصیلات علمی اش می توان به احمد ملقب به (أقطران) که در روستای ابرج نزدیک باب تازه مدفون است و نیز عبدالرحمن بن حسن عطار معروف به الزیات اشاره کرد.
آثار علمی
او بسیار رازدار بود و یکی از دعاهایش این بود: «خدایا از تو می خواهم که کاستی های خلق را به من بفهمانی تا پناهم فقط به تو باشد.» از جمله کارهای علمی او که به واسطه شاگردش ابوالحسن شاذلی به ما رسیده دسته ای از روایات است از جمله:
شیخ ابوالحسن گفت: استادم مرا سفارش كرد و گفت: نرو جز در جایی كه امید ثواب الهی داری، جز در جایی ننشین كه از نافرمانی خدا در امان هستی فقط با کسانی که در راه اطاعت خدا هستند همراهی کن.
وی خطاب به شاگردش ابوالحسن گفت: به تطهیر از شبهات متعهد باشید که هر چه بیشتر این تعهد رخ دهد پاکتر می شوید. و از پلیدیهای دنیا تمایل به شهوت است پس هرگاه به شهوات متمایل شدی، با توبه آن رااصلاح خواهی کردو خدا را با تقوا و امانت همراهی کنید.
وفات
او به ارشاد ابن ابی التواجن الکتامی که ادعای نبوت داشت و بر برخی از مردم زمان خود نیز تأثیر گذاشته بود، پرداخت. او و پیروانش را با دلیل ، منطق و شواهد دینی در گفتار و عمل به انحراف آگاه ساخت.علی رغم این تبیین علمی و عملی کتامی و پیروانش علیه او شروع به توطئه کردند و برای او کمین کرده تا اینکه برای وضو گرفتن و آماده شدن برای نماز صبح از خلوت بیرون آمد، پس او را در سال 622 هجری قمری به قتل رساندند[۱].