۸۷٬۶۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف''' (1300 - 1375ق) فقیه، شاعر، مورخ و مصلح اجتماعی، از اساتید علم و ادب بود. او را یکی از طلایه داران انقلاب اسلامی در یمن و از پیشگامان شعر و اندیشه در آن می دانند . در تدریس و فقه ممتاز شد و در آن مرجع بود و فتوا می داد تا اینکه مفتی حضرموت و قاضی آن شد. او نفوذ زیادی در امور عمومی آن کشورها داشت و دارای پیوند قوی با حاکمان آن سرزمین بود و سهم برجستهای در تلاش برای اتحاد و استقلال بخشهای آن و رفع اشغال آنها توسط بریتانیا داشت . او دارای آثار علمی و آثار فکری، تاریخی و ادبی است که برجسته ترین آنها کتاب «العود الهندی عن أمالی فی دیوان الكندی» است که مجالس ادبی در دیوان ابوالطیب المتنبی است. | '''عبدالرحمن بن عبیدالله السقاف''' (1300 - 1375ق) فقیه، شاعر، مورخ و مصلح اجتماعی، از اساتید علم و ادب بود. او را یکی از طلایه داران انقلاب اسلامی در یمن و از پیشگامان شعر و اندیشه در آن می دانند. در تدریس و فقه ممتاز شد و در آن مرجع بود و فتوا می داد تا اینکه مفتی حضرموت و قاضی آن شد. او نفوذ زیادی در امور عمومی آن کشورها داشت و دارای پیوند قوی با حاکمان آن سرزمین بود و سهم برجستهای در تلاش برای اتحاد و استقلال بخشهای آن و رفع اشغال آنها توسط بریتانیا داشت . او دارای آثار علمی و آثار فکری، تاریخی و ادبی است که برجسته ترین آنها کتاب «العود الهندی عن أمالی فی دیوان الكندی» است که مجالس ادبی در دیوان ابوالطیب المتنبی است. | ||
=نسب= | =نسب= | ||
عبدالرحمن بن عبیدالله بن محسن بن علوی بن سقاف بن محمد بن عمر بن طه بن عمر بن طه بن عمرالصافی بن | عبدالرحمن بن عبیدالله بن محسن بن علوی بن سقاف بن محمد بن عمر بن طه بن عمر بن طه بن عمرالصافی بن عبدالرحمن المعلم بن محمد بن علی بن عبدالرحمن السقاف بن [[محمد مولی الدویله|محمد مولى الدویله]] بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[امام صادق (ع)|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر (ع)|محمد الباقر]] بن علی [[امام سجاد (ع)|زین العابدین]] بن [[امام حسین (ع)|الحسین]] بن امام [[امام علی (ع)|علی بن أبی طالب]]، و امام علی، همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]]، صلی الله علیه و آله است . | ||
وی سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | وی سی و چهارمین نوه رسول خدا محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
وی در بیست و هفتم رجب سال 1300 هجری قمری در محله ای به نام «علم بدر» در شهر سیون یکی از شهرهای استان حضرموت یمن به دنیا آمد و با تربیتی صحیح نزد خانواده اش رشد یافت . او دارای استعدادها و ذکاوت فراوان و حافظه ای قوی و حضور ذهن فعال بود . با | وی در بیست و هفتم رجب سال 1300 هجری قمری در محله ای به نام «علم بدر» در شهر سیون یکی از شهرهای استان حضرموت یمن به دنیا آمد و با تربیتی صحیح نزد خانواده اش رشد یافت. او دارای استعدادها و ذکاوت فراوان و حافظه ای قوی و حضور ذهن فعال بود. با غوطهور شدن و عمیق شدن در مسایل علمی به گوهرهای ناب دست می یافت. تا آنجا که می فرماید: «در دوران جوانی گاهی دستم را بر روی صفحه چپ می گذاشتم از ترس اینکه چشمم به آن بیفتد و زودتر از صفحه راست آن را حفظ کنم». شیوه اولیه تحصیل او بر اساس روش سنتی و متداول فراگیری علوم دینی در کشور بود و عرف طلاب علوم دینی در آن دوران به نوعی محافظه کاری و گرایش به وقفه یا انزوا در عبادت و انفصال روحی بود و او در میان آنان بلند مرتبه شد تا به بالاترین مقام دینی رسید که به «مفتی حضرموت» شهرت یافت. | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
خط ۷۴: | خط ۷۳: | ||
علوی بن عبد الرحمن السقاف | علوی بن عبد الرحمن السقاف | ||
أبوبكر بن عبدالرحمن بن شهاب الدین | |||
عبدالله بن | عبدالله بن أبیبكر الخطیب | ||
علی بن محمد الحبشی | علی بن محمد الحبشی | ||
خط ۸۲: | خط ۸۱: | ||
محمد بن سالم السری | محمد بن سالم السری | ||
أحمد بن سالم ابن الشیخ | أحمد بن سالم ابن الشیخ أبیبكر بن سالم | ||
علی بن سالم ابن الشیخ | علی بن سالم ابن الشیخ أبیبكر بن سالم | ||
أحمد بن محسن الهدار | أحمد بن محسن الهدار | ||
خط ۹۰: | خط ۸۹: | ||
عبدالله بن محسن العطاس | عبدالله بن محسن العطاس | ||
أبوبكر بن محمد السقاف | |||
خط ۹۶: | خط ۹۵: | ||
او شاگردان بسیاری نیز داشت. از جمله ایشان: | او شاگردان بسیاری نیز داشت. از جمله ایشان: | ||
فرزندش حسن بن | فرزندش حسن بن عبدالرحمن السقاف | ||
فرزندش عبدالقادر بن | فرزندش عبدالقادر بن عبدالرحمن السقاف | ||
علوی بن عبدالله السقاف | علوی بن عبدالله السقاف | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۴: | ||
=جایگاه او= | =جایگاه او= | ||
شیخ حمد الجاسر درباره او می گوید : «علاوه بر مقام والای خانواده اش در بین مردم حضرموت، به مرتبه ای از دانش دست یافت که او را در میان آنان واجد مقام کسب عالی ترین درجات کرد و به عنوان مفتی حضرموت شناخته شد و نفوذ ویژه ای در مسایل اجتماعی آن دیار داشت و ارتباطی قوی با حاکمان آن مناطق داشت و سهم برجسته ای در پیگیری اتحاد و استقلال آن و رفع کابوس اشغالگری انگلیس که آنها را در برگرفته بود. وی همچنین با رهبر یمن یحیی حمیدالدین ارتباط نزدیک داشت . به طوری که در رسیدگی به برخی مسائل کلی مربوط به اختلافاتی که بین حاکمان کشور پیش میآید و این مطلب از اشارات برخی از کتابهای او وجود فهمیده می شود. | شیخ حمد الجاسر درباره او می گوید : «علاوه بر مقام والای خانواده اش در بین مردم حضرموت، به مرتبه ای از دانش دست یافت که او را در میان آنان واجد مقام کسب عالی ترین درجات کرد و به عنوان مفتی حضرموت شناخته شد و نفوذ ویژه ای در مسایل اجتماعی آن دیار داشت و ارتباطی قوی با حاکمان آن مناطق داشت و سهم برجسته ای در پیگیری اتحاد و استقلال آن و رفع کابوس اشغالگری انگلیس که آنها را در برگرفته بود. وی همچنین با رهبر یمن یحیی حمیدالدین ارتباط نزدیک داشت. به طوری که در رسیدگی به برخی مسائل کلی مربوط به اختلافاتی که بین حاکمان کشور پیش میآید و این مطلب از اشارات برخی از کتابهای او وجود فهمیده می شود. | ||
او موضع گیری مردانه و نگاهی قهرمانانه در برابر پادشاه عربستان سعودی شاه عبدالعزیز آل سعود داشت و مشاور و متخصص مسایل سیاسی و مسایل روز بود.از جمله دیدارهای ایشان در جلسه برگزاری مراسم حج 1352 هجری بود که ابن عبیدالله خود نقل می کند: «و چون در آن سال ابن سعود را ملاقات کردم، با من در مورد مصالحه بین او و امام یمن گفتگو کرد و ملک عبدالعزیز به من گفت: وقتی به پسرم فیصل گفتم حدیده را ترک کن، جواب داد که خودکشی برای من آسان تر از این کار است. به او جواب دادم: «خودکشی تو چیزی از تعداد فرزندانم کم نمی کند زیرا بیش از چهل پسر دارم ولی این برای من آسان است در راه حفظ خون مسلمانان.» | او موضع گیری مردانه و نگاهی قهرمانانه در برابر پادشاه عربستان سعودی شاه عبدالعزیز آل سعود داشت و مشاور و متخصص مسایل سیاسی و مسایل روز بود. از جمله دیدارهای ایشان در جلسه برگزاری مراسم حج 1352 هجری بود که ابن عبیدالله خود نقل می کند: «و چون در آن سال ابن سعود را ملاقات کردم، با من در مورد مصالحه بین او و امام یمن گفتگو کرد و ملک عبدالعزیز به من گفت: وقتی به پسرم فیصل گفتم حدیده را ترک کن، جواب داد که خودکشی برای من آسان تر از این کار است. به او جواب دادم: «خودکشی تو چیزی از تعداد فرزندانم کم نمی کند زیرا بیش از چهل پسر دارم ولی این برای من آسان است در راه حفظ خون مسلمانان.» | ||
=تالیفات= | =تالیفات= | ||
ابن | ابن عبیداللّه آثاری تألیف کرد که گواه ذکاوت و فصاحت او در علوم مختلف فقهی، حدیثی، ادبی، انتقادی و تاریخی است، از جمله:<ref>الزركلی, خیر الدین (2002). الأعلام. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 315. مؤرشف من الأصل فی 02 یونیو 2019.</ref>. <ref> الجبوری, كامل سلمان (2003). معجم الشعراء: من العصر الجاهلی حتى سنة ٢٠٠٢ م. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار الكتب العلمیة. صفحة 118. مؤرشف من الأصل فی 10 دیسمبر 2019.</ref> | ||
«صوب الركام فی شؤون القضاء والأحكام» | «صوب الركام فی شؤون القضاء والأحكام» | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۸: | ||
=سخنرانی ها= | =سخنرانی ها= | ||
ابن | ابن عبیداللّه سخنوری چیره دست و فصیح بود و با وجود کتابهای فراوان، از او در خطابه بیشتر از نوشتن یاد شده است. او مجموعه ای از خطبه های نماز جمعه یا مناسبت های دیگر دارد که گفته شد در یک مجلد جمع آوری شده است که در اینجا به برخی از سخنرانی های ایشان اشاره می کنیم: | ||
سخنرانی در خصوص درک تفاوت عمل کننده به علم و غیر او و حدود ولایت و حکم الهام | سخنرانی در خصوص درک تفاوت عمل کننده به علم و غیر او و حدود ولایت و حکم الهام | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۷: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
وی بامداد روز چهارشنبه بیست و ششم جمادی الثانی سال 1375 هجری قمری در شهر سیون درگذشت و پس از درگذشت وی در حضرموت، | وی بامداد روز چهارشنبه بیست و ششم جمادی الثانی سال 1375 هجری قمری در شهر سیون درگذشت و پس از درگذشت وی در حضرموت، اندونزی، کنیا و سایر کشورهای جهان اسلام مجالس عزاداری برپا شد. اشعار منظوم بسیاری در رثای او سروده شده است. | ||
=منابع= | =منابع= | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۷: | ||
[[رده: شخصیت های جهان اسلام]] | [[رده: شخصیت های جهان اسلام]] | ||
<references /> |