۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبو ال' به 'أبوال') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ال' به 'عبدال') |
||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
=دیدگاه بزرگان اهل سنت= | =دیدگاه بزرگان اهل سنت= | ||
زرکلی در کتاب الاعلام درباره او می گوید: «علی بن (سلطان) محمد، نورالدین الملا الهراوی قاری: [[فقیه]] [[حنفی]]، از بزرگان علما در زمان خود بود. او در هرات به دنیا آمد و در [[مکه]] زندگی کرد و در همانجا درگذشت. و گفته شد: هر سال قرآنی مینوشت که بر آن حواشی ای از قرائت و تفسیر داشت، پس آن را میفروخت و تا پایان سال زندگی اش را تامین می کرد. او کتابهای بسیاری از جمله «تفسیر القرآن خ» را در سه جلد، «الأثمار الجنیة فی أسماء الحنفیة» و «الفصول المهمة - خ» فقهی و «بیدایة السالک»مناسک ، «شرح مشکات المصابیح - ت» و شرح مشکلات الموطة - ک، «شرح الشفاء» و «شرح الحسن الحسین- ک» در حدیث «شرح الشمائل- ط» و «تعلیق على بعض آداب المریدین، | زرکلی در کتاب الاعلام درباره او می گوید: «علی بن (سلطان) محمد، نورالدین الملا الهراوی قاری: [[فقیه]] [[حنفی]]، از بزرگان علما در زمان خود بود. او در هرات به دنیا آمد و در [[مکه]] زندگی کرد و در همانجا درگذشت. و گفته شد: هر سال قرآنی مینوشت که بر آن حواشی ای از قرائت و تفسیر داشت، پس آن را میفروخت و تا پایان سال زندگی اش را تامین می کرد. او کتابهای بسیاری از جمله «تفسیر القرآن خ» را در سه جلد، «الأثمار الجنیة فی أسماء الحنفیة» و «الفصول المهمة - خ» فقهی و «بیدایة السالک»مناسک ، «شرح مشکات المصابیح - ت» و شرح مشکلات الموطة - ک، «شرح الشفاء» و «شرح الحسن الحسین- ک» در حدیث «شرح الشمائل- ط» و «تعلیق على بعض آداب المریدین، لعبدالقاهر السهروردی- خ» فی خزانة الرباط (2503 ک) و «سیرة الشیخ عبدالقادر الجیلانی- ط» رسالة، ولخص مواد من القاموس به نام «الناموس» و برایش «شرح الأربعین النوویة- ط» و «تذکرة الموضوعات- ط» و «کتاب الجمالین، حاشیة على الجلالین- ط» جزء منه، در تفسیر، و «أربعون حدیثا قدسیة- خ» رسالة، و «ضوء المعالی- ط» شرح قصیدة بدء الأمالی، در توحید، و «منح الروض الأزهر فی شرح الفقه الأکبر- ط» ورسالة فی «الرد على ابن العربی فی کتابه الفصوص وعلى القائلین بالحلول والاتحاد- خ» و «شرح کتاب عین العلم المختصر من الإحیاء- ط» و «فتح الأسماع- خ» فیما یتعلق بالسماع، من الکتاب والسنة ونقول الأئمة، و «توضیح المبانی- خ» شرح مختصر المنار، دراصول، و «الزبدة فی شرح البردة- خ» در مکتبة عبید.از حواشی خود در مورد اختلاف بر سر نام پدرم، صاحب ترجمه، این پاورقی را نقل کرده است: «غیر عرب فرزندان خود را دو نام می گذاشتند، مانند فاضل محمد، صادق محمد، اسد محمد و .... نام پدرش سلطان محمد. او بر حسب شنیده ها این گونه است و در میان پادشاهان، نشنیده شده است.» | ||
=وفات= | =وفات= |