علی بن ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابی طالب' به 'ابی‌طالب'
جز (جایگزینی متن - 'أبی طالب' به 'أبی‌طالب')
جز (جایگزینی متن - 'ابی طالب' به 'ابی‌طالب')
خط ۴۷: خط ۴۷:
|}
|}
</div>
</div>
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)''' امام اول [[شیعیان]] چهارمین [[خلیفه]] نزد [[اهل سنت]] پسر عمو و داماد [[حضرت محمد]] (ص)  همسر [[حضرت زهرا]] (س) و پدر [[امام حسن]] و [[امام حسین]] (ع) است. آن حضرت اولین مردی است که به [[پیامبر اسلام]] ایمان آورد و همواره یار و یاور ایشان بود. پیامبر اکرم آن حضرت را به دستور خدا به عنوان جانشین خود تعیین نمود و از مردم برای او بیعت گرفت، اما پس از رحلت پیامبر در سال ۱۱ هجری، عده ای از مهاجرین و انصار در [[سقیفه بنی ساعده]] به طور خودسرانه از این دستور سرپیچی نموده و با ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان بیعت نمودند! این واقعه موجب شد که آن حضرت عملا از سال ۳۵ هجری قمری و پس از عثمان به خلافت برسد.'''
امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (ع)''' امام اول [[شیعیان]] چهارمین [[خلیفه]] نزد [[اهل سنت]] پسر عمو و داماد [[حضرت محمد]] (ص)  همسر [[حضرت زهرا]] (س) و پدر [[امام حسن]] و [[امام حسین]] (ع) است. آن حضرت اولین مردی است که به [[پیامبر اسلام]] ایمان آورد و همواره یار و یاور ایشان بود. پیامبر اکرم آن حضرت را به دستور خدا به عنوان جانشین خود تعیین نمود و از مردم برای او بیعت گرفت، اما پس از رحلت پیامبر در سال ۱۱ هجری، عده ای از مهاجرین و انصار در [[سقیفه بنی ساعده]] به طور خودسرانه از این دستور سرپیچی نموده و با ابوبکر به عنوان خلیفه مسلمانان بیعت نمودند! این واقعه موجب شد که آن حضرت عملا از سال ۳۵ هجری قمری و پس از عثمان به خلافت برسد.'''


دوران ریاست ایشان بر حکومت اسلامی عموما به درگیری با معاویه، اصحاب جمل و خوارج گذشت و سرانجام آن حضرت در سال ۴۰ هجری در ۶۳ سالگی به دست یکی از [[خوارج]] به نام [[ابن ملجم مرادی]] به شهادت رسید.
دوران ریاست ایشان بر حکومت اسلامی عموما به درگیری با معاویه، اصحاب جمل و خوارج گذشت و سرانجام آن حضرت در سال ۴۰ هجری در ۶۳ سالگی به دست یکی از [[خوارج]] به نام [[ابن ملجم مرادی]] به شهادت رسید.
خط ۵۹: خط ۵۹:
=نام و نسب امام علی (ع)=
=نام و نسب امام علی (ع)=


پدر ایشان ابوطالب عموی گرامی رسول خدا (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد نام داشتند که هر دو از تیره بنی هاشم از قبیله قریش در [[مکه]] بودند.<ref>الأئمة الإثنا عشر، ابن طولون ،ص:۴۷</ref> علی بن ابی طالب ۱۰ سال پیش از بعثت رسول خدا در روز جمعه سیزدهم ماه رجب<ref>الإرشاد، المفید ،ج‏۱،ص:۵؛إعلام الورى، الطبرسی ،ج‏۱،ص:۳۰۶</ref> در خانه کعبه<ref>إثبات الهداة، الحر العاملی ،ج‏۳،ص:۴۴۱ ؛ تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی ،ص:۲۰؛ کشف الغمة ج۱ ص۱۲۵؛ إزالة الخفاء (ط باکستان) ص۲۵۱؛ مرآة المؤمنین (ط الهند) ص۲۱؛ حلیة الأبرار ج۲ ص۲۱ </ref> متولد شد.
پدر ایشان ابوطالب عموی گرامی رسول خدا (ص) و مادرش فاطمه بنت اسد نام داشتند که هر دو از تیره بنی هاشم از قبیله قریش در [[مکه]] بودند.<ref>الأئمة الإثنا عشر، ابن طولون ،ص:۴۷</ref> علی بن ابی‌طالب ۱۰ سال پیش از بعثت رسول خدا در روز جمعه سیزدهم ماه رجب<ref>الإرشاد، المفید ،ج‏۱،ص:۵؛إعلام الورى، الطبرسی ،ج‏۱،ص:۳۰۶</ref> در خانه کعبه<ref>إثبات الهداة، الحر العاملی ،ج‏۳،ص:۴۴۱ ؛ تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی ،ص:۲۰؛ کشف الغمة ج۱ ص۱۲۵؛ إزالة الخفاء (ط باکستان) ص۲۵۱؛ مرآة المؤمنین (ط الهند) ص۲۱؛ حلیة الأبرار ج۲ ص۲۱ </ref> متولد شد.


هنگامى که امام علی (ع) متولّد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، او را <sub>حیدرة</sub> (به معنای شیر) نامید. سپس او و ابوطالب، به الهام الهى توافق کردند که وى را <sub>على</sub> بنامند.
هنگامى که امام علی (ع) متولّد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، او را <sub>حیدرة</sub> (به معنای شیر) نامید. سپس او و ابوطالب، به الهام الهى توافق کردند که وى را <sub>على</sub> بنامند.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
=امام علی (ع) در دوران پیامبر=
=امام علی (ع) در دوران پیامبر=


اولین مردی که بلافاصله پس از بعثت رسول خدا (ص) با ایشان بیعت کرد و رسالت ایشان را پذیرفت، امام علی (ع) بود.<ref>مرحوم علامه امینی متون احادیث و کلمات بسیاری از محدثان و مورخان اسلامی را پیرامون پیش قدم بودن علی علیه السلام در ایمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جلد سوم الغدیر، صفحات ۱۹۱ تا ۲۱۳ (چاپ نجف) آورده است. بسیاری از محدثان و تاریخ نویسان نقل می کنند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز دوشنبه به رسالت مبعوث شد و حضرت علی علیه السلام فردای آن روز ایمان آورد</ref> رسول اکرم (ص) ، در این باره به اصحاب چنین فرمودند: نخستین کسی که در روز رستاخیر با من در حوض (کوثر) ملاقات می کند پیش قدمترین شما در اسلام، علی بن ابی طالب است.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۱ و ۴۲ و ۴۳؛ میزان الإعتدال، ج۲، ص۳ و ۴۱۶؛ المعجم الکبیر للطبرانی، ج۶، ص۲۶۹</ref>
اولین مردی که بلافاصله پس از بعثت رسول خدا (ص) با ایشان بیعت کرد و رسالت ایشان را پذیرفت، امام علی (ع) بود.<ref>مرحوم علامه امینی متون احادیث و کلمات بسیاری از محدثان و مورخان اسلامی را پیرامون پیش قدم بودن علی علیه السلام در ایمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جلد سوم الغدیر، صفحات ۱۹۱ تا ۲۱۳ (چاپ نجف) آورده است. بسیاری از محدثان و تاریخ نویسان نقل می کنند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روز دوشنبه به رسالت مبعوث شد و حضرت علی علیه السلام فردای آن روز ایمان آورد</ref> رسول اکرم (ص) ، در این باره به اصحاب چنین فرمودند: نخستین کسی که در روز رستاخیر با من در حوض (کوثر) ملاقات می کند پیش قدمترین شما در اسلام، علی بن ابی‌طالب است.<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۱ و ۴۲ و ۴۳؛ میزان الإعتدال، ج۲، ص۳ و ۴۱۶؛ المعجم الکبیر للطبرانی، ج۶، ص۲۶۹</ref>


==نجات جان پیامبر در شعب ابی طالب==
==نجات جان پیامبر در شعب ابی‌طالب==


در مدت سه سالی که مسلمانان مکه تحت محاصره اقتصادی قریش بودند و در [[شعب ابی طالب]] اسکان داشتند، علی (ع) که نوجوان بود به فرمان پدرش ابوطالب در بستر پیامبر می خوابید تا در صورت هجوم شبانه قریش پیامبر خدا (ص) آسیبی نبیند.<ref>تفسیر نمونه ج۵، ص۱۹۸</ref>
در مدت سه سالی که مسلمانان مکه تحت محاصره اقتصادی قریش بودند و در [[شعب ابی‌طالب]] اسکان داشتند، علی (ع) که نوجوان بود به فرمان پدرش ابوطالب در بستر پیامبر می خوابید تا در صورت هجوم شبانه قریش پیامبر خدا (ص) آسیبی نبیند.<ref>تفسیر نمونه ج۵، ص۱۹۸</ref>


==لیلة المبیت==
==لیلة المبیت==
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
==مقابله پیامبر با بدخواهان علی (ع)==
==مقابله پیامبر با بدخواهان علی (ع)==


بعد از اینکه اسلام گسترش یافت و تقریبااکثر مناطق [[جزیرة العرب]] را گرفت و افرادزیادی با انگیزه های مختلف به سلک مسلمانان در آمدند، حتی عده کثیری از آنهادر مدینه ساکن شدند، در حالی که به گواهی [[قرآن]] ایمان در قلوبشان جاگیر نشده بود; به ویژه عده ای از قریشیان که علاوه بر این مطلب پیوسته بر بنی هاشم حسدمی ورزیدند، به خصوص علی (ع) به خاطرسابقه و جهادش بیشتر از همه مورد حسدآنان بود. از این رو پیامبر اکرم (ص) وآله مواظب رفتار اصحابش با علی (ع) بود و درمناسبت های مختلف، مقام و موقعیت آن جناب را به آنان گوشزد می کرد و بر جایگاه علی (ع) تاکید می نمود; ابن شهر آشوب ازعمر بن خطاب نقل کرده که من علی را اذیت می کردم، پیامبر (ص) مرا ملاقات کرد و فرمود:«تو مرا آزردی ای عمر! گفتم: پناه بر خدا ازاذیت رسول خدا.»، فرمود: «تو علی را آزردی وهر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است »;مصعب بن سعد از پدرش سعد بن ابی وقاص نقل کرده که او گفته است: «من و مرد دیگری در [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> بودیم و به علی بد می گفتیم، پیامبربا حالت غضب به سوی ما آمد و فرمود: چرا مرامی آزارید هر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است ».<ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211</ref>
بعد از اینکه اسلام گسترش یافت و تقریبااکثر مناطق [[جزیرة العرب]] را گرفت و افرادزیادی با انگیزه های مختلف به سلک مسلمانان در آمدند، حتی عده کثیری از آنهادر مدینه ساکن شدند، در حالی که به گواهی [[قرآن]] ایمان در قلوبشان جاگیر نشده بود; به ویژه عده ای از قریشیان که علاوه بر این مطلب پیوسته بر بنی هاشم حسدمی ورزیدند، به خصوص علی (ع) به خاطرسابقه و جهادش بیشتر از همه مورد حسدآنان بود. از این رو پیامبر اکرم (ص) وآله مواظب رفتار اصحابش با علی (ع) بود و درمناسبت های مختلف، مقام و موقعیت آن جناب را به آنان گوشزد می کرد و بر جایگاه علی (ع) تاکید می نمود; ابن شهر آشوب ازعمر بن خطاب نقل کرده که من علی را اذیت می کردم، پیامبر (ص) مرا ملاقات کرد و فرمود:«تو مرا آزردی ای عمر! گفتم: پناه بر خدا ازاذیت رسول خدا.»، فرمود: «تو علی را آزردی وهر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است »;مصعب بن سعد از پدرش سعد بن ابی وقاص نقل کرده که او گفته است: «من و مرد دیگری در [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> بودیم و به علی بد می گفتیم، پیامبربا حالت غضب به سوی ما آمد و فرمود: چرا مرامی آزارید هر کس علی را بیازارد، مرا آزرده است ».<ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211</ref>


ابن شهر آشوب از محدثان اهل سنت چون: [[ترمذی]]، [[ابونعیم]]، [[بخاری]] و [[موصلی]] نقل می کند: عمران بن حصین و ابن عباس و بریده گفته اند، که: «علی (ع) از میان غنائم جنگی،خواست کنیزی را بخرد، حاطب بن ابی بلتعه و بریده اسلمی با او رقابت کردند و قیمت کنیزرا بالا بردند و علی (ع) با آن قیمت کنیز راخرید، وقتی که برگشتند، بریده مقابل پیامبرایستاد و از علی (ع) شکایت کرد، پیامبرصورتش را از او برگرداند، از راست و چپ وپشت سر آمد و شکایت خود را تکرار کرد،آنگاه حضرت رو کرد به او و رنگش تغییر نمودو صورت مبارکش سرخ شد و فرمود:ای بریده!چه شده، تا امروز رسول خدا را اذیت نکرده بودی؟! مگر نشنیدی خدای تعالی می فرماید:«ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعد لهم عذابامهینا»؟!<ref>آیه 57 سوره احزاب</ref> مگر نمی دانی که علی از من است ومن از علی؟! هر کس او را بیازارد، مرا آزرده وهر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است و هرکس خدا را بیازارد، خدا حق دارد که او را با سخت ترین عذابش در آتش جهنم بیازارد!ای بریده! تو آگاهی یا خدا؟ تو آگاهی یاصاحبان لوح محفوظ آگاهند؟ تو آگاهی یافرشته رحمها آگاه است؟ ای بریده! تو آگاهی یا فرشتگان مواظب علی بن ابی طالب؟ گفتم:بلکه فرشتگان حافظ او. حضرت فرمود:جبرئیل به من خبر داد از فرشتگان مواظب علی، که آنان از روز تولدش، حتی یک خطابرای او ننوشته اند; فرشته رحمها و فرشتگان صاحب لوح محفوظ نیز همین طور. بعد سه بار فرمود: از علی چه می خواهید؟ او از من است و من از او، او ولی هر مؤمنی بعد از من است.» <ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211 و 212</ref>
ابن شهر آشوب از محدثان اهل سنت چون: [[ترمذی]]، [[ابونعیم]]، [[بخاری]] و [[موصلی]] نقل می کند: عمران بن حصین و ابن عباس و بریده گفته اند، که: «علی (ع) از میان غنائم جنگی،خواست کنیزی را بخرد، حاطب بن ابی بلتعه و بریده اسلمی با او رقابت کردند و قیمت کنیزرا بالا بردند و علی (ع) با آن قیمت کنیز راخرید، وقتی که برگشتند، بریده مقابل پیامبرایستاد و از علی (ع) شکایت کرد، پیامبرصورتش را از او برگرداند، از راست و چپ وپشت سر آمد و شکایت خود را تکرار کرد،آنگاه حضرت رو کرد به او و رنگش تغییر نمودو صورت مبارکش سرخ شد و فرمود:ای بریده!چه شده، تا امروز رسول خدا را اذیت نکرده بودی؟! مگر نشنیدی خدای تعالی می فرماید:«ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعد لهم عذابامهینا»؟!<ref>آیه 57 سوره احزاب</ref> مگر نمی دانی که علی از من است ومن از علی؟! هر کس او را بیازارد، مرا آزرده وهر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است و هرکس خدا را بیازارد، خدا حق دارد که او را با سخت ترین عذابش در آتش جهنم بیازارد!ای بریده! تو آگاهی یا خدا؟ تو آگاهی یاصاحبان لوح محفوظ آگاهند؟ تو آگاهی یافرشته رحمها آگاه است؟ ای بریده! تو آگاهی یا فرشتگان مواظب علی بن ابی‌طالب؟ گفتم:بلکه فرشتگان حافظ او. حضرت فرمود:جبرئیل به من خبر داد از فرشتگان مواظب علی، که آنان از روز تولدش، حتی یک خطابرای او ننوشته اند; فرشته رحمها و فرشتگان صاحب لوح محفوظ نیز همین طور. بعد سه بار فرمود: از علی چه می خواهید؟ او از من است و من از او، او ولی هر مؤمنی بعد از من است.» <ref> ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 211 و 212</ref>


==علی (ع) میزان ایمان و نفاق==
==علی (ع) میزان ایمان و نفاق==


بیان مناقب امیر المؤمنین توسط پیامبراکرم صلی الله علیه وآله موجب افزایش محبوبیت آن جناب در میان صحابه شده بود، به حدی که با وجودپیامبر(ص)، علی (ع) سمبل و معیار حق وایمان شده بود; چنانکه انس بن مالک نقل کرده: «ما در عصر پیامبر اکرم (ص) اگرمی خواستیم بفهمیم کسی زنازاده است بابغض علی بن ابی طالب می فهمیدیم; بعد ازجنگ خیبر مردی بچه خود را به آغوش گرفته و می رفت، در راه که علی را دید; باءدستش او را به بچه نشان داد; از طفل پرسید:این مرد را دوست داری؟ اگر می گفت: آری، اورا می بوسید و اگر می گفت: نه، او را به زمین می انداخت و می گفت: نزد مادرت برو».
بیان مناقب امیر المؤمنین توسط پیامبراکرم صلی الله علیه وآله موجب افزایش محبوبیت آن جناب در میان صحابه شده بود، به حدی که با وجودپیامبر(ص)، علی (ع) سمبل و معیار حق وایمان شده بود; چنانکه انس بن مالک نقل کرده: «ما در عصر پیامبر اکرم (ص) اگرمی خواستیم بفهمیم کسی زنازاده است بابغض علی بن ابی‌طالب می فهمیدیم; بعد ازجنگ خیبر مردی بچه خود را به آغوش گرفته و می رفت، در راه که علی را دید; باءدستش او را به بچه نشان داد; از طفل پرسید:این مرد را دوست داری؟ اگر می گفت: آری، اورا می بوسید و اگر می گفت: نه، او را به زمین می انداخت و می گفت: نزد مادرت برو».


عبادة بن صامت نیز می گوید: «ما اولاد وفرزندانمان را با حب علی بن ابی طالب می آزمودیم; اگر می دیدیم که یکی از آنها او رادوست ندارد، می دانستیم که او را رستگارنخواهد شد.» <ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref>
عبادة بن صامت نیز می گوید: «ما اولاد وفرزندانمان را با حب علی بن ابی‌طالب می آزمودیم; اگر می دیدیم که یکی از آنها او رادوست ندارد، می دانستیم که او را رستگارنخواهد شد.» <ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref>


درباره شناختن مؤمن و منافق با حب وبغض علی (ع) می توان به حدیث ابن عباس هم اشاره کرد... .
درباره شناختن مؤمن و منافق با حب وبغض علی (ع) می توان به حدیث ابن عباس هم اشاره کرد... .
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
اگر چه از اوایل بعثت، جانشینی علی (ع) مطرح شده بود و پیامبر اکرم (ص) در میان خویشان نزدیکش آن جناب را وزیر وجانشین خود اعلام کرده بود، ولی این مطلب در میان عده خاصی بود. اما با گذشت سالهای آخر عمر پیامبر، مساله جانشینی علی (ع) عمومی تر می شد، به حدی که لقب «وصی » ازالقاب شایع آن حضرت گشت که دوست ودشمن آن را قبول داشتند، به خصوص بعد اززمانی که پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود:«انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی » که این قضیه پیش از رفتن به جنگ تبوک بود.
اگر چه از اوایل بعثت، جانشینی علی (ع) مطرح شده بود و پیامبر اکرم (ص) در میان خویشان نزدیکش آن جناب را وزیر وجانشین خود اعلام کرده بود، ولی این مطلب در میان عده خاصی بود. اما با گذشت سالهای آخر عمر پیامبر، مساله جانشینی علی (ع) عمومی تر می شد، به حدی که لقب «وصی » ازالقاب شایع آن حضرت گشت که دوست ودشمن آن را قبول داشتند، به خصوص بعد اززمانی که پیامبر اکرم (ص) به علی (ع) فرمود:«انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی » که این قضیه پیش از رفتن به جنگ تبوک بود.


بالاخص در جریان حجة الوداع در منی وعرفات، پیامبر اکرم (ص) در سخنرانی های خود به مردم گوشزد می کرد که دوازده نفرجانشین او خواهند شد که همه از بنی هاشم هستند. بالاخره در باز گشت از مکه، در غدیرخم از سوی خدا مامور می شود که جانشینی علی علیه السلام را به تمام مسلمانان ابلاغ کند.رسول اکرم (ص) نیز به مسلمانان دستور دادکه توقف کنند و آنگاه بر منبری از جهازشتران رفت و فرمود: «... من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عادمن عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله » بعد به مردم فرمود، که با آن جناب بیعت کنند.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref>
بالاخص در جریان حجة الوداع در منی وعرفات، پیامبر اکرم (ص) در سخنرانی های خود به مردم گوشزد می کرد که دوازده نفرجانشین او خواهند شد که همه از بنی هاشم هستند. بالاخره در باز گشت از مکه، در غدیرخم از سوی خدا مامور می شود که جانشینی علی علیه السلام را به تمام مسلمانان ابلاغ کند.رسول اکرم (ص) نیز به مسلمانان دستور دادکه توقف کنند و آنگاه بر منبری از جهازشتران رفت و فرمود: «... من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عادمن عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله » بعد به مردم فرمود، که با آن جناب بیعت کنند.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ج 3، ص 207</ref>


بدین ترتیب رسول خدا(ص) وآله به مسلمانان اعلام کرد که چه کسی جانشین اوست; از این رو عموم مردم بر این باور بودندکه بعد از رحلت پیامبر (ص)، علی (ع) خلیفه او خواهد شد; چنان که زبیر بن بکار - که ازخاندان زبیر و از مخالفان علی علیه السلام است. -می نویسد: «عموم مهاجران و همه انصار شک نداشتند که علیع 09 خلیفه و صاحب امر بعداز رسول خدا(ص) است.»  .<ref>زبیر بن بکار: اخبار الموفقیات، منشورات الشریف الرضی، قم، 1416 ه .ق، ص 580</ref>  همچنین این مطالب از اشعاری که از جریان سقیفه بر جای مانده، به خوبی مشهود است; زیرا تحریف کمتر به شعر راه یافته است.
بدین ترتیب رسول خدا(ص) وآله به مسلمانان اعلام کرد که چه کسی جانشین اوست; از این رو عموم مردم بر این باور بودندکه بعد از رحلت پیامبر (ص)، علی (ع) خلیفه او خواهد شد; چنان که زبیر بن بکار - که ازخاندان زبیر و از مخالفان علی علیه السلام است. -می نویسد: «عموم مهاجران و همه انصار شک نداشتند که علیع 09 خلیفه و صاحب امر بعداز رسول خدا(ص) است.»  .<ref>زبیر بن بکار: اخبار الموفقیات، منشورات الشریف الرضی، قم، 1416 ه .ق، ص 580</ref>  همچنین این مطالب از اشعاری که از جریان سقیفه بر جای مانده، به خوبی مشهود است; زیرا تحریف کمتر به شعر راه یافته است.


این مطلب به قدری روشن بود که دشمنی چون معاویه نیزبه آن اقرار کرده است; چنان که در جواب نامه محمد بن ابی بکر نوشته است: «ما و پدرت درعصر رسول خداصلی الله علیه وآله اطاعت پسر ابی طالب را بر خود لازم می دیدیم و فضلش را برخودمان آشکار، بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله پدرت و عمر نخستین کسانی بودن که منزلت او را پایین آوردند و به یعت خودشان فراخواندند.» <ref> بلاذری، احمد بن جابر انساب الاشراف،منشورات مؤسسه الاعلمی المطبوعات، بیروت،1394 ه .ق، ج 2، ص 296</ref> بدین جهت آنان که درماههای آخر عمر پیامبر در مدینه نبودند و ازبعضی توطئه ها خبر نداشتند، بعد از رحلت پیامبر که به مدینه برگشتند و مشاهده کردندکه ابوبکر به جای پیامبر نشسته و خود راخلیفه پیامبر معرفی می کند، سخت برآشفتند; مثل خالد بن سعید  ، حتی ابوسفیان وقتی که از سفر برگشت و وضع راچنین دید، خدمت عباس بن عبدالمطلب وعلی علیه السلام آمد و از آنان خواست که برای استیفای حق خویش قیام کنند، ولی آنان پیشنهاد او را نپذیرفتند. <ref> تاریخ یعقوبی، ص 126</ref>
این مطلب به قدری روشن بود که دشمنی چون معاویه نیزبه آن اقرار کرده است; چنان که در جواب نامه محمد بن ابی بکر نوشته است: «ما و پدرت درعصر رسول خداصلی الله علیه وآله اطاعت پسر ابی‌طالب را بر خود لازم می دیدیم و فضلش را برخودمان آشکار، بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله پدرت و عمر نخستین کسانی بودن که منزلت او را پایین آوردند و به یعت خودشان فراخواندند.» <ref> بلاذری، احمد بن جابر انساب الاشراف،منشورات مؤسسه الاعلمی المطبوعات، بیروت،1394 ه .ق، ج 2، ص 296</ref> بدین جهت آنان که درماههای آخر عمر پیامبر در مدینه نبودند و ازبعضی توطئه ها خبر نداشتند، بعد از رحلت پیامبر که به مدینه برگشتند و مشاهده کردندکه ابوبکر به جای پیامبر نشسته و خود راخلیفه پیامبر معرفی می کند، سخت برآشفتند; مثل خالد بن سعید  ، حتی ابوسفیان وقتی که از سفر برگشت و وضع راچنین دید، خدمت عباس بن عبدالمطلب وعلی علیه السلام آمد و از آنان خواست که برای استیفای حق خویش قیام کنند، ولی آنان پیشنهاد او را نپذیرفتند. <ref> تاریخ یعقوبی، ص 126</ref>


اما این که چگونه ورق برگشت و ابوبکر برمسند خلافت نشست و از این جهت بامخالفت جدی روبرو نشد؟ باید در نفوذسیاسی و نقش تبلیغاتی قریش و نوبنیادبودن جامعه اسلامی جستجو کرد.  
اما این که چگونه ورق برگشت و ابوبکر برمسند خلافت نشست و از این جهت بامخالفت جدی روبرو نشد؟ باید در نفوذسیاسی و نقش تبلیغاتی قریش و نوبنیادبودن جامعه اسلامی جستجو کرد.  
خط ۲۷۹: خط ۲۷۹:
هنگامی که رسول الله - درود خداوند بر او و دودمان پاک اش باد - علی (ع) را در روز عید غدیر خم به خلافت منصوب کرد، درباره ی او فرمود: «هر کس، من، مولا و ولی او هستم، علی، مولا و ولی او است » .
هنگامی که رسول الله - درود خداوند بر او و دودمان پاک اش باد - علی (ع) را در روز عید غدیر خم به خلافت منصوب کرد، درباره ی او فرمود: «هر کس، من، مولا و ولی او هستم، علی، مولا و ولی او است » .


چیزی نگذشت که این سخن، در تمامی شهرها منتشر شد، نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: «تو مارا به شهادت به یگانه گی ایزد و حقانیت و رسالت خود فرمان دادی، سپس فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما، همه ی این ها را پذیرفتیم، اما به این ها راضی نشدی تا این که این جوان (علی بن ابی طالب) را به جانشینی خود برگزیدی و گفتی: <sub>من کنت مولاه فهذا علی مولاه</sub>  . آیا این سخن، از ناحیه ی خودت است یا از سوی ایزد؟» .
چیزی نگذشت که این سخن، در تمامی شهرها منتشر شد، نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و گفت: «تو مارا به شهادت به یگانه گی ایزد و حقانیت و رسالت خود فرمان دادی، سپس فرمان جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی، ما، همه ی این ها را پذیرفتیم، اما به این ها راضی نشدی تا این که این جوان (علی بن ابی‌طالب) را به جانشینی خود برگزیدی و گفتی: <sub>من کنت مولاه فهذا علی مولاه</sub>  . آیا این سخن، از ناحیه ی خودت است یا از سوی ایزد؟» .


پیامبر (ص) فرمود: «قسم به آن که موجودی جز او نیست، این، از ناحیه ی ایزد است.» .
پیامبر (ص) فرمود: «قسم به آن که موجودی جز او نیست، این، از ناحیه ی ایزد است.» .
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۱۲۶

ویرایش