اخوان المسلمین در اروپا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد'
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند')
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴: خط ۱۴:
</div>
</div>


درباره تاریخ دقیق آشنایی اروپا با تشکیلات [[اخوان المسلمین|اخوان‌‌المسلمین]] اختلاف نظر وجود دارد؛ این‌که آیا به اوایل دهه 50 قرن گذشته بازمی گردد یا اواخر آن؟ ولی همه در مورد شخصیتی که در تأسیس آن نقش محوری داشت، یعنی «[[سعید رمضان]]» هم‌نظرند.
درباره تاریخ دقیق آشنایی اروپا با تشکیلات [[اخوان المسلمین|اخوان‌‌المسلمین]] اختلاف نظر وجود دارد؛ این‌که آیا به اوایل دهه 50 قرن گذشته بازمی‌گردد یا اواخر آن؟ ولی همه در مورد شخصیتی که در تأسیس آن نقش محوری داشت، یعنی «[[سعید رمضان]]» هم‌نظرند.


=تاریخچه=
=تاریخچه=


نفوذ اخوان در اروپا به سال 1958 بازمی گردد. در این زمان سعید رمضان منشی شخصی و داماد «[[حسن البنا]]» بنیان‌گذار جماعت اخوان‌‌المسلمین از [[مصر]] گریخت؛ زیرا در ابتدای حکومت «[[جمال عبدالناصر]]»، اخوان در معرض سرکوب و بازداشت قرار گرفت؛ لذا رمضان در مونیخ مستقر شد و ریاست مرکز اسلامی این شهر را بر عهده گرفت. مدتی بعد به ژنو رفت و در سال 1961، مرکز اسلامی این شهر را تأسیس کرد.
نفوذ اخوان در اروپا به سال 1958 بازمی‌گردد. در این زمان سعید رمضان منشی شخصی و داماد «[[حسن البنا]]» بنیان‌گذار جماعت اخوان‌‌المسلمین از [[مصر]] گریخت؛ زیرا در ابتدای حکومت «[[جمال عبدالناصر]]»، اخوان در معرض سرکوب و بازداشت قرار گرفت؛ لذا رمضان در مونیخ مستقر شد و ریاست مرکز اسلامی این شهر را بر عهده گرفت. مدتی بعد به ژنو رفت و در سال 1961، مرکز اسلامی این شهر را تأسیس کرد.


وی منتظر ورود افرادی بود که از دست دولت ناصر در مصر و دولت حزب بعث در [[سوریه]] گریختند؛ مهم ترین آنان «یوسف ندا» از مصر و «عصام العطار» از سوریه بودند. آنان با گذشت زمان، شبکه ای گسترده و بسیار سازمان‌‌یافته تأسیس کردند که متشکل از [[مساجد]]، انجمن های خیریه و تشکل‌‌های اسلامی بود که ایدئولوژی اخوان‌‌المسلمین را پذیرفته بودند؛ هرچند که تمام آن ها لزوما از فرامین تشکیلات بین المللی اخوان اطاعت نمی کردند.
وی منتظر ورود افرادی بود که از دست دولت ناصر در مصر و دولت حزب بعث در [[سوریه]] گریختند؛ مهم ترین آنان «یوسف ندا» از مصر و «عصام العطار» از سوریه بودند. آنان با گذشت زمان، شبکه ای گسترده و بسیار سازمان‌‌یافته تأسیس کردند که متشکل از [[مساجد]]، انجمن های خیریه و تشکل‌‌های اسلامی بود که ایدئولوژی اخوان‌‌المسلمین را پذیرفته بودند؛ هرچند که تمام آن ها لزوما از فرامین تشکیلات بین المللی اخوان اطاعت نمی کردند.
خط ۵۸: خط ۵۸:
ارتباط این تغییر و تحولات در فعالیت اروپایی اخوان را با کوشش های علمای مسلمان، نمی توان نادیده گرفت. این علما نقش مرجعیت را ایفا کردند. در این راستا، «شیخ [[یوسف القرضاوی]]» در نظریه پردازی برای روند فکری و فقهی اخوان در اروپا،  شخصیتی کلیدی به شمار می رود. وی در کتاب خود با عنوان «أولویات الحرکات الإسلامیة فی المرحلة القادمة/ اولویت های جنبش های اسلامی در مرحله بعدی» (آوریل 1990)، دیدگاه خود درباره چگونگی زندگی [[مسلمانان]] در غرب را چنین بیان می‌کند:
ارتباط این تغییر و تحولات در فعالیت اروپایی اخوان را با کوشش های علمای مسلمان، نمی توان نادیده گرفت. این علما نقش مرجعیت را ایفا کردند. در این راستا، «شیخ [[یوسف القرضاوی]]» در نظریه پردازی برای روند فکری و فقهی اخوان در اروپا،  شخصیتی کلیدی به شمار می رود. وی در کتاب خود با عنوان «أولویات الحرکات الإسلامیة فی المرحلة القادمة/ اولویت های جنبش های اسلامی در مرحله بعدی» (آوریل 1990)، دیدگاه خود درباره چگونگی زندگی [[مسلمانان]] در غرب را چنین بیان می‌کند:


«من به برادران مقیم دیار غربت گفتم: بکوشید تا در دل جامعه بزرگ برای خودتان جامعه ای کوچک ایجاد کنید؛ وگرنه همان‌‌طور که نمک در آب حل می شود، شما نیز در این جامعه حل خواهید شد. آنچه باعث شده تا [[یهود]] در طول تاریخ گذشته، شخصیت خود را حفظ کنند، همان جامعه کوچکی است که با ایدئولوژی و شعائر آنان متمایز می گردد؛ یعنی «محله‌های یهودیان». شما نیز بکوشید تا «محله‌های مسلمانان» را ایجاد کنید. من به شما نمی گویم که خودتان را محصور کنید یا کنج عزلت گزینید؛ زیرا این کار تفاوتی با مرگ ندارد؛ ولی مطلوب آن است که بدون حل شدن در جامعه، فضای بازی ایجاد کنید؛ فضایی برای مبلّغی که می خواهد فعالیت کند و مؤثر واقع شود، نه فرد مقلد و تسلیمی که تمام دغدغه او همراهی، تأثیرپذیرفتن و اطاعت همه‌‌جانبه است. ما مدتی است که از ضعف فکری عربی ـ اسلامی، از ضعف فکری نخبگان مهاجر و نوابغ رشته های مختلف و حیاتی گله‌‌مندیم. این نوابغ در دیار غربت جای خود را یافته‌اند، اما جایگاه خود را در زادگاهشان نیافته اند. اگر این امر واقعیت داشته باشد، ما به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که این نوابغ بزرگ، پایبندی خود به دین، امت، میراث و سرزمینشان را از دست بدهند. هیچ راهی نداریم جز این‌که به همراه آنان بکوشیم تا فکر و قلب آنان برای میهن و ملتشان، برای خانواده و خواهران و برادرانشان بتپد.
«من به برادران مقیم دیار غربت گفتم: بکوشید تا در دل جامعه بزرگ برای خودتان جامعه ای کوچک ایجاد کنید؛ وگرنه همان‌‌طور که نمک در آب حل می شود، شما نیز در این جامعه حل خواهید شد. آنچه باعث شده تا [[یهود]] در طول تاریخ گذشته، شخصیت خود را حفظ کنند، همان جامعه کوچکی است که با ایدئولوژی و شعائر آنان متمایز می‌گردد؛ یعنی «محله‌های یهودیان». شما نیز بکوشید تا «محله‌های مسلمانان» را ایجاد کنید. من به شما نمی گویم که خودتان را محصور کنید یا کنج عزلت گزینید؛ زیرا این کار تفاوتی با مرگ ندارد؛ ولی مطلوب آن است که بدون حل شدن در جامعه، فضای بازی ایجاد کنید؛ فضایی برای مبلّغی که می خواهد فعالیت کند و مؤثر واقع شود، نه فرد مقلد و تسلیمی که تمام دغدغه او همراهی، تأثیرپذیرفتن و اطاعت همه‌‌جانبه است. ما مدتی است که از ضعف فکری عربی ـ اسلامی، از ضعف فکری نخبگان مهاجر و نوابغ رشته های مختلف و حیاتی گله‌‌مندیم. این نوابغ در دیار غربت جای خود را یافته‌اند، اما جایگاه خود را در زادگاهشان نیافته اند. اگر این امر واقعیت داشته باشد، ما به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که این نوابغ بزرگ، پایبندی خود به دین، امت، میراث و سرزمینشان را از دست بدهند. هیچ راهی نداریم جز این‌که به همراه آنان بکوشیم تا فکر و قلب آنان برای میهن و ملتشان، برای خانواده و خواهران و برادرانشان بتپد.


=پس از 11 سپتامبر=
=پس از 11 سپتامبر=
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش