تفاهمات اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مىکند' به 'میکند') |
جز (جایگزینی متن - 'مىشناسند' به 'میشناسند') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا خدایى که همه پرستش مىکنند یکى است، | مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا خدایى که همه پرستش مىکنند یکى است، | ||
همه مىگویند: لا اله الّا اللّه، همه به رسالت محمد صلى الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایانیافته میدانند و دین او را خاتم ادیان | همه مىگویند: لا اله الّا اللّه، همه به رسالت محمد صلى الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایانیافته میدانند و دین او را خاتم ادیان میشناسند، همه قرآن را کتاب مقدس آسمانى خود میدانند و آن را تلاوت مىکنند و قانون اساسى همه مسلمین میشناسند، همه به سوى یک قبله نماز مىخوانند و یک بانگ به نام اذان بر مىآورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه مىگیرند، همه روز فطر و اضحى را عید خود مىشمارند، | ||
همه مراسم حج را مانند هم انجام مىدهند و با هم در حرم خدا جمع مىشوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مىدارند و به آنها احترام مىگزارند. اینها کافى است که دلهاى آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگیزد. | همه مراسم حج را مانند هم انجام مىدهند و با هم در حرم خدا جمع مىشوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مىدارند و به آنها احترام مىگزارند. اینها کافى است که دلهاى آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگیزد. |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۱
عنوان مقاله | تفاهمات اسلامی |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
نویسنده | استاد شهید مرتضی مطهری |
یکی از عوامل اصلی تفرقه و تشتت در جهان اسلام سوءتفاهم یا عدم تفاهمات مسلمانان با یکدیگر است. در متن ذیل که حاصل دو درس از دروس شهید مطهری تحت عنوان تفاهمات اسلامی است مباحث ارزشمندی در این زمینه مطرح گردیده است . از جمله آنکه ایشان با استناد به قرآن و احادیث معتقد است که یکى از هدفهاى اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته، اتحاد و اتفاق مسلمین است.
تفاهمات اسلامى
حسن تفاهم یعنى یکدیگر را خوب فهمیدن و سوءتفاهم یعنى یکدیگر را بد فهمیدن.
بدیهى است که خوب فهمیدن به این است که افراد یکدیگر را آن طور که هستند بفهمند و بد فهمیدن به این است که یکدیگر را آن طور که هستند نفهمند بلکه درباره یکدیگر دچار یک نوع توهماتى بوده باشند،
و البته این کلمه در جایى گفته مىشود که توهماتى که افراد درباره یکدیگر دارند از نوع سوء ظن باشد یعنى در زمینه «بدى» بوده باشد. اما اگر در زمینه خوبیها و از نوع حسن ظنهاى غلط بوده باشد سوءتفاهم نامیده نمىشود؛
یعنى اگر دو نفر به غلط درباره یکدیگر حسن عقیده پیدا کنند گفته نمىشود که این دو نفر نسبت به یکدیگر سوءتفاهم پیدا کردهاند.
سوءتفاهم در هر موردى و نسبت به هر شخصى بد است، زیرا موجب گمراهى و ضلالت است.
اگر فرض کنیم دو نفر از هر لحاظ ضد یکدیگرند مثلًا یکى خداپرست است و دیگرى مادى، باز خوب است که میان آنها حسن تفاهم برقرار باشد و یکدیگر را آن طور که هستند درک کنند نه اینکه هرکدام نسبت به دیگرى سوءظنها و تصورات غلطى داشته باشد. مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (حج)، ج25، ص: 38
یکى از ابتلائات مسلمین این است که گذشته از اینکه از لحاظ پارهاى معتقَدات تفرق و تشتت پیدا کردهاند و مذهبها و فرقهها در میان آنها پیدا شده است دچار سوء تفاهمات زیادى نسبت به یکدیگر مىباشند؛
یعنى گذشته از پاره اى اختلافات عقیده اى دچار توهمات بیجاى بسیارى درباره یکدیگر مى باشند.
در گذشته و حاضر آتش افروزانى بوده و هستند که کوشششان بر این بوده و هست که بر بدبینىهاى مسلمین نسبت به یکدیگر بیفزایند.
تهدیدى که از ناحیه سوء تفاهمات بیجا و خوب درک نکردن یکدیگر متوجه مسلمین است بیش از آن است که از ناحیه خود اختلافات مذهبى متوجه آنهاست.
مسلمانان از نظر اختلافات مذهبى طورى نیستند که نتوانند وحدت داشته باشند، نتوانند با یکدیگر برادر و مصداق «انَّما الْمُؤْمِنون اخْوَةٌ» بوده باشند زیرا خدایى که همه پرستش مىکنند یکى است،
همه مىگویند: لا اله الّا اللّه، همه به رسالت محمد صلى الله علیه و آله ایمان دارند و نبوت را به او پایانیافته میدانند و دین او را خاتم ادیان میشناسند، همه قرآن را کتاب مقدس آسمانى خود میدانند و آن را تلاوت مىکنند و قانون اساسى همه مسلمین میشناسند، همه به سوى یک قبله نماز مىخوانند و یک بانگ به نام اذان بر مىآورند، همه در یک ماه معین از سال که ماه رمضان است روزه مىگیرند، همه روز فطر و اضحى را عید خود مىشمارند،
همه مراسم حج را مانند هم انجام مىدهند و با هم در حرم خدا جمع مىشوند، و حتى همه خاندان نبوت را دوست مىدارند و به آنها احترام مىگزارند. اینها کافى است که دلهاى آنها را به یکدیگر پیوند دهد و احساسات برادرى و اخوت اسلامى را در آنها برانگیزد.
ولى ... ولى امان از سوء تفاهمات، امان از توهمات و تصورات غلطى که فرق مختلف درباره یکدیگر دارند و امان از عواملى که کارى جز تیرهتر کردن روابط مسلمانان ندارند.
ما در صدد این نیستیم که طرحى براى از بین بردن فرقه ها و مذاهب و بازگشت همه به اصل اسلام بریزیم، زیرا این، کارى است که اولًا از ما ساخته نیست و ثانیاً وحدت اسلامى متوقف بر این نیست که فرق و مذاهب از میان برود.
جهات اختلاف فرق و مذاهب آنقدر زیاد نیست که مانع اخوت اسلامى بشود و جهات اشتراک آنها آنقدر زیاد و نیرومند است که مىتواند آنها را به هم بپیوندد.
و نیز ما نمىخواهیم ادعا کنیم که تمام اختلافات مسلمین از نوع سوءتفاهم است. خیر، چنین ادعایى هم نداریم. همه اختلافات سوءتفاهم نیست، اگر بناست حل بشود به طریق دیگر غیر از رفع سوء تفاهمات باید حل شود.
آنچه ما در صدد آن هستیم این است که شکافهایى که ناشى از خوب درک نکردن یکدیگر است، از میان برود.
هدف ما این است که فرق و مذاهب اسلامى یکدیگر را آن طور که هستند بشناسند و تصور کنند، تصورات دروغ و وهمى را از خود نسبت به برادران خود دور کنند.
باید در چند قسمت بحث کنیم:
1. یکى از هدفهاى اسلام که از مسلمین تأمین آن را خواسته است، اتحاد و اتفاق مسلمین است. 2. یکى از فلسفه هاى فریضه حج محکم شدن پیوندها و تفاهم بیشتر افراد مسلمین است. 3. بررسى انواع توهمات و سوء تفاهماتى که دیگران درباره ما شیعیان و بالاخص ایرانیان دارند 4. بررسى سوء تفاهمهایى که از این طرف نسبت به برادران غیر شیعى وجود دارد 5. راههاى عملى براى کاستن و از میان بردن سوء تفاهمها
اما قسمت اول: هم قرآن کریم و هم احادیث نبوى و هم احادیثى که از ائمه اطهار رسیده است همه عنایت شدید دارند که وحدت مسلمین محفوظ بماند.
از قرآن شروع مىکنیم:
الف. در سوره آل عمران، آیه 103 مىفرماید: «وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرّقوا» یعنى همه با هم ریسمان الهى را محکم بگیرید و پراکنده نشوید.
این آیه با کمال صراحت به موضوع « با هم » بودن و با هم دستورهاى الهى را اجرا کردن و پراکنده اجرا نکردن توجه کرده است. اندک توجهى به مفهوم آیه مىرساند که عنایت این کتاب آسمانى به این است که مسلمانان متفرق و پراکنده نباشند.
ب. سوره آل عمران، آیه 105 که دنباله این آیه است (با یک آیه فاصله) مىفرماید: «وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» یعنى شما مانند دیگران (پیروان سایر ادیان) مباشید که پس از آنکه آیات روشن الهى برایشان آمد فرقه فرقه شدند و اختلاف پیدا کردند، براى چنین کسانى عذاب عظیم است.
مفهوم این آیه نیز واضح است. این آیه مخصوصاً به تفرقات مذهبى یعنى فرقه فرقه شدنها و مذاهب به وجود آمدنها اشاره میکند، زیرا این نوع اختلافات از هر نوع دیگر خطرناکتر است.
جالب توجه این است که آیه 104 که در میان این دو آیه قرار گرفته است،این است: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحونَ» یعنى باید جماعتى از شما (یا باید شما جماعتى باشید که) دعوت به خیر و صلاح و نیکى بکنند، امر به معروف و نهى از منکر نمایند، همانا آنها هستند که رستگارانند.
ببینید، آیه اى که در میان این دو آیه قرار گرفته است آیه دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منکر است. این براى آن است که قرآن کریم مىخواهد بفهماند که همواره باید از طریق دعوت به خیر و صلاح و امر به معروف و نهى از منکر این وحدت محفوظ بماند؛ اگر این استوانه اسلامى یعنى اصل دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر بخوابد، وحدت اسلامى و اتحاد مسلمانان نیز از میان مىرود.
ما مسلمانان دعوت و ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر داریم ولى چون هدفهاى اسلامى را نمىشناسیم، مخصوصاً از هدفهاى بزرگ و اساسى و اصولى اسلام بىخبریم، از اسلام فقط با یک سلسله دستورهاى ظاهرى که مربوط به قشر اسلام است نه لبّ و مغز آن آشنایى داریم، هروقت به فکر دعوت و ارشاد مىافتیم از حدود مسائل ساده اخلاقى و عبادى تجاوز نمىکنیم و حال آنکه یکى از هدفهاى بزرگ اسلام بلکه بزرگترین هدف اسلام در امور عملى وحدت و اتفاق مسلمانان است.
اولین وظیفه داعیان و ارشادکنندگان و آمران به معروف و ناهیان از منکر این است که در طریق وحدت مسلمانان بکوشند، در طریق همان چیزى بکوشند که مورد نزول این آیه کریمه است.
ج. اقیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعوهُمْ الَیْهِ (سوره شورى، آیه 13) یعنى دین را بپا دارید و در آن پراکنده نشوید، آنچه تو به آن دعوت مىکنى بر مشرکین گران و دشوار است.
این آیه کریمه مىخواهد بفهماند چون مخالفان اسلام با هدفهاى اسلامى مخالفند آرزومند تفرق و پراکندگى آنها مىباشند و از وحدت مسلمانان مىترسند، آنها هستند که آتشهاى تفرقه و اختلاف را دامن مىزنند و موانع براى وحدت مسلمین ایجاد مىکنند.
د. وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ (سوره انفال، آیه 46) یعنى با یکدیگر نزاع نکنید که سست خواهید شد و بوى شما از میان خواهد رفت.
این آیه اتحاد مسلمانان را موجب قوّت و قدرت و شوکت و بوى و خاصیت داشتن آنها معرفى میکند، مىفرماید اگر در میان شما اختلاف افتد قوّت و شوکت و بوى و خاصیت شما از میان مىرود.
نزاعها بر دو قسم است: بعضى نزاعها مربوط به تضاد منافع آنى افراد است، اما بعضى نزاعها ریشه عقیده اى دارند. اینهاست که فوقالعاده خطرناک است، اینهاست که از نسلى به نسل دیگر منتقل مىشود و بحثها و جدلها و کتابها و نوشته ها بوجود مىآورد و قرنها ادامه پیدا میکند و هرچه زمان مىگذرد بر موجبات آن افزوده مىشود و شکاف عمیقتر مىگردد.
ه. یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِروا وَ صابِروا وَ رابِطوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحونَ: آل عمران، آیه 200 (این آیه آخرین آیه از سوره آل عمران است) یعنى اى اهل ایمان! صابر و خویشتندار باشید، یکدیگر را در خویشتندارى یارى نمایید و با یکدیگر پیوند داشته باشید، تقواى الهى داشته باشید، باشد که رستگار شوید.
اما احادیث:
1. حدیثى شیعه و سنى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله روایت کرده اند به این مضمون:
ثَلاثٌ لا یُغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ: اخْلاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصیحَةُ لِائِمَّةِ الْمُسْلِمینَ وَ اللُّزومُ لِجَماعَتِهِمْ [۱] یعنى سه چیز است که هرگز دل مرد مسلمان در مورد آنها نمىلغزد و خیانت نمیکند: عملى را خالصاً لوجه الله بجا آوردن، خیرخواهى براى پیشوایان مسلمانان، همراهى و ملازمت جماعت مسلمین.
از قضا این جمله ها جزء کلماتى است که رسول اکرم در حجةالوداع براى مردم القاء کرد. رسول اکرم در حجةالوداع در مواقف چندى براى مردم سخن گفته است: در مسجد الحرام، در عرفات، در مسجد خیف (منى)، در غدیر خم. جمله هاى بالا را در مسجد خیف که در منى واقع است ادا فرموده است.
2. در کافى مىنویسد: معاویة بن وهب گفت از امام صادق علیه السلام پرسیدم: ما (یعنى شیعیان) چگونه باید با دیگران (اهل تسنن) معاشرت کنیم، تکلیف ما با آنها چیست؟ امام فرمود: ببینید ائمه شما چگونه رفتار مىکنند، مانند امامان خود رفتار کنید. به خدا قسم امامان شما بیماران آنها را عیادت مىکنند، جنازه هاى آنها را تشییع مىکنند، براى آنها شهادت مىدهند .[۲] 636
باز هم در این زمینه و به همین مضمون روایاتى هست.
اینها را براى این ذکر کردم که بدانیم حفظ وحدت یکى از هدفهاى اسلامى است و باید در حدود امکان براى تحقق این هدف بکوشیم تا مصداق «وَ لْتَکُنَ مِنْکُمْ امَّةٌ یَدْعونَ الَى الْخَیْرِ» بوده باشیم. تحقق یافتن این هدف به هیچ وجه مستلزم این نیست که از بعضى اصول یا فروع مسلّم خود دست برداریم
منبع
مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (حج)، ج25، ص: 44-37- با تلخیص و ویرایش جزئی-