۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میشود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمیشود') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
=ویژگی مهم تفسیر المیزان= | =ویژگی مهم تفسیر المیزان= | ||
ویژگی مهم این تفسیر، به کارگیری [[تفسیر قرآن به قرآن]] به آن معنای خاص خود، یعنی خود بسنده بودن قرآن در فهم و تفسیر است. این روش در کار ایشان، تنها در کنار هم گذاشتن آیات، برای درک معنای واژه خلاصه | ویژگی مهم این تفسیر، به کارگیری [[تفسیر قرآن به قرآن]] به آن معنای خاص خود، یعنی خود بسنده بودن قرآن در فهم و تفسیر است. این روش در کار ایشان، تنها در کنار هم گذاشتن آیات، برای درک معنای واژه خلاصه نمیشود، بلکه موضوعات مشابه و مشترک در سوره های مختلف را کنار یکدیگر قرار میدهد و برای درک پیام آیه، از موارد دیگر کمک می گیرد. | ||
[[علامه طباطبایی]]، در آغاز تفسیر، مقدمه ای نگاشته و در آن، نگاهی اجمالی به سیر تطور تفسیر و روش های آن دارد. در این مقدمه، دیدگاه خود را درباره تفسیر و چگونگی برخورد با آن و تفاوت کلی این برخورد با روش گروهی از اخباری مسلکان و [[حشویه]] که قرآن را از حجیت ساقط میکنند و تفسیر را تنها از زاویه [[حدیث]] قابل استناد می دانند و حتی گاه می گویند قرآن قابل فهم برای ما نیست، نگاهی انتقادی می اندازد و به دلایلی که بر می شمارد آن را رد می کند. در پایان این مقدمه، روش خود را بازگو میکند. ایشان روش [[اهل بیت (ع)]] را در تفسیر قرآن به قرآن می داند و در این زمینه به نمونه هایی از تفسیر اهل بیت (ع) در جای جای کتاب ارجاع میدهد. | [[علامه طباطبایی]]، در آغاز تفسیر، مقدمه ای نگاشته و در آن، نگاهی اجمالی به سیر تطور تفسیر و روش های آن دارد. در این مقدمه، دیدگاه خود را درباره تفسیر و چگونگی برخورد با آن و تفاوت کلی این برخورد با روش گروهی از اخباری مسلکان و [[حشویه]] که قرآن را از حجیت ساقط میکنند و تفسیر را تنها از زاویه [[حدیث]] قابل استناد می دانند و حتی گاه می گویند قرآن قابل فهم برای ما نیست، نگاهی انتقادی می اندازد و به دلایلی که بر می شمارد آن را رد می کند. در پایان این مقدمه، روش خود را بازگو میکند. ایشان روش [[اهل بیت (ع)]] را در تفسیر قرآن به قرآن می داند و در این زمینه به نمونه هایی از تفسیر اهل بیت (ع) در جای جای کتاب ارجاع میدهد. |