سیمای علی بن‌ابی‌طالب در قرآن کریم از دیدگاه اهل‌سنت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابی طالب' به 'ابی‌طالب'
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'ابی طالب' به 'ابی‌طالب')
خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:
بخاری در صحیح‏ خود از ابی هریره روایت می‏کند که علی علیه‌السّلام یوم النهر در منی اعلام برائت کرد. «یعنی گفت انّ اللّه بری من المشرکین و رسوله» و او بود که اعلام کرد پس از آن سال، مشرکان حق ندارند حج به‌جا آورند و نباید با بدن برهنه طواف کنند. <ref>صحیح بخارى ج 5/ 37.</ref><br>
بخاری در صحیح‏ خود از ابی هریره روایت می‏کند که علی علیه‌السّلام یوم النهر در منی اعلام برائت کرد. «یعنی گفت انّ اللّه بری من المشرکین و رسوله» و او بود که اعلام کرد پس از آن سال، مشرکان حق ندارند حج به‌جا آورند و نباید با بدن برهنه طواف کنند. <ref>صحیح بخارى ج 5/ 37.</ref><br>


سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل می‏کند که گفت: علی بن حسین علیه‌السّلام برای من گفت که برای علی علیه‌السّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمی‏شناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذیل آیه‏اى در سوره توبه؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاکم نیشابورى در المستدرک على الصحیحین ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعیم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ذیل آیه؛ علامه شیخ عبداللّه حنبلى وهابى در مختصر سیرة الرسول صلّى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم  ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الایات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شیخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسیر القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسیر المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبداللّه الرحمن احمد بن شعیب النسائى در خصائص  امیرالمؤمنین على علیه السّلام ص 28؛ التحریر و التنویر شیخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطین ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ میزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستیعاب ابن عبدالبر ج 3/ 25؛ کفایة الطالب حافظ کنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسیر القرآن الکریم شیخ شلتوت ص 608.</ref>
سیوطی شافعی در تفسیرش از ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید نقل می‏کند که گفت: علی بن حسین علیه‌السّلام برای من گفت که برای علی علیه‌السّلام در کتاب خدا اسمی است و لکن آن را نمی‏شناسد گفتم آن چیست؟ فرمود: مگر گفتار خداوند را نشنیدی که فرمود: وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یوْمَ الْحَجِّ الْأَکبَرِ؟ به خدا قسم او علی است یعنی علی همان اذان است. <ref>الدر المنثور ذیل آیه‏اى در سوره توبه؛ شواهد التنزیل حسکانى ج 1/ 232؛ العمدة حافظ مفسر ثعلبى ص 164، ح 253؛ حاکم نیشابورى در المستدرک على الصحیحین ج 3/ 51؛ المناقب خوارزمى ص 223؛ حافظ ابو نعیم اصفهانى در ما نزل من القرآن فى على علیه السّلام ذیل آیه؛ علامه شیخ عبداللّه حنبلى وهابى در مختصر سیرة الرسول صلّى‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم  ص 412؛ نظم الدر فى تناسب الایات و السور ج 8/ 364؛ حافظ شیخ محمد شاه ولى اللّه حنفى دهلوى در ازالة الخفاء 2/ 99؛ تفسیر القاسمى ج 8/ 3069؛ حافظ احمد بن حنبل در المسند ج 1/ 150 و ج 3/ 212؛ تفسیر المنار ج 10/ 157؛ حافظ ابو عبداللّه الرحمن احمد بن شعیب النسائى در خصائص  امیرالمؤمنین على علیه السّلام ص 28؛ التحریر و التنویر شیخ محمد طاهر ابن عاشور ج 10/ 100؛ المناقب ابن مغازلى ص 112؛ فرائد السمطین ص 58؛ الصواعق المحرقه ص 75؛ میزان الاعتدال ذهبى ج 1/ 205؛ الاستیعاب ابن عبدالبر ج 3/ 25؛ کفایة الطالب حافظ کنجى ص 242؛ فضائل على بن ابی‌طالب ابن حنبل ج 1/ 43؛ تفسیر القرآن الکریم شیخ شلتوت ص 608.</ref>
==ارزش ایمان علی علیه‌السّلام بیش از  سقایة الحاج و عمارت مسجد==
==ارزش ایمان علی علیه‌السّلام بیش از  سقایة الحاج و عمارت مسجد==
<big>أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ</big>‏ <ref>19 توبه.</ref> ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشته‏اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می‏کند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند.<br>
<big>أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ</big>‏ <ref>19 توبه.</ref> ترجمه: آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را همانند کار کسی پنداشته‏اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می‏کند؟ نه این دو نزد خدا یکسان نیستند.<br>
خط ۳۸۰: خط ۳۸۰:


براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام می‏گرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ‏ و آیه‏ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ‏ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است.
براساس آنچه در تواریخ اسلامی آمده، پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم در سال سوم بعثت رسما مأمور ابلاغ دعوت به توحید شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام می‏گرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند اما هنگامی که آیه: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ‏ و آیه‏ فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ‏ 94 حجر نازل گردید، پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم مأمور شد دعوت خود را آشکار سازد و نخست از خویشاوندان شروع کند و این آیه در همین مورد است.
حدیث: عن براء قال: لما نزلت: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ‏ جمع رسول‌الله بنی عبدالمطلب و هم یومئذ اربعون رجلا، الرجل منهم یاکل المسنة و یشرب العس، فأمر علیا برجل شاة فآدمها ثم قال: ادنوا بسم اللّه فدنا القوم عشرة فاکلوا حتی صدروا، ثم دعا بقعب من لبن فجرع منه جرعة ثم قال لهم: اشربوا ببسم اللّه فشرب القوم حتی رووا فبدرهم ابو لهب فقال: هذا ما اسحرکم به الرجل!! فسکت النبی صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم یومئذ فلم یتکلم، ثم دعاهم من الغد علی مثل ذلک من الطعام و الشراب ثم انذرهم رسول‌الله فقال یا نبی عبدالمطلب انی انا النذیر الیکم من اللّه عزّ و جلّ و البشیر لما یجی‏ء به احدکم جئتکم بالدنیا و الاخرة فاسلموا و اطیعونی تهتدوا، و من یواخینی منکم و یوازرنی؟ و یکون ولیی و وصیی بعدی و خلیفتی فی اهلی و یقضی دینی؟ فسکت القوم، و اعاد ذلک ثلاثا کل ذلک یسکت القوم و یقول علی: انا. فقال: انت. فقام القوم و هم یقولون لابی طالب: اطع ابنک فقد امّره علیک!!<br>
حدیث: عن براء قال: لما نزلت: وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ‏ جمع رسول‌الله بنی عبدالمطلب و هم یومئذ اربعون رجلا، الرجل منهم یاکل المسنة و یشرب العس، فأمر علیا برجل شاة فآدمها ثم قال: ادنوا بسم اللّه فدنا القوم عشرة فاکلوا حتی صدروا، ثم دعا بقعب من لبن فجرع منه جرعة ثم قال لهم: اشربوا ببسم اللّه فشرب القوم حتی رووا فبدرهم ابو لهب فقال: هذا ما اسحرکم به الرجل!! فسکت النبی صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم یومئذ فلم یتکلم، ثم دعاهم من الغد علی مثل ذلک من الطعام و الشراب ثم انذرهم رسول‌الله فقال یا نبی عبدالمطلب انی انا النذیر الیکم من اللّه عزّ و جلّ و البشیر لما یجی‏ء به احدکم جئتکم بالدنیا و الاخرة فاسلموا و اطیعونی تهتدوا، و من یواخینی منکم و یوازرنی؟ و یکون ولیی و وصیی بعدی و خلیفتی فی اهلی و یقضی دینی؟ فسکت القوم، و اعاد ذلک ثلاثا کل ذلک یسکت القوم و یقول علی: انا. فقال: انت. فقام القوم و هم یقولون لابی‌طالب: اطع ابنک فقد امّره علیک!!<br>


ترجمه: پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود 40 نفر بودند و از عموهای پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ابوطالب، حمزه، و ابولهب حضور داشتند پس از صرف غذا هنگامی‌که پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفته‏های خود زمینه را از میان برد لذا فردای همان روز دوباره پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم آنها را دعوت کرد، بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند، هیچ جوانی را در عرب نمی‏شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده‏ام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‏ام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدام‌یک از شما مرا در این امر یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی من و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باززدند جز علی علیه‌السّلام که از همه کوچک‌تر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یارویاور تو هستم. پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم دست بر گردن علی علیه‌السّلام نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیتی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا «این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید» جمعیت از جا برخاستند درحالی‏که خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب می‏گفتند به تو دستور می‏دهد که گوش‌به‌فرمان پسرت باشی و از وی اطاعت نمایی. <ref>سیره ابن هشام ج 1/ 280.</ref>
ترجمه: پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود 40 نفر بودند و از عموهای پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم ابوطالب، حمزه، و ابولهب حضور داشتند پس از صرف غذا هنگامی‌که پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفته‏های خود زمینه را از میان برد لذا فردای همان روز دوباره پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم آنها را دعوت کرد، بعد از صرف غذا چنین فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا سوگند، هیچ جوانی را در عرب نمی‏شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده‏ام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‏ام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدام‌یک از شما مرا در این امر یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی من و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باززدند جز علی علیه‌السّلام که از همه کوچک‌تر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یارویاور تو هستم. پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم دست بر گردن علی علیه‌السّلام نهاد و فرمود: ان هذا اخی و وصیتی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و اطیعوا «این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید» جمعیت از جا برخاستند درحالی‏که خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب می‏گفتند به تو دستور می‏دهد که گوش‌به‌فرمان پسرت باشی و از وی اطاعت نمایی. <ref>سیره ابن هشام ج 1/ 280.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۷

ویرایش