معیارهای نقد متن فریقین در رد و قبول حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن'
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمی‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'قران' به 'قرآن')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
والظاهر – والله اعلم – ان الاجماع الذی هو الاجماع المتیقن  ینقسم الی قسمین  : احدهما کل ما لایشک فیه احد من اهل الاسلام  کشهاده ان لا اله الا الله  و....و علی هذا اجماع اهل الاسلام  و القسم الثانی : شیئ شهده جمیع الصحابه رضی الله عنهم من فعل رسول الله ص  او تیقن انه عرفه  کل من غاب عنه علیه السلام  منهم کفعله فی خیبر اذ اعطاها یهود  بنصف  ما یخرج  منها من زرع او ثمر <br>
والظاهر – والله اعلم – ان الاجماع الذی هو الاجماع المتیقن  ینقسم الی قسمین  : احدهما کل ما لایشک فیه احد من اهل الاسلام  کشهاده ان لا اله الا الله  و....و علی هذا اجماع اهل الاسلام  و القسم الثانی : شیئ شهده جمیع الصحابه رضی الله عنهم من فعل رسول الله ص  او تیقن انه عرفه  کل من غاب عنه علیه السلام  منهم کفعله فی خیبر اذ اعطاها یهود  بنصف  ما یخرج  منها من زرع او ثمر <br>


ایشان در ادامه می نویسد : <br>ویمکن ان  یلحق بذالک ما اجمع  علیه الصحابه من حربهم للمرتدین  و جمعهم للقران فی مصحف واحد ....اما غیر ذالک من دعاوی الاجماع علی مسائل اشتهر  الخلاف فیها  بین السلف انفسهم فلیست بحق ولا حجه فیها لمستدل  ویمکن ان یلحق بها ما یسمی بالاجماع السکوتی فکم من مدع له و محتج به یروی عن غیر ذالک القائل به ما یخالفه و ریما کان ما یرویه ارجح به من  قول مدع الاجماع – انتهی – <br>
ایشان در ادامه می نویسد : <br>ویمکن ان  یلحق بذالک ما اجمع  علیه الصحابه من حربهم للمرتدین  و جمعهم للقرآن فی مصحف واحد ....اما غیر ذالک من دعاوی الاجماع علی مسائل اشتهر  الخلاف فیها  بین السلف انفسهم فلیست بحق ولا حجه فیها لمستدل  ویمکن ان یلحق بها ما یسمی بالاجماع السکوتی فکم من مدع له و محتج به یروی عن غیر ذالک القائل به ما یخالفه و ریما کان ما یرویه ارجح به من  قول مدع الاجماع – انتهی – <br>
<br>ایشان  در بیان  دیدگاه عالمان  در زمینه  انواع اجماع معتبر  می نویسد :  
<br>ایشان  در بیان  دیدگاه عالمان  در زمینه  انواع اجماع معتبر  می نویسد :  
فحسب  الزمان و الاشخاص یری اکثر العلماء ان الاجماع المعتبر  هو الاجماع الصحابه  و زاد اخرون اجماع التابعین و تابعیهم ای القرون الثلاثه المحموده  و منهم من قال : ان امکانیه انعقاد الاجماع  ممکنه حتی الیوم ...و حجه هولاء الحدیث الذی فیه :" لایزال طائفه من امتی ....." فهذه الطائفه التی علی الحق  اذا اجمعت علی حکم کان اجماعها حجه واجبه الاعتبار –انتهی  -<br>
فحسب  الزمان و الاشخاص یری اکثر العلماء ان الاجماع المعتبر  هو الاجماع الصحابه  و زاد اخرون اجماع التابعین و تابعیهم ای القرون الثلاثه المحموده  و منهم من قال : ان امکانیه انعقاد الاجماع  ممکنه حتی الیوم ...و حجه هولاء الحدیث الذی فیه :" لایزال طائفه من امتی ....." فهذه الطائفه التی علی الحق  اذا اجمعت علی حکم کان اجماعها حجه واجبه الاعتبار –انتهی  -<br>
خط ۲۴۸: خط ۲۴۸:


هرگاه به کلمات قائلین به این معیار مراجعه کنیم می بینیم درواقع بازگشت این اصل به معیار اول و دوم  - موافقت با کتاب و سنت – می باشد از اینرو نمی توان ان را بعنوان اصل ومعیاری مستقل در نقد احادیث بشمار اورد . مولف کتاب مقائیس نقد متون السنه نیز در این رابطه می نویسد :  
هرگاه به کلمات قائلین به این معیار مراجعه کنیم می بینیم درواقع بازگشت این اصل به معیار اول و دوم  - موافقت با کتاب و سنت – می باشد از اینرو نمی توان ان را بعنوان اصل ومعیاری مستقل در نقد احادیث بشمار اورد . مولف کتاب مقائیس نقد متون السنه نیز در این رابطه می نویسد :  
هذاالمقیاس فی الحقیقه راجع الی المقیاس الاول و الثانی ( وهما عرض السنه علی القران و علی السنه المتواتره ) ذالک ان الکتاب و السنه هما المصدران الاصلیان فی الشریعه الاسلامیه و لیس الاجماع و القیاس و عمل الصحابه – حتی عند من یحتج بها – الا ادله راجعه الیهما لان الاجماع – غالبا – لایکون الا علی ما ثبت بهما  و القیاس لا یکون الا علی حکم ثابت فیهما ایضا و عمل الصحابی – الذی لم یخالف - غالبا ما یکون مستندا فی حقیقته الی عموم ایه او حدیث – انتهی –  <ref>مقائیس نقد متون السنه ص 457-458- باید گفت نکته مذکور در مورد معیار نخست – اجماع – نیز قابل جریان است بدین معنا که معیار مذکور را نیز می توان مشترک بین الفریقین دانست بدین معنا که اجماع نیز بالاصاله در نزد اهل سنت حجیت نداشته بلکه تنها در صورتی که کاشف از سنت قطعیه باشد حجت است بدیهی است چنین دیدگاهی شبیه دیدگاه شیعه بوده که تنها اجماع کاشف ازرای معصوم را حجت می داند . فتامل</ref>  
هذاالمقیاس فی الحقیقه راجع الی المقیاس الاول و الثانی ( وهما عرض السنه علی القرآن و علی السنه المتواتره ) ذالک ان الکتاب و السنه هما المصدران الاصلیان فی الشریعه الاسلامیه و لیس الاجماع و القیاس و عمل الصحابه – حتی عند من یحتج بها – الا ادله راجعه الیهما لان الاجماع – غالبا – لایکون الا علی ما ثبت بهما  و القیاس لا یکون الا علی حکم ثابت فیهما ایضا و عمل الصحابی – الذی لم یخالف - غالبا ما یکون مستندا فی حقیقته الی عموم ایه او حدیث – انتهی –  <ref>مقائیس نقد متون السنه ص 457-458- باید گفت نکته مذکور در مورد معیار نخست – اجماع – نیز قابل جریان است بدین معنا که معیار مذکور را نیز می توان مشترک بین الفریقین دانست بدین معنا که اجماع نیز بالاصاله در نزد اهل سنت حجیت نداشته بلکه تنها در صورتی که کاشف از سنت قطعیه باشد حجت است بدیهی است چنین دیدگاهی شبیه دیدگاه شیعه بوده که تنها اجماع کاشف ازرای معصوم را حجت می داند . فتامل</ref>  




خط ۲۶۵: خط ۲۶۵:


بنابر این  معیار چهارم  را نمی توان از منظر اهل سنت معیاری مستقل دانست  بلکه باز گشت ان به معیار اول و دوم می باشد .  
بنابر این  معیار چهارم  را نمی توان از منظر اهل سنت معیاری مستقل دانست  بلکه باز گشت ان به معیار اول و دوم می باشد .  
لازم به ذکر است که در صورت بازگشت معیارمذکور به معیاریت  قران و سنت  این معیار مشترک بین الفریقین خواهد بود .  
لازم به ذکر است که در صورت بازگشت معیارمذکور به معیاریت  قرآن و سنت  این معیار مشترک بین الفریقین خواهد بود .  


===معیار پنجم : عرضه حدیث بر ما تعم به البلوی===  
===معیار پنجم : عرضه حدیث بر ما تعم به البلوی===  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش