۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==عقیده کلامی تقریبی ابو اسحاق اسفراینی در باره افعال عباد== | ==عقیده کلامی تقریبی ابو اسحاق اسفراینی در باره افعال عباد== | ||
ابواسحاق اسفراینی چون یک متکلم صاحب نام اشعری است، به همین دلیل با نگاه خاص مکتب اشاعره [[افعال عباد]] را تفسیر و با ارایه [[نظریه کسب]]، عقاید خود را تبیین میکند. با این حال بر خلاف تصور برخی که [[اشاعره]] را لزوما جبر گرا معرفی میکنند، اما وی نیز چون سایر هم مسلکان خود سعی میکند در تفسیر نظریه کسب، انسان را از مخمصه جبر و اتهام به آن بیرون بکشد. [[ابن قیم جوزیه]] از قول وی می نویسد:«حقیقة الخلق من الخالق وقوعه بقدرته من حیث صحّ انفراده به و حقیقة الفعل وقوعه بقدرته و حقیقة الکسب من المکتسب وقوعه بقدرته مع انفراده به و یختص القدیم تعالى بالخلق و یشترک القدیم و المحدث فی الفعل و یختص المحدث بالکسب. قلت مراده أن إطلاق لفظ الخلق لا یجوز إلا على اللّه وحده و إطلاق لفظ الکسب یختص بالمحدث و إطلاق لفظ الفعل یصح على الرب سبحانه و العبد» <ref> ابن قیم جوزیه، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل ، ص 324</ref>یعنی حقیقت خلق از خالق است که با قدرت خداوند ایجاد | ابواسحاق اسفراینی چون یک متکلم صاحب نام اشعری است، به همین دلیل با نگاه خاص مکتب اشاعره [[افعال عباد]] را تفسیر و با ارایه [[نظریه کسب]]، عقاید خود را تبیین میکند. با این حال بر خلاف تصور برخی که [[اشاعره]] را لزوما جبر گرا معرفی میکنند، اما وی نیز چون سایر هم مسلکان خود سعی میکند در تفسیر نظریه کسب، انسان را از مخمصه جبر و اتهام به آن بیرون بکشد. [[ابن قیم جوزیه]] از قول وی می نویسد:«حقیقة الخلق من الخالق وقوعه بقدرته من حیث صحّ انفراده به و حقیقة الفعل وقوعه بقدرته و حقیقة الکسب من المکتسب وقوعه بقدرته مع انفراده به و یختص القدیم تعالى بالخلق و یشترک القدیم و المحدث فی الفعل و یختص المحدث بالکسب. قلت مراده أن إطلاق لفظ الخلق لا یجوز إلا على اللّه وحده و إطلاق لفظ الکسب یختص بالمحدث و إطلاق لفظ الفعل یصح على الرب سبحانه و العبد» <ref> ابن قیم جوزیه، شفاء العلیل فی مسائل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل ، ص 324</ref>یعنی حقیقت خلق از خالق است که با قدرت خداوند ایجاد میشود و انفراد خلق مربوط به اوست و حقیقت فعل با قدرت خالق واقع میشود و حقیقت کسب از فرد مکتسب و مختص فاعل کاسب یعنی انسان است. پس قدیم (خدا) خلق میکند و همراه با محدث(عبد) در ایجاد فعل مشترک اند، ولی کسب و اطلاق آن مخصوص محدث(بنده) است. اما اطلاق لفظ فعل( فاعلیت) هم برای خدا و هم برای عبدصحیح است. | ||
اسفراینی در این بیان به سه مرحله از مراحل وقوع فعل اشاره کرده است.در مرحله اول که به مرحله خلق مربوط است، آن را مختص خدای متعال می داند. از نگاه وی، استناد خلق به غیر از خدای متعال جایز نیست. در مرحله دوم یعنی مرحله فعل، هم خدا و هم انسان را شریک می داند. بنا بر این، استناد فعل هم به خدای متعال و هم به انسان جایز و هر دو فاعل واقعی محسوب می شوند. در مرحله سوم که مرحله خروج از فعل و ورود به کسب است، انسان را کاسب می داند که با قوه محدثه فعل را کسب میکند. او در ادامه تعریف دیگری از کسب بیان میکند: کل فعل یقع على التعاون کان کسبا من المستعین. <ref>همان</ref> یعنی هر فعلی که بر اساس کمک دیگری ایجاد شود، کسب و شخصی که به او کمک شده است کاسب نامیده | اسفراینی در این بیان به سه مرحله از مراحل وقوع فعل اشاره کرده است.در مرحله اول که به مرحله خلق مربوط است، آن را مختص خدای متعال می داند. از نگاه وی، استناد خلق به غیر از خدای متعال جایز نیست. در مرحله دوم یعنی مرحله فعل، هم خدا و هم انسان را شریک می داند. بنا بر این، استناد فعل هم به خدای متعال و هم به انسان جایز و هر دو فاعل واقعی محسوب می شوند. در مرحله سوم که مرحله خروج از فعل و ورود به کسب است، انسان را کاسب می داند که با قوه محدثه فعل را کسب میکند. او در ادامه تعریف دیگری از کسب بیان میکند: کل فعل یقع على التعاون کان کسبا من المستعین. <ref>همان</ref> یعنی هر فعلی که بر اساس کمک دیگری ایجاد شود، کسب و شخصی که به او کمک شده است کاسب نامیده میشود. | ||
ابن قیم جوزیه در تفسیر این جمله می گوید که خلق مختص خدای متعال است و کاسب نمی تواند خالق باشد چون دارای قدرت مستقل نیست، بلکه برای انجام فعل محتاج قدرتی دیگر است و آن قدرت خدای متعال است. همان گونه که در تفسیر کسب از نگاه او، به معاونت دو فاعل در تصویر سازی یک فعل اشاره شده است. با این حساب، از نگاه اسفراینی ذات هر فعلی با دخالت دو قدرت و با حضور دو فاعل محقق | ابن قیم جوزیه در تفسیر این جمله می گوید که خلق مختص خدای متعال است و کاسب نمی تواند خالق باشد چون دارای قدرت مستقل نیست، بلکه برای انجام فعل محتاج قدرتی دیگر است و آن قدرت خدای متعال است. همان گونه که در تفسیر کسب از نگاه او، به معاونت دو فاعل در تصویر سازی یک فعل اشاره شده است. با این حساب، از نگاه اسفراینی ذات هر فعلی با دخالت دو قدرت و با حضور دو فاعل محقق میشود. | ||
علاوه، توالی افعال در ایجاد و شکل دهی و کسب فعل، نشان از رابطه واقعی فاعل ها و تعاون آن ها با هم دارد که البته فاعل انسانی می بایست دارای اختیار واراده باشد، پس در این جهت می تواند به نظریه [[امر بین الامرین]] نزدیک شود. | علاوه، توالی افعال در ایجاد و شکل دهی و کسب فعل، نشان از رابطه واقعی فاعل ها و تعاون آن ها با هم دارد که البته فاعل انسانی می بایست دارای اختیار واراده باشد، پس در این جهت می تواند به نظریه [[امر بین الامرین]] نزدیک شود. | ||
نکته دیگر این که ابو اسحاق اسفراینی همانند ابوبکر باقلانی معتقد است که فعل(بعد از خلق) دارای دو حیثیت ذات و صفت است، ولی بر خلاف باقلانی و اشعری معتقد است که هم قدرت خدا و هم قدرت انسان هر دو با هم و هم زمان در ذات و صفات فعل موثر است، با این تفاوت که قدرت خدا به طور مستقل و قدرت بنده به طور غیر مستقل در ذات فعل تاثیر می گذارد، اما زمانی که قدرت خدا به قدرت بنده اضافه شود، قدرت بنده منشا اثر | نکته دیگر این که ابو اسحاق اسفراینی همانند ابوبکر باقلانی معتقد است که فعل(بعد از خلق) دارای دو حیثیت ذات و صفت است، ولی بر خلاف باقلانی و اشعری معتقد است که هم قدرت خدا و هم قدرت انسان هر دو با هم و هم زمان در ذات و صفات فعل موثر است، با این تفاوت که قدرت خدا به طور مستقل و قدرت بنده به طور غیر مستقل در ذات فعل تاثیر می گذارد، اما زمانی که قدرت خدا به قدرت بنده اضافه شود، قدرت بنده منشا اثر میشود. با اندک دقتی می توان فهمید که اسفراینی با این تفسیر به نگاه [[امامیه]] در امر بین الامرین بسیار نزدیک میشود، با این توضیح که در تفسیر اسفراینی از چگونگی تحقق افعال عباد و کسب، از دو قدرت و دو فاعل مستقل و غیر مستقل بحث شده است که هر دو در تشکیل فعل دخیل اند، در امر بین الامرین نیز وضع چنین است که دو فاعل هم زمان و به اندازه سهم خود در تشکیل یک فعل دخالت دارند که یکی از دو فاعل، مستقل و دیگری غیر مستقل است و تنها فرق در این است که امامیه در تفسیر امر بین الامرین به فاعلیت طولی معتقدند، ولی اشاعره از جمله اسفراینی همانند متکلمان پیش از خودش، چنین اعتقادی ندارند. بنا بر این، نظریه اسفراینی در باره کسب و شباهت تفسیری اش با نظریه امامیه موجب شده است تا شخصیت بزرگی چون [[خواجه نصیر طوسی]] به این نکته اشاره و اعتراف کند. می نویسد:«زعم الاُستاذ أبو إسحاق انّ ذات الفـعل [وصـفاته] تـقع بقدرتین».<ref>خواجه نصیر الدین طوسی، تلخیص المحصل ، ص 325</ref>یعنی به عقیده ابو اسحاق اسفراینی، ذات و صفات فعل توسط دو قدرت الهی و انسانی) محقق میشود.اما در جهت تفاوت رای این متکلم با آرای امامیه می توان گفت که اسفراینی هم چون دیگر اشاعره، فقط خدا را خالق افعال می داند و برای انسان جز کسب فعل آفریده شده، سهم دیگری قایل نیست. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |