۸۸٬۱۶۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می نمود' به 'مینمود') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
به نظر آنها کشور جدید که قرار بود برای مسلمانان پایهریزی گردد، باید توسط رهبرانی معتقد و باورمند به آیین اسلام و آموزه های سیاسی و اجتماعی آن به وجود آید<ref>(Vali Reza Nasr,1996: 106,108; Kalim Bahadur 54; Freeland Abbott: 180-181)</ref>. البته این نکتهی مهم را هم نباید ناگفته گذاشت که دست کم در نظر مودودی ایجاد کشور مستقل برای مسلمانان به خودی خود ارزش و اهمیت چندانی نداشت. بنابر ایدههای وی، آرمان اصلی [[دین اسلام]] ایجاد جامعهای بود که در آن شیوه ی زندگی اسلامی پیاده گردد، و نه این که به ضرورت، کشور تازه ای برای مسلمانان ایجاد گردد. | به نظر آنها کشور جدید که قرار بود برای مسلمانان پایهریزی گردد، باید توسط رهبرانی معتقد و باورمند به آیین اسلام و آموزه های سیاسی و اجتماعی آن به وجود آید<ref>(Vali Reza Nasr,1996: 106,108; Kalim Bahadur 54; Freeland Abbott: 180-181)</ref>. البته این نکتهی مهم را هم نباید ناگفته گذاشت که دست کم در نظر مودودی ایجاد کشور مستقل برای مسلمانان به خودی خود ارزش و اهمیت چندانی نداشت. بنابر ایدههای وی، آرمان اصلی [[دین اسلام]] ایجاد جامعهای بود که در آن شیوه ی زندگی اسلامی پیاده گردد، و نه این که به ضرورت، کشور تازه ای برای مسلمانان ایجاد گردد. | ||
این جامعهی اسلامی از نظر مودودی و جماعت میتوانست در درون مرزهای سیاسی هند نیز به وجود آید<ref>(Kalim Bahadur: 13, 36-37; Freeland Abbott: 182)</ref>. از این نظر دیدگاه مودودی و پیروانش در جماعت، با علمای [[دیوبندی]] مخالف جنبش پاکستان اختلاف داشت. این گروه اخیر که «جمعیت علمای هند» نمایندهی اصلی آنها به شمار می آمد، نگرشی ملی گرایانه و ضداستعماری داشتند. به نظر آنها اسلام مردمان را از وفاداری به سرزمین و هویت ملی پیشین خود باز نمی داشت. مهمترین دشمن آنها [[امپریالیسم]] بریتانیا بود و هدف اصلی ایشان هم استقلال هند به گونه ای یکپارچه، و بیرون راندن انگلیسی ها از آن بود. به نظر آنها جنبش پاکستان از آنجا که هندوستان را چند پاره | این جامعهی اسلامی از نظر مودودی و جماعت میتوانست در درون مرزهای سیاسی هند نیز به وجود آید<ref>(Kalim Bahadur: 13, 36-37; Freeland Abbott: 182)</ref>. از این نظر دیدگاه مودودی و پیروانش در جماعت، با علمای [[دیوبندی]] مخالف جنبش پاکستان اختلاف داشت. این گروه اخیر که «جمعیت علمای هند» نمایندهی اصلی آنها به شمار می آمد، نگرشی ملی گرایانه و ضداستعماری داشتند. به نظر آنها اسلام مردمان را از وفاداری به سرزمین و هویت ملی پیشین خود باز نمی داشت. مهمترین دشمن آنها [[امپریالیسم]] بریتانیا بود و هدف اصلی ایشان هم استقلال هند به گونه ای یکپارچه، و بیرون راندن انگلیسی ها از آن بود. به نظر آنها جنبش پاکستان از آنجا که هندوستان را چند پاره میکرد و افزون بر آن موجب تاخیر در استقلال آن شده بود، خدمتی در راستای خواسته ها و منافع بریتانیا به شمار می آمد. | ||
=جماعت اسلامی پس از استقلال پاکستان= | =جماعت اسلامی پس از استقلال پاکستان= | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
پس از استقلال پاکستان، جماعت پس از درنگی چند ماهه که صرف سازمان دهی این حزب در کشور جدید گردید، وارد میدان سیاست شد. در این دوره جماعت اسلامی به پایمردی مودودی همه ی تلاش خود را با هدف جلب افکار عمومی به بایستگی تدوین قانون اساسی اسلامی برای پاکستان، و جلب همکاری علما برای این هدف به کار بست<ref>(Kalim Bahadur: 51; Vali Reza Nasr, 1994: 123)</ref>. | پس از استقلال پاکستان، جماعت پس از درنگی چند ماهه که صرف سازمان دهی این حزب در کشور جدید گردید، وارد میدان سیاست شد. در این دوره جماعت اسلامی به پایمردی مودودی همه ی تلاش خود را با هدف جلب افکار عمومی به بایستگی تدوین قانون اساسی اسلامی برای پاکستان، و جلب همکاری علما برای این هدف به کار بست<ref>(Kalim Bahadur: 51; Vali Reza Nasr, 1994: 123)</ref>. | ||
اما علما در برابر وی نگرش یکسانی نداشتند. در میان آنها [[مولانا شبیر احمد عثمانی]] از رهبران برجسته ی جمعیت علمای اسلام، با اهداف مودودی و جماعت همراهی | اما علما در برابر وی نگرش یکسانی نداشتند. در میان آنها [[مولانا شبیر احمد عثمانی]] از رهبران برجسته ی جمعیت علمای اسلام، با اهداف مودودی و جماعت همراهی میکرد<ref>(عابد حسین بارکزهی: ۲۷؛ Kalim Bahadur: 59-60; Vali Reza Nasr, 1994: 123)</ref>. جمعیت علمای اسلام در سازمان دیوبندی جمعیت علمای هند ریشه داشت و بر خلاف آن، موافق تشکیل کشور مستقل مسلمانان شبه قاره و تاسیس پاکستان بود. در همان حال، گروهی نیرومند نیز در برابر تلاش های اسلام گرایان ایستادگی میکردند که به ویژه شماری از نخبگان و دیوان سالارانِ بازمانده از ساختار دوران حکومت بریتانیا مهمترین آنها بودند. | ||
نخستین دستاورد تلاش های اسلام گرایان که جماعت اسلامی و مودودی در کانون آنها قرار داشتند، تصویب «قرارداد مقاصد» در «مجلس قانون اساسی پاکستان» در ۱۲ مارس ۱۹۴۹م/ ۲۱ اسفند ۱۳۲۷خ به عنوان اصول بنیادینی که می بایست در قانون اساسی مورد ملاحظه قرار بگیرند، بود. این سند تا اندازه ای دستاورد جماعت اسلامی به شمار می آمد و با این که در بندها و مفاد نخستین قانون اساسی پاکستان که در ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ تدوین گردید نادیده گرفته شد، اما در دیباچه ی آن گنجانده شد.(محمد اکرم عارفی: ۹۷ـ۹۸؛ مرتضی اسعدی: ۱۶۴؛ Jan Talbot: 139) از قرارداد مقاصد همواره به عنوان نخستین پیروزی اسلام گرایان یاد شده است. افزون بر قرارداد مقاصد، قطعنامه ی علما معروف به «۳۱ نکات» که در ژانویه ی ۱۹۵۱م/ دی ۱۳۲۹خ به تصویب نشستی از علما رسید، کمابیش همان اصول مورد نظر جماعت اسلامی بود. قطعنامه ی ۳۱ نکات یک متن رسمی نبود و کارکرد اصلی آن بیان دیدگاه و موضع یکپارچه ی علما در برابر دولت پاکستان بود<ref>(محمد اکرم عارفی: ۹۸؛ Kalim Bahadur: 61 ؛Stephen Philip Cohen:171)</ref>. | نخستین دستاورد تلاش های اسلام گرایان که جماعت اسلامی و مودودی در کانون آنها قرار داشتند، تصویب «قرارداد مقاصد» در «مجلس قانون اساسی پاکستان» در ۱۲ مارس ۱۹۴۹م/ ۲۱ اسفند ۱۳۲۷خ به عنوان اصول بنیادینی که می بایست در قانون اساسی مورد ملاحظه قرار بگیرند، بود. این سند تا اندازه ای دستاورد جماعت اسلامی به شمار می آمد و با این که در بندها و مفاد نخستین قانون اساسی پاکستان که در ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ تدوین گردید نادیده گرفته شد، اما در دیباچه ی آن گنجانده شد.(محمد اکرم عارفی: ۹۷ـ۹۸؛ مرتضی اسعدی: ۱۶۴؛ Jan Talbot: 139) از قرارداد مقاصد همواره به عنوان نخستین پیروزی اسلام گرایان یاد شده است. افزون بر قرارداد مقاصد، قطعنامه ی علما معروف به «۳۱ نکات» که در ژانویه ی ۱۹۵۱م/ دی ۱۳۲۹خ به تصویب نشستی از علما رسید، کمابیش همان اصول مورد نظر جماعت اسلامی بود. قطعنامه ی ۳۱ نکات یک متن رسمی نبود و کارکرد اصلی آن بیان دیدگاه و موضع یکپارچه ی علما در برابر دولت پاکستان بود<ref>(محمد اکرم عارفی: ۹۸؛ Kalim Bahadur: 61 ؛Stephen Philip Cohen:171)</ref>. | ||
پس از بیش از یک دهه کشاکش، نخستین قانون اساسی پاکستان سرانجام در ۱۹۵۶م/۱۳۳۴خ به تصویب رسید و اگر چه همه ی خواسته های مودودی و جماعت اسلامی را برآورده | پس از بیش از یک دهه کشاکش، نخستین قانون اساسی پاکستان سرانجام در ۱۹۵۶م/۱۳۳۴خ به تصویب رسید و اگر چه همه ی خواسته های مودودی و جماعت اسلامی را برآورده نمیکرد، اما بر روی هم از سوی آنها پذیرفته شد. آنها امیدوار بودند که در طی روندی دموکراتیک و با جلب حمایت مردمی، بتوان سرانجام شریعت را بر کشور حاکم نمود. در این مسیر مفاد قانون اساسی سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ به عنوان نخستین گام، کمابیش مطلوب و راضی کننده به نظر می رسید<ref>(Kalim Bahadur: 83)</ref>. بدین ترتیب به نظر می رسید که تلاش های [[اسلام گرایان]] و از جمله جماعت اسلامی برای اسلامی سازی پاکستان و تدوین قانون اساسی هماهنگ و هم نوا با شریعت کمابیش نتیجه بخش بوده است. | ||
=جماعت اسلامی و انتخابات= | =جماعت اسلامی و انتخابات= |