نیاز به تفسیر قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد'
جز (جایگزینی متن - 'می رساند' به 'می‌رساند')
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷: خط ۷:
==1- زرکشی==  
==1- زرکشی==  


ایشان در کتاب "البرهان فی علوم القرآن البرهان "درزمینه علت نیاز به تفسیر قرآن نخست به ذکر مقدمه ای  پرداخته و می نویسد:  
ایشان در کتاب "البرهان فی علوم القرآن البرهان "درزمینه علت نیاز به تفسیر قرآن نخست به ذکر مقدمه ای  پرداخته و می‌نویسد:  
هر چند قاعده اولیه مقتضی ان است که کتاب هر مولفی بدون شرح و تفسیر قابل فهم باشد اما برخی از کتب بدلیل تبیین افکار متعالی و دقیق مولف، تبیین برخی مقدمات لازم در فهم متن و اشتراک برخی از الفاظ در معانی متعدد و اموری نظیر ان نیازمند تفسیرند.<ref>البرهان فی علوم القرآن البرهان - ج 1 - ص 13 - 15 وإنما احتیج إلى التفسیر لما سنذکر ، بعد تقریر قاعدة ; وهی أن کل من وضع من البشر کتابا فإنما وضعه لیفهم بذاته من غیر شرح ; وإنما احتیج إلى الشروح لأمور ثلاثة :  أحدها : کمال فضیلة المصنف ; فإنه لقوته العلمیة یجمع المعانی الدقیقة فی اللفظ الوجیز ، فربما عسر فهم مراده ، فقصد بالشرح ظهور تلک المعانی الخفیة ; ومن هنا کان شرح بعض الأئمة تصنیفه أدل على المراد من شرح غیره له .  وثانیها [ قد یکون ] حذف بعض مقدمات الأقیسة بکر أو أغفل فیها شروطا اعتمادا على وضوحها ، أو لأنها من علم آخر ; فیحتاج الشارح لبیان المحذوف ومراتبه وثالثها : احتمال اللفظ لمعان ثلاثة ; کما فی المجاز والاشتراک ودلالة الالتزام ; فیحتاج الشارح إلى بیان غرض المصنف وترجیحه . وقد یقع فی التصانیف ما لا یخلو منه بشر من السهو والغلط وتکرار الشئ ، وحذف المهم ; وغیر ذلک ; فیحتاج الشارح للتنبیه على ذلک . .</ref>
هر چند قاعده اولیه مقتضی ان است که کتاب هر مولفی بدون شرح و تفسیر قابل فهم باشد اما برخی از کتب بدلیل تبیین افکار متعالی و دقیق مولف، تبیین برخی مقدمات لازم در فهم متن و اشتراک برخی از الفاظ در معانی متعدد و اموری نظیر ان نیازمند تفسیرند.<ref>البرهان فی علوم القرآن البرهان - ج 1 - ص 13 - 15 وإنما احتیج إلى التفسیر لما سنذکر ، بعد تقریر قاعدة ; وهی أن کل من وضع من البشر کتابا فإنما وضعه لیفهم بذاته من غیر شرح ; وإنما احتیج إلى الشروح لأمور ثلاثة :  أحدها : کمال فضیلة المصنف ; فإنه لقوته العلمیة یجمع المعانی الدقیقة فی اللفظ الوجیز ، فربما عسر فهم مراده ، فقصد بالشرح ظهور تلک المعانی الخفیة ; ومن هنا کان شرح بعض الأئمة تصنیفه أدل على المراد من شرح غیره له .  وثانیها [ قد یکون ] حذف بعض مقدمات الأقیسة بکر أو أغفل فیها شروطا اعتمادا على وضوحها ، أو لأنها من علم آخر ; فیحتاج الشارح لبیان المحذوف ومراتبه وثالثها : احتمال اللفظ لمعان ثلاثة ; کما فی المجاز والاشتراک ودلالة الالتزام ; فیحتاج الشارح إلى بیان غرض المصنف وترجیحه . وقد یقع فی التصانیف ما لا یخلو منه بشر من السهو والغلط وتکرار الشئ ، وحذف المهم ; وغیر ذلک ; فیحتاج الشارح للتنبیه على ذلک . .</ref>


   
   
ایشان بعد از ذکر این مقدمه به علت نیاز قرآن  به تفسیر پرداخته و می نویسد:
ایشان بعد از ذکر این مقدمه به علت نیاز قرآن  به تفسیر پرداخته و می‌نویسد:


هر چند زبان قرآن عربی فصیح بوده و ظواهر ان قابل فهم برای عموم می باشد اما بجهت انکه مشتمل بر اندیشه های متعالی و نکات دقیق می باشد نیازمند تفسیر می باشد بهمین جهت پیامبر ص نسبت به سئوالات گوناگون مردم در مسائل قرآنی به تبیین ان می پرداخت. <ref>همان : ... إن القرآن إنما أنزل بلسان عربی مبین فی زمن أفصح العرب وکانوا یعلمون ظواهره وأحکامه ; أما دقائق باطنه فإنما کان یظهر لهم بعد البحث والنظر ، من سؤالهم النبی صلى الله علیه وسلم فی الأکثر ; کسؤالهم لما نزل : * ( ولم یلبسوا إیمانهم بظلم ) * فقالوا : أینا لم یظلم نفسه ! ففسره النبی صلى الله علیه وسلم بالشرک ; واستدل علیه بقوله تعالى : * ( إن الشرک لظلم عظیم ) * وکسؤال عائشة - رضی الله عنها - عن الحساب الیسیر فقال : " ذلک العرض ، ومن نوقش الحساب عذب " وکقصة عدى ابن حاتم فی الخیط الذی وضعه تحت رأسه . وغیر ذلک مما سألوا عن آحاد منه .</ref>
هر چند زبان قرآن عربی فصیح بوده و ظواهر ان قابل فهم برای عموم می باشد اما بجهت انکه مشتمل بر اندیشه های متعالی و نکات دقیق می باشد نیازمند تفسیر می باشد بهمین جهت پیامبر ص نسبت به سئوالات گوناگون مردم در مسائل قرآنی به تبیین ان می پرداخت. <ref>همان : ... إن القرآن إنما أنزل بلسان عربی مبین فی زمن أفصح العرب وکانوا یعلمون ظواهره وأحکامه ; أما دقائق باطنه فإنما کان یظهر لهم بعد البحث والنظر ، من سؤالهم النبی صلى الله علیه وسلم فی الأکثر ; کسؤالهم لما نزل : * ( ولم یلبسوا إیمانهم بظلم ) * فقالوا : أینا لم یظلم نفسه ! ففسره النبی صلى الله علیه وسلم بالشرک ; واستدل علیه بقوله تعالى : * ( إن الشرک لظلم عظیم ) * وکسؤال عائشة - رضی الله عنها - عن الحساب الیسیر فقال : " ذلک العرض ، ومن نوقش الحساب عذب " وکقصة عدى ابن حاتم فی الخیط الذی وضعه تحت رأسه . وغیر ذلک مما سألوا عن آحاد منه .</ref>


ایشان در زمینه شدید نیازجوامع اسلامی -بعد ا ز عصر صحابه - به تفسیرقرآن می نویسد:  
ایشان در زمینه شدید نیازجوامع اسلامی -بعد ا ز عصر صحابه - به تفسیرقرآن می‌نویسد:  
همانگونه که در عصر رسالت مردم به تفسیر قرآن نیاز داشتند در اعصار بعد این نیاز بدلیل انکه مجموعه روایات تفسیری و تاویلی بدست ما نرسیده است تشدید گردید.
همانگونه که در عصر رسالت مردم به تفسیر قرآن نیاز داشتند در اعصار بعد این نیاز بدلیل انکه مجموعه روایات تفسیری و تاویلی بدست ما نرسیده است تشدید گردید.


خط ۲۳: خط ۲۳:
ایشان در کتاب:" أصول فی التفسیر "یادگیری تفسیر قرآن را امری لازم دانسته و دلائلی از ایات، روایات و نیز سیره صحابه را در اثبات ان ذکر می کند .  
ایشان در کتاب:" أصول فی التفسیر "یادگیری تفسیر قرآن را امری لازم دانسته و دلائلی از ایات، روایات و نیز سیره صحابه را در اثبات ان ذکر می کند .  


ایشان در وجوب یادگیری تفسیربا استناد به ایات قرآنی می نویسد:  
ایشان در وجوب یادگیری تفسیربا استناد به ایات قرآنی می‌نویسد:  


وتعلم التفسیر واجب لقوله تعالى: (کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) (صّ:29) ولقوله تعالى: (أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا)<ref>محمد:24</ref>
وتعلم التفسیر واجب لقوله تعالى: (کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) (صّ:29) ولقوله تعالى: (أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا)<ref>محمد:24</ref>


ایشان در تبیین دلالت ایه نخست-  کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ...-:  بر لزوم  تعلم تفسیر قرآن می نویسد:  
ایشان در تبیین دلالت ایه نخست-  کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ...-:  بر لزوم  تعلم تفسیر قرآن می‌نویسد:  
مفاد ایه مذکور ان است که حکمت نزول قرآن تدبر در ایات جهت متاثر شدن از ان می باشد بنابراین بدون تدبردر ایات و فهم دقیق انها هدف مذکور از نزول محقق نمی‌گردد.  <ref>أصول فی التفسیر ص  21-22وجه الدلالة من الآیة الأولى أن الله تعالى بین أن الحکمة من إنزال هذا القرآن المبارک ؛ أن یتدبر الناس آیاته ، ویتعظوا بما فیها والتدبر هو التأمل فی الألفاظ للوصول إلى معانیها ، فإذا لم یکن ذلک ، فاتت الحکمة من إنزال القرآن ، وصار مجرد ألفاظ لا تأثیر لها ولأنه لا یمکن الاتعاظ بما فی القرآن بدون فهم معانیه .</ref>
مفاد ایه مذکور ان است که حکمت نزول قرآن تدبر در ایات جهت متاثر شدن از ان می باشد بنابراین بدون تدبردر ایات و فهم دقیق انها هدف مذکور از نزول محقق نمی‌گردد.  <ref>أصول فی التفسیر ص  21-22وجه الدلالة من الآیة الأولى أن الله تعالى بین أن الحکمة من إنزال هذا القرآن المبارک ؛ أن یتدبر الناس آیاته ، ویتعظوا بما فیها والتدبر هو التأمل فی الألفاظ للوصول إلى معانیها ، فإذا لم یکن ذلک ، فاتت الحکمة من إنزال القرآن ، وصار مجرد ألفاظ لا تأثیر لها ولأنه لا یمکن الاتعاظ بما فی القرآن بدون فهم معانیه .</ref>


ایشان در بیان دلالت  ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر می نویسد:  
ایشان در بیان دلالت  ایه دوم - أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ - نسبت به لزوم تعلم تفسیر می‌نویسد:  
درایه مذکورخداوند متعال کسانی را که ازتدبر در ایات فاصله می گیرند مورد سرزنش قرار داده و قلوب انان را بجهت انکه بوسیله قفلها و زنجیرهای جهالت مسدود گردیده است محروم از نیل به برکات قرآن می داند .  <ref>همان : ووجه الدلالة من الآیة الثانیة أن الله تعالى وبخ أولئک الذین لا یتدبرون القرآن ، وأشار إلى أن ذلک من الإقفال على قلوبهم ، وعدم وصول الخیر إلیها </ref>
درایه مذکورخداوند متعال کسانی را که ازتدبر در ایات فاصله می گیرند مورد سرزنش قرار داده و قلوب انان را بجهت انکه بوسیله قفلها و زنجیرهای جهالت مسدود گردیده است محروم از نیل به برکات قرآن می داند .  <ref>همان : ووجه الدلالة من الآیة الثانیة أن الله تعالى وبخ أولئک الذین لا یتدبرون القرآن ، وأشار إلى أن ذلک من الإقفال على قلوبهم ، وعدم وصول الخیر إلیها </ref>


ایشان در زمینه سیره سلف - صحابه و تابعین – در اهمیت دادن به تفسیر قرآن می نویسد:  
ایشان در زمینه سیره سلف - صحابه و تابعین – در اهمیت دادن به تفسیر قرآن می‌نویسد:  


سیره سلف بر این بود که در جهت اموزش و یادگیری الفاظ و معانی قرآن اقدام می کردند چون عمل به قرآن بدون فهم مراد الهی ممکن نیست.
سیره سلف بر این بود که در جهت اموزش و یادگیری الفاظ و معانی قرآن اقدام می کردند چون عمل به قرآن بدون فهم مراد الهی ممکن نیست.
خط ۵۱: خط ۵۱:
در اینجا بخشهائی از کلام علامه را در مسائل مطرح شده بیان می کنیم:   
در اینجا بخشهائی از کلام علامه را در مسائل مطرح شده بیان می کنیم:   


ایشان در زمینه عدم نیاز تفسیر قرآن به  اموری خارج از قرآن می نویسد:  
ایشان در زمینه عدم نیاز تفسیر قرآن به  اموری خارج از قرآن می‌نویسد:  


قرآن کتابی جاودان برای همه انسانها بوده که انها را بسوی مقاصد عالی هدایت می کند. در بسیاری از ایاتش تحدی نموده و بشر را از اوردن مشابه ان عاجز می داند . از طرفی قرآن در معرفی اش خود را نور، ضیاء و بیانگر همه امور می داند بنابر این چنین کتابی با اوصاف مذکور نمی تواند در تبیین خویش نیازمند کتاب یا اشخاص دیگری باشد. <ref>القرآن فی الاسلام  ص 52-68 ... فان القرآن الکریم - کما ذکرنا - کتاب دائم للجمیع ، یخاطب الکل ویرشدهم إلى مقاصده ، وقد تحدى فی کثیر من آیاته على الاتیان بمثله واحتج بذلک على الناس ، ووصف نفسه بأنه النور والضیاء والتبیان لکل شئ ، فلا یکون مثل هذا الکتاب محتاجا إلى شئ آخر .</ref>  
قرآن کتابی جاودان برای همه انسانها بوده که انها را بسوی مقاصد عالی هدایت می کند. در بسیاری از ایاتش تحدی نموده و بشر را از اوردن مشابه ان عاجز می داند . از طرفی قرآن در معرفی اش خود را نور، ضیاء و بیانگر همه امور می داند بنابر این چنین کتابی با اوصاف مذکور نمی تواند در تبیین خویش نیازمند کتاب یا اشخاص دیگری باشد. <ref>القرآن فی الاسلام  ص 52-68 ... فان القرآن الکریم - کما ذکرنا - کتاب دائم للجمیع ، یخاطب الکل ویرشدهم إلى مقاصده ، وقد تحدى فی کثیر من آیاته على الاتیان بمثله واحتج بذلک على الناس ، ووصف نفسه بأنه النور والضیاء والتبیان لکل شئ ، فلا یکون مثل هذا الکتاب محتاجا إلى شئ آخر .</ref>  


ایشان  استغناء  قرآن  در تفسیر ، به اموری خارج از قرآن  را لازمه ایاتی نظیر ایه : أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته  ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن می دانند می نویسد:  
ایشان  استغناء  قرآن  در تفسیر ، به اموری خارج از قرآن  را لازمه ایاتی نظیر ایه : أفلا یتدبرون القرآن و...نیزدانسته  ودر رد سخن کسانی که تفسیر قرآن را مبتنی بر رجوع به منابعی خارج از قرآن می دانند می‌نویسد:  


اگر چنین بود- بشری بودن قرآن -  قطعا در ان ناهماهنگی و اختلاف مشاهده می شد در حالی که با کمترین تدبر اختلاف و ناهماهنگی بدوی درقرآن  مرتفع می‌گردد . بعلاوه بر اساس ایه مذکور لازمه نیاز قرآن در تبیین مقاصدش به اموردیگر نظیر کلام پیامبر ص، حجت الهی بر کفار به اتمام نمی رسید بدلیل انکه در موارد احتمال ناهماهنگی در ایات قرآن نمی توان کافران را- بدلیل عدم اعتقادشان  به عصمت پیامبر ص-  به تفسیر ان حضرت ارجاع داد.<ref>همان : ...یقول محتجا على أنه لیس من کلام البشر : ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا. لیس فیه أی اختلاف ، ولو وجد فیه اختلاف بالنظرة البدائیة یرتفع بالتدبر فی القرآن نفسه  ومثل هذا الکتاب لو احتاج فی بیان مقاصده إلى شئ آخر لم تتم به الحجة ، لأنه لو فرض أن أحد الکفار وجد اختلافا فی شئ من القرآن لا یرتفع من طریق الدلالة اللفظیة للآیات لم یقنع برفعه من طرق أخرى ، کأن یقول النبی مثلا یرتفع بکذا وکذا ، ذلک لأن هذا الکافر لا یعتقد بصدق النبی ونبوته  وعصمته ، فلم یتنازل لقوله ودعاواه </ref>     
اگر چنین بود- بشری بودن قرآن -  قطعا در ان ناهماهنگی و اختلاف مشاهده می شد در حالی که با کمترین تدبر اختلاف و ناهماهنگی بدوی درقرآن  مرتفع می‌گردد . بعلاوه بر اساس ایه مذکور لازمه نیاز قرآن در تبیین مقاصدش به اموردیگر نظیر کلام پیامبر ص، حجت الهی بر کفار به اتمام نمی رسید بدلیل انکه در موارد احتمال ناهماهنگی در ایات قرآن نمی توان کافران را- بدلیل عدم اعتقادشان  به عصمت پیامبر ص-  به تفسیر ان حضرت ارجاع داد.<ref>همان : ...یقول محتجا على أنه لیس من کلام البشر : ( أفلا یتدبرون القرآن ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا. لیس فیه أی اختلاف ، ولو وجد فیه اختلاف بالنظرة البدائیة یرتفع بالتدبر فی القرآن نفسه  ومثل هذا الکتاب لو احتاج فی بیان مقاصده إلى شئ آخر لم تتم به الحجة ، لأنه لو فرض أن أحد الکفار وجد اختلافا فی شئ من القرآن لا یرتفع من طریق الدلالة اللفظیة للآیات لم یقنع برفعه من طرق أخرى ، کأن یقول النبی مثلا یرتفع بکذا وکذا ، ذلک لأن هذا الکافر لا یعتقد بصدق النبی ونبوته  وعصمته ، فلم یتنازل لقوله ودعاواه </ref>     
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۲۹

ویرایش