نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند'
جز (جایگزینی متن - 'می نویسد' به 'می‌نویسد')
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند')
خط ۱۰: خط ۱۰:
1- احادیث زیاد بیانگر ان است که  تفسیرقرآن از جمله شئونات اهل بیت ع می باشد. ایشان  در تییین  اینکه استنباط احکام نظری از قرآن و سنت مخصوص ائمه ع بوده و دیگران حق ورود در ان را ندارند دلائلی را نقل می کند از جمله اینکه پیامبر ص علم تفسیر قرآن – ناسخ و منسوخ ظاهر و باطن و...-  را  به امیر المومنین ع و اهل بیتش ع اختصاص داد بعلاوه اینکه بر اساس برخی از روایات بسیاری از امور قرآن در نزد اهل بیت ع بوده که در اختیار مردم قرار نگرفته است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn1|[1]]]  
1- احادیث زیاد بیانگر ان است که  تفسیرقرآن از جمله شئونات اهل بیت ع می باشد. ایشان  در تییین  اینکه استنباط احکام نظری از قرآن و سنت مخصوص ائمه ع بوده و دیگران حق ورود در ان را ندارند دلائلی را نقل می کند از جمله اینکه پیامبر ص علم تفسیر قرآن – ناسخ و منسوخ ظاهر و باطن و...-  را  به امیر المومنین ع و اهل بیتش ع اختصاص داد بعلاوه اینکه بر اساس برخی از روایات بسیاری از امور قرآن در نزد اهل بیت ع بوده که در اختیار مردم قرار نگرفته است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn1|[1]]]  


2- مخاطب ایات امرکننده به تدبر در قرآن، اهل بیت ع می باشند.ایشان ضمن رد استدلال برخی از مفسران به ایاتی نظیر: " لعلمه الّذین یستنبطونه منهم " – که بظاهر  فهم و تفسیر قرآن  بدون روایات را ممکن می داند - مدعی است  مخاطب این ایات، اهل الذکر  و ائمه ع می باشد.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn2|[2]]]  
2- مخاطب ایات امرکننده به تدبر در قرآن، اهل بیت ع می‌باشند.ایشان ضمن رد استدلال برخی از مفسران به ایاتی نظیر: " لعلمه الّذین یستنبطونه منهم " – که بظاهر  فهم و تفسیر قرآن  بدون روایات را ممکن می داند - مدعی است  مخاطب این ایات، اهل الذکر  و ائمه ع می باشد.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn2|[2]]]  


ایشان کلام ابن عباس را که تفسیر قرآن را به چهار قسم تقسیم نموده و فقط  برخی از ان اقسام برای غیر معصومین ممکن می باشد [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn3|[3]]] خالی از ابهام دانسته و می‌نویسد:  
ایشان کلام ابن عباس را که تفسیر قرآن را به چهار قسم تقسیم نموده و فقط  برخی از ان اقسام برای غیر معصومین ممکن می باشد [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn3|[3]]] خالی از ابهام دانسته و می‌نویسد:  
خط ۱۶: خط ۱۶:
ظاهرگفتارابن عباس این است که برخی از معانی قرآن از ضروریات دینی بوده که درکش بر همگان بدیهی و روشن است بگونه ای که همه مسلمین بدان اذعان دارند.  برخی از معانی قرآن هم تنها برای کسانی که عارف به لغت عربی هستند واضح و ضروری است اما برخی از معانی بگونه ای است که فقط علماء نسبت بدان اگاهی دارند.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn4|[4]]]
ظاهرگفتارابن عباس این است که برخی از معانی قرآن از ضروریات دینی بوده که درکش بر همگان بدیهی و روشن است بگونه ای که همه مسلمین بدان اذعان دارند.  برخی از معانی قرآن هم تنها برای کسانی که عارف به لغت عربی هستند واضح و ضروری است اما برخی از معانی بگونه ای است که فقط علماء نسبت بدان اگاهی دارند.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn4|[4]]]


ایشان  ادامه می دهد  مراد ابن عباس از  علماء در قسم سوم اهل بیت ع می باشند بجهت انکه او از شاگردان امام علی ع بوده و گفتارش موافق مطلبی است که از امام ع شنیده است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn5|[5]]]
ایشان  ادامه می دهد  مراد ابن عباس از  علماء در قسم سوم اهل بیت ع می‌باشند بجهت انکه او از شاگردان امام علی ع بوده و گفتارش موافق مطلبی است که از امام ع شنیده است.[[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn5|[5]]]


==محدث بحرانی در تفسیر برهان==
==محدث بحرانی در تفسیر برهان==
خط ۵۰: خط ۵۰:
البته می گوید هر چند برخی رجوع به تابعین  را درتفسیر قرآن ناصواب می دانند اما قول درست ان است که رجوع به تابعین در تفسیر قرآن تنها زمانی است که همه انان بر چیزی اجماع کنند و در صورت اختلاف، قول هیچیک  بر دیگری ترجیح نخواهد داشت: [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn13|[13]]]                 
البته می گوید هر چند برخی رجوع به تابعین  را درتفسیر قرآن ناصواب می دانند اما قول درست ان است که رجوع به تابعین در تفسیر قرآن تنها زمانی است که همه انان بر چیزی اجماع کنند و در صورت اختلاف، قول هیچیک  بر دیگری ترجیح نخواهد داشت: [[نقد و بررسی ادله قائلین به لزوم مرجعیت روایات در تفسیر قرآن#%20ftn13|[13]]]                 


از مطالبی که بیان گردید معلوم شد در بین اعلام فریقین عده ای قائل به لزوم رجوع به روایات در تفسیر قرآن و عدم جواز تفسیر به غیر این روش می باشند
از مطالبی که بیان گردید معلوم شد در بین اعلام فریقین عده ای قائل به لزوم رجوع به روایات در تفسیر قرآن و عدم جواز تفسیر به غیر این روش می‌باشند


==نقد و بررسی گفتار قائلین به لزوم مراجعه به روایات در فهم قرآن==
==نقد و بررسی گفتار قائلین به لزوم مراجعه به روایات در فهم قرآن==
خط ۶۴: خط ۶۴:
صورت اول: ایاتی که علم به معانی ان مختص به خداوند متعال می باشد نظیر ایه: یسألونک عن الساعة أیان مرساها قل: إنما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها إلا هو
صورت اول: ایاتی که علم به معانی ان مختص به خداوند متعال می باشد نظیر ایه: یسألونک عن الساعة أیان مرساها قل: إنما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها إلا هو


صورت دوم: ایاتی که معانی ظاهری شان مراد واقعی بوده و برای کسانی که عارف به لغت عرب می باشند قابل درک می باشد نظیر ایه: ولا تقتلوا النفس التی حرم الله إلا بالحق " ومثل قوله تعالى: ( قل هو الله أحد )  
صورت دوم: ایاتی که معانی ظاهری شان مراد واقعی بوده و برای کسانی که عارف به لغت عرب می‌باشند قابل درک می باشد نظیر ایه: ولا تقتلوا النفس التی حرم الله إلا بالحق " ومثل قوله تعالى: ( قل هو الله أحد )  


صورت سوم: ایاتی که مجمل بوده  و از ظهورشان مراد واقعی بدست نمی‌آید نظیر ایه: ( أقیموا الصلاة، وآتوا الزکاة ) که نمی توان تقاصیل احکام نماز و زکات را از ایه مذکور درک کرد.   
صورت سوم: ایاتی که مجمل بوده  و از ظهورشان مراد واقعی بدست نمی‌آید نظیر ایه: ( أقیموا الصلاة، وآتوا الزکاة ) که نمی توان تقاصیل احکام نماز و زکات را از ایه مذکور درک کرد.   
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش