آل بویه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ مارس ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۲۲: خط ۲۲:
علی بن بویه و برادرش حسن که شجاعت و دلاوری را از پدر به ارث برده بودند به دلیل شایستگی های فوق العاده در جنگ آوری، به عنوان سرداران لشکر ماکان برگزیده شدند.<ref>آل بویه حامیان فرهنگ تشیع ص 23.</ref>
علی بن بویه و برادرش حسن که شجاعت و دلاوری را از پدر به ارث برده بودند به دلیل شایستگی های فوق العاده در جنگ آوری، به عنوان سرداران لشکر ماکان برگزیده شدند.<ref>آل بویه حامیان فرهنگ تشیع ص 23.</ref>


پس از چندی، مرداویج و اسفار با یکدیگر متحد شده، به قصد توسعه مناطق تحت نفوذ خویش بر ضد ماکان شورش کردند و پس از نبردهای زیاد، سرانجام لشکر ماکان مغلوب شد. پس از این شکست علی و حسن همراه جمعی از سرداران و سربازان لشکر خویش از لشکر ماکان بیرون آمده و به مرداویج پیوستند.<ref>آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی ، ص 91.</ref>
پس از چندی، مرداویج و اسفار با یکدیگر متحد شده، به قصد توسعه مناطق تحت نفوذ خویش بر ضد ماکان شورش کردند و پس از نبردهای زیاد، سرانجام لشکر ماکان مغلوب شد. پس از این شکست علی و حسن همراه جمعی از سرداران و سربازان لشکر خویش از لشکر ماکان بیرون آمده و به مرداویج پیوستند.<ref>آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی، ص 91.</ref>


مرداویج که از جنگ آوری علی و حسن آگاه بود، آن دو و گروه همراهش را به گرمی پذیرفت و از آنان به خوبی استقبال کرد. شجاعت و مدیریت نظامی فرزندان بویه، به ویژه علی، مرداویج را بر آن داشت تا فرمانروایی شهرهایی از مناطق تحت نفوذ خویش را به آنان بسپارد. بر این اساس، فرمانروایی ولایت کرج و شهری در جنوب همدان، به علی و فرمانروایی مناطق دیگری از جمله همدان و دماوند نیز به دیگر دیلمیان پناهنده سپرده شد.
مرداویج که از جنگ آوری علی و حسن آگاه بود، آن دو و گروه همراهش را به گرمی پذیرفت و از آنان به خوبی استقبال کرد. شجاعت و مدیریت نظامی فرزندان بویه، به ویژه علی، مرداویج را بر آن داشت تا فرمانروایی شهرهایی از مناطق تحت نفوذ خویش را به آنان بسپارد. بر این اساس، فرمانروایی ولایت کرج و شهری در جنوب همدان، به علی و فرمانروایی مناطق دیگری از جمله همدان و دماوند نیز به دیگر دیلمیان پناهنده سپرده شد.
خط ۳۰: خط ۳۰:
در همین روزها مرداویج از سپردن فرمانروایی به دیلمیان منصرف شد و بلافاصله نامه ای به برادرش «وشمگیر» که والی ری بود، نوشت و از او خواست تا مانع خروج دیلمیان از آن شهر شود و چنانچه برخی از آنان خارج شده اند از خروج دیگر افراد آنها جلوگیری کند.
در همین روزها مرداویج از سپردن فرمانروایی به دیلمیان منصرف شد و بلافاصله نامه ای به برادرش «وشمگیر» که والی ری بود، نوشت و از او خواست تا مانع خروج دیلمیان از آن شهر شود و چنانچه برخی از آنان خارج شده اند از خروج دیگر افراد آنها جلوگیری کند.


نامه مرداویج ابتدا به دست عمید رسید.<ref>عمید از دوستان علی بن بویه بودر.ک.آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی ، ص 92.</ref> او موضوع نامه را مخفیانه به اطلاع علی رساند. علی با شنیدن این خبر، قبل از اینکه وشمگیر آگاه شود، از ری خارج شده و به سوی ولایت کرج به راه افتاد.
نامه مرداویج ابتدا به دست عمید رسید.<ref>عمید از دوستان علی بن بویه بودر.ک.آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی، ص 92.</ref> او موضوع نامه را مخفیانه به اطلاع علی رساند. علی با شنیدن این خبر، قبل از اینکه وشمگیر آگاه شود، از ری خارج شده و به سوی ولایت کرج به راه افتاد.


پس از خروج علی، وشمگیر از موضوع نامه ی مرداویج با خبر شده، ولی دیگر دیر شده بود و علی بر سکوی قدرت گام نهاده بود.
پس از خروج علی، وشمگیر از موضوع نامه ی مرداویج با خبر شده، ولی دیگر دیر شده بود و علی بر سکوی قدرت گام نهاده بود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۶۵۹

ویرایش