ابن ناصر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
#مخلوف، محمد، شجره‌النور الزکیه، بیروت، 1350ق
#مخلوف، محمد، شجره‌النور الزکیه، بیروت، 1350ق
#مراکشی، عباس، الاعلام، فاس، 1357ق
#مراکشی، عباس، الاعلام، فاس، 1357ق
#المعرض السادس ... للمخطوطات والوثائق، رباط، 1974م
#المعرض السادس... للمخطوطات والوثائق، رباط، 1974م
#یاقوت، بلدان
#یاقوت، بلدان
#Ahlward; Blochet; De Stane; EI2, S; GAL, S; Hitti, Philip K. et al; Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938.
#Ahlward; Blochet; De Stane; EI2, S; GAL, S; Hitti, Philip K. et al; Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938.

نسخهٔ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۴۵

ابن ناصر عنوان افراد خاندانی از عالمان و صوفیان شاذلی و فقیهان مالکی سده‌های 10-13ق/16-19م در مغرب بود. ناصر نام یکی از نیاکان این خاندان است. شناخت این تبار از جهت اثری که وی بر وحدت مذاهب اسلامی می‌توانند داشته باشند، حائز اهمیت است.

اینان که اصلاً عرب‌نژاد بودند، از حجاز به مصر رفته، سپس در سده 5ق/11م وارد مغرب شدند. به گفتۀ سلاوی [۱] که خود از این خاندان است، نسب آنان به عبداللّه بن جعفر بن ابی‌طالب می‌رسد و به همین سبب به جعفری زینبی نیز شهرت دارند [۲]، چنانکه به دَرعی نیز مشهورند، زیرا غالب آنان در درعه، شهری در نزدیکی سجلماسه [۳] می‌زیستند. شخصیتهای متأخر این خاندان بیشتر به سلاوی شهرت دارند. نامدارترین افراد این خاندان عبارتند از:

ابوعبداللّه محمدبن محمدبن احمدبن محمدبن حسین بن ناصر درعی

متولد و متوفای 1011-1085ق/1602-1674م، فقیه، ادیب، محدث، مؤلف و عارف. پدرش محمد نیز از بزرگان اهل طریقت شمرده شده است [۴]، اما اطلاعی از زندگی و احوال او در دست نیست.

چنانکه سلاوی به نقل از ابوعلی یوسی شاگرد ابوعبداللّه محمد اشاره کرد، وی در علوم دینی و تصوف دست داشت [۵]. ابوعبداللّه محمد نزد پدرش و نیز عبدالقادر فاسی و شیخ‌ محمد مصمودی شاگردی کرد و طریقت شاذلیه را از عبداللّه بن حسین رقی درعی فرا گرفت [۶]. هرچند وی را به سبب مهارت در فقه و حدیث مربی العلماء والفقهاء خوانده‌اند و فتاوای مشهوری نیز از او نقل شده که شیخ مهدی وزانی در کتاب نوازل به برخی از آنها اشاره کرده [۷]، اما بیشترین شهرت و نفوذ و اعتبار معنوی و اجتماعی او مربوط به تصوف و طریقت اوست. نقش او در طریقت شاذلی چندان مهم بود که او را مجدّد الطریقه‌ الشاذلیه [۸] نامیده‌اند.

وی اهل عبادت و ریاضت بود و همواره به تعلیم و تربیت پیروان خود اهتمام داشت [۹]. گویند که وعظ او در شنونده بسیار مؤثر بود. در پیروی از سنت سختگیر بود و حتی در غذا و لباس نیز سنت دینی را دقیقاً رعایت می‌کرد [۱۰]. شاگردش ابوعلی یوسی کراماتی به وی نسبت داده و قصیدۀ دالیۀ خود را در منقبت او سروده است [۱۱]. گفته‌اند ابوعبداللّه بسیار تنگدست بود و سالها به جمع کتاب و استنساخ و تصحیح و مقابله و خرید و فروش آن اشتغال داشت [۱۲].

وی دارای تألیفاتی است که مهم‌ترین آنها بدین قرار است:

  • الاجوبة ‌الناصریة فی بعض المسائل البادیة. نسخه‌هایی از این اثر در فاس، سلا، قاهره و کتابخانۀ ملی تونس موجود است [۱۳]/231)؛
  • الدرعیه، در فقه که نسخه‌ای از آن در قاهره هست؛
  • سیف‌النصر لکلّ ذی بغی و مکر (رجز). نسخه‌هایی از آن در برلین، دوسلان، و سلا [۱۴] موجود است؛
  • غنیمه العبدالمنیب فی‌التوسل بصلاه (بالصلاه علی) النبی‌الحبیب. نسخه‌هایی از این اثر در پاریس [۱۵]، قاهره [۱۶] و سلا [۱۷] نگهداری می‌شود؛
  • مناسک‌الحج. نسخه‌هایی از آن در سلا هست [۱۸]. همچنین قصیده‌ای در دعا در حدود 70 بیت از او باقی است که در النبوغ المغربی [۱۹] چاپ شده است.

ابوالعباس احمدبن ابی عبداللّه محمد درعی

متولد و متوفای 1057-1129ق/1647-1717م، فقیه، محدث و صوفی. وی در سجلماسه‌ زاده شد [۲۰] و نزد پدرش و کسانی چون ابوسالم عیاشی، محمد بن ابی‌الفتوح تلمسانی، فقیه ابوالعباس جزولی، فقه و حدیث و تفسیر و ادب آموخت و از برخی از آنان اجازۀ نقل حدیث یافت [۲۱]. او بارها به مصر و حجاز سفر کرد و از برخی عالمان آن دیار اجازۀ روایت یافت [۲۲]. وی از 1076ق تا 1121ق چهار بار به زیارت حج رفت [۲۳]. در آخرین سفر، در مدینه استقبال گرمی از وی شد [۲۴] و در همین سفر بود که سفرنامۀ مشهور خود الرحله ‌الحجازیه را نوشت. وی در این سفرنامه مشایخ خود را برشمرده است [۲۵].

پدرش پیش از مرگ او را رسماً به جانشینی خویش برگزید [۲۶] و او در این مقام از نفوذ و اعتبار معنوی فراوانی در میان مردم و به‌ویژه در میان پیروانش برخوردار بود [۲۷]. وی زاویه‌ای به نام زاویه ‌الفضل و زاویه‌های دیگر و نیز مدارس و مساجدی تأسیس کرد [۲۸] و همواره به تعلیم و تربیت اشتغال داشت. کسان بسیاری از او بهرۀ علمی و معنوی برده و روایت کرده‌اند که از آن میان می‌توان به موسی و یوسف (برادرزادگانش)، عبداللّه سوسی، محمد ابن عبدالسلام بنانی، [۲۹]، محمدصالح شرقی و ابوعبداللّه مرینو اندلسی [۳۰] اشاره کرد.

وی به جمع‌آوری و خرید کتب از شرق و غرب و استنساخ و قرائن آنها اهتمام بسیار داشت و از خرید کتابهای گران قیمت خودداری نمی‌کرد و کتابخانۀ وی مشهور بود [۳۱]. او را به حق‌گویی و پیروی بی‌چون و چرا از سنت دینی و احیای آن ستوده‌اند [۳۲]. کراماتی نیز به او نسبت داده‌اند که برخی از آنها را ابومحمد حسین بن محمد شُرَحبیل درعی، شاگرد و همسفرش در حج، در کتابی با عنوان اناره ‌البصائر فی ترجمه‌الشیخ ابن ‌ناصر آورده است [۳۳]. نیز ابوالعباس هشتوکی کتابی با عنوان اناره ‌البصائر فی ذکر مناقب القطب ابن‌ ناصر واتباعه من‌ الهدایه الاکابر در همین‌باره نوشته است [۳۴].

سفرنامۀ ابن‌ ناصر در 1320ق در فاس منتشر شد. علاوه بر آن کتاب دیگری با عنوان منظومة فی التوسل از او بازمانده که در رباط موجود است.

منظومۀ دیگری با عنوان منظومة فی سلسلة ‌الطریقة الناصریة از اوست که در کتابخانه آسفی مغرب موجود است [۳۵].

دو اثر دیگر نیز به او منسوب است؛ تألیف فی‌الصلاة علی‌ النبی [۳۶] والاجوبة [۳۷] که از آنها اطلاعی در دست نیست. چون احمد فرزندی نداشت، پس از مرگش برادرزاده‌اش موسی جانشین او شد [۳۸].

ابوعبداللّه محمدمکی بن موسی بن محمد درعی

متوفای: 1180ق/1766م</ref>، مورخ و مؤلف. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. همین اندازه گفته‌اند که اهل درعه بود و مدتی در مراکش اقامت داشت. در 1158ق/1745م در فاس بود و سپس به مکناس رفت [۳۹].

آثار وی بدین قرار است: الدررالمرصعه باخبار اعیان درعة، یا کشف‌ الروعة فی ‌التعریف بصلحاء درعة، که در 1152ق از نوشتن آن فارغ شد [۴۰]. نسخه‌ای از آن در رباط [۴۱] و نسخ دیگری نزد کسانی از مغربیان وجود دارد [۴۲]؛

الروض الزاهر فی التعریف بالشیخ الحسین و اتباعه السادات الاکابر. نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ احمدیه در مراکش [۴۳] موجود است؛

الریاحین الوردیة فی الرحلة المراکشیة. نسخه‌ای از آن در همان کتابخانه [۴۴] و نسخه‌ای دیگر در کتابخانۀ جلاوی پاشا در مراکش [۴۵] موجود است؛

طلعة الدعة فی تاریخ وادی درعة. احتمالاً نسخه‌ای از آن در یک کتابخانۀ شخصی در رباط موجود است [۴۶]؛

فتح الملک الناصر فی اجازه مرویات بنی‌ ناصر، که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ احمدیه [۴۷] نگهداری می‌شود، زرکلی نیز [۴۸] نسخه‌ای از آن را در رباط معرفی کرده است؛

البرق الماطر فی شرح النسیم العاطر. چنانکه خود گوید آن را در شرح قصیدۀ موسوم به النسیم العاطر فی مدح القطب ابی العباس بن ناصر اثر احمد بن موسی [۴۹] نوشته است [۵۰]. یک قصیدۀ بائیه [۵۱] نیز به او نسبت داده‌اند. از دو اثر اخیر نشانی در دست نیست.

سلیمان بن یوسف بن محمدبن محمدبن احمد

متولد در 1206ق/1792م. از زندگی او اطلاعی در دست نیست، اما کتابی به نام اتحاف الخل المعاصر باسانید ابی‌المحاسن یوسف بن محمدبن ناصر به او نسبت داده‌اند که دربارۀ سیره و زندگی پدرش ابوالمحاسن یوسف نوشته است. این کتاب در 1206ق نوشته شده و نسخه‌ای از آن در رباط موجود است [۵۲].

ابوعبداللّه محمدبن عبدالسلام

متوفای 1239ق/1824م، مؤلف، فقیه و حافظ حدیث. او در درعه زاده شد و در همانجا علم آموخت و آنگاه برای تکمیل معلومات به فاس سفر کرد [۵۳]. عمویش ابوالمحاسن یوسف، ادریس بن محمد عراقی حسینی، ابوالعباس شرایبی و محمد بن ابی ‌القاسم سجلماسی از جمله استادان او در فقه و حدیث بوده‌اند که وی از برخی از آنان اجازۀ روایت یافت [۵۴].

ابوعبداللّه در 1196ق و 1211ق به حج رفت. در مکه و مدینه و مصر هدایای سلیمان بن محمد ظریف مراکش را میان علما تقسیم کرد و با دانشمندانی چون مرتضی حسینی واسطی حنفی، احمد بن محمد دردیر، محمد بن علی صبان شافعی آشنا شد و اجازۀ روایت یافت و خود به آنان اجازۀ روایت داد [۵۵]. وی در نخستین سفری که به حج رفت سفرنامه‌ای نوشت که به الرحلة ‌الحجازیة یا الرحلة ‌الکبری شهرت یافت. نسخه‌هایی از آن در تامجروت و رباط موجود است [۵۶]. مراکشی [۵۷] خلاصه‌ای از آن را نقل کرده است. نویسنده در این سفرنامه حوادث و جاها و کسانی را که از آغاز سفرش یعنی 3 جمادی‌الثانی 1196 تا پایان آن دیده و یا مطالبی که شنیده و گفت‌وگوهایی که با عالمان و بزرگان داشته، با دقت و تقریباً با ذکر جزئیات آورده است. به گفتۀ مراکشی، وی در حدود 1197ق به وطنش بازگشته و در 1199ق سفرنامه‌اش را به پایان رسانده است. در سفر دوم نیز سفرنامه‌ای نوشت که الرحلة ‌السغری نامیده شد. مراکشی [۵۸] نسخه‌ای از آن را دیده و زرکلی [۵۹] نیز نسخه‌ای از آن را در فاس معرفی کرده است [۶۰].

افزون بر دو کتاب یاد شده، تألیفات دیگر او بدین قرارند:

تألیف فی علم‌القراءات، که نسخه‌ای از آن در یکی از کتابخانه‌های خصوصی ورزازات مغرب موجود است [۶۱]؛

شرح الاربعین الجوهریة فی ترک الظلم، که مراکشی [۶۲] نسخه‌ای از آن را دیده است؛

قطع الوتین من المارق فی‌ الدین، که نسخه‌ای از آن در رباط هست [۶۳]؛

کناش، که ظاهراً مجموعه‌ای از اجازات اوست و نسخه‌هایی از آن در مغرب هست [۶۴]؛

المستصفی فی حلّیة السکرالمصفی، که نسخه‌ای از آن در یکی از کتابخانه‌های خصوصی رباط هست [۶۵]؛

المزایا فیما حدث من البدع بام ‌الزوایا، که نسخه‌ای از آن در مغرب هست [۶۶]؛

النوازل، که نسخه‌ای از آن در مغرب موجود است [۶۷].


احمد ناصری سلاوی

متولد و متوفای 1250-1315ق/1834-1897م. مورخ، فقیه، ادیب و مؤلف

جعفربن احمد ناصری

فرزند احمد سلاوی. در 1310ق/1892م زاده شد، ولی از تاریخ وفات او اطلاعی در دست نیست. جعفر همراه برادرش محمد کتاب ‌الاستقصاء پدرش را با تحقیق و مقدمه به چاپ رسانده و خود دارای اثری به نام الرحله الفاسیه است که برخی از فصول آن در روزنامه السعادة در مغرب چاپ شده است [۶۸]. نیز کتابی تحت عنوان تفجیرالعناصر من تراجم اعیان آل ناصر به او نسبت داده‌اند [۶۹] که اطلاعی از آن در دست نیست.

ابوعبداللّه محمد فتح ابن احمد

برادر جعفر (1313-1139ق/1895-1976م). او الحسبة، که مجموعه‌ای است از گفتارهای فقهی همراه با سخنرانی او در رادیو مراکش در 1937م را دارد که نسخه‌ای از آن در کتابخانه صبیحیة [۷۰] موجود است [۷۱] و تألیفی در مناقب پدر خود که با برادرش جعفر آن را تهیه کرده است [۷۲].

پانویس

  1. سلاوی، 7/106
  2. زرکلی ، 1/120؛ کنون، 1/293
  3. یاقوت ، 2/567؛ زبیدی ، 5/326
  4. سلاوی، 7/105-106
  5. همانجا
  6. مخلوف، 1/313
  7. همانجا؛ محبی، 4/238
  8. همانجاها
  9. سلاوی، همانجا
  10. کنون، همانجا
  11. سلاوی، همانجا
  12. زرکلی، 7/63
  13. حتی، 552؛ فاسی، 1/462؛ سید، 1/17-18؛ مجله معهد المخطوطات، 18 (2
  14. حجی، 269
  15. بلوشه، 216
  16. ، همانجا
  17. حجی، 286
  18. همو، 205
  19. کنون، 3/310-314
  20. سرکیس، 872
  21. ازهری، 1/43؛ مراکشی، 2/160
  22. کتانی، 2/90؛ مراکشی، 2/160-161
  23. مراکشی، همانجا
  24. سلاوی، 7/112؛ مراکشی، همانجا
  25. ازهری ، همانجا
  26. مراکشی، همانجا
  27. سلاوی، 7/112-113
  28. مراکشی، همانجا
  29. مخلوف، 1/332؛ ازهری، 1/42
  30. مراکشی، 2/161-162
  31. کتانی، 2/88
  32. ازهری، همانجا
  33. مراکشی، 2/162؛ ابن‌سوده، 213
  34. همانجا
  35. نک‍: المعرض السادس، 1
  36. مخلوف، 1/332
  37. بغدادی، 2/262
  38. مراکشی، 2/163-164
  39. زرکلی، 7/109
  40. ابن‌سوده، 56
  41. زرکلی، همانجا
  42. سید، 1/315؛ المعرض‌السادس، 2، 7
  43. ابن سوده، 249
  44. همو، 404
  45. مجله معهد المخطوطات، 5 1/191
  46. ابن‌سوده، 64
  47. همو، 343
  48. همانجا
  49. د 1156ق/1743م
  50. ابن‌سوده، 467
  51. همو، 423
  52. عنان، 1/17
  53. زرکلی، 6/206
  54. مخلوف، 1/381؛ مراکشی، 5/189
  55. همو، 5/189-190
  56. زرکلی، همانجا؛ عنان 1/443
  57. 5/193-233
  58. 5/233
  59. همانجا
  60. برای نسخ دیگر، نک‍: ابن‌سوده، 391؛ عنان، 1/446؛ مجله معهد المخطوطات، 5 1/178
  61. المعرض السادس، 1
  62. همانجا
  63. علوش، 1/305
  64. کتانی، 2/221؛ ابن‌سوده، 362، 512، 515
  65. المعرض‌السادس، 28
  66. همانجا؛ EI2, S
  67. مجله معهد المخطوطات، 5 1/192
  68. ابن‌سوده، 402
  69. همو، 103-104
  70. شم‍ 1313
  71. حجی، 145
  72. ابن‌سوده، 228

منابع

  1. ابن‌ سوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، مراکش، 1369ق/1950م
  2. ازهری، محمدالبشیر ظافر، الیواقیت الثمینه، قاهره، 1342ق
  3. بغدادی، ایضاح
  4. حجی، محمد، فهرس الخزانه الصبیحیه بسلا، کویت، 1406ق/1985م
  5. زبیدی، تاج‌العروس
  6. زرکلی، اعلام
  7. سرکیس، یوسف الیان، معجم‌المطبوعات العربیه، قاهره، 1928م
  8. سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، 1956م
  9. سید، خطی
  10. علوش و رجراجی، فهرس المخطوطات فی‌الخزانه العامه برباط الفتح، رباط، 1945م
  11. عنان، محمد عبداللّه، فهارس للخزانه الملکیه، رباط، 1400ق/1980م
  12. فاسی، محمد، خزانه القرویین، دارالبیضاء، 1399ق/1979م
  13. کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، فاس، 1347ق
  14. کنون، عبداللّه، النبوغ المغربی، بیروت، 1395ق/1975م
  15. مجله معهدالمخطوطات العربیه، 1392ق/1972م، ج 18
  16. محبی، محمدامین، خلاصه‌الاثر، بولاق، 1284ق
  17. مخلوف، محمد، شجره‌النور الزکیه، بیروت، 1350ق
  18. مراکشی، عباس، الاعلام، فاس، 1357ق
  19. المعرض السادس... للمخطوطات والوثائق، رباط، 1974م
  20. یاقوت، بلدان
  21. Ahlward; Blochet; De Stane; EI2, S; GAL, S; Hitti, Philip K. et al; Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938.