۸۶٬۱۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می رود' به 'میرود') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==امت وسط== | ==امت وسط== | ||
ابن قیم با طرح موضوع امت وسط سعی دارد تا از [[جبر و اختیار]] که مربوط به نحوه ارتباط بین انسان و افعالش است، معنایی استخراج کند که همسو با [[نظریه امر بین الامرین]] [[امامیه]] باشد.وی به بهانه [[خلق افعال عباد]]، بحث امت وسط را مطرح و در این باره مطالب جالبی بیان کرده است که می تواند به نوعی تصویر سازی از نظریه امر بین الامرین باشد. نوشته است: «فصل و للناس هاهنا مسلکان یعتمد المتکلمون فی هذا الباب لا نرتضیهما بل نسلک مسلک العدل و التوسط بین طرفی الافراط و التفریط فدین الله بین الغالی فیه و الجافی عنه کا لوادی بین الجبلین و الهدی بین الضلالتین و قد جعل الله هذه الامه هی الامه الوسط فی جمیع ابواب الدین ...و کانت وسطا فی [[القدر]] بین [[الجبریه]] الذین ینفون ان یکون للعبد[[فعل]] او [[کسب]] او [[اختیار]] البته، بل هو مجبور مقهور لا اختیار له ولا فعل، و بین القدریه النفاه الذین یجعلونه مستقلا بفعله و لا یدخل فعله تحت مقدور الرب تعالی و لا هو واقع بمشیه الله تعالی و قدرته، فاثتبوا له فعلا و کسبا و اختیار حقیقه هو متعلق [[الامر و النهی]] و [[الثواب]] و [[العقاب]] و هو مع ذلک واقع بقدره الله و مشیئته. فما شاء الله من ذلک کان و ما لم یشا لم یکن و لا تتحرک ذره الا بمشیئته و ارادته و العباد اضعف و اعجز ان یفعلوا ما لم یشأ الله» <ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده ،ص 1513</ref> یعنی و برای مردم در باره جبر و اختیار دو مسلک وجود دارد که اهل کلام به آن اعتماد دارند، ولی هیچ کدام مورد قبول ما نیست، بلکه ما مسلک مورد قبول ما راهی میان افراط و تفریط یعنی مسلک [[عدل]] است. دین خدا میان پستی و بلندی قرار دارد و مثل دشتی میان دو کوه و راه نجات میان دو بیراهه است. به تحقیق خدای متعال این امت را در تمامی ابواب دین و نیز میان [[قدر و جبر]]، امت وسط قرار داد. و همچنین این امت را میان قدر و جبر قرار داد، جبریه ای که هر گونه فعل و کسب و اختیاری را برای عباد نفی میکنند و بندگان را مجبور و مقهور می دانند به گونه ای که نتوانند در حال اختیار فعلی را انجام دهند، و نیز [[قدریه]] ای که عباد را در باره افعالش کاملا مستقل می دانند به گونه ای که فعل صادر شده از انسان را به طور کامل از حیطه، مشیت و قدرت الهی خارج می دانند. پس برای امت ثابت کردند که به طور حقیقی دارای فعل و کسب و اختیار و متعلق امر و نهی و ثواب و عقاب است. با این حال ثابت کردند که همه این افعال در عین حال که واقعا از طرف انسان صادر میشود، به طور واقعی تابع قدرت و مشیت الهی است. پس آن چه را که خدا بخواهد، انجام میشود و آن چه را که نخواهد، انجام نمیشود. علاوه، هیچ ذره ای جز به مشیت و اراده الهی به حرکت در نمی آید و بندگان خدا ضعیف تر و عاجز تر از آن هستند که بدون مشیت خدا کاری انجام دهند. | ابن قیم با طرح موضوع امت وسط سعی دارد تا از [[جبر و اختیار]] که مربوط به نحوه ارتباط بین انسان و افعالش است، معنایی استخراج کند که همسو با [[نظریه امر بین الامرین]] [[امامیه]] باشد.وی به بهانه [[خلق افعال عباد]]، بحث امت وسط را مطرح و در این باره مطالب جالبی بیان کرده است که می تواند به نوعی تصویر سازی از نظریه امر بین الامرین باشد. نوشته است: «فصل و للناس هاهنا مسلکان یعتمد المتکلمون فی هذا الباب لا نرتضیهما بل نسلک مسلک العدل و التوسط بین طرفی الافراط و التفریط فدین الله بین الغالی فیه و الجافی عنه کا لوادی بین الجبلین و الهدی بین الضلالتین و قد جعل الله هذه الامه هی الامه الوسط فی جمیع ابواب الدین...و کانت وسطا فی [[القدر]] بین [[الجبریه]] الذین ینفون ان یکون للعبد[[فعل]] او [[کسب]] او [[اختیار]] البته، بل هو مجبور مقهور لا اختیار له ولا فعل، و بین القدریه النفاه الذین یجعلونه مستقلا بفعله و لا یدخل فعله تحت مقدور الرب تعالی و لا هو واقع بمشیه الله تعالی و قدرته، فاثتبوا له فعلا و کسبا و اختیار حقیقه هو متعلق [[الامر و النهی]] و [[الثواب]] و [[العقاب]] و هو مع ذلک واقع بقدره الله و مشیئته. فما شاء الله من ذلک کان و ما لم یشا لم یکن و لا تتحرک ذره الا بمشیئته و ارادته و العباد اضعف و اعجز ان یفعلوا ما لم یشأ الله» <ref>ابن قیم جوزیه، مفتاح دار السعاده ،ص 1513</ref> یعنی و برای مردم در باره جبر و اختیار دو مسلک وجود دارد که اهل کلام به آن اعتماد دارند، ولی هیچ کدام مورد قبول ما نیست، بلکه ما مسلک مورد قبول ما راهی میان افراط و تفریط یعنی مسلک [[عدل]] است. دین خدا میان پستی و بلندی قرار دارد و مثل دشتی میان دو کوه و راه نجات میان دو بیراهه است. به تحقیق خدای متعال این امت را در تمامی ابواب دین و نیز میان [[قدر و جبر]]، امت وسط قرار داد. و همچنین این امت را میان قدر و جبر قرار داد، جبریه ای که هر گونه فعل و کسب و اختیاری را برای عباد نفی میکنند و بندگان را مجبور و مقهور می دانند به گونه ای که نتوانند در حال اختیار فعلی را انجام دهند، و نیز [[قدریه]] ای که عباد را در باره افعالش کاملا مستقل می دانند به گونه ای که فعل صادر شده از انسان را به طور کامل از حیطه، مشیت و قدرت الهی خارج می دانند. پس برای امت ثابت کردند که به طور حقیقی دارای فعل و کسب و اختیار و متعلق امر و نهی و ثواب و عقاب است. با این حال ثابت کردند که همه این افعال در عین حال که واقعا از طرف انسان صادر میشود، به طور واقعی تابع قدرت و مشیت الهی است. پس آن چه را که خدا بخواهد، انجام میشود و آن چه را که نخواهد، انجام نمیشود. علاوه، هیچ ذره ای جز به مشیت و اراده الهی به حرکت در نمی آید و بندگان خدا ضعیف تر و عاجز تر از آن هستند که بدون مشیت خدا کاری انجام دهند. | ||
جملات ابن قیم نیز در این باب همانند سلف و استاد خود [[ابن تیمیه]] به معتقدات امامیه شباهت دارد. بنا بر این، نیازی به تفسیر و تاویل خاص ندارد و بالاتر، این کلمات به طور واضح امری میان دو امر را مطرح میکند، زیرا ابن قیم هر دو راه افراط و تفریط (جبر و قدر) را نفی کرده دین واقعی را راهی میان دو راه می داند. وی همانند استاد خویش انسان را فاعل حقیقی فعل خویش که ناشی از اراده و مشیتش است می داند و هم زمان نیز همان فعل را تابع مشیت و [[اراده الهی]] می داند و امری میان دو امر چیزی جز این نیست. توجه کنیم کلماتی با این صراحت که ترسیمی روشن از [[امر بین الامرین]] به ما نشان میدهد، در منابع مهم و دست اول اهل سنت دیده میشود. | جملات ابن قیم نیز در این باب همانند سلف و استاد خود [[ابن تیمیه]] به معتقدات امامیه شباهت دارد. بنا بر این، نیازی به تفسیر و تاویل خاص ندارد و بالاتر، این کلمات به طور واضح امری میان دو امر را مطرح میکند، زیرا ابن قیم هر دو راه افراط و تفریط (جبر و قدر) را نفی کرده دین واقعی را راهی میان دو راه می داند. وی همانند استاد خویش انسان را فاعل حقیقی فعل خویش که ناشی از اراده و مشیتش است می داند و هم زمان نیز همان فعل را تابع مشیت و [[اراده الهی]] می داند و امری میان دو امر چیزی جز این نیست. توجه کنیم کلماتی با این صراحت که ترسیمی روشن از [[امر بین الامرین]] به ما نشان میدهد، در منابع مهم و دست اول اهل سنت دیده میشود. |