فاطمه بنت محمد (زهرا): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' :' به ':'
جز (جایگزینی متن - 'می کردند' به 'می‌کردند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':')
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
'''آیه تطهیر و حدیث کسا'''
'''آیه تطهیر و حدیث کسا'''


خداوند بزرگ و سبحان در [[قرآن مجید]] اهل بیت پیامبر(ص ) را مطهر خوانده است :
خداوند بزرگ و سبحان در [[قرآن مجید]] اهل بیت پیامبر(ص ) را مطهر خوانده است:
انما یریدالله لیذهب عنک الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا <ref>سوره احزاب ،آیه 33 </ref>
انما یریدالله لیذهب عنک الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا <ref>سوره احزاب ،آیه 33 </ref>
« خداوند می‌خواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. »
« خداوند می‌خواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. »
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
مراد از اهل بیت که در این آیه ذکر شده است چه کسانی هستند؟
مراد از اهل بیت که در این آیه ذکر شده است چه کسانی هستند؟
پاسخ این پرسش را در روایات اهل سنت می جوییم .
پاسخ این پرسش را در روایات اهل سنت می جوییم .
واقدی در کتاب اسباب التزیل می‌نویسد که آیه تطهیر درباره پنج نفر نازل شد. این پنج نفر عبارتند از : پیامبراسلام (ص ) ،علی (ع ) ،فاطمه (س ) حسن (ع ) وحسین (ع ) <ref>اعیان الشیعه 1 ، ص 308</ref>
واقدی در کتاب اسباب التزیل می‌نویسد که آیه تطهیر درباره پنج نفر نازل شد. این پنج نفر عبارتند از: پیامبراسلام (ص ) ،علی (ع ) ،فاطمه (س ) حسن (ع ) وحسین (ع ) <ref>اعیان الشیعه 1 ، ص 308</ref>


ابن حجر در کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه می‌نویسد :
ابن حجر در کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه می‌نویسد:


ام سلمه گفت :  
ام سلمه گفت:  
آیه تطهیر در خانه من نازل شد. رسول خدا(ص ) فاطمه ،علی ،حسن وحسین (ع) در این خانه بودند. پیامبر(ص ) فرمود : هولاء اهل بیتی ،این عده اهل بیت من هستند.<ref>طه ،132 </ref>
آیه تطهیر در خانه من نازل شد. رسول خدا(ص ) فاطمه ،علی ،حسن وحسین (ع) در این خانه بودند. پیامبر(ص ) فرمود: هولاء اهل بیتی ،این عده اهل بیت من هستند.<ref>طه ،132 </ref>


حاکم حسکانی در کتاب شواهد التزیل لقواعد التفصیل می‌نویسد :  
حاکم حسکانی در کتاب شواهد التزیل لقواعد التفصیل می‌نویسد:  
وقتی که آیه وامر اهلک بالصلاه واصطبر علیها نازل شد ، پیامبر اسلام (ص ) در هر نمازی می آمد در جلوی درب خانه علی (ع ) و فاطمه (س ) و می فرمود : الصلاه رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ... <ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل 1 ، ص 497 خ 526</ref>
وقتی که آیه وامر اهلک بالصلاه واصطبر علیها نازل شد ، پیامبر اسلام (ص ) در هر نمازی می آمد در جلوی درب خانه علی (ع ) و فاطمه (س ) و می فرمود: الصلاه رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ... <ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل 1 ، ص 497 خ 526</ref>


ابن عساکر ،در کتاب تاریخ [[دمشق]] در ترجمه [[امیرالمومنین]] علی (ع ) از ابی سعید خدری می‌نویسد :  
ابن عساکر ،در کتاب تاریخ [[دمشق]] در ترجمه [[امیرالمومنین]] علی (ع ) از ابی سعید خدری می‌نویسد:  
پیامبر(ص ) بعد از نزول آیه "و امر اهلک بالصلاه واصطبر علیها" به مدت هشت ماه در هنگام [[نماز صبح]] می آمد در جلوی درب خانه علی (ع ) و حضرت زهرا(س ) و می‌گفت : الصلاه، رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا. <ref>ابن عساکر ، تاریخ دمشق ، ترجمه الامام علی (ع ) ص 89 خ 315</ref>
پیامبر(ص ) بعد از نزول آیه "و امر اهلک بالصلاه واصطبر علیها" به مدت هشت ماه در هنگام [[نماز صبح]] می آمد در جلوی درب خانه علی (ع ) و حضرت زهرا(س ) و می‌گفت: الصلاه، رحمکم الله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا. <ref>ابن عساکر ، تاریخ دمشق ، ترجمه الامام علی (ع ) ص 89 خ 315</ref>


لخمی طبرانی در المعجم الکبیر آورده است :  
لخمی طبرانی در المعجم الکبیر آورده است:  
زینب بنت ام سلمه می گوید که رسول خدا(ص ) در نزد [[ام سلمه]] بود که حسن ،حسین و فاطمه (ع) بر حضرت وارد شدند. حسن در یک سو و حسین در سوی دیگر پیامبر(ص ) نشستند و حضرت زهرا(س ) نیز در میان این دو قرار گرفت . سپس پیامبر(ص ) فرمود : رحمه الله وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید . <ref>المعجم الکبیر24 ، ص 282 ،281 خ 713 </ref>
زینب بنت ام سلمه می گوید که رسول خدا(ص ) در نزد [[ام سلمه]] بود که حسن ،حسین و فاطمه (ع) بر حضرت وارد شدند. حسن در یک سو و حسین در سوی دیگر پیامبر(ص ) نشستند و حضرت زهرا(س ) نیز در میان این دو قرار گرفت . سپس پیامبر(ص ) فرمود: رحمه الله وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید . <ref>المعجم الکبیر24 ، ص 282 ،281 خ 713 </ref>


حاکم نیشابوری در کتاب « مستدرک الصحیحین » ،ترمذی در کتاب « سنن » و احمد بن حنبل در کتاب « مسند » می‌نویسد :  
حاکم نیشابوری در کتاب « مستدرک الصحیحین » ،ترمذی در کتاب « سنن » و احمد بن حنبل در کتاب « مسند » می‌نویسد:  
پیامبر(ص ) درب خانه حضرت زهرا(س ) می‌رفت و می فرمود : الصلاه یا اهل البیت . انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا <ref>مستدرک الصحیحین 3 ، ص 158 ، سنن ترمذی خ 3206 ، مسنداحمد 3 ص 259</ref>
پیامبر(ص ) درب خانه حضرت زهرا(س ) می‌رفت و می فرمود: الصلاه یا اهل البیت . انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا <ref>مستدرک الصحیحین 3 ، ص 158 ، سنن ترمذی خ 3206 ، مسنداحمد 3 ص 259</ref>


شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلا می‌نویسد :  
شمس الدین ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلا می‌نویسد:  
و صح ان النبی (ص ) جلل فاطمه وزوجها و ابنیها لکسا و قال اللهم اهل بیتی اللهم فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا ، درست است این خبر که پیامبر(ص ) فاطمه (س ) و دو فرزندش را در کسایی جمع کرد و گفت خداوندا اینها اهل بیت من هستند و رجس و پلیدی را از این عده دور کن و اینها را پاکیزه گردان . <ref>سیراعلام النبلا 2 ص 122</ref>
و صح ان النبی (ص ) جلل فاطمه وزوجها و ابنیها لکسا و قال اللهم اهل بیتی اللهم فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا ، درست است این خبر که پیامبر(ص ) فاطمه (س ) و دو فرزندش را در کسایی جمع کرد و گفت خداوندا اینها اهل بیت من هستند و رجس و پلیدی را از این عده دور کن و اینها را پاکیزه گردان . <ref>سیراعلام النبلا 2 ص 122</ref>


'''آیه مباهله'''
'''آیه مباهله'''


ابن سعد در کتاب طبقات الکبری در ترجمه الحسین (ع) می‌نویسد :  
ابن سعد در کتاب طبقات الکبری در ترجمه الحسین (ع) می‌نویسد:  
در جریان مباهله با علمای [[نجران]] پیامبر(ص ) دست فاطمه ،حسن و حسین علیهم السلام را گرفت و گفت این ها فرزندان من هستند . <ref>طبقات الکبری ، ابن سعد ، ترجمه الحسین ، موسسه آل البیت ،ص 139 و 140</ref>
در جریان مباهله با علمای [[نجران]] پیامبر(ص ) دست فاطمه ،حسن و حسین علیهم السلام را گرفت و گفت این ها فرزندان من هستند . <ref>طبقات الکبری ، ابن سعد ، ترجمه الحسین ، موسسه آل البیت ،ص 139 و 140</ref>


حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک الصحیحین می‌نویسد :  
حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک الصحیحین می‌نویسد:  
وقتی که آیه مباهله نازل شد پیامبر(ص ) علی ، فاطمه ، حسن و حسین (ع) را خواند و گفت : (اللهم هولاء اهلی ، بارخدایا اینها اهل من هستند) . <ref>مستدرک الصحیحین 3 ، ص 150</ref>
وقتی که آیه مباهله نازل شد پیامبر(ص ) علی ، فاطمه ، حسن و حسین (ع) را خواند و گفت: (اللهم هولاء اهلی ، بارخدایا اینها اهل من هستند) . <ref>مستدرک الصحیحین 3 ، ص 150</ref>


'''ازدواج علی (ع ) و فاطمه (س )'''
'''ازدواج علی (ع ) و فاطمه (س )'''


بنا به نوشته بزرگان اهل سنت و جماعت ، [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> اول برای خواستگاری حضرت زهرا(س ) به نزد پیامبر(ص ) رفت و پیشنهاد خویش را بیان نمود. رسول خدا(ص ) فرمود : انتظر بهاالقضا ، من در امر ازدواج فاطمه (س ) منتظر فرمان خداوند هستم ، خلیفه اول این پاسخ را پاسخ منفی تلقی نمود.
بنا به نوشته بزرگان اهل سنت و جماعت ، [[خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> اول برای خواستگاری حضرت زهرا(س ) به نزد پیامبر(ص ) رفت و پیشنهاد خویش را بیان نمود. رسول خدا(ص ) فرمود: انتظر بهاالقضا ، من در امر ازدواج فاطمه (س ) منتظر فرمان خداوند هستم ، خلیفه اول این پاسخ را پاسخ منفی تلقی نمود.


خلیفه دوم نیز به دیگر بار و به همین منظور به نزد رسول خدا(ص ) رفت و مانند خلیفه اول پاسخ منفی شنید.
خلیفه دوم نیز به دیگر بار و به همین منظور به نزد رسول خدا(ص ) رفت و مانند خلیفه اول پاسخ منفی شنید.
سپس خانواده علی (ع ) به آن حضرت پیشنهاد کردند که برای خواستگاری فاطمه (س ) به نزد رسول خدا(ص ) برود. حضرت رفت و پیشنهادش مورد موافقت قرار گرفت . <ref>ابن سعد ، طبقات الکبری 8 ص 19 و 20 </ref>
سپس خانواده علی (ع ) به آن حضرت پیشنهاد کردند که برای خواستگاری فاطمه (س ) به نزد رسول خدا(ص ) برود. حضرت رفت و پیشنهادش مورد موافقت قرار گرفت . <ref>ابن سعد ، طبقات الکبری 8 ص 19 و 20 </ref>


ابن عباس گفت : در هنگام ازدواج فاطمه (س) با علی (ع) ، پیامبر(ص) در جلوی فاطمه (س) و [[جبرئیل]] در سمت راست و مکائیل در سمت چپ و هفتاد هزار [[فرشته]] در پشت سر حضرت زهرا حرکت می‌کردند و این خیل ملایک تا طلوع فجر به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول بودند . <ref>تاریخ بغداد 5 ، ص 7 </ref>
ابن عباس گفت: در هنگام ازدواج فاطمه (س) با علی (ع) ، پیامبر(ص) در جلوی فاطمه (س) و [[جبرئیل]] در سمت راست و مکائیل در سمت چپ و هفتاد هزار [[فرشته]] در پشت سر حضرت زهرا حرکت می‌کردند و این خیل ملایک تا طلوع فجر به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول بودند . <ref>تاریخ بغداد 5 ، ص 7 </ref>


'''فاطمه (س ) محبوب ترین زنان در نزد رسول خدا(ص ) است'''
'''فاطمه (س ) محبوب ترین زنان در نزد رسول خدا(ص ) است'''


حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک آورده است :  
حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک آورده است:  
کان رسول الله (ص ) اذا رجع من غزاه او سفراتی المسجد فصلی فیه رکعتین ثم ثنی بفاطمه ثم یاتی ازواجه ، رسول خدا(ص ) وقتی که از جنگی و یا از سفری برمی گشت به مسجد می‌رفت و دو رکعت نماز می خواند ، سپس به نزد دخترش فاطمه می‌رفت و به او ثنا می‌گفت و سپس به نزد زنانش می‌رفت . <ref>اعیان الشیعه 1 ، ص 307 </ref>
کان رسول الله (ص ) اذا رجع من غزاه او سفراتی المسجد فصلی فیه رکعتین ثم ثنی بفاطمه ثم یاتی ازواجه ، رسول خدا(ص ) وقتی که از جنگی و یا از سفری برمی گشت به مسجد می‌رفت و دو رکعت نماز می خواند ، سپس به نزد دخترش فاطمه می‌رفت و به او ثنا می‌گفت و سپس به نزد زنانش می‌رفت . <ref>اعیان الشیعه 1 ، ص 307 </ref>


خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
'''غضب فاطمه (س ) غضب خداست'''
'''غضب فاطمه (س ) غضب خداست'''


حاکم نیشابوری می‌نویسد که پیامبر به دخترش فاطمه (س ) فرمود :  
حاکم نیشابوری می‌نویسد که پیامبر به دخترش فاطمه (س ) فرمود:  
ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک ،خداوند با غضب تو غضبناک می شود و با رضایت تو خشنود می‌گردد . <ref>مستدرک الصحیحین 3 ،ص 154 </ref>
ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک ،خداوند با غضب تو غضبناک می شود و با رضایت تو خشنود می‌گردد . <ref>مستدرک الصحیحین 3 ،ص 154 </ref>


'''خانه فاطمه'''
'''خانه فاطمه'''


حاکم حسکانی حنفی در کتاب شواهدالتنزیل می‌نویسد :  
حاکم حسکانی حنفی در کتاب شواهدالتنزیل می‌نویسد:  
پیامبر(ص ) آیه فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر <ref>سوره نور آیه 36 </ref> را قرائت کرد و گفت این بیوت پیامبر(ص ) است . از آن حضرت پرسیده شد که آیا بیت علی (ع ) و فاطمه (س ) نیز همین بیوت است ، حضرت فرمود: بیت علی (ع ) و فاطمه (س ) از بافضیلت ترین آن است . <ref>شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل ج 1 ص 532 ج 566</ref>
پیامبر(ص ) آیه فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر <ref>سوره نور آیه 36 </ref> را قرائت کرد و گفت این بیوت پیامبر(ص ) است . از آن حضرت پرسیده شد که آیا بیت علی (ع ) و فاطمه (س ) نیز همین بیوت است ، حضرت فرمود: بیت علی (ع ) و فاطمه (س ) از بافضیلت ترین آن است . <ref>شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل ج 1 ص 532 ج 566</ref>


و نیز در روایتی دیگر آورده است :  
و نیز در روایتی دیگر آورده است:  
پیامبر(ص ) بعد از خواندن این آیه یکی از وی پرسید : یا رسول الله مراد از این بیوت در این آیه چه خانه هایی است؟ حضرت فرمود خانه های انبیاست . ابوبکر پرسید یا رسول الله ،خانه علی و فاطمه هم از این خانه هاست حضرت فرمود : بله از بافضیلت ترین آن است . <ref>شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل ج 1 ص 533 خ 567 و نیز ص 534 خ 568 </ref>
پیامبر(ص ) بعد از خواندن این آیه یکی از وی پرسید: یا رسول الله مراد از این بیوت در این آیه چه خانه هایی است؟ حضرت فرمود خانه های انبیاست . ابوبکر پرسید یا رسول الله ،خانه علی و فاطمه هم از این خانه هاست حضرت فرمود: بله از بافضیلت ترین آن است . <ref>شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل ج 1 ص 533 خ 567 و نیز ص 534 خ 568 </ref>


'''فاطمه (س ) در بهشت با رسول خداست'''
'''فاطمه (س ) در بهشت با رسول خداست'''


محب الطبری در کتاب الریاض النضره نقل می کند که حضرت زهرا(س ) در درجه رسول خدا(ص ) در بهشت است . <ref>الریاض النضره 2 ص 208</ref>
محب الطبری در کتاب الریاض النضره نقل می کند که حضرت زهرا(س ) در درجه رسول خدا(ص ) در بهشت است . <ref>الریاض النضره 2 ص 208</ref>
حاکم نیشابوری می‌نویسد : علی ، فاطمه ،حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ اولین کسانی هستند که در بهشت وارد می شوند . <ref>مستدرک 3 ص 151 </ref>
حاکم نیشابوری می‌نویسد: علی ، فاطمه ،حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ اولین کسانی هستند که در بهشت وارد می شوند . <ref>مستدرک 3 ص 151 </ref>


عظمت حضرت زهرا(س ) در محشر
عظمت حضرت زهرا(س ) در محشر
خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
'''فاطمه (س ) حورا است'''
'''فاطمه (س ) حورا است'''


خطیب بغدادی می‌نویسد که رسول خدا (ص ) فرمود :  
خطیب بغدادی می‌نویسد که رسول خدا (ص ) فرمود:  
فاطمه حورا انسیه کلمااشتقت الی الجنه قبلتها ،فاطمه حوریه ای است در صورت انسانی ،هر گاه من مشتاق بهشت می شوم او را می بوسم . <ref>تاریخ بغداد 5 ص 86</ref>
فاطمه حورا انسیه کلمااشتقت الی الجنه قبلتها ،فاطمه حوریه ای است در صورت انسانی ،هر گاه من مشتاق بهشت می شوم او را می بوسم . <ref>تاریخ بغداد 5 ص 86</ref>
ابن حجر در کتابش از پیامبر(ص ) نقل می کند که آن حضرت فرمود :  
ابن حجر در کتابش از پیامبر(ص ) نقل می کند که آن حضرت فرمود:  
ابنتی فاطمه حوراآدمیه ،دخترم فاطمه حوریه ای است در شکل آدمیان . <ref>صواعق المحرقه ، ص 96</ref>
ابنتی فاطمه حوراآدمیه ،دخترم فاطمه حوریه ای است در شکل آدمیان . <ref>صواعق المحرقه ، ص 96</ref>


'''فاطمه بهترین زنان است'''
'''فاطمه بهترین زنان است'''


خطیب بغدادی در تاریخ بغداد می‌نویسد :  
خطیب بغدادی در تاریخ بغداد می‌نویسد:  
خیررجالکم علی بن ابی‌طالب و خیرنسائکم فاطمه بنت محمد(ص ) بهترین مردان شما علی بن ابی‌طالب و بهترین زنان شما فاطمه دختر محمد(ص ) است . <ref>تاریخ بغداد 3 ص 392 </ref>
خیررجالکم علی بن ابی‌طالب و خیرنسائکم فاطمه بنت محمد(ص ) بهترین مردان شما علی بن ابی‌طالب و بهترین زنان شما فاطمه دختر محمد(ص ) است . <ref>تاریخ بغداد 3 ص 392 </ref>


'''فاطمه (س ) پاره تن رسول خدا است'''
'''فاطمه (س ) پاره تن رسول خدا است'''


بخاری نقل می کند که پیامبر اسلام (ص ) فرمود :  
بخاری نقل می کند که پیامبر اسلام (ص ) فرمود:  
فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی ،فاطمه پاره تن من است پس هرکه او را غضبناک کند مرا به غضب درآورده است . <ref> صحیح بخاری 5 ، ص 92 و 105 المصنف فی الاحادیث و الاثار ، عبسی کوفی ج 7 ص 512</ref>
فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی ،فاطمه پاره تن من است پس هرکه او را غضبناک کند مرا به غضب درآورده است . <ref> صحیح بخاری 5 ، ص 92 و 105 المصنف فی الاحادیث و الاثار ، عبسی کوفی ج 7 ص 512</ref>


دوستی و دشمنی با فاطمه (س ) دوستی و دشمنی با پیامبر(ص ) است
دوستی و دشمنی با فاطمه (س ) دوستی و دشمنی با پیامبر(ص ) است
بسیاری از بزرگان اهل سنت نوشته اند که پیامبر اسلام (ص ) به علی (ع ) ، فاطمه (س ) ،حسن (ع ) و حسین (ع ) نگاه کرد و فرمود : انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم ،من با دشمنان شما دشمن و با دوستان شما دوستم . <ref>مسنداحمد 2 ص 242 مستدرک حاکم 3 ص 149 ، ترمذی خ 3870 ، المصنف فی الاحادیث 7 ص 512 </ref>
بسیاری از بزرگان اهل سنت نوشته اند که پیامبر اسلام (ص ) به علی (ع ) ، فاطمه (س ) ،حسن (ع ) و حسین (ع ) نگاه کرد و فرمود: انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم ،من با دشمنان شما دشمن و با دوستان شما دوستم . <ref>مسنداحمد 2 ص 242 مستدرک حاکم 3 ص 149 ، ترمذی خ 3870 ، المصنف فی الاحادیث 7 ص 512 </ref>


'''فاطمه (س ) سیده زنان است'''
'''فاطمه (س ) سیده زنان است'''
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:
ابن سعد ، بخاری ، ذهبی و حاکم نیشابوری نوشته اند که عایشه همسرپیامبر می گوید که حضرت زهرا (س ) در هنگام رحلت پیامبر(ص ) پیش آن حضرت رفت و پیامبر(ص ) به وی چیزی گفت و فاطمه (س ) گریان شد و سپس چیزی به وی فرمود و حضرت زهرا(س ) خندان شد. عایشه می گوید از سر این کار از وی جویا شدم . فاطمه (س ) در این هنگام به عایشه گفت من سر رسول خدا(ص ) را فاش نمی کنم .
ابن سعد ، بخاری ، ذهبی و حاکم نیشابوری نوشته اند که عایشه همسرپیامبر می گوید که حضرت زهرا (س ) در هنگام رحلت پیامبر(ص ) پیش آن حضرت رفت و پیامبر(ص ) به وی چیزی گفت و فاطمه (س ) گریان شد و سپس چیزی به وی فرمود و حضرت زهرا(س ) خندان شد. عایشه می گوید از سر این کار از وی جویا شدم . فاطمه (س ) در این هنگام به عایشه گفت من سر رسول خدا(ص ) را فاش نمی کنم .


می گوید : بعد از رحلت رسول خدا(ص ) به دیگر بار از او پرسیدم ، فاطمه (س ) در پاسخ گفت که پیامبر(ص ) فرمود : همانا جبرئیل هر سال یک بار نازل می شد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولی امسال دوبار نازل شده است . این دلیل بر این امر است که مرگم نزدیک است . من از این سخن گریستم . حضرت فرمود چرا گریه می کنی اما ترضین ان تکون سید ه نسا هذه الامه ، او نسا العالمین ، آیا راضی نیستی که سیده زنان این امت یا سیده زنان جهانیان باشی. <ref>طبقات 8 ، ص 248 ـ 247 ، صحیح بخاری 5 ، ص 55 ـ 54 مستدرک 3 ص 156</ref>
می گوید: بعد از رحلت رسول خدا(ص ) به دیگر بار از او پرسیدم ، فاطمه (س ) در پاسخ گفت که پیامبر(ص ) فرمود: همانا جبرئیل هر سال یک بار نازل می شد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولی امسال دوبار نازل شده است . این دلیل بر این امر است که مرگم نزدیک است . من از این سخن گریستم . حضرت فرمود چرا گریه می کنی اما ترضین ان تکون سید ه نسا هذه الامه ، او نسا العالمین ، آیا راضی نیستی که سیده زنان این امت یا سیده زنان جهانیان باشی. <ref>طبقات 8 ، ص 248 ـ 247 ، صحیح بخاری 5 ، ص 55 ـ 54 مستدرک 3 ص 156</ref>


ابن سعد نظیر همین روایت رااز ام سلمه نقل کرده است. <ref>طبقات 8 ، ص 248</ref>
ابن سعد نظیر همین روایت رااز ام سلمه نقل کرده است. <ref>طبقات 8 ، ص 248</ref>
احمدبن حنبل از ابوسعید خدری نقل می کند که پیامبر(ص ) فرمود :  
احمدبن حنبل از ابوسعید خدری نقل می کند که پیامبر(ص ) فرمود:  
حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است . <ref>مسنداحمد 3 ، ص 473 خ 11224 </ref>
حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است . <ref>مسنداحمد 3 ، ص 473 خ 11224 </ref>


عبسی کوفی می‌نویسد :  
عبسی کوفی می‌نویسد:  
پیامبر (ص ) فرمود : فرشته ای از جانب پروردگار بر من نازل شد و خبر داد که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است .  
پیامبر (ص ) فرمود: فرشته ای از جانب پروردگار بر من نازل شد و خبر داد که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است .  
و در نقلی دیگر آمده است که آن حضرت فرمود : فاطمه سیده زنان اهل جهانیان است . <ref>المصنف 8 ص 527 </ref>
و در نقلی دیگر آمده است که آن حضرت فرمود: فاطمه سیده زنان اهل جهانیان است . <ref>المصنف 8 ص 527 </ref>


و نیز بخاری نقل کرده است که پیامبر(ص ) فرمود :  
و نیز بخاری نقل کرده است که پیامبر(ص ) فرمود:  
فاطمه سیده زنان اهل بهشت است . <ref> بخاری 5 ص 92 </ref>
فاطمه سیده زنان اهل بهشت است . <ref> بخاری 5 ص 92 </ref>


حذیفه می گوید :  
حذیفه می گوید:  
پیامبر فرمود : ملکی از آسمان نازل شد و از خداوند عالم این پیام را رساند که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است .
پیامبر فرمود: ملکی از آسمان نازل شد و از خداوند عالم این پیام را رساند که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است .
ذهبی در ذیل مستدرک حاکم وقتی که به این روایت می رسد ، می گوید این روایت صحیح است . <ref>مستدرک 3 ، ص 151</ref>
ذهبی در ذیل مستدرک حاکم وقتی که به این روایت می رسد ، می گوید این روایت صحیح است . <ref>مستدرک 3 ، ص 151</ref>


خط ۳۱۴: خط ۳۱۴:


6- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة».
6- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة».
اولین کسانی که وارد بهشت می‌شوند : علی و فاطمه هستند. <ref>نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95</ref>
اولین کسانی که وارد بهشت می‌شوند: علی و فاطمه هستند. <ref>نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95</ref>


7- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی».
7- قال رسول اللّه صلى الله علیه وآله: «فاطِمَة بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ آْذاهَا فَقَدْ آذانِی».
خط ۳۳۴: خط ۳۳۴:
«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها...؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه ‏اش را سقط کرد...» <ref>احتجاج طبرسی، ج. 1، ص. 414- بحارالانوار، ج. 43، ص‏ 197، ح. 28</ref>
«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها...؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه ‏اش را سقط کرد...» <ref>احتجاج طبرسی، ج. 1، ص. 414- بحارالانوار، ج. 43، ص‏ 197، ح. 28</ref>


ابابصیر از امام صادق(ع) نقل نموده است :
ابابصیر از امام صادق(ع) نقل نموده است:


« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها ، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)<ref>بحار الانوار، ج43، ص170</ref>
« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها ، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)<ref>بحار الانوار، ج43، ص170</ref>
خط ۳۵۴: خط ۳۵۴:
«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا ؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.» <ref>اثبات الوصیة، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24</ref>
«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوا بابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْ مُحْسِنا ؛ پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده و هجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛ چنان که محسن را سقط نمود.» <ref>اثبات الوصیة، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24</ref>


خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد :
خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین می‏نویسد:


«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏ های [[بدر]] و [[اُحد]] که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته ‏تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .
«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏ های [[بدر]] و [[اُحد]] که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته ‏تر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش