اجتهاد و نو اندیشی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دریافت ها' به 'دریافت‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'عرصه ها' به 'عرصه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'دریافت ها' به 'دریافت‌ها')
خط ۳۳: خط ۳۳:
1ـ استحسان از اصول مورد اختلاف اندیشمندان اسلامی است و در تعریف آن گفته‌اند: «ما یستحسنه المجتهد بعقله<ref>ابن مصلح، ج4، ص1463، اللمع، ص244، التبصره، ص492</ref>   
1ـ استحسان از اصول مورد اختلاف اندیشمندان اسلامی است و در تعریف آن گفته‌اند: «ما یستحسنه المجتهد بعقله<ref>ابن مصلح، ج4، ص1463، اللمع، ص244، التبصره، ص492</ref>   


أئمه أهل بیت«علیهم السلام» استحسان را در استنباط احکام شرعی مردود شمرده‌اند. یک فقیه نمی‌تواند بر طبق آن چه به نظرش مستحسن است فتوا صادر کند. امام محمد بن ادریس شافعی هم ‌گفته: «من استحسن فقد شرع؛ هر کس بر اساس استحسان عقلی خود فتوا دهد تشریع نموده است<ref>المغنی، ج7، ص24</ref>  یعنی دریافت های ناقص انسانی خود را جزء مطالب مقدس اسلامی قرار داده است و این بدعت می‌باشد. ولی در مقابل، امام مالک بن انس از استحسان تعریف و تمجید کرده و گفته است: «الاستحسان تسعة اعشار العلم؛ نود درصد مطالب علمی و اجتهادی از روی استحسان است<ref>ذکی عنه فی الاصول العامة للفقه المقارن، ص363</ref>
أئمه أهل بیت«علیهم السلام» استحسان را در استنباط احکام شرعی مردود شمرده‌اند. یک فقیه نمی‌تواند بر طبق آن چه به نظرش مستحسن است فتوا صادر کند. امام محمد بن ادریس شافعی هم ‌گفته: «من استحسن فقد شرع؛ هر کس بر اساس استحسان عقلی خود فتوا دهد تشریع نموده است<ref>المغنی، ج7، ص24</ref>  یعنی دریافت‌های ناقص انسانی خود را جزء مطالب مقدس اسلامی قرار داده است و این بدعت می‌باشد. ولی در مقابل، امام مالک بن انس از استحسان تعریف و تمجید کرده و گفته است: «الاستحسان تسعة اعشار العلم؛ نود درصد مطالب علمی و اجتهادی از روی استحسان است<ref>ذکی عنه فی الاصول العامة للفقه المقارن، ص363</ref>


اگر به ‌سخنان این بزرگان مراجعه کنیم درمی‌یابیم که منظور مخالفان استحسان همان ما یستحسنه المجتهد بعقله و تحمیل آرا و ذوقیات بشری بر نصوص شرعی از آیات و روایات است. ولی منظور مالک بن انس از استحسان تقدیم اقوى الدلیلین است؛ دو دلیلی که هر یک در جای خود معتبرند ولی به ظاهر با هم مغایرت دارند. در این جا فقیه دلیلی را که به نظرش اقوى است مقدم می‌دارد و این غیر از عمل به استحسانات ظنی است که « إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنیِ مِِنَ الْحَقِّ شَیْئًا » (یونس/36ونجم/28).
اگر به ‌سخنان این بزرگان مراجعه کنیم درمی‌یابیم که منظور مخالفان استحسان همان ما یستحسنه المجتهد بعقله و تحمیل آرا و ذوقیات بشری بر نصوص شرعی از آیات و روایات است. ولی منظور مالک بن انس از استحسان تقدیم اقوى الدلیلین است؛ دو دلیلی که هر یک در جای خود معتبرند ولی به ظاهر با هم مغایرت دارند. در این جا فقیه دلیلی را که به نظرش اقوى است مقدم می‌دارد و این غیر از عمل به استحسانات ظنی است که « إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنیِ مِِنَ الْحَقِّ شَیْئًا » (یونس/36ونجم/28).
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش