دروغ: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می گیرد' به 'نمیگیرد') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی توان' به 'نمیتوان') |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
[[پیامبر(ص)]]:« راستی آرامش است ولی دروغ هراس است» دروغگو در هیجان است كه مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد. | [[پیامبر(ص)]]:« راستی آرامش است ولی دروغ هراس است» دروغگو در هیجان است كه مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد. | ||
هر نابهنجاری آثار و تبعاتی در فرد و جامعه و در دنیا و [[آخرت]] به جا می گذارد. از مهم ترین آثار دروغگویی در حوزه اجتماعی، سلب اعتماد عمومی است. افزایش دروغ در میان افراد جامعه، هرگونه قضاوت و داوری درستی را سلب می كند و اشخاص در تعامل با یك دیگر | هر نابهنجاری آثار و تبعاتی در فرد و جامعه و در دنیا و [[آخرت]] به جا می گذارد. از مهم ترین آثار دروغگویی در حوزه اجتماعی، سلب اعتماد عمومی است. افزایش دروغ در میان افراد جامعه، هرگونه قضاوت و داوری درستی را سلب می كند و اشخاص در تعامل با یك دیگر نمیتوانند به گفتارهای یك دیگر در هیچ حوزه ای اعتماد كنند. | ||
==كاهش ارزش اجتماعی== | ==كاهش ارزش اجتماعی== |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۰۳
دُروغ (کذب) در لغت به معنای سخن نادرست، خلاف حقیقت و واقعیت، قول ناحق است و به معنای نقل گفتاری از کسی است که آن را نگفته است. اصل آن در گفتار است؛ گذشته باشد یا آینده، وعده باشد یا غیر آن. ضد صدق است و خبر از خلاف واقع،چه به صورت عمد یا سهو، میباشد. (کذب) مخالف راستی و به معنای بیان چیزی خلاف واقع و با علم به نادرست بودن آن است. در دین اسلام دروغ یکی از گناهان کبیره به شمار می رود و جز در مواردی خاص، به شدت از آن نهی شده است.
دروغ
دروغ از صفات سخن است و دروغ گویی از صفات سخن گو و این دو همیشه با هم یار نیستند. می شود سخنی دروغ باشد، ولی گوینده اش دروغ گو نباشد، چنان که ممکن است کسی دروغ بگوید، ولی سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابق حقیقت باشد .
شما اگر به وقوع حادثه ای اطمینان پیدا کردید ، در صورتی که آن حادثه رخ نداده باشد، هنگامی که از وقوع آن خبر می دهید ، شما دروغ گو نیستید، ولی خبر شما دروغ است. دروغ گو اگر سخن راستی بگوید که به نظرش بر خلاف حقیقت باشد ، خبر او راست است ، چون مطابق با واقع است، ولی خودش دروغ گفته، زیرا به نظر خودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است .
دروغ چیست و دروغگو کیست
دروغ، سخن بر خلاف حقیقت است و دروغ گو کسی است که بر خلاف حقیقت ، خبری می دهد. شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوست خود بروید ، او برای شما غذا بیاورد ، شما بگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون بر خلاف حقیقت است؛ شما نیز دروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقت خبر داده اید. کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گوینده اش دروغ گومی باشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویی می باشد و نیز بد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خواندن، دروغ خواهد بود .
عواقب دروغ گفتن
نابودی ایمان
- دروغ با ایمان ناسازگار است و ضعف و نابودی آن را در پی دارد. حسن ابن محبوب می گوید: از حضرت صادق (ع) پرسیدم:
- یكون المومن بخیلا؟ قال: نعم، قلت: فیكون جبانا؟ قال: نعم، قلت: فیكون كذابا؟ قال: لا و لا خائنا، ثم قال: یجبل المومن علی كل طبیعه الا الخیانه و الكذب.
- آیا مومن ممكن است بخیل باشد؟ فرمود: بله. آیا ممكن است ترسو باشد؟ فرمود بله. آیا ممكن است دروغگو باشد؟ فرمود: نه، مومن دارای هر سرشتی می شود، جز دروغ و خیانت[۱].
- دروغ و خیانت هرگز در دل مومن یافت نمی شود. پیامبر اكرم(ص) می فرماید: یطبع المومن علی كل خصله و لا یطبع علی الكذب و لا علی الخیانه. مومن هر سرشتی را می پذیرد، جز دروغ و خیانت[۲].
- سرشت دروغگویی با ایمان ناسازگار است و ایمان را از قلب خارج می كند. در بیان امام باقر(ع) چنین آمده است: ان الكذب هو خراب الایمان. همانا دروغ، نابودی و خرابی ایمان است[۳].
- امیر مومنان علی (ع) فرمود: جانبوا الكذب فانه یجانب الایمان. از دروغ بپرهیزید؛ چرا كه ایمان را دور می كند[۴]. و نیز به همین دلیل این سخن از امیر مؤمنان (ع)نقل شده است: «لا یجد العبد طعم الایمان حتى یترك الكذب هزله وجده» بنده ای مزه ایمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی.
- دروغ سبب خرابی ایمان می شود امام باقر(ع) می فرماید« دروغ ویران كننده ایمان است».
دروغ سرچشمه همه گناهان
در روایات اسلامی دروغ به عنوان كلید گناهان شمرده شده است، در حدیثى از امام باقر(ع) مىخوانیم:« ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتیح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب» خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهایى قرار داده و كلید آن قفلها شراب است (چرا كه مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الكلى عقل را از كار میاندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است .
امام حسن عسكرى (ع) میفرماید: «جعلت الخبائث كلها فى بیت و جعل مفتاحها الكذب» تمام پلیدیها در اتاقى قرار داده شده، و كلید آن دروغ است .
دروغ هم گناه است و هم مقدمه فتنهها: علی(ع):« دروغ انسان را به سوی بدیها هدایت می كند و بدیها نیز به سوی آتش جهنم»
دروغ در ردیف شرك به خدا
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: « آیا شما را از بزرگترین گناهان خبر ندهم ؟ بزرگترین گناه شرك به خدا و درفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است»
محرومیت از هدایت الهی
دروغ، انسان را از هدایت الهی محروم می سازد. پروردگار عز و جل در قرآن كریم می فرماید: ان الله لایهدی من هو كاذب كفار. همانا خداوند دروغگوی ناسپاس را هدایت نمی كند[۵].
ان الله لا یهدی من هو مسرف كذاب. همانا خداوند كسی كه اسراف كننده دروغگو است را هدایت نمی كند[۶].
آیه دیگر این است كه، پس چرا خدایانشان مانع هلاكتشان نشدند بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ یعنى گمراه شدند و آنها را یارى نكردند و جمله اشاره دارد كه یارى خدایانشان از آنها ممكن نیست و به وسیله آنها گمراه شدند و این نتیجه دروغ و شرك آنان بود كه (به دروغ) آنها را خدایان خود گرفتند و بر خدا دروغ بستند كه داراى شریك میباشد.
زمینه سازی كفر و نفاق
دروغ گاه زمینه كفر یا نفاق را در انسان فراهم می سازد. زمانی كه دل دروغگو از ایمان خالی شد، كفر یا نفاق به آن راه خواهد یافت؛ چنان كه روایت شده: مردی خدمت رسول اكرم (ص) رسید و عرض كرد: یا رسول الله ما عمل اهل النار؟ قال النبی (ص): الكذب، اذا كذب العبد فجر و اذا فجر كفر و اذا كفر دخل النار. ای رسول خدا! كار اهل آتش چیست؟
پیامبر فرمود: دروغ. هرگاه دروغ گوید، فاسق می شود و هرگاه فاسق شود، كافر می شود و هرگاه كافر شد، در آتش قرار نمیگیرد؛ [۷] بنابراین، دروغ افزون بر دور ساختن ایمان از قلب انسان، زمینه كفر عملی او را نیز فراهم می كند.
دوگانگی میان واقعیت و خبر شخص دروغگو، مایه پیدایش و رشد صفت پلید نفاق در دل او می شود امیر مومنان علی(ع) می فرماید: الكذب یودی الی النفاق. دروغ انسان را به نفاق می كشاند.
طبق نقل حضرت صادق (ع)، پیامبر اكرم (ص) فرمود: ثلاث من كن فیه كان منافقا و ان صام و صلی و زعم انه مسلم؛
- من اذا ائتمن خان
- و اذا حدث كذب
- و اذا وعدا خلف.
سه چیز است كه در هر كس باشد، منافق است؛ اگر چه روزه بگیرد و نماز بخواند و گمان كند كه مسلمان است:
- آن گاه كه او را امین به شمار آورند، خیانت كند.
- آن گاه كه سخن براند دروغ گوید.
- آن گاه كه پیمان بندد، پیمان شكند[۸].
(وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۹] و از آن كس كه قلبش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوس خود پیروى كرده و [اساس] كارش بر زیادهروى است اطاعت مكن – پس بىخبرى دلش از حقایق، نتیجه دنباله روى از هواهاى نفسانى است. و امّا آیه سوّم (عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً[۱۰] در باره آندسته از اهل كتاب است كه خداوند مىفرماید: تو را مانند فرزندانشان مىشناسند كه پیامبر هستى امّا ایمان نمىآورند و ستمكارند (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ[۱۱].پس علّت اینكه بر دلهاشان پردهاى از عدم فهم حقایق كشید شده نتیجه ستمگرى و افترا و دروغ خود آنهاست.
دل نیارامد ز گفتار دروغ ——— آب و روغن هیچ نفروزد فروغ[۱۲]
پیامدهای اجتماعی دروغ
دروغ به جز آثار سوء اخلاقی كه در شاكله خود انسان دارد بنیان و شالوده جامعه را ویران می كند مثل موش هایی كه سد سبا را با آن استحكام ویران كردند. دروغ در خانه ، دروغ در مدرسه ، دروغ در بازار و محله و اداره و … نظام خانواده و مدرسه و بازار و اداره و… را از هم می پاشد. دروغ آثار زیانباری از جهت فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی به دنبال دارد .
بی آبرویی: امام علی(ع):«الكذب یزری بالانسان»
رسوایی: «والله مخرج ما كنتم تكتمون»
به قول علامه طباطبایی هر جزء نظام هستی با اجزاء دیگر و لوازمش مرتبط است . دروغگو اگر چیزی را پنهان كند لوازمش را چه كند لذا زود رسوا می شود. بر فرض گرگ یوسف را درید پیراهنش چرا سالم است؟ گندم كاشتی پس چرا جو سبز شد همین است كه قرآن می فرماید: « إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّار» و « ْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب»[۱۳]
دروغ گو در اضطرار است
پیامبر(ص):« راستی آرامش است ولی دروغ هراس است» دروغگو در هیجان است كه مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد. هر نابهنجاری آثار و تبعاتی در فرد و جامعه و در دنیا و آخرت به جا می گذارد. از مهم ترین آثار دروغگویی در حوزه اجتماعی، سلب اعتماد عمومی است. افزایش دروغ در میان افراد جامعه، هرگونه قضاوت و داوری درستی را سلب می كند و اشخاص در تعامل با یك دیگر نمیتوانند به گفتارهای یك دیگر در هیچ حوزه ای اعتماد كنند.
كاهش ارزش اجتماعی
دروغگو قابل اطمینان نیست و مردم به او اعتماد نمی كنند؛ از این رو نزد مردم ارزش ندارد. ارزش انسان در جامعه بشری، به اطمینان و اعتماد مردم به او است. آنگاه كه شخصی وجهه و آبروی خاصی دارد، ارزشمند است و از بین رفتن اعتبار و آبرو، نابود كننده ارزش اجتماعی او است و دروغگویی، رفتار ناشایستی به شمار می رود كه اعتبار انسان را از بین می برد.
امیر مومنان علی(ع) می فرماید: الكذاب و المیت سواء فان فضیله الحی علی المیت الثقه به فاذا لم یوثق بكلامه بطلت حیاته. دروغگو و مرده یكسان هستند؛ زیرا همانا برتری زنده بر مرده، در اطمینان ] مردم [ به او است؛ پس وقتی مردم به سخن دروغگو اعتماد نكنند، زنده بودنش باطل است[۱۴].
امام صادق (ع) از عیسی ابن مریم (ع) نقل فرمود: من كثر كذبه، ذهب بهاءه. كسی كه بسیار دروغ گوید، ارزشش نزد خدا و نزد خلق او از بین می رود[۱۵].
امیر مومنان علی (ع) می فرماید: ینبغی للرجل المسلم ان یجتنب مواخاه الكذاب فانه یكذب حتی یجی بالصدق فلا یصدق. شایسته است كه مسلمان از دوستی و برادری با دروغگو بپرهیزد؛ زیرا او آنقدر دروغ می گوید كه اگر سخن راستی هم بر زبان آورد، دیگر باور نخواهد شد[۱۶].
این ناباوری تا آنجا گسترش خواهد یافت كه مردم شخص دروغگو را طرف مشورت خویش نیز قرار نخواهند داد؛ چنان كه امیر مومنان علی (ع) می فرماید: أ لا رای لكذوب. [دروغگو در مقام مشورت ] هیچ رایی ندارد [رایش بی ارزش است ][۱۷].
دروغ نابود كننده سرمایه اطمینان است
میدانیم مهمترین سرمایه یك جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى كه این سرمایه را به نابودى میكشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یك دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویى و ترك دروغ در تعلیمات اسلامى همین موضوع است.در احادیث اسلامى میخوانیم كه پیشوایان دین از دوستى با چند طایفه از جمله دروغگویان شدیدا نهى كردند، چرا كه آنها قابل اطمینان نیستند. على(ع) در كلمات قصارش میفرماید:
«ایاك و مصادقة الكذاب فانه كالسراب، یقرب علیك البعید، و یبعد علیك القریب» از دوستى با دروغگو بپرهیز كه او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیك و نزدیك را دور میسازد[۱۸]. خدا نكند كسی معروف شود به دروغگویی كه هیچ چیز شاید بیشتر از این به حیثیت انسان لطمه نمی زند.
منبع
برگرفته از سایت دروغ چیست دروغگو کیست
پانویس
- ↑ محدث نوری: مستدرك الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۳، ح ۱۵۹۶۶.
- ↑ علامه مجلسی: بحار الانوار ج ۷۴ ص ۱۶۰، ح ۱۵۰.
- ↑ كلینی: كافی، ج ۲، ص ۳۳۹، ح ۴.
- ↑ حر عاملی: وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۴۶، ح ۱۶۲۱۶.
- ↑ زمر (۳۹): ۳.
- ↑ غافر (۴۰): ۲۸.
- ↑ محدث نوری:مستدرك الوسائل، ج ۹، ص ۸۹، ح ۱۰۳۰۵.
- ↑ كلینی: كافی، ج ۲، ص ۲۹۰، ح ۸.
- ↑ ۲۸/ كهف
- ↑ ۲۵/ انعام
- ↑ ۲۱/ انعام
- ↑ مولوی: مثنوی معنوی، دفتر سوم، قصه خورندگان پیل بچه.
- ↑ آیه 3 سوره زمر
- ↑ آمدی: غرر الحكم، ص ۲۲۰، ح ۴۳۸۶.
- ↑ كلینی: كافی، ج ۲، ص ۳۴۱، ح ۱۳.
- ↑ همان، ح ۱۴.
- ↑ محدث نوری: مستدرك الوسائل، ج ۹، ص ۸۸، ح ۱۰۳۰۰.
- ↑ نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 38