جواهر لعل نهرو: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۵۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۶: خط ۸۶:
او درباره فرودسی می گوید: خیال می‌کنم برایت از فردوسی شاعر ایرانی مطالبی گفته‌ام که در زمان [[سلطان محمود غزنوی]] زندگی می‌کرد. [[فردوسی]] به خواهش سلطان محمود حماسه بزرگ ملی ایران را به نام '''شاهنامه''' به نظم درآورد. صحنه‌هایی که در این کتاب توصیف شده، همه مربوط به دوران پیش از اسلام است و قسمتی از آن شرح دلاوری‌های رستم قهرمان بزرگ است. خود این امر نشان می‌دهد که چگونه ادبیات و هنر ایران با گذشته‌های ملی و سنن باستانی قدیمی، پیوند داشته است. موضوع بسیاری از نقاشی‌ها و مینیاتورهای زیبای ایران از داستان‌های شاهنامه اقتباس شده است.<br>
او درباره فرودسی می گوید: خیال می‌کنم برایت از فردوسی شاعر ایرانی مطالبی گفته‌ام که در زمان [[سلطان محمود غزنوی]] زندگی می‌کرد. [[فردوسی]] به خواهش سلطان محمود حماسه بزرگ ملی ایران را به نام '''شاهنامه''' به نظم درآورد. صحنه‌هایی که در این کتاب توصیف شده، همه مربوط به دوران پیش از اسلام است و قسمتی از آن شرح دلاوری‌های رستم قهرمان بزرگ است. خود این امر نشان می‌دهد که چگونه ادبیات و هنر ایران با گذشته‌های ملی و سنن باستانی قدیمی، پیوند داشته است. موضوع بسیاری از نقاشی‌ها و مینیاتورهای زیبای ایران از داستان‌های شاهنامه اقتباس شده است.<br>
فردوسی در اواخر قرن دهم و هنگام به پایان رسیدن هزاره اول ۹۳۲ تا ۱۰۲۱ زندگی می‌کرد. کمی بعد از او شاعر و منجم معروف ایرانی [[عمر خیام نیشابوری]] در ایران پیدا شد که نامش هم در [[انگلستان]] و هم در ایران مشهور است. به دنبال او شیخ [[سعدی]] شیرازی آمد که یکی از بزرگ‌ترین شاعران ایران است و شاگردان مدارس هند در طی چندین نسل گذشته کتاب‌های '''گلستان و بوستان''' او را می‌آموختند و در خاطر حفظ می‌کردند. فقط می‌خواهم متوجه شوی که مشعل هنر و فرهنگ ایران در طی قرون متمادی روشن و درخشان بود و پرتو خود را تا ماوراءالنهر در آسیای میانه می‌تاباند.<br>
فردوسی در اواخر قرن دهم و هنگام به پایان رسیدن هزاره اول ۹۳۲ تا ۱۰۲۱ زندگی می‌کرد. کمی بعد از او شاعر و منجم معروف ایرانی [[عمر خیام نیشابوری]] در ایران پیدا شد که نامش هم در [[انگلستان]] و هم در ایران مشهور است. به دنبال او شیخ [[سعدی]] شیرازی آمد که یکی از بزرگ‌ترین شاعران ایران است و شاگردان مدارس هند در طی چندین نسل گذشته کتاب‌های '''گلستان و بوستان''' او را می‌آموختند و در خاطر حفظ می‌کردند. فقط می‌خواهم متوجه شوی که مشعل هنر و فرهنگ ایران در طی قرون متمادی روشن و درخشان بود و پرتو خود را تا ماوراءالنهر در آسیای میانه می‌تاباند.<br>
لابد به خاطر می‌آوری که پس از مرگ [[چنگیزخان|چنگیزخان مغول]] امپراطوری پهناور او تقسیم گشت. قسمتی از آن که شامل ایران و حدود آن می‌گشت نصیب هولاکو گردید که پس از آن که دوران ویرانی خود را به پایان رساند یک حکمران مسالمت‌جو و با مدارا شد و سلسله ایلخانیان را بنیان نهاد.<br>
این ایلخانیان تا مدتی هم چنان مذهب قدیمی مغولی و ستایش آسمان را برای خود حفظ کردند، اما بعدها اسلام را پذیرفتند. اما چه پیش از قبول اسلام و چه بعد از آن نسبت به مذاهب دیگر با کمال مسالمت و مدارا رفتار می‌کردند. پسر عموهای آنها در [[چین]] خاقان کبیر لقب داشتند و اعضای خانواده ایشان بودایی شده بودند و میان این دو خانواده روابط بسیار نزدیک برقرار بود. حتی از چین و از راه دور و دراز به خواستگاری عروس به ایران می‌آمدند.<br>
این تماس‌ها میان دو شاخه خاندان مغول‌ها که در ایران و چین بودند در هنرها تاثیر شگرفی داشت. نفوذ چین در ایران راه یافت و جلوه‌گر شد. اما باز هم با وجود تمام شکست‌ها و ناکامی‌ها عنصر ایرانی پیروز گردید. در اواسط قرن چهاردهم ایران یک شاعر بزرگ به وجود آورد و او [[حافظ |حافظ شیرازی]] بود که اشعارش هنوز حتی در هند نیز بسیار رواج دارد و محبوب است. شاهرخ پسر تیمور بزرگ‌ترین جانشینان تیمور بود و در هرات که آن جا را پایتخت خود قرار داد یک کتابخانه عالی به وجود آورد و گروه کثیری از ادبا و دانشمندان را به خود جلب کرد.<br>
دوران یک صدساله حکومت تیموریان به اندازه‌ای از نظر نهضت‌های ادبی و هنری با ارزش است که به نام دوران '''رنسانس تیموریان''' مشهور شده است. در ادبیات ایران توسعه و تکاملی به وجود آمد و مقادیر زیادی تابلوهای نقاشی زیبا ساخته شد. «بهزاد» نقاش بزرگ استاد و پیشوای یک مکتب نقاشی بود. در اوایل قرن شانزدهم ناسیونالیسم ایرانی پیروز گشت و تیموریان به طور قاطع از ایران رانده شدند. یک سلسله ملی به نام صفویان بر تخت نشست. دومین پادشاه همین سلسله شاه طهماسب اول بود که به همایون پادشاه مغول هند که در برابر شورش شیرخان، گریخته بود پناه داد.<br>
دوران حکومت [[صفویان]] مدت ۲۲۰ سال از ۱۵۰۲ تا ۱۷۲۲ ادامه یافت. این دوران عصر طلایی هنر ایران نامیده می شود. [[اصفهان]] پایتخت صفویان از ساختمان‌های با شکوه و زیبا پر بود و یکی از مراکز بزرگ هنری گردید که مخصوصا برای نقاشی‌هایش شهرت داشت. '''شاه عباس''' که از ۱۵۸۷ تا ۱۶۲۹ سلطنت کرد ممتازترین و معروف‌ترین پادشاه این سلسله بود و یکی از بزرگ‌ترین پادشاهان ایران به شمار می‌آید.<br>
قشه شهر اصفهان که به وسیله شاه عباس طرح گردید یک '''شاهکار ذوق و ظرافت کلاسیک هنری''' نامیده می‌شود. ساختمان‌هایی که در آن زمان به وجود آمدند نه فقط خودشان زیبا بودند و با کمال ظرافت و زیبایی تزیین می‌شدند، بلکه لطف تناسب و هم آهنگی کلی آنها با یک‌دیگر بر زیبایی‌شان می‌افزود. مسافران و سیاحان اروپایی که در آن زمان به ایران آمده‌اند و اصفهان را دیده‌اند توصیف‌های مفصل و ستایش‌آمیزی از آن نقل می‌کنند.<br>