confirmed، مدیران
۳۷٬۲۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
مادر ایرانیالاصل بینظیر همچون عموم ایرانیها [[شیعه]] بود، با این حال زندگی وی در کنار دیگر اعضای [[سنی مذهب]] خانواده و فامیل همسر بهراحتی جریان داشت و هیچ تنش و اختلافی در میان آنها وجود نداشت. | مادر ایرانیالاصل بینظیر همچون عموم ایرانیها [[شیعه]] بود، با این حال زندگی وی در کنار دیگر اعضای [[سنی مذهب]] خانواده و فامیل همسر بهراحتی جریان داشت و هیچ تنش و اختلافی در میان آنها وجود نداشت. | ||
=ورود به سیاست= | |||
پدر بینظیر اغلب فرزندانش را در جلسات دیدارهای سیاسی خود شرکت میداد و هر چند دوران کودکی بینظیر بطور عمده در آرامش و رفاه ویژه شرایط خانوادگی او سپری شد اما دوران نوجوانی وی همزمان با شرایطی بود که التهابات و بحرانهای سیاسی ـ اقتصادی، نهتنها پاکستان که بسیاری از نقاط جهان را تحتتأثیر قرار داده بود. | |||
پدرش در سال ۱۹۷۹ توسط دیکتاتور نظامی، ژنرال [[ضیاءالحق]] کشته شد و بینظیر بوتو رفتار و منش خود را از مادرش "نصرت اصفهانی" که فرزند یک خانواده ایرانی است به ارث برده بود. | |||
وی در سن ۱۶ سالگی وطن خود را به قصد ادامه تحصیل در کالج "رادکلیف هاروارد" ترک کرد و پس از اتمام تحصیلاتش در مقطع لیسانس، برای ادامه تحصیل در رشته حقوق وارد دانشگاه آکسفورد [[انگلستان]] شد. | |||
وی که در نخستین سالهای جوانی تمایلی به ایجاد همگرایی و فعالیت در راه آرمانهای سیاسی پدر نشان نمیداد، با ورود به [[جهان غرب]]، چشماندازهای جدیدی را تجربه کرد. مهمترین انگیزهای که بعدها راه بینظیر به عرصه سیاست در پاکستان را باز کرد تمایل درونی وی برای «درهمشکستن و نابودی بسیاری از سنتها» از راه حضور خویش بهعنوان یک زن [[مسلمان]] در صحنه سیاست کشور بود. | |||
بینظیر در این باره میگوید: «با نگاهی به تاریخ جهان به این باور و نتیجه میتوان رسید که درواقع تعداد افرادی که توفیق داشتهاند موجب تغییراتی در دنیا شوند، چندان هم زیاد نیست؛ افرادی که بتوانند دوران پیشرفت، نوآوری و تمدن را به کشوری بیاورند که صرفاً در ابتدای راه و پیرو اصول اولیه است و نقش زنان در آنجا چندان حائز اهمیت نیست.» | |||
پس از سالها تحصیل در خارج از وطن، زمانی که پدرش ذوالفقار علیبوتو نخست وزیر بود به پاکستان بازگشت، چند روز پس از ورودش به پاکستان، ارتش قدرت را به دست گرفت و حکومت را به تصرف خود درآورد و پدر او را زندانی کرد. | |||
پدرش در سال ۱۹۷۹ توسط رژیم نظامی ژنرال ضیاءالحق به دار آویخته شد. | |||
بینظیر در سالهای بعد نیز چندین بار دستگیر شد و به مدت سه سال پیش از این که اجازه خروج از کشور را در سال ۱۹۸۴ به دست آورد، در توقیف و بازداشت بود. | |||
وی سپس کشور را ترک و در [[لندن]] اقامت گزید در آنجا به همراهی دو برادرش، تشکیلات محرمانهای برای مخالفت و مبارزه با حکومت مستبد نظامی وقت آغاز کرد. | |||
=منبع= | =منبع= |