وجوب اطاعت از حاکم اسلامی در نگاه اهل سنت (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می آید' به 'می‌آید'
جز (جایگزینی متن - 'می‎شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'می آید' به 'می‌آید')
خط ۴: خط ۴:
و ظاهراً چنین تعریفی مورد اتفاق می باشد<ref>همان، پاورقی</ref>  در تعریف حاکم از دیگاه علمای [[شیعه]]، حاکم در این دیدگاه شامل پیامبر هم می شود، در حالی که این تعریف، پیامبر را به جهت اینکه مصدر تشریع است، حاکم و خلیفه نمی ‎داند.
و ظاهراً چنین تعریفی مورد اتفاق می باشد<ref>همان، پاورقی</ref>  در تعریف حاکم از دیگاه علمای [[شیعه]]، حاکم در این دیدگاه شامل پیامبر هم می شود، در حالی که این تعریف، پیامبر را به جهت اینکه مصدر تشریع است، حاکم و خلیفه نمی ‎داند.
=وجوب اطاعت از امام در دیدگاه اهل سنت=
=وجوب اطاعت از امام در دیدگاه اهل سنت=
یکی از تقسیمات حکم، تقسیم آن به حکم الهی و حکم حاکمان دین (حکم حکومتی) است. در تحلیل ابتدایی، معنای این تقسیم این است که حکم یا شرعی است (اگر از ادله شرعی ـ یعنی کتاب، سنت، اجماع یا عقل به دست آید) و یا حکومتی است، (اگر این حکم را حاکم شرع صادر کند). اگر چه چنین تقسیمی بین آنها وجود دارد، اما از تعابیر آنها به دست می آید که هر دو قسم را حکم شرعی می دانند<ref>عبدالقادر عوده، 1397، ص97-96</ref>  زیرا آنها معتقد هستند که تنها وظیفه امام یا خلیفه ـ تعابیری که علماء اهل سنت درباره حاکم شرع به کار می برند، الفاظی از قبیل امام، خلیفه، امیر المومنین و سلطان می باشد<ref>رافت عثمان، بی‎تا، ص48</ref>  ـ عمل به دستورات و احکام شرع است و لذا بعضی از آنها تنها دلیل وجوب نصب امام را شرع می دانند<ref>الماوردی، 1416ق، ص13</ref>   
یکی از تقسیمات حکم، تقسیم آن به حکم الهی و حکم حاکمان دین (حکم حکومتی) است. در تحلیل ابتدایی، معنای این تقسیم این است که حکم یا شرعی است (اگر از ادله شرعی ـ یعنی کتاب، سنت، اجماع یا عقل به دست آید) و یا حکومتی است، (اگر این حکم را حاکم شرع صادر کند). اگر چه چنین تقسیمی بین آنها وجود دارد، اما از تعابیر آنها به دست می‌آید که هر دو قسم را حکم شرعی می دانند<ref>عبدالقادر عوده، 1397، ص97-96</ref>  زیرا آنها معتقد هستند که تنها وظیفه امام یا خلیفه ـ تعابیری که علماء اهل سنت درباره حاکم شرع به کار می برند، الفاظی از قبیل امام، خلیفه، امیر المومنین و سلطان می باشد<ref>رافت عثمان، بی‎تا، ص48</ref>  ـ عمل به دستورات و احکام شرع است و لذا بعضی از آنها تنها دلیل وجوب نصب امام را شرع می دانند<ref>الماوردی، 1416ق، ص13</ref>   


حال حکم شرعی نزد آنها چیست؟ هر آنچه مجتهد از راه ادله مقبول نزد آنها به دست می آورد، حکم شرعی است. از آنجائی که اهل تسنن در کشف احکام شرعیه، علاوه بر کتاب، سنت، اجماع و عقل، به ادله ای مانند: قیاس، استحسان، سدّ ذرایع و مصالح مرسله تمسک کرده و همه این امور را ادله شرعی می دانند؛ در نتیجه، تمام احکامی که آنها به دست می آورند، جزء احکام الهی است و در این صورت، جایی برای حکم حکومتی به معنای اصطلاحی مطرح نیست. در نتیجه، احکامی که حاکم بیان می کند، یا خود مجتهد است، و احکامی را از اجتهاد خودش به دست می آورد و آن را حکم خدا و شرع می ‎داند، بدان فرمان می دهد و عمل می کند و یا اینکه از فقهاء و مجتهدین زمان خود می گیرد و در این صورت هم، حکم الهی و شرعی خواهد بود.  
حال حکم شرعی نزد آنها چیست؟ هر آنچه مجتهد از راه ادله مقبول نزد آنها به دست می آورد، حکم شرعی است. از آنجائی که اهل تسنن در کشف احکام شرعیه، علاوه بر کتاب، سنت، اجماع و عقل، به ادله ای مانند: قیاس، استحسان، سدّ ذرایع و مصالح مرسله تمسک کرده و همه این امور را ادله شرعی می دانند؛ در نتیجه، تمام احکامی که آنها به دست می آورند، جزء احکام الهی است و در این صورت، جایی برای حکم حکومتی به معنای اصطلاحی مطرح نیست. در نتیجه، احکامی که حاکم بیان می کند، یا خود مجتهد است، و احکامی را از اجتهاد خودش به دست می آورد و آن را حکم خدا و شرع می ‎داند، بدان فرمان می دهد و عمل می کند و یا اینکه از فقهاء و مجتهدین زمان خود می گیرد و در این صورت هم، حکم الهی و شرعی خواهد بود.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش